«اعتمادآنلاین» از تولید، کنترل و نظارت بر پسماندهای پایتخت گزارش میدهد:
جیره روزانه تهران از زباله: 8 هزار تُن/ آرادکوه، تنها کوهی که نه زیباست و نه خوشبو/ انتقال آرادکوه دردی را دوا میکند؟/ آلمان و سوئیس هم زباله دارند، اما مدیریت بلدند
کیلومتر 23 جاده قدیم تهران-قم و در جنوب کهریزک، پایین پای تهرانِ گاهی پر از دود و گاهی ناکوک، قبرستان بزرگی قرار دارد؛ جایی برای آرام گرفتن زبالههای پایتخت. جایی که قرار بود درمان درد باشد، اما خود به بیماری مهلک برای شهر تهران بدل شد، شهری که هر کدام از شهروندانش روزانه حدود 900 گرم زباله تولید میکنند.
اعتمادآنلاین| نیلوفر حامدی- شکایت از بوی بد زبالهها در شهر تهران حکایتی قدیمی است. از سال 1286 که اداره بلدیه در شهرها گروهی را مسئول جمعآوری زباله و انتقال آن به حاشیه شهر کرده بود، مردم از بوی نامطبوع زبالهها گله داشتند. طبیعی است که هرچه این مردم ساکنان فرودستتری بودند، بیشتر در حاشیههای شهر تهران زندگی میکردند و طبیعتاً از این وضعیت لطمه بیشتری میخوردند.
اکنون که بیش از یک قرن از آن روزها گذشته بازهم اوضاع همان است. اگرچه استانداری و شهرداری همراه با سازمان محیطزیست شهر تهران مسئولیتهای مجزایی در زمینه کنترل پسماند دارند، اما هنوز مردمی که سهمشان از زندگی، سکونت در حوالی کهریزک و جنوب تهران است، هر روز و شب خود را با بوی نامطبوع مدفن زبالههای تهران، یعنی «آرادکوه»، میگذرانند.
تنها کوه جهان که نه زیباست و نه خوشبو
مجتمع پردازش و بازیافت زباله آرادکوه از تاسیسات دفع و بازیافت پسماندهای شهر تهران است که در بخش کهریزک شهرستان ری، کیلومتر 23 جاده قدیم تهران-قم واقع شده است.
روزانه به طور متوسط هشت هزار تن انواع پسماندهای مختلف از منابع مختلف تولید همچون مناطق 22 گانه، شهرک و شهرهای اطراف، مراکز بهداشتی و درمانی، لجن و سرشاخه و… برای امحا و دفع به این مرکز ارسال میشود.
واحدهای پردازش، سایت هوادهی تولید کمپوست، واحدهای پالایش کمپوست، سامانه ریجکتسوز و واحد تصفیهخانه شیرآبه و از همه مهمتر، واحد تولید برق از زبالهها، از جمله بخشهای مختلف این مجموعه عظیم 1100 هکتاری است.
خواندن این نکات اگرچه جلوههایی از پیشرفت در زمینه تکنولوژی و کنترل پسماند را به ذهن متبادر میکند، اما در حقیقت فاصله زیادی با آنچه از کنترل استاندارد پسماند در کشورهای توسعهیافته موجود است، دارد.
انتقال آرادکوه دردی را درمان میکند؟
مجتمع «آرادکوه» اگرچه پروژه بزرگی در زمینه کنترل و نظارت بر پسماند و بازیافت زباله محسوب میشود، اما خود عامل بحرانهای دیگری برای شهر تهران شده است. همین چند ماه پیش بود که استاندار تهران شخصاً اعلام کرد وضعیت این مجتمع و بوی نامطبوعش آنقدر آزاردهنده است که از چند کیلومتری آن هم نمیتوان رد شد. حالا تصور کنید که در چنین شرایطی مردمانی از همین شهر تهران در نزدیکی این کوه بدبو زندگی میکنند و در معرض بیماریهای مختلف قرار میگیرند.
بوی بد ناشی از گازهای پسماند زباله در این مجتمع به همراه بوی بد چربی سوزان، دامداریهای بدون تصفیهخانه و کارگاههای صنعتی نه تنها از لحاظ روانی سوهان روحی برای مردم این منطقه است، بلکه مضرات فراوانی برای سلامت جسمی ساکنان این منطقه و به ویژه کودکان دارد.
بر اساس نظر کارشناسان، گازهای متصاعدشده از این زبالهها جزو جداییناپذیر از هوایی است که مردم شهرهای باقرشهر و کهریزک در جنوب شهرری روزانه تنفس میکنند. از سوی دیگر، شیرآبههای این مجتمع بدون شک راهی برای ورود به خاک مییابند و با توجه به اینکه در مناطق زمینهای زراعی هم وجود دارند، بخش دیگری از مردم را که حتی در آن مناطق زندگی نمیکنند نیز وارد این سیکل معیوب آلودگی میکنند.
شهر ری آلودهترین منطقه تهران محسوب میشود و الگوریتم تشخیص آلودگی هوایش نیز با سایر مناطق تهران متفاوت است. این محدوده بیشتر مواقع در شرایط ناسالم و هشداردهنده قرار میگیرد و در اکثر روزهای سال ناسالم است.
نکته مهم اینکه سال گذشته عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیطزیست، این منطقه را کانون اصلی بوی نامطبوع جنوب تهران معرفی کرده و گفته بود رئیسجمهور به شهرداری تهران دستور داده تا این مرکز به جای دیگری منتقل شود.
به گفته کلانتری، به احتمال زیاد این مجتمع به 100 کیلومتر پایینتر و به مناطق کویری جنوب پایتخت انتقال مییابد و تا پایان سال 1399 این مشکل محیطزیستی در جنوب پایتخت رفع میشود. اما سوال اینجاست: آیا با انتقال این مرکز، میتوان جلوی آثار مخربش بر سلامت مردم و محیطزیست را گرفت؟
جهان برای کنترل زباله چه میکند؟
سالهاست در تمام کشورهای دنیا دیگر راهی جز بازیافت برای کنترل پسماند استفاده نمیشود. در این میان، کشورهایی که هزینه بیشتری به این کار اختصاص میدهند، بودجه بیشتری از شهرداری را برای کنترل زباله در نظر میگیرند و همچنین با آگاهی دادن به مردم آنها را نیز در این مسیر با اخذ مالیات درگیر میکنند، موفقترند.
برای مثال سوئیس به عنوان یکی از مهمترین کشورهای مدافع بازیافت زباله، در سال 2008 توانست 50 درصد زبالههای تولیدی مردمانش را بازیافت کند.
در این کشور هر سطل زباله برای اینکه از سوی رفتگران تخلیه یا دفع شود، باید مجهز به یک برچسب ویژه باشد تا مشخص شود هزینه مشمول مالیات، پرداخت شده است. 80 درصد از بطریهای پلاستیکی، رایجترین محفظه نوشیدنیها در سوئیس، بازیافت میشوند که بسیار بیشتر از میانگین اروپا با 20 تا 40 درصد است. از دیگر سو در این کشور 29 کوره مخصوص سوزاندن زباله وجود دارد؛ بر اساس آمار، سال 2008 در سوئیس 63 میلیون تن زباله سوزانده شده که 417 هزار تن آن مربوط به کشورهای مجاور بوده است.
ئر آلمان، کشوری که خود را قهرمان محیطزیست میداند؛ داشتن سطل زبالههای متعدد برای مردم این کشور امری عادی است. هر آلمانی در خانه خود پنج سطل زباله به تفکیک جنس آنها دارد. زرد برای بستهبندیها (مانند کارتنهای قدیمی شیر)، آبی برای کاغذ و مقوای نازک، سطلهای ویژه شیشه در سه قسمت شیشههای روشن، قهوهای و سبز، یک سطل برای مواد غذایی و گیاهی، و سرانجام یک سطل سیاه برای سایر زبالهها که مناسب افرادی است که حوصله جداسازی زبالهها را ندارند.
همچنین انتقال برخی زبالههای تفکیکشده مثل باطری و مواد شیمیایی جزو وظایف شهروندی مردم این کشور است و در صورت بیتوجهی به آن جریمه خواهند شد. این در حالی است که بر اساس نظرسنجیها، 90 درصد آلمانیها با علاقه شخصی به جداسازی زبالهها میپردازند.
تفکیک زباله، بخشی از وظایف شهروندی
نکته جالب اینکه این کشورها در کنار مدیریت پسماند، تلاش زیادی میکنند تا با آگاهی دادن به مردم، تولید زباله را در کشورشان کاهش دهند.
مثلاً ژاپن که تا سال 1985 یکی از اصلیترین کشورها در تولید زباله محسوب میشد، حالا روند نزولی را طی میکند و از سوی دیگر زبالههای خام خانگی به یکی از مهمترین منابع تولید برق در کشور تبدیل شده که خود تولید ثروت نیز قلمداد میشود.
تولید زباله در ایران، سه برابر استاندارد جهانی
چرخه تولید زباله از تکتک شهروندان شروع میشود و دود زیاد بودن این تولید و کنترل نکردنش هم به چشم همان شهروندان میرود.
در حال حاضر به طور میانگین روزانه حدود هشت تا 9 هزار تن پسماند عادی و زباله خانگی در شهر تهران تولید و جمعآوری میشود. بر این اساس، سرانه تولید زباله در شهر تهران برای هر نفر حدود 800 تا 900 گرم در روز است، در حالی که نُرم میانگین سرانه تولید زباله برای هر نفر در دنیا به طور میانگین حدود 450 تا 500 گرم است. این در حالی است که سرانه هر فرد در برخی از مناطق شمال تهران به 1200 گرم هم میرسد؛ به عبارتی دیگر هر تهرانی سالانه پنج برابر وزن خود زباله تولید میکند.
در واقع مصرفگرایی بیشتر این روزها مساوی با تولید پسماند بیشتر است. به همین دلیل کشورهای صنعتی و پیشرفته عموماً تولید پسماند زیادی دارند، با این تفاوت که سایر کشورها بیش از ایران به فکر کنترل و نظارت بر آن هستند.
با این وجود، اگر پیش خود مرور کنیم که تولید زباله چه تاثیری بر سلامت ما، فرزندانمان، محیطزیست و آینده زمین دارد، شاید کمی بیشتر به فکر باشیم و بتوانیم کنترل زباله را از خودمان و از خانههایمان آغاز کنیم.
پلاستیک که یکی از اصلیترین و خطرناکترین زبالههای ساخت انسان به شمار میرود، به واسطه قابل بازیافت بودن به راحتی میتواند بیخطر شود، بنابراین بهتر است مخزنی برای تفکیک آنها در خانههایمان اختصاص دهیم.
شاید بگویید این کار چه فایدهای دارد وقتی این روزها افراد زیادی در سطل زبالهها همین کار را میکنند، اما باید بدانیم با تفکیک زبالههای خشک، تر و قابل بازیافت، نه تنها به این افراد کمک خواهید کرد و روند بازیافت را تسریع میبخشید، بلکه شیرآبههای تولیدشده از زبالهها را به راحتی و در خانه خود کنترل میکنید؛ مایعی که ناشی از انباشت زبالههاست و با نفوذ به خاک، یکی از مخربترین بحرانهای ناشی از پسماند برای سلامت مردم را تولید میکند.
شاید خیلیها سوال کنند پس مسئولیت دولتمردان و مدیران در این زمینه چه میشود، اما محیطزیست و سلامت چیزی نیست که بخواهیم بر سر آن با برخی از مسئولانی که احیاناً چندان در این موضوعات دغدغهمند نیستند، قمار کنیم. خودمان گامی به جلو برداریم، شاید آنها هم تکانی به خود دادند.
دیدگاه تان را بنویسید