کد خبر: 289415
|
۱۳۹۸/۰۲/۰۹ ۱۷:۰۰:۰۰
| |

حال خوب را از آینه حال بد جویا شویم

رسانه‌ها مدام از این می‌نویسند که سال سختی در انتظار مردم ایران است. اما آیا پدیده‌های منفی جامعه می‌توانند رویه مثبتی هم داشته باشند؟

حال خوب را از آینه حال بد جویا شویم
کد خبر: 289415
|
۱۳۹۸/۰۲/۰۹ ۱۷:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| ‌ محمد معیری*- همگی ما واقف هستیم که سال 1398 سالی سخت و پر تنش خواهد بود و در این باب در مقالات مختلف، جراید و فضای مجازی و حتی مجاری رسمی کشور بحث و گفت‌وگو شده، به‌طوری‌که دولت مردان نیز هشدارهایی در این باب داده اند. حتی طبیعت هم با این روند همساز بوده و سال 98 با سیلی خشم آلود شروع گشت.

فارغ از این همه گفت‌وگوهای تلخ و کاملا واقعی موجود، راهکارهایی در سطح بالای مدیریتی بین نخبگان کشور در حال رفت و آمد است. اما از منظر شهروندی و بنگاه‌های متوسط و کوچک اقتصادی همواره یک حال بدی در تمامی عرصه‌ها به چشم می‌خورد.

از همه مهم‌تر حس روانی حال بد به‌طور ملموسی در سطح جامعه پراکنده شده و شهروندان بدون اینکه دلیل واضحی بدهند اذعان دارند که حال بدی دارند و دلیلش را نمی‌دانند. اینکه این حال بد از کجا آمده و دلایلش چه می‌تواند باشد بحثی مفصل و پیچیده و چند بعدی است که در این مجال نمی‌گنجد، مهم این است که این پدیده وجود دارد و در سطوح مختلف ملی جاری است.

فی‌الواقع هر پدیده‌‌ای که ظهور پیدا می‌کند هم موهبت دارد و هم مصیبت. مهم این است که چگونه با این پدیده برخورد شود و چگونه از مصیبت‌های یک پدیده به موهبت‌های جاودان دست پیدا کنیم. به هر رو وقتی پدیده‌ای رخ می‌دهد به اندازه ای که تهدید ایجاد می‌کند، فرصت‌هایی را هم فراهم می‌کند و این هوشمندی انسان است که تهدید را به یک فرصت شیرین قابل لمس تبدیل کند.

فلذا وقتی با پدیده حال بد به‌طور گسترده در جامعه روبه‌رو می‌شویم نشان دهنده این است که یک روی دیگر سکه هم وجود دارد و آن وجود یک حال خوب ناب برآمده از حال بد است. در واقع هوشمندی، یعنی تبدیل حال بد به حال خوب از طریق تولید اندیشه.

این اندیشه مولد حال بد به حال خوب از مسیر خودکاوی، خودیاری و خودشناسی بر می‌آید. بدین معنا که آدمی به جای اینکه نورافکن خود را به بیرون بیندازد و همواره به دنبال مقصر و دلیل ناکامی در بیرون باشد، آن را به جهت درون خویش هدایت کند و با نورافشانی به صندوق‌های تاریک درون به دلیل‌های واقعی ناکامی دست یابد و دست به تحولات عمیق در خود بزند، زیرا هر انسان خود کهکشانی بی‌پایان است و با تحول هر شخصی گویی عالمی پر معنا متحول می‌شود.

این امر محقق نمی‌شود مگر با بالا بردن سطح آگاهی به جای سطح دانش به کمک مرور دقیق تاریخ، استفاده از آموزه‌های خودسازی مبتنی بر روان‌پژوهی، به‌کارگیری تمرینات در لایه جان-روان-جسم انسانی و در نهایت بهره‌گیری از آموزه‌های غنی و پربار عرفانی این سرزمین.

با این روش می‌توان حال بد را همانند آینه‌ای ساخت که ابعاد مشخص حال خوب را ترسیم نموده و با بهره‌گیری از رنج‌های بیرون به گنج درون رسیده و امکان ورود به دروازه‌های معبد عشق‌ورزی درون خویش را فراهم ساخت. خروجی این فرآیند یک آرامش شیرین است که تمرین تسلیم و انطباق‌پذیری را در وجودمان مهارپذیر و نهادینه می‌کند.

*دانش‌آموخته دکتری مدیریت صنعتی

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها