یک جامعهشناس در گفتوگو با اعتمادآنلاین:
مردم ناامید زود عصبانی میشوند/ تمرکزگرایی زمینه درگیری در شهرستانها را فراهم میکند
اصغر مهاجری، جامعهشناس در واکنش به اتفاقات اخیر شهر کازرون، به پایین آمدن تابآوری مردم اشاره میکند و میگوید: «مسئله پایین بودن آستانه تحمل مردم بسیار اهمیت دارد. ناامیدی مردم را بهسرعت عصبانی میکند اما در کنار آن نحوه برخورد مسئولان با مقوله تقسیمات کشوری هم همواره حساسیت و مناقشه به وجود آورده است.»
اعتمادآنلاین| خبرهای بروز ناآرامی در کازرون هنوز هم به دست میرسد. بسیاری با شنیدن دلیل آغاز ناآرامیها، این سؤال را مطرح میکنند که ریشه ماجرا در پایین بودن آستانه تحمل مردم است یا واقعاً مسئله تقسیمات کشوری در شهرستانهای مختلف به همین اندازه مهم و بزرگ است. اصغر مهاجری، جامعهشناس و استاد دانشگاه در جواب این سؤال به اعتمادآنلاین میگوید: «باید بپذیریم که مردم در ایران تابآوری مناسبی ندارند یعنی نمیتوانند چنانکه بایدوشاید در برابر مشکلات ایستادگی کنند و به حل آنها از روشهای منطقی بپردازند. ریشه این موضوع در رفتار چند سال اخیر مسئولان دیده میشود.»
او ادامه میدهد: «وقتی میگوییم تابآوری مردم و آستانه تحمل آنها پایین آمده است به این معنی نیست که آنها مقصر هستند. در سالهای اخیر سرمایههای اجتماعی اعم از اعتماد، امید و شفافیت در جامعه ما کم شده و به مرحله فرسایش رسیده است. وقتی چنین اتفاقی بیفتد مردم در برابر بحرانها آسیبپذیر میشوند.»
مهاجری میگوید: «متاسفانه گردش اطلاعات در جامعه ما ناشفاف هست. این عدم شفافیت که در وهله اول در فقدان عملکرد مناسب رسانه ملی و بعد از آن رسانههای رسمی دیگر اتفاق افتاده باعث شده است تا شبهرسانهها بدون رعایت جوانب متفاوت فعالیت حرفهای دست به انتشار اخبار متفاوت بزنند و تبدیل به محل مراجعه مردم شوند. همین عنوان باعث بروز رفتارهای هیجانی میشود. مردمی که دائماً خبرهای بد میشنوند و در مقابل، تحلیلهای واقعی دریافت نمیکنند دائم خود را تنها و تنهاتر میبینند و در نهایت دست به خشونت میزنند. باید بدانیم که مردم ناامید زود عصبانی میشوند.»
به گفته مهاجری در کنار توجه به پایین آمدن آستانه تابآوری مردم باید به اصل موضوعی که باعث بروز بحران در کازرون شده است هم توجه کرد. او میگوید: «سالها است که نحوه برخورد مسئولان و تصمیمگیری آنها در مورد مقوله تقسیمات کشوری به بهانهای برای بروز بحران تبدیل شده است. عدهای از کسانی که خود را کارشناس میدانند در اتاقهایی در مرکز کشور دور هم جمع میشوند و درباره تقسیمات کشوری تصمیمی میگیرند، آن هم بدون اینکه به شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی شهرهای کوچک و بزرگ فکر کنند. نتیجه این تصمیمگیریها در طول سالهای گذشته همواره بحران و حساسیت ایجاد کرده است.»
او ادامه میدهد: «اول از همه باید بپرسیم که چرا همه مردم در شهرهای مختلف دائم میخواهند مرکزیت پیدا کنند؟ چرا در مرکزیت یافتن و نزدیک شدن به مرکز سود بیشتری است؟ آیا غیر از این است که برخی تخصیصهای بودجه و توجهات به مراکز بیشتر است و اساساً مسئولان ما به شدت تمرکزگرا هستند؟ وقتی مسئولان کلان ما مرکزگرا هستند، طبیعتاً بودجه و توجه بیشتری به مراکز میشود. به همین دلیل هم هر منطقهای میخواهد مرکزیت پیدا کند. از آن طرف در مورد جدا شدن شهرهای مختلف حساسیتهای قومی زیادی وجود دارد و تصمیمهای غیر کارشناسی شده، همیشه منجر به بروز بحران میشوند.»
دیدگاه تان را بنویسید