کد خبر: 264212
|
۱۳۹۷/۱۱/۰۴ ۱۴:۲۰:۰۰
| |

اعتمادآنلاین از پرونده‌ای با ادعای قصور پزشکی گزارش می‌دهد:

داستان خطاهایی که جان می‌گیرند

مرگ عباس کیارستمی برای مدتی افکار عمومی را نسبت به قصور پزشکی حساس کرده بود، اما کیارستمی نه اولین کسی بود که با این اشتباهات جانش را از دست داد و نه آخرینش.

داستان خطاهایی که جان می‌گیرند
کد خبر: 264212
|
۱۳۹۷/۱۱/۰۴ ۱۴:۲۰:۰۰

اعتمادآنلاین| ‌ نیلوفر حامدی: 1.مرگش به اندازه کافی برای جامعه، به ویژه اهالی هنر تلخ بود. اما مطرح شدن موضوع قصور پزشکی، تلخی ماجرا را بیشتر کرد. 7 فروردین 1395 اولین‌بار خبر بستری شدنش منتشر شد. عباس کیارستمی کارگردان مولف ایرانی در پی شدت گرفتن مشکلات جسمی، با نظر پزشکان معالج در بیمارستان بستری شد و مدتی بعد رسانه‌ها از بیماری او یعنی سرطان پرده برداشتند. در نهایت کیارستمی پس از گذراندن دوره نقاهت در تهران برای ادامه درمان با آمبولانس هوایی کمپانی ام کی 2 با هزینه تهیه‌کننده فیلم آخرش که ساخته نشد، راهی فرانسه شد اما پس از چند روز به علت لخته شدن خون، سکته مغزی کرد و در پاریس درگذشت. قصور پزشکی موضوعی بود که بعد از مرگ کیارستمی مطرح شد. چالشی که ماه‌ها جزو تیتر رسانه‌ها بود و بعد از پیگیری‌های مداوم منجر به حکمی برای پزشک جراح کیارستمی شد. سه سال عدم صدور گواهی سوء پیشینه و ممنوعیت به عهده گرفتن مسئولیت فنی مراکز درمانی.

2.سقوط از پنجره خانه منجر به فوت پسری 17 ساله شد. خانواده این بچه که معتقد بودند قصور پزشکی و کادر بیمارستان لقمان باعث این اتفاق شده، پرونده پزشکی پسرشان را نزد متخصصان دیگری می‌برند و نتیجه نشان می‌دهد که غیر از شدت حادثه موارد دیگری هم دخیل بوده است. نخست اینکه طبق نظر متخصصان سیستم ارسال پاسخ سی تی اسکن بیمارستان لقمان دقیقا در گلدن تایم که زمان طلایی برای نجات بیمار محسوب می‌شود قطع شده بود و پزشک مربوطه نیز با وجود اینکه اضطرار موقعیت برای او آشکار بوده است اقدام به دریافت جواب سی تی اسکن به صورت شخصی نکرد . از سوی دیگر با وجود ریسک بالایی که وضعیت این پسر 17 ساله در این ساعات داشت، پزشک با تغییر شیفت عوض شد و در نهایت نیز بیمارستان لقمان درخواست اعزام او را به بیمارستان شهدای تجریش داده و عنوان کردند که پزشک معالج او در اختیارشان نیست. همچنین کادر بیمارستان لقمان «خونریزی قلبی» یا پارگی شریان قلب را عامل خونریزی تشخیص داده‌اند در حالی که طبق گواه پزشکانی که اخیرا این پرونده را مطالعه کردند فشار ناشی از چهار دنده‌ شکسته روی ریه و تاثیر خونریزی مغزی نیز بر روی ریتم قلبی عامل فوت بوده است. کارکنان بیمارستان لقمان از زمان پذیرش به هیچ وجه در مورد مخاطره‌آمیز بودن وضعیت این پسر اطلاعاتی به خانواده‌اش ندادند تا فرصتی برای خداحافظی پدر و مادر با فرزندشان وجود نداشته باشد. فرصت خداحافظی با او را نیز از ما گرفتند. حتی وقتی یکی از پزشکان بدون مقدمه از احتمال مرگ این پسر با خانواده‌اش سخن گفت، در پاسخ به احساسات خدشه‌دار شده جواب داد: «می‌خواستی مراقب بچه‌ات باشی».

3. این‌ها روایت 2 پرونده مجزا با ادعای قصور پزشکی در روند درمان افراد بود. اولی مربوط به یکی از چهره‌های برجسته هنری معاصر ایران و دومی برای یک خانواده معمولی. نتیجه اینکه پرونده اولی به محکومیت پزشک منجر شد اما خانواده این پسر 17 ساله تازه بعد از 6 ماه اقدام به رسانه‌ای کردن ماجرا کردند. آن‌هم به این دلیل که افکار عمومی نسبت به این موضوع حساسیت نشان داده و مطالبه تغییر فضا را در بیمارستان‌ها به طور کلی و بیمارستان لقمان به طور اخص مطرح کنند. قصور پزشکی اگرچه شبیه به بسیاری از اشتباهات انسان‌ها در شغل‌هایشان محسوب می‌شود اما ارتباط تنگاتنگ با جان مردم این حوزه را با حساسیتی ویژه مواجه کرده است. اما در این مورد هم تنها پرونده‌هایی همچون کیارستمی مدتی افکار عممی را درگیر می‌کند و مجددا اوضاع به شرایط عادی بازمی‌گردد اما این اشتباهات تا کجا قرار است ادامه داشته باشد؟

4. علی صابری وکیل دادگستری که پرونده خون‌های آلوده را هم به فرجام رسانده بود در گفت‌و‌گو با اعتمادآنلاین از زوایای متفاوت موضوع قصور پزشکی و آگاه‌سازی مردم با این موضوع می گوید: «در وهله نخست باید بدانیم که پزشکی هم یک علم است و نباید نگاه به آن صفر و صدی باشد. در واقع توقعات از جامعه پزشکی باید متناسب با ویژگی‌های روز علم در دنیا و کشور خودمان باشیم. از ابزار کاری پزشک گرفته تا نوع چینش شیفت‌ها و سیستم سخت‌افزاری بیمارستان‌ها. مثلا اگر زمان طلایی CPR دنیا 5 دقیقه است در ایران هم همین زمان باشد. البته که ما باید به سمت استانداردهای جهانی برویم اما زمان‌بر است. همچنین یادمان نرود که قصور در تمام شغل‌ها رخ می‌دهد با یک امای بزرگ. آن هم اینکه برخی رشته‌ها مثل پزشکی، وکالت، آموزش و روحانیت حساسیت بالایی دارد. در مورد پرونده این پسر 17 ساله هم دادگاه باید تک تک شواهد و مدارک را بررسی کند تا بتواند مقصر را مشخص کند.»

5. این وکیل دادگستری به این اشاره می‌کند که می‌شد از پرونده کیارستمی برای آگاه‌سازی جامعه و همچنین تلاشی برای بازنگری قانونی استفاده درست کرد: « ای کاش این تهدید به فرصت تبدیل می‌شد. اینکه ببینیم آیا قانون در این حوزه نیاز به بازنگری ندارد؟ کمیسیون پزشکی قانونی نیاز به ترمیم ندارد؟ خروجی در دادگاه‌ها اصلاح نمی‌خواهد؟ برگزاری جلسات عمومی مشکل ندارد؟ در همین پرونده کیارستمی صرف حضور یک استاد حقوق جزایی از یک نفر استفاده می‌کردند تا اظهارنظر کند اما مگر می‌شود بدون اینکه چندین پرونده قصور پزشکی دیده و بررسی کرده باشی بتوانی در این باره نظر بدهی؟ به اسم استاد حقوق جزایی بودن که نمی‌شود درباره موضوع تخصصی مثل پزشکی اظهارنظر کرد. همین می‌شود که یک وکیل هم پرونده مشارکت در ساخت و ساز می‌گیرد، هم خانواده و هم پزشکی.»

6. اما روند پیگیری پرونده‌های این چنینی چگونه است؟ روند ثبت شکایت و پیگیری پرونده‌های پزشکی به این شکل است که ابتدا از دادسرای ناحیه 19 در خیابان استاد مطهری آغاز می‌شود. پرونده در اینجا تشکیل و سپس به دادیاری ارسال می‌شود. بعد این مرحله پرونده به کمیسیون پزشکی قانونی ارجاع می‌شود تا قصور یا تقصیر احتمالی پزشک و همچنین میزان آن مشخص شود. تحقیقات ادامه پیدا می‌کند تا جایی که حکم اعلام شود. اگر محکومیت یا برائت باشد، امکان درخواست تجدیدنظر وجود دارد اما اگر حکم منع پیگرد پزشک بدهند، دیگر هیچ کدام از طرفین امکان اعتراض ندارند. مگر پرونده‌های ویژه ماده 477 که رییس قوه قضائیه دستور دهد.

7.هنوز آمار درستی ار مرگ و میر و یا آسیب‌هایی که به خاطر قصور پزشکی به سلامت مردم در ایران وارد شده در دسترس نیست. از طرفی به واسطه اینکه در این حوزه هم همچون سایر حوزه‌ها به زعم کارشناسان ضعف قانون‌گذاری وجود دارد، خیلی اوقات نمی‌شود پرونده‌ها را به درستی پیگیری کرد. اما واضح است که جامعه پزشکی و حقوقی کشور باید به فکر چاره‌ای برای این موضوع باشند. افزایش جریمه‌ها مثل آنچه در بسیاری از کشورهای جهان اول شاید بتواند مسکنی موضعی باشد اما قطعا درمانگر نخواهد بود.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها