«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
12.5 میلیون ایرانی درگیر حداقل یک اختلال روانی/ اختلالات افسردگی و اضطراب در صدر فهرست اختلالات روانی ایرانیها/ جنوب، جنوب شرق و شمال غرب کشور دارای بالاترین آمار اختلالات روانی هستند/ سهم بیشتر زنان نسبت به مردان در بیماریهای روانی/ تکلیف لایحه سلامت ر
برخی میگویند مردم ایران این روزها از لحاظ روحی و روانی در شرایط نامساعدی قرار دارند که اگر حمل اسلحه آزاد شود، پشت هر چراغ قرمز و سر چند لحظه دیر و زود راه افتادن خودروها حمام خون راه میافتد.
اعتمادآنلاین| نیلوفر حامدی- اگرچه طبق آخرین گزارشها از پیمایش سلامت روان وزارت بهداشت، که سال 90 به طور سراسری در کشور انجام شده، 23.4 درصد از مردم ایران دچار اختلالات روانی بودهاند، اما در چند سال اخیر اظهارنظرهای مختلفی درباره این عدد و ارقام اعلام شده است؛ اعداد رسمی و غیررسمی. یک بار رئیس سازمان بهزستی کشور از درگیری 34 درصد مردم کشور با اختلالات روانی خبر میدهد و بار دیگر رئیس انجمن متخصصان داخلی کشور میگوید این عدد بیش از 40 درصد است. اما کدام یک از این آمار را میتوان باور کرد و سوال مهمتر اینکه چقدر این اعداد و ارقام اهمیت دارند؟
بیماری روانی؛ سندرومی ترسناک یا یک اختلال ساده
اختلال روانی سندرومی است که ویژگی بنیادین آن مختل شدن شناخت، کنترل هیجان یا رفتار به گونهای است که از دید بالینی معنادار باشد. به بیان سادهتر، اختلال روانی یک کژکاری و مشکل در رفتار یا فرایندهای روانی انسان است که خود را با ناهنجاری در رفتار و فرایندهای روان نشان میدهد. اما این توضیحات که مردم آن را با نام بیماری روانی میشناسند، یک برچسب نیست بلکه شبیه تمام بیماریهایی است که میشناسیم؛ البته با یک تفاوت بزرگ و آن اینکه شاید درباره این اختلالات کمتر بدانیم و بخوانیم و حتی صحبت کنیم.
اما نکته مهم اینکه اختلال روانی صرفاً محدود به کسی نیست که رفتارهای غیرعادی دارد و لازم است بستری شود، بلکه این بیماری یک گستره وسیع را در بر میگیرد.
اختلالات خلقی، اضطرابی، روانپریشی، شبهجسمی، ناشی از مصرف مواد، خوردن، خواب، شخصیت، انطباقی، روانتنی، کنترل تکانه، جنسی و شناختی 13 شاخه این اختلالات روانی هستند که شاید تا به حال حتی نام آنها را هم نشنیده باشید، اما وجود دارند و از قضا میتوانند خیلی هم خطرناک باشند. با وجود این، نکته خوشحالکننده اینکه همچون هر اختلال دیگری اگر نسبت به علائم این بیماریها آگاه باشیم و شرایط جسمی و روحی خود را رصد کنیم، قابل کنترل خواهند بود.
یونسی، روانشناس: در بررسی روانی باید انسان را به شکل مولتی فاکتوریال سنجید
جلال یونسی، روانشناس و استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، میگوید انسان موجودی است که باید به صورت چندفاکتوری سنجیده شود و اختلالات روانی هم به عنوان یکی از همین موارد باید از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد: «جامعه ایران در حال گذار از سنت به مدرنتیه است و همین مساله شرایط جامعه را به سمتی میبرد که عوامل مختلفی بر عملکرد ذهنی و روانی انسانهای آن جامعه تاثیر میگذارد. به همین خاطر وقتی به انسان به عنوان کیس درمانی نگاه میکنیم، باید نگاهمان مولتی فاکتوریال باشد و تمام جوانب را بسنجیم.»
یونسی با اشاره به تضعیف جایگاه خانواده در زندگی ایرانیان عصر کنونی میگوید: «تا همین چند دهه پیش خانواده کانون مهمی برای رشد افراد بود، اما حالا این جایگاه تضعیف شده است. در حال حاضر جامعه که متشکل از مردم خیابان، مدرسه، دانشگاه، دوستان و حتی فضای مجازی است، تاثیر بیشتری بر شکل جامعهپذیر شدن افراد دارد. همین موضوع سبب میشود این جامعه تمام انرژیهای خود را به فرد تزریق کند. به همین دلیل ساخت، کنش، الگو و ترکیب اختلالات روانی نیز در جامعه کنونی تغییر یافته است.»
استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی همچنین به نقش پررنگ اقتصاد اجتماعی میپردازد: «با توجه به همان نگاه چندجانبه به اختلالات روانی، به موضوع اقتصادی هم میرسیم. طبق تحقیقات بین فقر و اختلالات روانی 70 درصد همبستگی مثبت وجود دارد. در نتیجه چنین دادهای، به خوبی میتوان نقش رفاه اقتصادی را در ایجاد اختلالات روانی سنجید. اگرچه در سوی دیگر ماجرا، رفاه زیاد مثل آنچه در طبقات بسیار مرفه جامعه وجود دارد، نیز خود به شکل دیگری عامل ایجاد اختلالات روانی است.»
یونسی به نقش سرعت در زندگی شهری در کنار رشد تکنولوژی اشاره میکند و می گوید: «کار کردن با ابزارهای تکنولوژی، سرعت موجود در این ابزارها، ترافیک شهری، خودروها و تمام این عوامل کنار یکدیگر سرعت زندگی را افزایش دادهاند و همین سرعت بالا، زمینهساز ایجاد تنشهای روانی بالایی است.»
این روانشناس در پایان «خودنظارهگری» را عاملی برجسته برای مقابله با ایجاد این اختلالات معرفی میکند: «خودشناسی، موضوعی که در فلسفه و عرفان هم به آن اشاره شده است، میتواند در زندگی روزانه افراد جای بگیرد. به این شکل که مردم دقایقی از روز را به خودشان اختصاص دهند؛ در سکوت به سر برند، به خودشان فکر کنند، رفتارشان را رصد کنند و سعی کنند بر نقاط تاریک و روشن شخصیت خود احاطه یابند. با این تکنیک هر فرد نسبت به علائم ایجادشده به آگاهی میرسد و در نتیجه زودتر اقدام به درمان میکند.»
قراییمقدم، جامعهشناس: جامعه مسموم، روان مسموم میسازد
سلامت روان گرچه به ظاهر مسالهای فردی است، اما به زعم کارشناسان ارتباط زیادی با جامعه دارد. امانالله قراییمقدم، جامعهشناس، میگوید فضای مسموم فعلی جامعه یکی از اصلیترین بسترها برای ایجاد اختلالات روانی است: «جامعهشناسان خیلی پیشتر گفته بودند که فضای مسموم جامعه چیزی جز افرادی با ویژگیهای روانپریشانه تولید نمیکند. وقتی که شادی در جامعه نیست، گرانی و تورم جهنده بر زندگی مردم مستولی و آمار بیکاری و فقر هر لحظه بیشتر میشود، خیابانها به محل نزاع و پرخاش بدل میشوند، از سریالها گرفته تا اخبار صداوسیما غم و ناراحتی را انعکاس میدهند و حتی هوا هم آلوده است چطور میتوان انتظار داشت روان مردم سالم بماند؟»
قراییمقدم با اشاره به تئوری «فضای حیاتی» ادامه میدهد: «در دهه 40 میلادی، وقتی نه تکنولوژی وجود داشت و نه شهرنشینی اینچنینی، کورت لوین، روانشناس اجتماعی، تئوری فضای حیاتی را مطرح کرد و گفت وقتی در جامعه نیروهای برانگیزاننده برای ناراحتی روحی و روانی بر نیروهای بازدارنده فزونی دارد، افراد بیمار در جامعه پدیدار میشوند. وقتی آببازی چند جوان در یک پارک و قایقسواری چند نفر دیگر منجر به تشکیل پرونده قضایی و حبس و شلاق میشود، دیگر چطور میتوانید آن جامعه را احیا کنید؟»
این جامعهشناس با اشاره به اینکه طرح چنین حرفهایی نباید سیاهنمایی تلقی شود، اینطور به حرفهایش پایان داد: «هر وقت به این موضوعات اشاره میکنیم از سوی حاکمیت به سیاهنمایی متهم میشویم. در صورتی که تمام این مسائل عین حقیقت است. شادی تکتک افراد متاثر از آحاد جامعه است. تا وقتی گروه صاحب نفوذ و الیگارشی تهدید و ارعاب در جامعه میآفریند، تا وقتی که کشور به سمت شادی نرود، تا زمانی که توصیه اسلام- یعنی تاکید بر شادی و روی خوش- در کشور پیاده نشود، نمیتوان توصیه فردی کرد.»
طبق آخرین اخبار؛ 12.5 میلیون ایرانی نیازمند مداخلات درمانی روانپزشکی
علی اسدی، معاون دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت، برای بررسی اختلالات روانی به بخشهایی از آخرین گزارش پیمایش سلامت روان این وزارتخانه اشاره میکند: «پیمایش سلامت روان هر هفت سال یک بار انجام میشود و به همین دلیل آخرین آمارهای رسمی داخل کشور به سال 90 برمیگردد. افراد 15 تا 64 سال که 50 میلیون از جمعیت کشور را تشکیل میدادند در این پیمایش مورد بررسی قرار گرفتند که طبق نتیجه، 23.6 درصد مردم دستکم از یک اختلال روانپزشکی رنج میبرند و نیازمند مداخلات دارویی و غیردارویی هستند. در نتیجه، بر اساس این آمار، 12 و نیم میلیون نفر از جمعیت ایران نیازمند مراجعه به پزشک هستند. عددی که اگر با آمار کشورهای اروپایی و آمریکایی مقایسه شود چندان بالا نیست، اما به هر حال رقم قابل توجهی محسوب میشود.»
اسدی با اشاره به جزئیات این آمار ادامه میدهد: «طبق این پیمایش اختلال افسردگی با 12.7 درصد و اختلالات اضطرابی با 15.6 درصد، شایعترین اختلالات روانی در کشور قلمداد میشوند. در مقابل، اختلالات سایکوتیک و خلقی تنها سهمی حدود 2 درصد دارند. همچنین زنان به واسطه مراجعه بیشتر به مراکز درمانی و همچنین تحمل فشار خانوادگی و اجتماعی سهم بیشتری از این اختلالات میبرند. بر همین اساس اختلالات اضطرابی برای زنان 19.4 و برای مردان 12 درصد عنوان شده است. مجموعه اختلالات خلقی هم آمار 17.3 برای زنان و 11.9 برای مردان را نشان میدهد.»
معاون دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت، همچنین سهم برخی مناطق کشور را در درگیری با اختلالات روانی بیشتر میداند: «از یک طرف شهرهای بزرگ به واسطه ترافیک، آلودگی صوتی و آلودگی هوا، استرس بیشتر و... بستر بروز اختلالات روانی را تشدید میکنند. از طرف دیگر مناطق محروم به واسطه دور ماندن از مرکز امکانات به شکل دیگری درگیر این اختلالات میشوند. اما در مجموع مناطق شمال غرب، جنوب شرق و جنوب کشور دارای میزان بالاتری از اختلالات روانی هستند.»
اسدی اهمیت توجه به این اختلالات را مطرح میکند و در پایان از مردم میخواهد تا موضوع سلامت روان را جدی بگیرند: «بیماریهای روانی تحت تاثیر ژنتیک، سابقه خانوادگی، حوزه جغرافیایی، وضعیت اکونومیک و بسیاری موارد دیگر بروز میکنند. طبق تحقیقات بخش زیادی از مردم جامعه دستکم یک بار در زندگی خود با یکی از انواع اختلالات روانی مواجه میشوند. در نتیجه، بیماری روانی چیزی نیست که بگوییم برای من اتفاق نمیافتد؛ همانطور که هیچکس نمیتواند بگوید من هیچوقت درگیر دیابت نمیشوم. پس اگر میبینید مثلاً بیش از گذشته ترجیح میدهید تنها باشید، احساس خستگی مداوم میکنید، دیگر با یک خرید ساده شاد نمیشوید، مدام استرس دارید یا به طور کلی خلقوخویتان تغییر کرده، به جای گفتوگو با اعضای خانواده سراغ متخصص بروید. اگر پزشک شما دارویی تجویز کرد، آن را مصرف کنید. اگر مشاورهای داد، آن را جدی بگیرید. در غیر این صورت، نه تنها درمان نمیشوید بلکه باید در انتظار تشدید بیماری خود باشید.»
کمبود بیمارستان و تعویق 15ساله در تصویب لایحه سلامت روان
همانطور که در ابتدای این گزارش عنوان شد، سلامت روان و اختلالات روانی آمارهای رسمی و غیررسمی زیای دارد. در برخی از گزارشها عنوان شده که بیماریهای روانی 14 درصد از کل بیماریهای کشور را تشکیل میدهند. در گزارشی دیگر، بار بیماریهای روانی در زنان رتبه نخست را بین سایر بیماریها دارد و برای مردان در جایگاه دوم و بعد از بیماریهای مرتبط با حوادث عمدی و غیرعمدی است.
در چنین شرایطی موضوع کمبودهای بیمارستانهای روانی بارها اعلام شده، اما اقدام جدیای برای آن انجام نمیشود.
اگر آخرین رقم وزارت بهداشت را- یعنی وجود 30 درصد بیمار روانی در کشور- ملاک قرار دهیم، پس باید به همان نسبت بیمارستان هم برای این بیماران در نظر گرفت. در حالی که تعداد بیمارستانهای تخصصی و مجهز روانپزشکی در کلانشهر تهران به عدد 10 هم نمیرسد.
از سوی دیگر، لایحه سلامت روان که عمر 15ساله دارد، هنوز نتوانسته در مجلس تصویب شود و طبق آخرین اخبار، در لیست کمیسیون حقوقی مجلس برای بررسی قرار گرفته است. این لایحه موضوع حقوق شهروندی بیماران مبتلا به اختلالات روانی، خانوادهها و کارکنان مراکز درمانی را مورد توجه قرار داده است.
سلامت روان، شرطی حیاتی برای داشتن جامعهای سالم، پویا و موثر، این روزها در کشور حال و روز تاملبرانگیزی دارد.
دیدگاه تان را بنویسید