هادی معتمدی، روانپزشک و آسیبشناس اجتماعی، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
بیش از 90 درصد متکدیان جزو باند هستند/ ارادهای برای مقابله با آسیبهای اجتماعی وجود ندارد/ سیستم اطلاعاتی اگر بخواهد، یکهفتهای ریشه متکدیان سازمانیافته را کشف میکند/ چطور تبریز میتواند تکدیگری را کنترل کند، اما تهران نمیتواند؟/ مردم به هیچ عنوان ن
هادی معتمدی، روانپزشک و آسیبشناس در گفتوگو با «اعتمادآنلاین» از نبود اراده حاکمیت برای مقابله با تکدیگری در جامعه گفت: الان اگر قرار باشد پژوهشگری در زمینه طبقهبندی آسیبهای اجتماعی در جامعه تحقیق کند، به یک میلیارد تومان بودجه نیاز دارد. اما آیا چنین بودجهای میدهند؟ هزار تومان هم نمیدهند.
اعتمادآنلاین| تکدیگری یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی است که بسترساز آسیبهای دیگری همچون اعتیاد، فساد، تجاوز، بچهدزدی و... میشود. به همین منظور در صورتی که ارادهای قوی به دنبال مقابله با این بحران برود، میتوان در آینده شاهد کاهش سایر آسیبهای اجتماعی بود.
هادی معتمدی، روانپزشک و آسیبشناس، در گفتوگو با اعتمادآنلاین از نبود ارادهای برای مقابله با این موضوع صحبت کرد.
معتمدی صحبتهایش را با تفکیک دلایل گدایی در جامعه آغاز کرد: «موضوعی که در بررسی تکدیگری یک جامعه اهمیت زیادی دارد این است که بدانیم این رفتار از سر فقر و نیاز مالی رخ داده است یا خیر. طبق تحقیقات انجامشده، بیشتر تکدیگریهای جامعه به خاطر فقر نیست بلکه ناشی از تنپروری، کسب پول بدون زحمت، سوداگری و سودجویی است. اگر توجه کرده باشید میبینید که عموماً این افراد در محلهای مشخصی میایستند و جای ثابتی دارند. طبق بررسیها، بیش از 90 درصد گدایان مرتبط با باندها هستند.»
به عقیده این روانپزشک، به اندازه کافی شغل در جامعه وجود دارد که افراد به گدایی روی نیاورند: «موضوع اشتغال اگرچه در ایران مورد نقد است، اما وقتی از نبود اشتغال صحبت میکنیم مساله، شغلی با حاشیه امنیت و حقوق مکفی است. اما حقوق حداقلی با کارهای مختلف روزانه قابل دسترسی است. دستکم آنقدری است که افراد مجبور به گدایی نباشند. اگر هم شدت مشکلاتشان بالا باشد، مراکزی مثل کمیته امداد به همین منظور تاسیس شدهاند که گرچه رقم بالایی نمیدهند، اما میشود با همان پول زندگی حداقلی را پیش برد. در واقع آبرومندان تا حد امکان سراغ گدایی نمیروند چون آن را مذموم میدانند.»
او همچنین به ارتباط تکدیگری با فساد اشاره کرد: «از سوی دیگر تکدیگری ارتباط تنگانگی با فساد در یک جامعه دارد. وقتی ساماندهی درستی وجود ندارد، شهر و فرهنگ افراد را به گدایی تشویق میکند، سلامت و امنیت جامعه پایین است و آسیبهای اجتماعی مختلف وجود دارد، فقر و تکدیگری به جایی میرسد که معضلات جانبیاش بیشتر میشود.»
معتمدی نقش نیروهای انتظامی و قضایی را در برخورد با این موضوع بسیار پایین قلمداد کرد: «تا زمانی که نیروهای انتظامی و نهادهای قانونی به طور جدی مقابل این آسیب نایستند، نمیتوان انتظار بهبود اوضاع را داشت. تکدیگری در جامعه امروز شکل باند و سازمانی به خود گرفته است و در کنارش فحشا، بچهدزدی، فساد، تولید کودک خیابانی، اعتیاد، پخش مواد مخدر و هزاران شاخه از آسیبهای دیگر را در بطن جامعه منتشر میکند.»
این آسیبشناس اجتماعی با طرح پرسش درباره تفاوت شهری که در این زمینه موفق بوده، گفت: «چطور میشود که شهری مثل تبریز میتواند این آسیب اجتماعی را به بهترین شکل کنترل کند، اما اهواز، تهران، مشهد، بوشهر و شیراز نمیتوانند؟ قطعاً راهکار هست اما توجیه خوشبینانهاش این میشود که نگاه سلامتمحوری پشت این موضوع از سوی مسئولان وجود ندارد. شکل بدبینانهاش هم اینکه افرادی هستند که از قِبل این باندهای تکدیگری سود میبرند. طبق تحقیقات تقریباً تا سال 90، حدود 80 درصد از متکدیان به شکل خانوادگی فعالیت میکردند. لازم است تحقیقات میدانی جدیدی انجام شود تا این جمعیت را، که افزایش هم پیدا کردهاند، بررسی کنند.»
این روانپزشک نحوه رفتار مردم با متکدیان در جامعه را هم مهم دانست: «خیلی مهم است که مردم بدانند چطور باید با متکدیان رفتار کرد. اگر فرد حاضر در خیابان خدماتی ارائه میدهد، مثلاً گل میفروشد، خرید از او ایرادی ندارد. اما بچهای که کنار خیابان مشق مینویسد، مردی که بدون پا روی زمین نشسته، زنی که میگوید بیمار است و از شما پول طلب میکند؛ به این افراد به هیچ عنوان نباید پول داد. فارغ از اینکه کمک مالی باعث افزایش این قشر میشود، حتی از نظر دینی هم مذموم و به طور صریح حرام اعلام شده است. تنها اگر شرایط بسیار بحرانی داشتند، میتوانید با شماره 110 پلیس یا شماره 123 اورژانس اجتماعی تماس بگیرید.»
معتمدی در پایان به نبود اراده و اولویت در حاکمیت برای مقابله با باندهای تکدیگری اشاره کرد: «سیستم اطلاعاتی که توان پیدا کردن جاسوس آمریکایی را دارد، قطعاً پیدا کردن ریشه متکدیان یک شهر نباید برایش کار سختی باشد. هم من و هم شما از قدرت آنها آگاهیم، اما مساله اینجاست که آسیبهای اجتماعی اصلاً جزو اولویتهای کشور نیست و صرفاً موضوعات سیاسی اولویت است. سیستم اطلاعاتی اگر بخواهد، یکهفتهای ریشه متکدیان سازمانیافته را کشف میکند. در دولت سید محمد خاتمی که بنده رئیس سازمان بهزیستی بودم، معضلات اجتماعی به طور جدی در اولویتهای دولت قرار داشت. ما به محض اینکه مشکلی پیدا میکردیم یا اینکه نیاز به سرمایهگذاری روی یک آسیب اجتماعی داشتیم، از سازمان برنامه و بودجه پول میگرفتیم و در مقابل باید گزارش کار به آنها ارائه میدادیم، اما وقتی احمدینژاد روی کار آمد مساله آسیبهای اجتماعی از اولویتهای اصلی به صفر رسید. الان اگر قرار باشد پژوهشگری در زمینه طبقهبندی آسیبهای اجتماعی در جامعه تحقیق کند، به یک میلیارد تومان بودجه نیاز دارد. اما آیا چنین بودجهای میدهند؟ هزار تومان هم نمیدهند. به همین دلیل میگوییم ارادهای برای مقابله با این مسائل وجود ندارد.»
دیدگاه تان را بنویسید