کد خبر: 188457
|
۱۳۹۷/۰۲/۲۰ ۱۲:۴۰:۰۰
| |

به بهانه حاشیه‌های اکران مردمی «به وقت شام» در پردیس کوروش؛

داعش برایمان شوخی نیست

در ایران موقع ساختن سریال یا پخش اخبار توجهی به رده سنی بیننده نمی‌شود. برای همین دیدن کسی در هیئت داعش آن هم در یک مرکز خرید شلوغ نمی‌تواند برای بچه‌ها و حتی بزرگ‌ترها خنده‌دار باشد. آن‌ها نمی‌توانند به چیزی که برایشان تبدیل به وحشتی نهادینه شده، بخندند. حداقل همه‌شان نمی‌توانند بخندند. همان‌طور که همه زن‌ها نتوانستند به شوخی کثیف آب پاشیدن بخندند. شاید اگر وقتی دیگر یا جایی دیگر بود می‌شد به این چیزها خندید.

داعش برایمان شوخی نیست
کد خبر: 188457
|
۱۳۹۷/۰۲/۲۰ ۱۲:۴۰:۰۰

اعتمادآنلاین| فاطمه رجبی- حتماً تا به حال از حاشیه‌های تبلیغ عجیب فیلم «به وقت شام» زیاد شنیده‌اید. خیلی‌ها ورود عده‌ای را با لباس داعش و رفتارهای عجیب به مجتمع تجاری و تفریحی کوروش محکوم کردند. عده‌ای هم نه اینکه بخواهند از این نوع تبلیغات دفاع کنند اما گفتند موضوع آنقدرها هم بغرنج نبوده و نباید چنان موضع گرفت که انگار فاجعه‌ای رخ داده است. آن‌ها فستیوال‌هایی مانند هالووین را شاهد می‌آوردند یا برنامه‌ای را مثال می‌زدند که به مناسبت آغاز فصل جدید سریال «مرده‌های متحرک» در امریکا اجرا شد. در این برنامه عده‌ای با هیئت زامبی‌ها بین مردم آمده بودند. شهروندان آمریکایی‌ اول ترسیدند اما بعد شروع به عکس انداختن با زامبی‌های لت‌وپار کردند. برای کسانی که با شاهد آوردن نمونه‌های این‌چنینی سعی می‌کنند موضوع را به یک تلاش خلاقانه و البته شکست‌خورده برای ایجاد سرگرمی و تبلیغ یک فیلم سینمایی تقلیل دهند، باید از حس و حال روزهایی بگویم که اصفهان درگیر یک اسیدپاشی زنجیره‌ای بود.

روزهایی که در تمام شهرها زنان از ترس اینکه نوبت سوختن آنها رسیده باشد، با شنیدن صدای موتور پا شل می‌کردند و در اوج گرما سعی می‌کردند شیشه ماشین را پایین نکشند. همان روزها بود که عده‌ای راه جدیدی برای سرگرمی و خندیدن به زنان اختراع کردند. یک راه خلاقانه اما کثیف. همان‌هایی که تا پیش آن با گذشتن از کنار زنان سعی می‌کردند مزه‌پرانی کنند اینبار خلاقیت به خرج دادند و با پاشیدن آب به روی آنها ادای اسیدپاشی درآوردند. حاصل خلاقیت آنها، چند دقیقه خنده بود برای خودشان و چند روز ضعف اعصاب برای زنان. زن‌هایی که چنین تجربه‌ای داشتند می‌گفتند ماجرا برای آنها، حداقل در لحظه‌های اول که به اندازه چند ساعت طول کشیده، فرقی با یک اسیدپاشی واقعی نداشته است. آن‌ها لحظه‌های اول سوخته‌اند، وحشت کرده‌اند، از خدا طلب معجزه کرده‌اند و بعد که فهمیده‌اند قضیه از چه قرار است، تحقیر شده و ویران بقایای خودشان را از روی همان زمینی که چند لحظه پیش چنگش می‌زدند، جمع کرده‌اند و به راهشان ادامه داده‌اند.

ممکن است بگویید ارتباط این ماجرا با نمایشی که بچه‌های اوج در مجتمع کوروش راه انداخته‌اند چیست؟ من اما برای شما از یک ترس نهادینه حرف می‌زنم. اگر زمانی غیر از روزهای اوج وحشت از اسیدپاش یا اسیدپاش‌ها، کسی روی زنان آب می‌پاشید، آن‌ها همان‌قدر می‌ترسیدند؟ چقدر آسیب می‌دیدند؟ آیا کسی حق داشت ریختن آب روی زنان را در بحبوحه وحشت عمومی از اسیدپاشی با جشن‌های آب‌بازی در فلان کشور یا شوخی‌های مشابه در زمان‌های دیگر مقایسه کند؟ نمایش زامبی‌ها برای آمریکایی‌ها آن‌قدرها هم ترسناک نیست، چون بخش بزرگی از رسانه‌هایشان، چندین سال تمام به آنها بابت حمله قریب‌الوقوع زامبی‌ها هشدار نداده‌اند. زامبی‌ها به سنای آمریکا حمله نکرده‌اند. مردم آمریکا ویدئوی زامبی‌های واقعی را در حال خوردن بقیه ندیده‌اند.

در ایران حتی شایعه ورود داعش به فلان شهر مرزی هم به دل آدم‌ها وحشت می‌اندازد. اینجا هر روز شایعه‌ای در مورد ورود داعش از فلان شهر مرزی ساخته می‌شود، اینجا سریالی ساخته و در پرمخاطب‌ترین ساعت از تلویزیون پخش می‌شود که در آن داعش از رگ گردن نزدیک‌تر دیده شود. اینجا موقع ساختن سریال یا پخش اخبار توجهی به رده سنی بیننده نمی‌شود. برای همین دیدن کسی در هیئت داعش آن هم در یک مرکز خرید شلوغ نمی‌تواند برای بچه‌ها و حتی بزرگ‌ترها خنده‌دار باشد. آن‌ها نمی‌توانند به چیزی که برایشان تبدیل به وحشتی نهادینه شده، بخندند. حداقل همه‌شان نمی‌توانند بخندند. همان‌طور که همه زن‌ها نتوانستند به شوخی کثیف آب پاشیدن بخندند. شاید اگر وقتی دیگر یا جایی دیگر بود می‌شد به این چیزها خندید.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها