امیر شمشکی، پژوهشگر مخاطرات زمینشناسی، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
زلزله تاثیری بر تحرکات آتشفشان دماوند ندارد
امیر شمشکی پژوهشگر مخاطرات زمینشناسی با رد هرگونه ارتباط مستقیمی بین وقوع زلزله و افزایش تحرکات آتشفشانی در کوه دماوند به «اعتمادآنلاین» گفت: فعال شدن آتشفشان هیچ ارتباطی به زلزله ندارد. در واقع موضوع کاملاً برعکس است؛ یعنی حرکت گدازههای آتشفشانی ممکن است سبب شود گسلهای زیرزمینی فعال شوند و زلزلهای ایجاد کنند، اما وقوع زلزله نمیتواند باعث فعالیت آتشفشان شود. ضمن اینکه در این مدت هیچ نشانهای از پویایی و تحرک آتشفشان دماوند دیده نشده است.
اعتمادآنلاین| زلزله بامداد جمعه 19 اردیبهشت تمامی پرسشها و ابهامات قدیمی در مورد زلزله تهران را زنده کرد. پرسشهایی که به دلیل وقوع زلزله تهران برخی از آنها ناشی از دانستههای درست و علمی و برخی دیگر برگرفته از گزارههای کاملاً غلط و شایعههایی است که درباره زلزله در شبکههای اجتماعی ساخته و پرداخته میشود.
امیر شمشکی پژوهشگر مخاطرات زمینشناسی در گفتوگو با اعتمادآنلاین به بررسی همین موارد پرداخت. او در ابتدا با این توضیح که وقوع زلزله امری قابل پیشبینی نیست گفت: زلزله پدیدهای قابل پیشبینی نیست. همانطور که پیش از من هم محققان و کارشناسان امر گفتنهاند، نمیتوان وقوع زلزله را پیشبینی کرد.
او همچنین به نقش شکل جغرافیایی تهران در میزان شدت گرفتن زلزله هم اشاره کرد: توپوگرافی موضوعی نیست که بر زلزله تاثیر بگذارد بلکه اتفاقاً این زلزله است که شکل توپوگرافی و شکل پستی و بلندی مناطق را تعیین میکند و به آن سر و شکل میدهد.
شمشکی هرگونه ارتباط مستقیمی بین وقوع زلزله و افزایش تحرکات آتشفشانی در کوه دماوند را رد کرد و توضیح داد: فعال شدن آتشفشان هیچ ارتباطی به زلزله ندارد. در واقع موضوع کاملاً برعکس است؛ یعنی حرکت گدازههای آتشفشانی ممکن است سبب شود گسلهای زیرزمینی فعال شوند و زلزلهای ایجاد کنند، اما وقوع زلزله نمیتواند باعث فعالیت آتشفشان شود. ضمن اینکه در این مدت هیچ نشانهای از پویایی و تحرک آتشفشان دماوند دیده نشده است.
گزارهای بین مردم جا افتاده حاکی از اینکه هر 100 سال زلزلهای در تهران حادث میشود و اکنون حدود 170 تا 180 سال است که این زلزله رخ نداده است. شمشکی در پاسخ این سوال که آیا این نظر درست است و در صورت تایید، آیا باید در آینده منتظر وقوع زلزله شدیدی در تهران باشیم گفت: زلزله شبیه انرژِی داخل زمین است که میل به تخلیه شدن دارد. کوههایی مثل البرز طبق آنچه از خود در تمام این سالها نشان دادهاند، دوره زلزله طولانیتر و با شدت بالاتری دارند؛ یعنی زلزله در این نوع کوهها با فاصله زمانی بسیار زیاد و به همان نسبت هم با شدت بالا وقوع مییابد. از سویی، زاگرس کاملاً در نقطه مقابل قرار دارد؛ یعنی تحرکات داخلی در آن با فاصله بسیار نزدیکتر و شدت کمتر رخ میدهد. از نظر آماری، مثل سیلاب و هر مخاطره طبیعی دیگری، چنین چیزی میتواند وجود داشته باشد و از نظر علم احتمالات هم احتمال اینکه زلزله بعدی تهران با شدت بسیار بالایی حادث شود و خسارت شدیدی به بار آورد قوی است. هرچه این زمان به تاخیر بیفتد احتمال افزایش شدت زلزله هم بالاتر میرود.
زلزلههای خفیف میتواند شدت زلزله نهایی را کاهش دهد، اما به یک شرط
این پژوهشگر مخاطرات زمینشناسی همچنین توضیح داد که در این صورت زلزلهای خفیف میتواند شدت زلزله نهایی را کاهش دهد، اما با شروط خاصی: صد درصد اینطور است که زلزلههای خفیف، قدرت زلزله نهایی را کاهش میدهند، اما باید توجه داشت که شکل این رخداد به صورت خطی نیست و نمودار الگوریتمی دارد؛ یعنی برای اینکه زلزلهای بتواند تاثیر شدت زلزله اصلی را کاهش دهد، باید در تعداد بسیار بالایی اتفاق بیفتد. با چهار یا پنج بار زلزله نمیتوان اثر یک زلزله حدود هفت ریشتری را از بین برد. برای همین اگر بخواهیم امیدوار باشیم به اینکه زلزلههایی با همین شدت پنج ریشتر بتواند جلوی زلزله اساسیتر را بگیرد، باید این زلزلههای کمشدتتر به تعداد بسیار بسیار بیشتری در طول سال رخ دهد.
شمشکی در پایان با اشاره به تاثیر دما و حرکت ماه بر وقوع زلزله نیز گفت: درباره اثر دمای هوا بحثها و مقالات زیادی وجود دارد. موضوع هم این است که آیا گرما بر افزایش تحرکات گسلها اثر میگذارد یا خیر، اما از نظر شخص بنده و مطالعات جدی انجامگرفته، به نظر میرسد شرایط این زلزلهها به نحوی بوده که عدهای تصور کردهاند مثلاً گرما با افزایش زلزله ارتباط مستقیم دارد. اما از نظر حرکات ماه و همچنین تغییر و گردش فصلها، پژوهشهایی در دست است که نه از نظر تئوریک که تنها از نظر آماری به مقایسه نقش حرکات ماه در وقوع زلزله و تحرکات گسلها پرداختهاند.
دیدگاه تان را بنویسید