گزارش «اعتمادآنلاین» از وضعیت یوزپلنگهای ایرانی بعد از انتقال:
زیستگاه طبیعی، مأمن ایران، کوشکی و دلبر میشود؟
همین 10 روز پیش بود که انتقال سه یوزپلنگ به زیستگاه طبیعی باعث واکنشهای تند برخی از فعالان محیطزیست شد. نقد آنها به نحوه انتقال و همچنین روشن نبودن برنامه تکثیر و تولید مثل این حیوانات بود. این امید برای تولید مثل یوزپلنگها دقیقاً در روزهایی دچار خدشه شد که 2 پاندای ساکن هنگکنگ بعد از چند سال صاحب یک فرزند شدند.
اعتمادآنلاین| طبق اعلامیه مطبوعاتی باغ وحش «اوشنپارک» هنگکنگ، یینگیینگ و لِهلِه، 2 پاندای 14 ساله، از سال 2010 میلادی قصد جفتگیری با یکدیگر را داشتند، اما هرگز موفق به انجام این کار نشده بودند. در اواخر ماه مارس، یینگیینگ، پاندای ماده علائمی از خود نشان داد که حاکی از آمادگی او برای جفتگیری بود و لِهلِه، پاندای نر نیز شروع به جا گذاشتن علامتهای بویایی در اطراف محل زندگی خود کرد. مقامات این باغ وحش خاطرنشان کردند این یک رفتار متداول در فصل تولید مثل است که بین ماههای مارس و مه رخ میدهد. به گفته این مقامات، در نهایت این دو پاندا موفق به جفتگیری شدند.
همه چیز تا آنجا پیش رفت که شیوع کرونا باعث تعطیلی باغ وحش و خلوت شدن کامل آن شد. همین شرایط هم سبب شد تا مدیران این باغ وحش از جفتگیری این حیوانات خبر دهند. به گفته مدیر اجرایی عملیات جانورشناسی و حفاظت این باغ وحش هنگکنگی، جفتگیری طبیعی این دو پاندا خبر بسیار خوب و هیجانانگیزی است چرا که شانس بارداری از طریق جفتگیری طبیعی بیشتر از لقاح مصنوعی است.
با این حال هنوز برای اعلام اینکه آیا یینگیینگ باردار است یا خیر بسیار زود است. دوره بارداری برای پانداهای غولپیکر بین 72 تا 324 روز است. زودترین زمانی که بارداری یک پاندا پیش از زایمان او قابل تشخیص است، بین 14 تا 17 روز قبل از تولد است.
انتقال پر سروصدای یوزپلنگها به همان جایی که از آن آمدند
دقیقاً در همین روزها بود که ماجرای انتقال سه یوزپلنگ به زیستگاه طبیعی آنها در ایران خبرساز شد. ایران، کوشکی و دلبر، همان سه یوزپلنگ معروف، 18 فروردینماه به توران، زیستگاه طبیعی خود منتقل شدند.
کوشکی و دلبر، همانها که از سال 93 در پردیسان تهران مستقر بودند، حالا ناامیدتر از همیشه هستند. جفتگیری بین این دو حیوان انجام نشد و از سوی دیگر، لقاح مصنوعی، همان هدفی که به خاطر آن به پردیسان منتقل شدند هم موثر نبود.
حالا برخی معتقدند بازگشت این حیوانات به زیستگاه طبیعیشان میتواند امیدی برای این هدف باشد. اگر چه، نحوه انتقال و استفاده از تکنیکهای بیهوشی، باعث اعتراض برخی از فعالان محیطزیستی شد. نقدی که امیر عبدوس، دبیرکل حفاظت محیطزیست استان سمنان، آن را رد کرد و گفت: «فرآیند بیهوشی و انتقال یوز با موفقیت و با حضور کارشناسان و متخصصان خبره انجام شد و خوشبختانه هیچ مشکلی هم به وجود نیامد. از قبل یک مکان و سایت برای نگهداری و تکثیر در اسارت یوزپلنگ بر اساس استانداردهای بالا مشخص شده است و هماکنون این یوز در این مرکز تحقیقات بینالمللی یوزپلنگ آسیایی نگهداری میشود.»
او همچنین با اشاره به اینکه ایران به زیستگاه اصلی خود برگردانده شده عنوان کرد: «ایران پیشتر از همین زیستگاه توران که مهمترین زیستگاه یوزپلنگ آسیایی در ایران و جهان است گرفته شده و اینک نیز به همان زیستگاه منتقل شده است.»
چرا لقاح مصنوعی کوشکی و دلبر موفقیتآمیز نبود؟
اما برخی منتقدان، بیش از اینکه نسبت به انتقال این حیوانات به توران مخالفت داشته باشند، از بیبرنامگی موجود شاکیاند. محمد درویش، فعال محیطزیست، درباره این موضوع به اعتمادآنلاین گفت: «مساله این نیست که چرا این یوزپلنگها به توران منتقل شدند، مساله این است که چرا انتقال قبلی به تهران و به منظور انجام لقاح مصنوعی در تمام این سالها اینقدر ناموفق بوده است؟»
شاید بتوان پاسخ این نقد را در صحبتهای ایمان معماریان، دامپزشک حیات وحش که مدتی پزشک پردیسان بود، پیدا کرد: «طی شش سال اخیر حتی یک درصد از برنامههایی که قصد اجرای آن را داشتیم، به دلایل مختلف از جمله جابهجایی مدیران، ندادن مجوزهای لازم و...، اجرایی نشد و ما تنها یک بار موفق به لقاح مصنوعی شدیم که آن هم موفقیتآمیز نبود.»
این دامپزشک حیات وحش که از جمله متخصصان مخالف انتقال یوزپلنگهای پردیسان به توران بود، میگوید: «اگر بخواهند یوزهای طبیعت را به محوطه اسارت وارد کنند با مشکلاتی مواجه خواهند شد و باید مسائل مختلفی را بررسی کنند؛ برای مثال، باید بررسی و روشن شود که انتقال یوزهای در طبیعت به اسارت چه تاثیری روی جمعیت طبیعی یوزپلنگها میگذارد. همچنین یوزپلنگی را که در اسارت بزرگ شده است نمیتوان به راحتی در کناری یوزی وحشی قرار داد که در طبیعت رشد کرده است.»
در مقابل، سازمان حفاظت محیطزیست در حالی معتقد است که انتقال یوزها به منطقه حفاظتشده توران به حفظ نسل آنها کمک میکند که در عمل، هیچ برنامه روشن و عملیاتی برای آن ندارد. چنانچه، منتظمی، مدیرکل دفتر مدیریت حیات وحش این سازمان، در پاسخ به این پرسش که این سازمان چه برنامهای برای تکثیر در اسارت یوزها دارد به گفتن این جملات بسنده میکند که «برنامههای ما برای این اقدام مشخص و تدوین شده است و طی روزهای آینده محیطزیست استان سمنان به انتشار و تشریح آنها خواهد پرداخت.»
او همچنین معتقد است که باید به هر گونهای این حق را بدهیم که در زیستگاه خود تکثیر و رشد پیدا کند. نمیتوان تمام گونههای حیات وحش را برای حفاظت و انجام کارهای پژوهشی به تهران آورد. اقدام درست این است که ما امکانات و دانش خود را به محل زیست گونه منتقل کنیم.
پانداهای اوشنپارک امنیت داشتند، اما کوشکی و دلبر در قلب ترافیک و دود تهران بودند
درویش در پاسخ به پرسش اعتمادآنلاین در خصوص اینکه چرا این عملیات در سالهای اخیر و در تهران موفقیتآمیز نبوده است، گفت: «حیوانات درشتجثه و به ویژه گربهسانان در زنجیره غذایی، به طور کلی، بسیار سخت جفتگیری میکنند. به ویژه یوزپلنگها که از نوع بسیار خجالتی حیوانات هم محسوب میشوند. آنها برای چنین اقدامی حتماً به یک قلمرو وسیع و گسترده و طبیعی نیاز دارند. کمااینکه از همان ابتدا که قرار شد این حیوانات به تهران منتقل شوند، بسیاری از متخصصان محیطزیست مخالفت کردند و توضیحشان هم این بود که چنین اتفاقی در تهران رخ نخواهد داد.»
او با اشاره به علت انتقال آنها در سال 93 گفت: «آن روزها مسئولان سازمان محیطزیست به این نتیجه رسیدند که لقاح مصنوعی میتواند گزینه خوبی برای باردار شدن دلبر باشد. از آنجا که تهران به عنوان پایتخت کشور، امکانات بیشتری داشت، تلاش بر این شد که آنها را به تهران منتقل کنند، اما 6 سال از حضور این یوزپلنگها گذشت، سنشان بالا رفت و هیچ نتیجهای حاصل نشد.»
این فعال محیطزیست به اتفاق خوب درباغ وحش هنگکنگ اشاره کرد و گفت: «اگر شما شاهد این بودید که پانداها در اوشنپارک بعد از سالها جفتگیری کردند، تنها یک علت داشت. آن هم اینکه مردم در قرنطینه به سر بردند، باغ وحش خلوت شد و این حیوانات احساس امنیت و آرامش کردند. چطور میشد برای کوشکی و دلبر در پردیسان آرامش و امنیت به وجود آورد؟ مرکزی در قلب دود و آلودگی پایتخت. شلوغی و ترافیک مداوم. آلودگی شدید صوتی به خاطر بزرگراهی که در کنارش وجود داشت. از سوی دیگر، اهالی رسانه برای گزارش و عکاسی و فیلمبرداری مدام به آنجا میرفتند. برخی هم که برای عکسهای ایسنتاگرامی خود مزاحم این حیوانات میشدند. این اواخر هم که آقایان هر وقت مهمان مهمی داشتند یک سر او را به پردیسان هم میبردند تا یوز ایرانی را نشانش دهند. همه این موارد به ظاهر ساده به خوبی روشن میکند که چرا 6 سال حضور این حیوانات در پردیسان، تحت نظر مسئولان هیچ ثمری نداشته است.»
سن ایران کم است و میتوان به تولید مثل او امیدوار بود
درویش در پاسخ به اینکه آیا میتوان هیچ امیدی به جفتگیری این حیوانات در زیستگاه طبیعی داشت یا خیر گفت: «بعید است که کوشکی دیگر بتواند چون سنش بالا رفته است، اما ایران هنوز بسیار جوان است و میتوان به او امیدوار بود.»
این فعال محیطزیست معتقد است در صورت فراهم کردن شرایط مساعد، میتوان به تولید مثل ایران چشم داشت: «در صورتی که ایران در یک زیستگاه حفاظتشده وسیع، حدود هزار کیلومتر زندگی کند. محوطهاش کاملاً ایمن باشد. مسئولان تمامی برنامههای دامداری و سگهای گله اطراف او را بخرند. جادههای اطراف از تردد، خودرو، کارگاه و هرچه تنش پاک شود. از سوی دیگر، در تپه ماهور و کوهستان غذای کافی وجود داشته باشد، به خصوص امسال که به واسطه بارش پوشش گیاهی آن حوالی، مثل عباسآباد و انارک مساعد است و حتماً میش و قوچ زیادی در اطرافش وجود خواهد داشت، امکان شکار هم برای ایران مهیا میشود. در صورتی که همه این اقدامات به خوبی صورت گیرد، میتوانیم به تولید مثل ایران امیدوارم باشیم.»
او در پایان خاطرنشان کرد: «در حال حاضر، تعداد یوزپلنگهای ایرانی به کمتر از 40 قلاده رسیده است. این حیوان بینظیر در خطر است و اگر متولیان محیطزیست کشور، برای این حیوانات که نه، برای طبیعت کشور دل نسوزانند، به زودی همین 40 قلاده را هم از دست میدهیم.»
کرونا شاید درس حفظ محیطزیست بدهد
سالها پیش، وقتی هنوز طبیعیت و محیطزیست به عنوان سرمایهای ارزشند کمتر شناخته شده بود، هر وقت دغدغهمندی در این حوزه حرف صیانت از آب و خاک و جنگل و حیوانات را میزد، اظهاراتش، اگرچه زیبا، اما خارج از اولویتهای کشور به شمار میرفت. بودجه برای محیطزیست، پولی بود که باید از حوزههای دیگر زده میشد و کمتر کسی دلش میخواست هزینههای آموزش و سلامت و دفاع را به محیطزیست اختصاص دهد.
حالا اما، شیوع بیماری کرونا در قرن 21 و در زمانی که دنیا و بشر، در اوج دستاوردهای تکنولوژیک خود قرار دارد، به خوبی نشان داد به هم خوردن زیستبوم تا چه اندازه زندگی را به کام بشر تلخ میکند. بشری که توپ هم تکانش نمیداد، حالا به خاطر یک ویروس که با چشم غیرمسلح قابل رویت نیست، به خانهاش پناه برده و چند ماه است در قرنطینه به سر میبرد. برنامههای توپ و تانک و موشک را کنسل کرده و مدام دستهایش را میشوید.
اگرچه کرونا، زندگی روزمره و اقتصاد دنیا را با معضلی جدی روبهرو کرد، اما شاید درس خوبی باشد برای همه ما، همه ما که تا پیش از نمیدانستیم به هم زدن چرخه طبیعت، چه بلایی میتواند سرمان بیاورد.
حالا شاید درک این مساله سخت نباشد که یوزپلنگ، یکی از گوشتخواران بزرگجثه در اقلیم خشک ایران است که وجود و قرار داشتنش در شرایط مطلوب و پایدار، به معنای پایداری زیستبومی است که در آن زندگی میکند؛ در این زیستبوم، انسانها نیز زندگی میکنند و ناپایداری آن به معنای ناپایداری زیرساختهایی است که شرایط مطلوب زیست انسانی را شکل میدهد.
دیدگاه تان را بنویسید