کد خبر: 189485
|
۱۳۹۷/۰۲/۲۷ ۱۱:۳۱:۰۰
| |

جنوبگانِ خراسان زیر آتشِ خورشید!

حکایت دیروز و امروز نیست. حکایت خشکسالی و بی‌توجهی به سرزمین زعفران و زرشک و اناب آنقدر کهنه شده که دیگر اهالی آن خود را فرزندان یتیم ایران می‌دانند. نوزده‌سال خشکسالی نفس زندگی کشاورزان و دامداران را به شماره انداخته‌است. دام‌های مردم دیر زمانی است که در زیر خاک خسبیده‌اند. در فقدان آب، کشاورزی نیز روز به روز در حال آب رفتن است. پایتخت زعفران به‌جای اینکه کانون توجهات بازارهای جهانی باشد نقطه صفر فراموشی است و دارد در سایه بی‌توجهی و تب تند خشکسالی می‌سوزد.

جنوبگانِ خراسان زیر آتشِ خورشید!
کد خبر: 189485
|
۱۳۹۷/۰۲/۲۷ ۱۱:۳۱:۰۰

اعتمادآنلاین| خراسان جنوبی به لحاظ وسعت ازجمله استان‌های بزرگ ایران است. 151هزار کیلومتر مربع مساحت که موجب شده از لحاظ وسعت در رتبه سوم بعد از سیستان و بلوچستان و کرمان قرار بگیرد اما از جمعیت بسیار کمی برخوردار است. این نکته دلایل زیادی می‌تواند داشته باشد که کم‌آبی یا در واقع، خشکسالی یکی از مهم‌ترین آنهاست.

این استان مصداق حاشیه است، چه به‌لحاظ بعد مسافت از مرکز و چه به‌لحاظ فقدان حضور این خطه خشکی‌زده در کانون توجهات.

زعفران، زرشک و اناب ازجمله مهم‌ترین نمادهای تلاش این مردم است اما ساکنان این دیار تبلور زنده یک آیین مشهور هم هستند که نمایانگر پیوند تنگاتنگ آنها با زمین و آسمان است: آیین طلب باران.

همه‌ ساله گزارش‌ها و تصاویر متعددى از آیین‌هاى طلب باران مردم این خطه در رسانه‌ها منتشر می‌شود که در اغلب اوقات در تلاش برای ارائه تصویری زیبا و نوستالژیک از یکپارچگی، سنت‌گرایى و مذهبى‌بودن این مردم هستند. اما نکته‌اى که در این بین مغفول واقع مى‌شود این‌ است که چرا این مردم در زمانه پیشرفت‌هاى گسترده تکنولوژیک که امکان مدیریت کارآمد آب را فراهم آورده، همچنان از آسمان استغاثه باران مى‌کنند؟ چرا مطالبات معیشتى خود را از خدایگان زمینی طلب نمى‌کنند؟ البته خراسان جنوبى سالهاست چشم امید بر اراده و مداخله مقامات بالادست دارد؛ موارد بی‌شماری هم از درخواست‌های مردم و پیگیری‌های بعضی مسئولان می‌توان سراغ گرفت اما آنچه که بسیاری بر آن صحه می‌گذارند این است که تاکنون این پیگیری‌ها به فرج بعد از شدت نینجامیده‌ است.

در واقع، در حاشیه‌بودن و واماندگى هم، احتمالا یکى از دلایل توسل خراسانیان جنوب‌زده به اراده عالم لاهوتى و ناامیدى از اراده ناسوتیان است.

نوزده‌ سال خشکسالی و روزگار سپری‌نشده کشاورزان و دامداران خراسان جنوبی

اکنون حدود بیست یا به‌عبارت دقیق‌تر، نوزده‌سال می‌شود که خراسان جنوبی با خشکسالی‌ای دست و پنجه نرم می‌کند که به‌نظر قصد تمام‌ شدن ندارد. گفته‌ها و سخنان مقام‌های رسمی استان خود حاکی از تاثیرات ویرانگر خشکسالی ‌است. به‌گفتهعلیرضا نصرآبادی (مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان خراسان جنوبی) این استان به‌لحاظ گستره بیابان‌ها، صاحب مقام دوم در کشور است. نکته جالب در مورد این استان بیابانی، وابستگی آن از لحاظ اقتصادی، به کشاورزی و دام‌پروری است، مشاغلی که هستی آنها بیش از هر چیز به منابع آب گره خورده‌است.

هاشم ولی‌پور مطلق (رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان خراسان جنوبی) دو سال قبل گفته‌ بود 50درصد روستاهای خراسان جنوبی خالی از سکنه شده‌اند که این خود حاکی از شدت خشکسالی است. به‌گفته وی، از سه هزار و 563 آبادی خراسان جنوبی، هزار و 680 آبادی خالی از سکنه شده‌اند. وی مهم‌ترین علت این معضل را خشکسالی و بحران آب دانسته است. این استان در بسیاری اوقات در سال‌های اخیر توانسته‌ رتبه بالایی را در کم‌بارشی و خشکسالی به‌ثبت برساند.

با این حال، این نکته را هم باید لحاظ کرد که خشکسالی پدیده‌ای اتفاقی که مال دیروز و امروز باشد، نیست بلکه پدیده‌ای‌ست که همان‌طور که علی‌اکبر رمضانی (کشاورز پیشکسوت اهل درح از توابع سربیشه و عضو هیئت مدیره نظام صنفی کشاورزان شهرستان سربیشه) اشاره کرده، زندگی مردم خراسان جنوبی با آن عجین بوده‌است. بنابراین آنچه جای پرسش باقی می‌گذارد این است که دولت‌های بیست‌سال اخیر، زمانی که روستاها در حال خالی از سکنه‌شدن بودند و بسیاری در پی ساختن سرنوشتی بهتر به شهرها و استان‌های دیگر مهاجرت می‌کردند و مرزها در حال خالی‌شدن از جمعیت بودند، منابع خود را در کدام بخش‌ها صرف می‌کردند؟ منابعی که براساس اصل 43 قانون اساسی می‌بایستی در جهت تامین نیازهای اصلی مردم و ایجاد اشتغال برای آنها صرف می‌شد.

حسن تحصیلی (پژوهشگر اقتصادی) در تحقیق خود نشان داده که خراسان جنوبی از توزیع بسیار نابرابر شاخص‌های توسعه رنج می‌برد به‌صورتی که هرچقدر از مرکز دورتر می‌شویم و به‌خصوص به‌سمت مرزها می‌رویم با کاهش شاخص‌های توسعه مواجه می‌شویم. از همین روی، شهرها و مناطقی در کانون توجه این گزارش قرار دارند که نزدیک به مرزهای شرقی استان هستند. صدای کشاورزان این مناطق عموما به‌ندرت شنیده می‌شود. بعد مسافت و عدم قرارداشتن در کانون توجهات، موجب شده فریادشان در دهان خاموش شده، به نجوا بیشتر بماند.

سربیشه؛ بیشه‌زاری که دارد تن به بیابان می‌زند

سربیشه در شرق استان خراسان جنوبی، شهری مرزی است که نام آن یادآور سبزه‌زاران گسترده و پرندگان زیبا و خاص آن منطقه مثل سار است. در فلات ایران که سرزمینی خشک بوده، مواجهه با اسامی‌ای که اشاره به سرسبزی و آب و آبادی دارند، طبیعی است اما اکنون بسیاری از این شهرها در حال تقلا با خشکی و بی‌آبی هستند. آن نام و زیبایی‌ها را هم باید به مثابه یادبودهایی از گذشتگان دانست که مرتبا در حال رنگ‌باختن و از دست‌رفتن هستند.

بی‌التفاتی کارشناسان دولتی به تجربیات مردم محلی

بسیاری از کشاورزان از مدیریت نادرست و از بالا به پایین نهادهای مسئول ازجمله سازمان جهاد کشاورزی می‌نالند. رمضانی در همین زمینه به انتقاد از نگرش‌های کارشناسان حوزه آب پرداخت و تاکید کرد: ما منکر علم نیستیم اما علم هم باید به نظرات زعمای قوم، توجه کند و تجربه کشاورزان را مدنظر قرار دهد. در ایران کارشناسان باید مناطق مختلف را اقلیم‌شناسی کنند و براساس اقلیم به کشاورزان راهنمایی دهند. به‌اعتقاد من، آنچه در این منطقه دارد در عرصه کشاورزی اجرایی می‌شود نادرست و مغایر با تجربه شصت‌ساله من در عرصه کشاورزی است.

همه این‌ها در حالی است که حسین امامی (مدیرعامل منطقه‌ای آب استان خراسان جنوبی) گفته است: هم‌اکنون 90 درصد مصرف آب استان در بخش کشاورزی است که باید در زمینه بهبود راندمان، تغییر کشت و از طرف دیگر اجرای آبیاری‌های تحت‌فشار باراندمان بالا ضربتی ورود کنیم و با اجرای این طرح‌ها می‌توانیم سطح زیر کشت را در استان ثابت نگه‌داشته تا به درآمد تولیدکنندگان کشاورزی لطمه وارد نشود.

اما آنچه اغلب اوقات در مساله خشکسالی در ایران بسیار مشهود است، عدم مدیریت بهینه منابع موجود است. رمضانی به همین نکته اشاره کرد و گفت: ما با خشکسالی عجین بوده‌ایم و همیشه می‌توانستیم به هر طریقی شده با آن کنار بیاییم.

به داد کشاورزی نرسند 12هزار نفر اینجا را ترک می‌کنند

وی افزود: من خود از 45 سال قبل براساس اقلیم و در حرارت 50درجه این منطقه کشت می‌کردم. من دانه‌های روغنی مثل کنجد، گلرنگ، کلزا، آفتابگردان و... کشت کرده‌ام و پسته، اناب، زیتون، خرما و... نیز کاشته‌ام.

رمضانی گفت: دولت توجهی به بخش کشاورزی نمی‌کند که هیچ، حتی با توجه به اقداماتی که در این سال‌ها ازسوی مسئولان در استان انجام می‌شود این شائبه را در ذهن ایجاد می‌کند که تلاش‌ها بیشتر معطوف به حذف کشاورزی از اینجاست. اگر این اتفاق رخ داده، و کشاورزی در اینجا از بین برود باید منتظر کوچ 12هزار نفری مردمان این منطقه و دیار به نقاط دیگر باشیم.

فقدان اراده برای مهار آبی که به افغانستان سرازیر است

حمیدرضا خشکارزاده (کشاورز اهل درح از توابع سربیشه) گفت: در اینجا اکثرا کشاورز و دامدار هستند و محصولات کشاورزی عمده هم، گندم، جو و پسته است. هم‌چنین، اینجا مجاور مجموعه گمرکی میل 78 (ماهیرود) است. البته این مجموعه جز کارگری، ارمغان دیگری برای مردم نداشته است چراکه در آن تاجرانی بیشتر مشغول به فعالیت هستند که از جاهای دیگر می‌آیند و نفع زیادی برای محلی‌ها نداشته‌است.

نکته جالبی که خشکارزاده بدان اشاره کرد مساله سفره‌های زیرزمینی این منطقه بود. وی معتقد بود اینجا از لحاظ منابع زیرزمینی آب مشکلی ندارد با این حال، آب برای کشاورزی جیره‌بندی شده‌است. سیلاب‌هایی که در اینجا همیشه وجود داشته موجب شده آب در زیرزمین حفظ شود.

به‌گفته وی، آب این سیلاب‌ها و رودخانه‌های فصلی‌ که از سربیشه می‌آیند از درح خارج شده، به افغانستان می‌رود. اگر آب در این منطقه مهار شود، کمبود آب وجود نخواهد داشت. این راه می‌تواند معشیت مردم را از بن‌بست کنونی خارج کرده، اما متاسفانه اراده‌ای از سوی مقام‌ها برای این کار وجود ندارد.

وی گفت: آب در اینجا شور است. به‌رغم قابلیت خوبی که برای کشت زعفران وجود دارد اگر آب شیرین نباشد، زعفران خوبی هم به عمل نمی‌آید. اگر بارندگی نشود شوری آب افزایش یافته، و محصول خوبی به‌دست نمی‌آید. مردم در اینجا درآمد دیگری جز کشاورزی ندارند و معیشت‌شان بسیار به آب وابسته است. به‌خاطر همین مساله کم‌آبی، دامداری در سال گذشته بسیار آسیب خورده و بسیاری نیز نابود شدند. قیمت مواد‌‌غذایی دام مثل کاه و یونجه نیز بسیار افزایش یافت. دام‌داران زیادی هستند که از سر ناچاری دام‌هایشان را فروختند و بیکار شده‌اند. هم‌چنین تورم‌ موجب شده عایدات حاصل از فروش گندم برای کشاورزان چندان به چشم نیاید.

کشاورز، فقط کشاورزی می‌داند

وی تصریح کرد: مردم در اینجا از سر اجبار کشاورز هستند و کار دیگری جز کشاورزی نمی‌دانند. به‌دنبال فقدان دسترسی به آب و وجود چاه‌های‌ آب در درح، کشاورزان از روستاهای اطراف به اینجا برای آب و کشاورزی مهاجرت می‌کنند. اکنون درح خود تبدیل به یک مکان مهاجرپذیر شده، اما اگر وضع موجود ادامه یابد و کشاورزی در اینجا هم به بن‌بست بخورد، روند مهاجرت به اینجا معکوس می‌شود و مردم شروع به مهاجرت از درح به نقاط دیگر می‌کنند.

خشکارزاده تاکید کرد: مدیریت آب اصلا وجود ندارد. چندسال پیش افرادی از اصفهان آمده، در اینجا جالیزکاری کردند. البته آنها بعد از دو-سه‌سال اینجا را رها کردند اما دیگران و خود محلی‌ها همان کار را ادامه دادند. نحوه کشت‌شان بدین صورت بود که روی محصولات پلاستیک می‌گذاشتند و حجم زیادی از آب را برای جالیز استفاده می‌کردند. متاسفانه این شیوه تا حدی مورد اقبال عمومی واقع شد و موجب شده اکنون با مشکل آلودگی محیط زیست، مضاف بر کم‌آبی هم مواجه شویم.

وی گفت: اکنون مدتی است پسته‌کاری رواج یافته، اما برای بارآوری آن باید 12سال باید صبر کرد. نکته‌ای که وجود دارد به‌دلیل پایین بودن توانایی مالی مردم، پسته هم ممکن است به خوبی جواب ندهد.

درآمد سالیانه کشاورزان به‌طور معمول از 5-6میلیون تومان فراتر نمی‌رود

این کشاورز درحی اظهار داشت: دولت با آوردن و پرداخت بیشتر هزینه‌های لوله‌های کم‌فشار آب، تلاش کرد وضعیت آب‌دهی به کشاورزان را بهبود بخشد اما این پروژه از سوی پیمان‌کاران اجرا شد و بیشتر سود آن هم به جیب پیمانکاران رفت. حمایت‌هایی انجام شد اما بهتر است دولت در مواردی انجام چنین پروژه‌هایی را به خود کشاورزان بسپرد. کشاورزان قادرند هزینه‌های انجام این پروژه‌ها را بسیار کاهش دهند.

وی درآمد سالانه کشاورزان را به‌طور میانگین در حد 5-6 میلیون تومان دانست و تاکید کرد که معمولا از این سطح فراتر نمی‌رود.

کارشناسان دولتی باید گوش شنوا برای شنیدن تجربیات و نظرات مردم محلی داشته باشند

وی به انتقاد از طرح‌های کارشناسی سازمان‌های دولتی پرداخت و گفت: بارها کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی آمده و کاشت محصولاتی را به ما پیشنهاد داده‌اند که مناسب این اقلیم نیستند ازجمله زیتون و انار که اولی مختص رودبار بود و دومی مختص ساوه. برای زیتون، کشاورزان شاید بعد از حدود 7-8سال جان کندن و هزینه‌کردن بالاخره متوجه شدند زیتون مناسب این اقلیم نیست. همچنین در طی این سال‌ها مجوزهای بی‌رویه زیادی برای چاه صادر شده‌است.

خشکارزاده در پایان، تاکید کرد: زمانی می‌توان گرهی از مشکلات کشاورزان گشود که مسئولان بخواهند با صداقت با کشاورزان برخورد کرده، نظر آنها را جویا شده، و به کار بندند.

طی یک‌سال گذشته، بدترین میزان خشکسالی را تجربه کرده‌‌ایم

هاشم ولی‌پور مطلق (رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان خراسان جنوبی)، گفت: خشکسالی 19ساله خراسان جنوبی که از 1376 به بعد شروع شده، از سال 1379 شدت گرفت. از سال گذشته تا این مقطع زمانی، ما بدترین شرایط در زمینه میزان بارش را در طول دودهه خشکسالی داشته‌ایم.

وی افزود: کشاورزی در اینجا بر پایه منابع آبی قنوات استوار است. از منابع آب سطحی برخوردار نیستیم که بتوان از آن استفاده کرد از همین روی مجبور به استفاده از منابع آب زیرزمینی شده‌ایم. از مجموع تعداد قنوات موردتایید وزارت نیرو، حدود 600رشته از آنها طی دوران خشکسالی خشک شده‌اند. آن تعداد باقی‌مانده نیز آب‌دهی بسیار کمی دارند. تاثیر خشکسالی بر کیفیت آب و خاک استان بسیار زیاد بوده‌، و میزان شوری آنها را بسیار بالا برده‌است.

کشاورزی دیم به‌شدت محدود شده و بیشتر کشاورزی وابسته به منابع آب شکل گرفته‌است. جمعیت بسیار زیادی از دام وابسته به مرتع کاهش یافته‌است.

تداوم خشکسالی؛ فرسایشی‌شدن بحران

وی تاکید کرد: خشکسالی در ابتدای وقوع بحران، و در تداوم هم یک بحران حادتر است. تداوم آن بسیار فرسایشی است.

وی گفت: دولت ابتکارات خوبی در سال گذشته از قبیل استفاده از سیستم‌های آبیاری نوین و بالابردن راندمان آبیاری و بهره‌وری از منابع آب موجود انجام داد. با اجرای این سیستم‌ها و کمک بلاعوض به کشاورزان، توانستیم به‌رغم خشکسالی، سطح باغی خود را حفظ کنیم. امیدواریم با تداوم این اقدامات و کمک‌های دولت و مجلس، جمعیت را به‌خصوص در مناطق مرزی حفظ کنیم.

ولی‌پور مطلق گفت: 41درصد جمعیت استان، روستایی است و بیشتر آنها نیز کشاورز هستند. تداوم خشکسالی عوارض و بیماری‌هایی برای کار آنها ایجاد کرده، از مله آفت چوب‌خوار که به نابودی درختان باغداران منجر شده‌است.

شرایط ایده‌آل برای زرشک، زعفران و اناب؛ به‌شرط حفظ منابع آب موجود

وی افزود: از نظر طبیعی، این استان شرایط ایده‌آلی را برای بعضی محصولات کشاورزی مثل زعفران، زرشک و اناب دارد. خراسان جنوبی پایتخت زعفران است. اگر منابع آبی در همین حدی هم که هست، حفظ شود، می‌توان شرایط متعادلی را برای کشاورزان رقم زد. بعلاوه، ظرفیت شترداری در آن بسیار بالا است.

ولی‌پور مطلق گفت: زارعین دیم‌کار، دامداران وابسته به مراتع و باغداران درگیر با آفاتی همچون چوب‌خوار، بیش‌ترین آسیب را از خشکسالی خورده‌اند.

رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان خراسان جنوبی در پایان، تاکید کرد: به‌لطف پروردگار، و با تکیه بر روحیه استوار کشاورزان، برنامه‌ریزی‌های درست و حمایت‌های قانونی دولت، می‌توان آینده‌ای روشن را برای کشاورزان خراسان جنوبی ترسیم نمود.

کاهش درآمد کشاورزان به نصف در دوره شدت‌گرفتن خشکسالی

محمود هاشمی‌زاده (کشاورز اهل سربیشه، بازرس نظام صنفی کشاورزی شهرستان سربیشه و رئیس هیئت مدیره تعاونی منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان سربیشه)، گفت: نزدیک به 22-23سال است کشاورزی می‌کنم. شغل اول من کشاورزی است و گندم، جو، کلزا، یونجه، ذرت و جالیز کشت می‌کنم. باغ پسته، زرشک و اناب هم دارم.

وی گفت: به‌خاطر خشکسالی در حال تغییر الگوی زراعت از کشاورزی به‌سمت باغداری هستیم. باغداری را با آبیاری قطره‌ای انجام می‌دهیم. به‌خاطر کمبود منابع آب زیرزمینی، دیگر پسته‌کاری مجدد نداریم. در سال‌هایی که خشکسالی حدت و شدت بیشتری دارد، درآمدمان نصف می‌شود. وزارت جهاد کشاورزی و صندوق بیمه کشاورزی هم هیچ‌گونه کمکی به ما نمی‌دهند. در خراسان جنوبی، حمایت از کشاورز و دامدار در زمینه خشکسالی وجود ندارد. ممکن است نمایندگان و مسئولان هم اقداماتی انجام دهند، اما ما خروجی‌ای از فعالیت آنها نمی‌بینیم. به‌رغم شعارهایی که در حمایت از کشاورزان، دامداران و سایر تولیدکنندگان داده می‌شود هیچ‌گونه حمایتی وجود ندارد.

بیمه کشاورزی؛ تور حمایتی‌ای که کارکرد آن مثبت نیست

وی تاکید کرد: بیمه محصولات بیشتر از آنکه موجب خیر و برکت باشد، موجب شر است. کشاورزان مبالغ بالا را یکجا به مسئولان بیمه می‌دهند اما زمانی که بخواهند خسارت دریافت کنند به سختی و خرده خرده دریافت می‌کنند.

گندم یکجا تحویل داده می‌شود؛ پول آن قطره‌چکانی پرداخت می‌شود

وی افزود: سال گذشته خرداد ماه گندم‌هایمان را تحویل مسئولان دادیم اما پول آن را نه به‌صورت یکجا، بلکه به‌صورت خرده‌خرده و تدریجی، چهرماه بعد از تحویل محصولات، پرداخت کردند. متاسفانه روابط ما با دولت به‌گونه‌ای‌ست که دولت از ما انتظار اعتماد تمام و کمال دارد. ما باید به دولت گندم را یکجا بدهیم بدون اینکه در ابتدای کار پول بگیریم و دولت بعدا و تدریجا پول را بازمی‌گرداند.

کشاورزان فقط زنده‌اند زندگی نمی‌کنند

وی افزود: در 19سال گذشته، سطح وضعیت معیشتی کشاورزان بسیار نزول کرده‌است. اکنون دیگر کشاورزان زندگی نمی‌کنند بلکه فقط زنده‌اند. در گذشته کشاورزان در اینجا عامل اصلی رونق بودند. بیشتر بازار و مغازه‌داران به امید درآمد و خریدهای آنها کار می‌کردند. اصلا آنها بازار را تکان می‌دادند. اما اکنون در وضعیت بسیار بدی هستند. در اینجا بسیاری کسانی که کارشان رها شده، به قاچاق روی آورده‌اند. اعتیاد هم بسیار گسترش یافته‌است. اکنون مواد مخدر بسیار ارزان‌تر از کالاهای مختلف قابل دسترس است.

وی در پایان، در رابطه با تاثیرات پایانه و بازارچه مرزی ماهیرود بر اشتغال و توسعه منطقه گفت: در تمام پایانه و بازارچه‌ مرزی دویست‌نفر کار می‌کنند. تاثیر مثبت آنجا برای کسانی بوده که از خارج از استان آمده، و در تهران دارای لابی هستند. تنها دستاورد این بازارچه، صف‌های طولانی ماشین‌های سنگین، کشتار و تصادف زیاد در جاده است.

اسفدن؛ در آغوش دو رود بزرگ و سفید اکنون کم‌آب

در تعریف وجه تسمیه این شهر کوچک که از توابع شهرستان قائنات خراسان جنوبی است، آمده که اسفدن در میان دو رود بزرگ و سفید جای گرفته و از این روی، نام آن را مرتبط به واژه سپید و اسپیدده (روستای سفید) می‌دانند.

نزاع بر سر بقایای آب دو رود بزرگ و سفید اسفدن

یک کشاورز اهل اسفدن گفت: جنگ آب در اسفدن به‌خاطر کم‌آبی بسیار جدی و حاد شده‌است. کشاورزی وابسته به قنات و دیم‌کاری رها شده‌است. اکنون آب چاه برای کشاورزی تثبیت شده‌است.

وی افزود: بعد از کشاورزی، شغل جایگزینی برای جوانان جویای کار در دسترس نیست. بعضی از آنها که بخت این را داشته‌اند که صاحب اتومبیل باشند به مسافرکشی در جاده‌ها روی آورده‌اند.

کشاورزی؛ فرزند یتیم خراسان جنوبی و ایران

وی تاکید کرد: کشاورزی فرزند یتیم وامانده خراسان جنوبی و کل ایران است. اجحاف در حق کشاورزان بسیار زیاد می‌شود.

وی افزود: کارخانه زرشک قائنات به‌جای اینکه رونق را برای منطقه به ارمغان بیاورد، قیمت پایین و ناامیدی را ارزانی کشاورزان کرده‌است. موقع برداشت که می‌شود واسطه‌های خرید زرشک قیمت‌ها را پایین می‌آورند. در قائنات و زیرکوه، زعفران و زرشک محصولات عمده هستند اما نرخ تضمینی برای آنها وجود ندارد.

وی درباره نحوه مواجهه با چنین مشکلاتی، گفت: پیگیری‌های مقامات و نمایندگان استان، زمانی می‌تواند تاثیرگذار باشد که از سوی وزارت جهاد کشاورزی اقدامی موثر همچون ارائه نرخ تضمینی انجام شود.

کشاورز جانش نه به‌جسمش، بلکه به محصولش بسته‌ است

این کشاورز اهل اسفدن در پایان، اظهار داشت: خشکسالی‌ و فقدان سرمایه‌گذاری موجب کم‌رمق شدن منطقه شده‌است. در شهر اسفدن، کشاورزان کهنه‌کار با پول یارانه زندگی می‌کنند. اکثرا تحت پوشش بیمه اجتماعی کشاورزان قرار ندارند. در واقع، اصلا کارگزار بیمه‌ای نیست که کشاورزان را برای بیمه‌شدن توجیه کند. آنچه که بیشتر در زمینه بیمه صورت می‌گیرد بیمه نه خود کشاورزان، بلکه محصولات کشاورزی است.

زرشک و زعفران؛ زیربنای مناسبی برای انباشت ثروت

فرهاد فلاحتی (نماینده مردم قائنات و زیرکوه در مجلس) تقلیل مشکلات کشاورزان خراسان جنوبی را به عدم ارائه نرخ تضمینی و یا فقدان خرید تضمینی از سوی دولت را امری اشتباه دانست و گفت: درست است که زرشک و زعفران به‌عنوان دو محصول عمده کشاورزان این دیار، با قیمت بسیار نازلی خریداری می‌شوند اما باید یک نگاه جهانی به این محصولات از سوی وزارت جهاد کشاورزی، وزارت صنعت، معدن و تجارت، اتاق بازرگانی، صنعت، معدن و کشاورزی و فعالان بخش خصوصی ایجاد شود. دولت هم باید بتواند پشتوانه مناسبی را برای این دو محصول در عرصه تجارت بین‌الملل فراهم آورد. این‌ها محصولاتی ملی و فراملی هستند و بازار آنها چنان پایدار است که حتی تحریم‌ها نیز نتوانست موجب عدم حضور آنها در بازارهای جهانی شود.

قنات؛ نظام کارآمد فراموش‌شده

فلاحتی درباره اقداماتی که برای کاهش تاثیرات سوء خشکسالی بر اقتصاد استان صورت گرفته، گفت: مجلس مصوباتی را در این زمینه گذرانده و قرار بر این شده اعتباراتی از سوی صندوق توسعه ملی (مبلغی بالغ بر یک‌و‌نیم میلیارد دلار) برای احیا و مرمت قنوات و آبخیزداری تخصیص داده شود.

وی تاکید کرد: قنوات و آبخان‌های خراسان جنوبی باید مورد توجه قرار گیرند. این دو عوامل اصلی حیات خانوارهای خراسان جنوبی هستند. قنوات کم‌ترین میزان مصرف آب و هزینه را بر خانوارها تحمیل می‌کنند. متاسفانه با حفر چاه‌ها در طی سال‌های اخیر به نظام کهن قنوات بی‌توجهی صورت گرفت. اگر قنوات و آبخان‌ها مورد توجه واقع شده، و به طور بهینه مورد استفاده واقع شوند به کشت زعفران و زرشک هم خللی وارد نخواهد شد.

بی‌آبی روستاهای صاحب زیرساخت را هم خالی از سکنه کرده‌است

فلاحتی با ذکر این نکته که خشکسالی بحرانی است که از طریق الگوهای نوین کشت، شیوه‌های جدید آبیاری و تزریق امکانات به منطقه، باید کنترل شود، گفت: در حال حاضر، بسیاری روستاها در زیرکوه و قائنات خالی از سکنه شده‌اند چراکه قنات‌های آنها خشکیده‌است. نکته اسف‌بار درباره بعضی روستاهای خالی از سکنه این است که آنها برخوردار از امکانات زیرساختی مثل برق، گاز، درمانگاه و... هستند اما از آنجا که معیشت آنها وابسته به کشاورزی است به‌خاطر خشکسالی، ناچارا مردم آنجا را ترک کرده‌اند. هم‌چنین بیش از 56 روستا در حوزه انتخابیه من هستند که باید با تانکر به آنها آب‌رسانی شود.

خشکسالی موجب بروز آفت زنگ زرشک برای محصول کشاورزی عمده‌ای همچون زرشک شده‌است. چندصد اصله نهال بارور باغات دیم به‌خاطر خشکسالی از بین رفته‌اند.

خشکسالی چهره کشاورزی و دامداری را مخدوش کرده‌است

نماینده مردم قائنات و زیرکوه در پایان، گفت: فقر، بیکاری و مهاجرت از تاثیرات خشکسالی بر این منطقه است. بسیاری مردم در پی سرنوشت بهتر به حاشیه مشهد مهاجرت کرده‌اند. خشکسالی چهره کشاورزی و دامداری را بسیار مخدوش کرده‌است.

الله بده تو بارون

الله بده تو بارون/ به ما گندم کارون- به حق شاه مردون/ یارب بده تو بارون- ماها که دیمه کاریم/ آبی به جو نداریم/ از تشنگی هلاکیم- ای خدا بارش بده/ بارش بی‌پایون بده- گندم که سینه چاکه/ شش ماه زیر خاکه/ از تشنگی هلاکه

از این دست ترانه‌ها در جای جای خراسان یافت می‌شود. مردم خراسان جنوبی طی هزاران سال زندگی در این دیار و مواجهه با خشکسالی، با خواندن چنین ترانه‌هایی در قالب نیایش‌های طلب باران و مدیریت آب از طریق نظام کهن قنوات، به جنگ خشکسالی رفته‌اند اما در دوره کنونی و با رشد جمعیت و ظهور تکنولوژی‌های نوین حفر چاه‌های عمیق، در سایه بی‌قانونی و غفلت و اشتباهات مسئولان و بعضا مردم، خشکسالی و همزاد آن، بی‌آبی در هیبتی ترسناک‌تر و قدرتمندتر ظهور کرده‌اند. لازمه مقابله کارآمد با چنین وضعیتی، پذیرفتن تجربیات کشاورزان کهنه‌کار و تلفیق آنها با راهکارهای نوین علمی است. بعلاوه به کشاورزی و دامداری به‌عنوان شغل اصلی حداقل نیمی از جمعیت خراسان جنوبی باید عنایت خاصی بشود چراکه هرگونه تغییر بنیادین در این مساله، نیازمند صرف هزنه بسیار گزاف و برنامه‌ریزی‌های بسیار درازمدت و پیچیده است که قطعا و در شرایط ناپایدار فعلی نمی‌توان برای آن، آینده روشنی را ترسیم نمود.

منبع: ایلنا

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها