هدفگذاری برای مدارسی عاری از خشونت
انتشار اخباری از شیوه های مختلف تنبیه در مدارس از جمله برخوردهای فیزیکی و خشن، توجه جدی تر به مساله خشونت زدایی همه جانبه از مدرسه را ضروری می سازد.
اعتمادآنلاین| تنبیه بدنی یکی از رخدادهایی است که هر از چند گاه اخباری از آن در مدارس به گوش می رسد.
این در حالی است که امروزه تنبیه بدنی دانش آموزان با نقدهای بسیاری همراه است و کارشناسان و روانشناسان بر ضرورت منع جدی این اتفاق در مدارس کشور تاکید دارند. به گفته برخی از آنان تنبیه همراه با خشونت با تبعات بسیاری در آینده همراه خواهد شد و در ایجاد روحیه پرخاشگرانه در دانش آموزان تاثیرگذار است.
اکثر رفتارهای پرخاشگرانه در بزرگسالی از خشونتی که در دوران کودکی تجربه شده نشات میگیرد. از طرفی شرایط مدرسه که خانه دوم کودکان و نوجوانان محسوب میشود تاثیر به سزایی در آینده و بزرگسالی آنها خواهد داشت. کودکی که مورد تنبیه بدنی قرار میگیرد در آینده فردی با عزت نفس پایین، پرخاشگر و افسرده خواهد شد. کودکان از طریق مشاهده و تقلید، مدلهای متفاوت رفتاری را یاد میگیرند و سپس آن را بروز میدهند. بنابراین معلم میتواند به عنوان یک الگو برای دانشآموزان، تعمیم دهنده خشونت در آنها باشد.
گاه این خشونت ها از سوی مدیران، معاونان آموزشی و در بسیاری از موارد از سوی معلمان صورت می گیرد و گاه نیز نوع تنبیه تغییر می کند و از خشونت یک دانش آموز بر دانش آموز دیگر با خواست ها و اصرار های معلم تغییر می کند. به عنوان نمونه طی هفته های گذشته اخباری از شکستن انگشتان دست دانش آموز همدانی به دست معلم، تنبیه دردناک دانش آموزان «چلگرد» استان چهارمحال و بختیاری تنها به دلیل 10 دقیقه تاخیر در هوای برفی یا اقدام معلم کوهرنگی منتشر شد که چوب را به دست دانش آموزان می دهد تا آن را بر کف دست وی بزنند و وی به آنان می گوید «هر کدام از شماها درس نخوانید، من باید تنبیه شوم».
شاید انگیزه این معلم کوهرنگی در وادار کردن دانشآموز به کتک زدن وی، تشویق دانش آموزان به درس خواندن یا شاید هم برای خلاص از عذاب وجدانی بوده که خود را مقصر وضعیت موجود دانسته، اما انگیزه این معلم هر چه بوده، کار وی مصداق ترویج خشونت در مدرسه به شمار میرود و از حیث اصول تربیتی مذموم است.
فیلم هایی از کلاس درسی منتشر شده که در یکی از آنها معلم شاگردانش را رو به روی هم قرار می دهد و آنها را مجبور می کند به یکدیگر فحاشی کنند و در مدرسه دیگر معاون تربیتی موی بیرون مانده از مقنعه دختران ابتدایی را با قیچی کوتاه می کند.
در کلاسی معلم سیلی به صورت دانش آموز می زند و در کلاسی دیگر دانش آموز را با خشونت کلامی مجبور به نشستن روی کف کثیف کلاس می کند. محتوای همه داستان ها هم یک جور است.
چرخه خشونت در مدارس در حالی از معلم به دانشآموز و از دانشآموز به معلم تغییر میکند که براساس قوانین آموزش و پرورش سالها است تنبیه اینچنین در مدارس ممنوع شده است. بر اساس آییننامه انضباطی مدارس، هرگونه تنبیه، توهین و تعیین تکالیف اضافی برای دانشآموزان غیرقانونی است. به عبارت دیگر مطابق ماده 77 آییننامه انضباطی مدارس، «اعمال هرگونه تنبیه از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی جهت تنبیه ممنوع است» اما برای برخورد با تخلفات احتمالی دانشآموزان، قانون سلسله مراتبی را بر اساس اصول تربیتی تعیین کرده است که برای تنبیه دانشآموزان باید به آن توجه شود.
همچنین، ضرورت بررسی وضعیت روحی و روانی معلمان مورد تاکید قرار گرفته و با توجه به اینکه معلمان در طول خدمت خود دوره های گوناگونی از زندگی کاری و شخصی را میگذرانند پیشنهاد بر این شد تا توجه و گزینش معلمان به شکل متناوب و دوره ای صورت گیرد و سلامت روحی آنها بررسی مجدد شود.
در این پیوند و چندی پیش، «میرحمایت میرزاده» سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در گفت وگویی رسانه ای اعلام داشت: در هیچ دستگاهی به اندازه آموزش و پرورش نظارت بر عملکرد کارمندان این دستگاه وجود ندارد. در طول خدمت معلمین، نظارت بر عملکرد آنها وجود دارد و این کار از سوی بازرسان آموزش و پرورش انجام می شود.
همچنین «رضوان حکیم زاده» معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش به تازگی از تلاش برای تدوین طرحی به نام خشونت زدایی همه جانبه از مدارس خبر داد. به گفته وی موضوعاتی که این روزها در فضای مجازی خصوصا مطرح می شود و شامل تنبیه دانش آموزان یا برخورد با یک معلم توسط اولیا است، جنبه های متفاوتی دارد. ما در حال حاضر دنبال این هستیم که در شیوه های یادگیری مداخله کنیم و این حوزه را منعطف کنیم که در این مسیر گام های موثری برداشته شده است. در ادامه باید به دنبال یک نگاه همه جانبه در مدارس متمرکز بر مسائل و عناصر روانی، اجتماعی باشیم.
وی ادامه داد: مهارت های اجتماعی و روانی خود یکی از عوامل اثر گذار بر یادگیری است و از همین رو برای ما توجه به آن اهمیت دارد. تصور من این است که باید یک نگاه همه جانبه روی بحث خشونت زدایی از مدارس داشته باشیم. نمی توان در این مسیر تنها روی دانش آموزان و یا معلمان تمرکز کرد. وقتی از خشونت صحبت می کنیم هم از خشونت کلامی سخن می گوییم و هم از خشونت غیرکلامی. هر دو شکل این خشونت شیوه های متفاوتی دارد. خشونت همسالان نسبت به همسالان، خشونت معلم نسبت به دانش آموز و بر عکس، خشونت معلمان نسبت به یکدیگر در فضای مدرسه، خشونت مدیر نسبت به کادر مدرسه، خشونت والدین نسبت به معلم و بر عکس، همه شکل هایی از خشونت های شناخته شده موجود است. ممکن است نسبت به نشانگرهای برخی از این مولفه ها شناخت نداشته باشیم. اکثر خشونت هایی را که بعضا شاهد هستیم از نوع تنبیه های فیزیکی است اما آسیب رسانی خشونت کلامی بسیار بیشتر و البته پنهان تر است.
وی درباره طرحی که این معاونت در بحث خشونت زدایی در مدارس دنبال می کند، بیان داشت: ما به دنبال الگویی هستیم که توانمند سازی و آگاهی بخشی را در این بحث میان ذی نفعان نظام آموزشی بالا ببریم. خشونت زدایی همه جانبه در مدارس به این معناست که باید بتوانیم آگاهی و آموزش های لازم را به معلمان، مدیر، دانش آموزان و اولیا بدهیم و آنها را بر این مسائل حساس کنیم.
حکیم زاده درباره اینکه این طرح در حال حاضر در چه مرحله ای است، اظهار کرد: ما این روزها درگیر به سرانجام رساندن طرح بازی و یادگیری هستیم که قرار است در 10 استان و در هر استان در 100 مدرسه اجرایی شود. از این طرح که فارغ شدیم سراغ تدوین نهایی طرح خشونت زدایی همه جانبه از مدارس می رویم.
در خصوص عوامل عوامل موثر بر خشونت معلمان بر دانش آموزان می توان به مواردی نظیر تراکم زیاد دانش آموزان، فقدان زمینه های انگیزش تحصیلی در تعداد قابل توجهی از دانش آموزن به دلیل پایین آمدن منزلت کسب دانش و معرفت در جامعه، وجود تنوع مشکلات رفتاری و ارتباطی در بسیاری از دانش آموزان، گسترده بودن انتظارات حرفه ای و اداری از معلمان، مشخص نبودن فلسفه آموزش و پرورش در نظام آموزشی به صورت صریح و راهبردی، افول اقتدار حرفه ای شغل معلمی در جامعه، سست شدن جایگاه شغل معلمی در جامعه، کاهش ظرفیت های انگیزش شغلی در معلمان به دلیل مشکلات متعدد، ضعیف بودن نظام آموزش های حرفه ای ضمن خدمت در آموزش و پرورش و بسیاری از مشکلات مختلف اشاره کرد که می تواند شرایط نامناسبی را در مدارس در گستره زمانی آینده ایجاد کنند که یکی از نمودهای چنین معضلی، افزایش خشونت در مدارس است.
از سویی رفتار معلم به عنوان یک انسان تحت تاثیر عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و اقتصادی است که متاسفانه جامعه فرهنگیان ایران در شرایط کنونی از جایگاه اجتماعی و اقتصادی مناسبی در مقایسه با بسیاری از مشاغل دولتی برخوردار نبوده و وجود چنین شرایط نامناسب مرتبط با مسایل اجتماعی و اقتصادی - معیشتی، توانسته وضعیت ناخوشایندی را در این گروه حرفه ای ایجاد کند.
همچنین معلمان ما در تربیت معلم با کلاس های ضمن خدمت، دوره ای را تحت عنوان مدیریت کلاس سپری نمی کنند و روش های تربیتی مواجهه با دانش آموزان را نمی دانند. این یک خلا جدی است که باید مسوولان در نظر بگیرند. همچنین مراکز تربیت معلم معمولا از عهده تربیت معلمانی که دارای توانایی علمی، انواع مهارتها و آمادگی لازم برای تدریس و مدیریت کلاس درس و آگاهی نسبت به مواد درسی و اوضاع و احوال دانش آموزان باشند، برنمی آیند. حاکمیت الگوی نظام بسته مبتنی بر محرک - پاسخ نقص نظام آموزشی است که سبب می شود نظام آموزشی نتواند نیروی انسانی کارآمد را پرورش دهد.
منبع: ایرنا
دیدگاه تان را بنویسید