رضا شیرالی، روانپزشک و روانکاو، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
قرار نیست بچهها فقط درس بخوانند/ تابستان وقت کلاسهای تاثیرگذار بر تعاملات اجتماعی کودکان است/ کمپهای تابستانی جایی برای رهاسازی کودکان
تابستان، بعد از 9 ماه تحصیل، فرصتی است برای دانشآموزان تا از فضای درس و رقابت دور شوند. تابستانی که برخیها در خانه میمانند، برخی به مسافرت میروند و برخی نیز مشغول کلاسهای تابستانی میشوند.
اعتمادآنلاین| زمانی در کوچه، کویوبرزن کودکان را در حال بازی میدیدید. صدای خندهها، دعوای میانِ بازیها، فضای کوچهها را پر میکرد. حالا اما کودکان را کمتر در کوچهها میبینیم. دیگر از خالهبازیهای سر کوچه خبری نیست. حالا به جای بازی در پارکها برای کودکان به فکر کلاسهایی هستیم که اوقات فراغتشان را در آن بگذرانند. رضا شیرالی، روانپزشک و رواندرمانگر، در گفتوگو با اعتمادآنلاین میگوید: «تابستان باید کودکان را از فضای درس و استرس تحصیل دور نگه داشت.»
رقابت کودکان برای برتر بودن
این روانپزشک با اشاره به رقابتی بودن فضای تحصیل در مدارس میگوید: «کودکان از همان دوره پیشبستانی به جای اینکه وارد فضای تعلیم و تربیت و پژوهش شوند، وارد رقابت در زمینه تحصیلی و غیرتحصیلی میشوند. رقابتی برای برتر بودن بین کودکان ایجاد شده است. این رقابت با توجه به سطح اجتماعی خانوادهها میتواند در زمینه غیرتحصیلی، مثلاً برای یادگیری زبان دوم، هنر و...، نیز صورت گیرد؛ یعنی به جای اینکه کودکان در راستای روند شناسایی استعداد و شکوفا شدن قرار گیرند، با حجم سنگین و بزرگتر از ظرفیت و تواناییشان روبهرو میشوند.»
چند سالی است نمرات دانشآموزان توصیفی است و از نمرات عددی خبری است. شیرالی در اینباره میگوید: «در حالی که چند سالی است آموزشوپرورش نمرات دبستانیها را توصیفی کرده، رقابت تحصیلی همچنان وجود دارد. کلاسهای تابستانی هم در راستای همین ایجاد رقابتها قابل بررسی است.»
تفریح و استراحت بخشی از رشد کودکان
این رواندرمانگر به لزوم تفریح برای کودکان اشاره میکند و میگوید: «بررسیهای انجامشده در سطح دنیا نشان میدهد که قرار نیست کودکان مدام در حال تحصیل باشند. لازم است بخشی از وقت کودکان به تفریح و استراحت بگذرد، چون بازی، تفریح و مسافرت بخشی از رشد فرد است. متاسفانه در کشور ما برای این موضوع ارزشی گذاشته نمیشود. در واقع تفریح نوعی تنبلی و بیهوده وقت گذراندن تلقی میشود. نظر خانوادهها در اینباره این است که کودک باید نهایت استفاده را از اوقات بیکاری ببرد و این اتفاق مثبتی نیست.»
او درباره حجم کلاسهایی که برای کودکان در نظر گرفته میشود، میگوید: «به جای اینکه کلاسهای تابستانی مثل دوران تحصیل فشرده و سنگین باشد، باید سبک و در زمینههایی باشد که کودکان در دوران تحصیل امکان پرداختن به آن را نداشتهاند. برای مثال کلاسهای ورزشی هم برای رشد جسمی و ذهنی خوب است و هم برای تعامل اجتماعی.»
کمپهای تابستانی جایی برای رهاسازی کودکان
این روانپزشک با بیان اینکه برای پر کردن اوقات فراغت کودکان باید در سطح کلان اقدام کرد، میگوید: «باید کمپهای تابستانی وجود داشته باشد که کودکان فارغ از سیستم تحصیلی، در فضایی آرام و بدون رقابت از آن استفاده کنند. کمپهایی که کودکان در آن به بازی و تفریح بپردازند و مهارتهای اجتماعیای را که در مدارس یاد داده نمیشود به صورت غیرمسقیم یاد بگیرند. تشکیل این کمپها نیازمند همت آموزش و پرورش است. اگر این کمپها از سوی بخش خصوصی ایجاد شود، به قشر خاص با وضعیت مالی مشخصی محدود میشود.»
مهارت تستزنی، تنها خروجی 12 سال آموزش
شیرالی تصمیمگیری نهایی برای کودکان را بر عهده خانواده دانست: «گاهی نیاز به هدایت کودک از سوی والدین است، اما برای کلاسهای تابستانی باید در تعامل با کودک بود. البته تصمیم نهایی باز هم با والدین است. روند کار باید به گونهای باشد که کودک حس کند تصمیم او نیز مهم است.»
او در ادامه میگوید: «اقدامات باید در راستای شکوفایی استعدادهای کودک باشد. به نظرم وضعیت طوری شده که کودک از همان دوران دبستان طی 12 سال برای تستزنی در کنکور آماده میشود. بعد از این 12 سال فردی تحویل جامعه داده میشود که فقط مهارت تستزنی دارد، در حالی که موفقیت در آزمون کنکور نباید تنها هدف آموزشوپرورش و خانواده باشد.»
به عقیده این رواندرمانگر نباید کودک را از همان اول فقط برای المپیادها و آزمونها آماده کنیم: «این اتفاق از نظر روانی فشار زیادی روی فرد میگذارد و از نظر اجتماعی خوشایند نیست. بهتر است برای کودک برنامه تفریح و استراحت در نظر گرفت تا از استرس دوران تحصیل دور شود.»
او با اشاره به سن کودکان برای انتخاب کلاسها میگوید: «اگرچه باید ظرفیت ذهنی و فیزیولوژیکی کودک را در نظر گرفت، اما در کل برای کلاسهای تفریحی محدودیت سنی وجود ندارد. البته کودک وقتی به دوره نوجوانی وارد میشود بیشتر به تصمیمگیری و مشارکت علاقهمند میشود. در این دوره باید خانواده به علاقه و تصمیم فرد بهای بیشتری دهند.»
شیرالی در پایان درباره از بین رفتن فضای بازی برای کودکان میگوید: «تغییر شرایط اجتماعی و بافت شهرها از دلایلی است که دیگر کودکان در خیابانها بازی نمیکنند. گذراندن اوقات به فضاهای فرهنگی، ورزشی و... محدود شده که برخی خانوادهها از نظر اقتصادی توان پرداخت هزینه آن را ندارند. قشری که توان پرداخت هزینهها و استفاده از امکانات را ندارد، در معرض آسیب اجتماعی قرار دارد. مدارس برخی از کشورها امکاناتی دارند که آن را در اختیار کودکان میگذارند، اما متاسفانه در کشور ما اینگونه نیست.»
دیدگاه تان را بنویسید