کد خبر: 497189
|
۱۴۰۰/۰۳/۳۰ ۰۷:۴۷:۰۶
| |

خروج نیروهای امریکایی چه تاثیری بر چینش مهره‌های سیاسی در کابل می‌گذارد؟/چهار سناریو پیش روی افغانستان

تحولات احتمالی در افغانستان در 3 تا 5 سال آینده پس از خروج نیروهای امریکایی از این کشور چگونه خواهد بود؟

خروج نیروهای امریکایی چه تاثیری بر چینش مهره‌های سیاسی در کابل می‌گذارد؟/چهار سناریو پیش روی افغانستان
کد خبر: 497189
|
۱۴۰۰/۰۳/۳۰ ۰۷:۴۷:۰۶

اعتمادآنلاین| در این نوشتار سه سناریوی احتمالی از باقی ماندن نظام سیاسی فعالی تا فرو رفتن کشور در جنگ داخلی بررسی می‌شود.

سناریوی اول: نظم سیاسی فعالی باقی خواهد ماند


به گزارش روزنامه اعتماد، براساس این سناریو، با حداقل تغییرات در قانون اساسی و حفظ آزادی‌های مدنی رسمی و حقوق بشر، از جمله حقوق زنان و اقلیت‌ها، نظم سیاسی و اجتماعی موجود در افغانستان حفظ خواهد شد. انتخابات در افغانستان، هرچند با چاشنی تقلب و معاملات پشت پرده چهره‌های سیاسی شبیه به انتخابات برگزارشده، در دو دهه گذشته همچنان برگزار خواهد شد. به طالبان فرصت خلع سلاح داده می‌شود. پیش‌بینی می‌شود برای برخی از جنگجویان طالبان فرصت‌هایی نظیر عضویت در نیروهای دفاع ملی و امنیتی افغانستان (ANDSF) فراهم شود. همچنین بعضی از رهبران طالبان در چند وزارتخانه افغانستان در سطح ملی مقام خواهند گرفت. این نتیجه‌ای است که دولت افغانستان به دنبال آن بوده است. در واقع، این سناریو همان سناریوی شکست پروژه طالبان است که بیشتر از آنکه در صحنه نبرد اجرا شود پشت میز مذاکره حاصل خواهد شد. البته این سناریو از قدرت نظامی طالبان و نقاط ضعف ANDSF جدا شده است و اختلافات عمیق میان نخبگان سیاسی در افغانستان را که طالبان با زرنگی خواستار تعمیق آن است، نادیده می‌گیرد. احتمال تحقق این سناریو بسیار کم است.

سناریوی دوم: معامله سریع طالبان و دلالان قدرت


احتمال دوم این است که معامله‌ای میان طالبان و برخی از دلالان قدرت که از دولت فعلی افغانستان جدا شده‌اند، در اسرع وقت صورت گیرد. در چارچوب این سناریو طالبان و دلالان قدرت به جای پذیرفتن خطر جنگ داخلی، سعی خواهند کرد قدرت را میان خود تقسیم کنند. طالبان اصرار خواهد داشت به قدرتمندترین و شاید مسلط‌ترین بازیگران در دولت آینده افغانستان تبدیل شود اما موفق نخواهد شد تنها بازیگر قدرتمند باشد و مجبور خواهد شد بخشی از قدرت را با دلالان قدرت نظیر رهبران شمال افغانستان و رهبران اقلیت‌های نژادی به اشتراک بگذارد. احتمال تحقق این سناریو بیشتر از سناریوی اول است. طالبان و دلالان قدرت در افغانستان دو سال است که مدام در حال مذاکره هستند. یکی از چهره‌هایی که با طالبان مذاکره کرده، گفته احتمال به توافق رسیدن با طالبان وجود دارد و ممکن است شیوه‌ای از تقسیم قدرت در سطح وزارت و پست‌های تکنوکراتیک میان آنها و طالبان در چارچوب دولتی تحت کنترل طالبان صورت گیرد. مسلما بسیاری از سیاست‌مداران افغانستانی تا لحظه آخر حاضر نخواهند شد با دولت طالبان همکاری کنند. تا آن زمان، بسیاری از دلالان قدرت که در حال حاضر در دوبی به سر می‌برند سعی خواهند کرد هم از دولت افغانستان در کابل امتیاز بگیرند و هم از طالبان و هر دو طرف را بازی دهند. دولت تضعیف‌شده افغانستان با تصمیمات سختی مواجه خواهد شد.

از یک سو اگر با این دلالان قدرت برخورد کند، خطر ایجاد شکاف در سازمان دفاع و امنیت افغانستان را باید بپذیرد و در صورتی که آنها را به کشور راه ندهد، این امکان وجود دارد که آنها در خارج از کشور، دولت در تبعید افغانستان را تشکیل دهند. معامله احتمالی دلالان قدرت با طالبان احتمالا منجر به شکل‌گیری نظام سیاسی شبیه به نظام ایران در افغانستان خواهد شد. به این شکل که طالبان دست برتر قدرت را داشته باشد و در عین حال اجازه برگزاری انتخابات را نیز بدهد اما همچنان این طالبان است که قدرت مطلق را در اختیار خواهد داشت. هر چند چنین معامله‌ای ممکن است مانع جنگ و خونریزی شود اما این معامله در سطح نخبگان سیاسی افغانستان انجام می‌شود که نمی‌تواند منعکس‌کننده نظر اکثریت جمعیت افغانستان باشد.

بنابراین جوانان و قشر تحصیلکرده افغانستان نادیده گرفته خواهند شد. در چارچوب چنین معامله‌ای اگرچه حقوق زنان و اقلیت‌ها از دست نمی‌رود اما به‌ شدت کاهش خواهد یافت. اینکه چنین معامله‌ای پابرجا خواهد ماند یا خیر، به این بستگی دارد که چه تعداد از دلالان قدرت از روند تقسیم قدرت کنار گذاشته می‌شوند و رانت اقتصادی حاصل از این معامله از آنها دریغ می‌شود و آنها در مقابل چقدر توان خواهند داشت که در پاسخ یک اپوزیسیون نظامی را به‌طور همزمان در بخش‌های مختلف افغانستان سازمان‌دهی کنند. همچنین پابرجا ماندن این معامله به این بستگی خواهد داشت که سازمان دفاع و امنیت ملی افغانستان از هم خواهد پاشید یا اینکه فرماندهانش برای کودتا علیه دولتی که قرار است در آینده بر سر کار ‌آید تلاش خواهند کرد. چشم‌انداز کودتا خیلی روشن نیست اما احتمال انشعاب در سازمان دفاع و امنیت ملی افغانستان خیلی زیاد است؛ هر چند نباید خطر کودتا را نیز منکر شد.

سناریوی سوم: قدرت‌نمایی نظامی طالبان


در این سناریو طالبان هرگونه معامله با دلالان قدرت را به تاخیر می‌اندازد تا بتواند به وضوح مناطق بیشتری از خاک افغانستان را در اختیار بگیرد. طالبان خصوصا تلاش خواهد کرد کنترل برخی از مراکز استان‌ها را در اختیار بگیرد. اخیرا در نواحی اطراف 12 مرکز استان از موقعیت بسیار خوبی برخوردار است. با پایان یافتن حمایت هوایی ارتش امریکا از ارتش افغانستان، طالبان این فرصت را خواهد یافت که در کنترل این مراکز استان‌ را در اختیار بگیرد. در چنین شرایطی حتی این امکان وجود دارد که برخی از فرماندهان ارشد نیروی دفاع و امنیت ملی افغانستان به طالبان ملحق شده و با آنها معامله کند. حتی ممکن است کابل نیز به دست طالبان سقوط کند. سرعت شدت یافتن فعالیت‌های نظامی طالبان روی میزان تمایلش به تقسیم قدرت اثر خواهد گذاشت. در واقع سناریوی سوم نسخه تاخیرشده سناریوی دوم است که در آن طالبان بعد از خروج نیروهای امریکایی، ابتدا قدرت نظامی‌اش را به رخ خواهد کشید.

سناریوی چهارم: جنگ‌ داخلی طولانی‌مدت و چند تکه شدن افغانستان


براساس سناریوی چهارم نمایش قدرت نظامی طالبان برای اینکه بتواند کنترل خود را بر کابل و جنوب افغانستان تثبیت کند کافی نخواهد بود. این سناریو احتمال وقوع خواهد داشت چرا که طالبان حاضر نخواهد بود قدرت را با پشتون‌ها و غیرپشتون‌ها تقسیم کند و در نتیجه نخواهد توانست آنها را با یک ساختار قدرت جدیدی که طالبان در مرکزیت آن قرار دارد، استحاله کند. حتی اگر طالبان بتواند قدرت را در کابل در دست بگیرد، احتمالا برای اینکه یک دولت رسمی در کابل تشکیل دهد، دچار مشکل خواهد شد. در نتیجه درگیری‌های شدید در نقاط مختلف افغانستان آغاز خواهد شد. این سناریو حتی می‌تواند بعد از مدتی که طالبان قدرت را به دست گرفت آغاز شود. البته اگر کمک‌های بین‌المللی به افغانستان قطع شود. احتمالا طالبان قادر نخواهد بود کمک مالی کافی از کشورهای خاورمیانه به دست آورد. حتی ممکن است طالبان نتواند درآمد کافی از فروش مواد مخدر به دست آورد؛ آنقدری که بتواند با آن کشور را اداره کند. در نتیجه دلالان قدرت در افغانستان نیز به جهت بهره مالی کمی که خواهند برد تمایلی نخواهند داشت در ساختار قدرتی نقش ایفا کنند که کنترلش در اختیار طالبان است. البته این جنگ داخلی ادامه‌دار بعید است که افغانستان را بین شمال و جنوب تقسیم کند. نخست اینکه دلالان قدرت در شمال به صورت بالقوه دچار انشقاق هستند. دوم و مهم‌تر از همه اینکه طالبان در شمال پیشرفت‌هایی کرده است. طالبان به لحاظ نظامی در مناطقی نظیر قندوز، بغلان، بدخشان و تخار قدرت دارد. طالبان توانسته در میان تاجیک‌ها و پشتون‌ها در شمال برای خود کادرسازی کند. این بازیگران یا در قالب اعضای رسمی طالبان عمل خواهند کرد یا در قالب پروکسی‌های طالبان در شمال. برخی از شبه‌نظامیان موجود نظیر نیروهای سابق حزب اسلامی نیز به طالبان خواهند پیوست.


علاوه بر این همه فرماندهان شمال افغانستان نمی‌توانند روی وفاداری و ظرفیت عملیاتی نیروهای‌شان حساب باز کنند. این نیروهایی که خیلی‌های‌شان در دوبی و کابل اموالی دارند به لحاظ عملیاتی مدت‌ها است که از کادرهای عملیاتی‌شان جدا شده‌اند. در عوض این احتمال وجود دارد که شبه‌نظامیان جدیدی وارد صحنه شده و گرد فرماندهان محلی حلقه بزنند. حتی ممکن است برخی از بازیگران خارجی نیز از این گروه از شبه‌نظامیان حمایت کرده و آنها را تقویت کنند.


منبع: Brookings Institute

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها