«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
یوز ایرانی| رویت یوزپلنگ ماده ایرانی و زنده شدن دوباره امید + فیلم
در حال حاضر تعداد یوزهای آسیایی در ایران به کمتر از 40 قلاده رسیده و این میزان کاهش آمار حیوانات که عمدتاً طی سالهای 88 تا 91 در کشور رخ داد خطر بزرگی برای آینده این حیوانات، طبیعت ایران و البته مردم کشور است. حالا با رویت یک قلاده ماده، نگرانیهای پیشین گرچه کمی التیام پیدا کرده است، اما در مقابل، مسئولیت مدیران را هم افزایش میدهد، چراکه دیگر هیچ عذر و بهانهای بابت نگهداری نامناسب از این حیوانات، به ویژه در شرایط فعلی طبیعت ایران، قابل پذیرش نیست. این یوز ماده باید به سان سرمایهای ارزشمند حفظ و نگهداری شود.
اعتمادآنلاین| یوز ایرانی در دشتهای توران رویت شد و روح تازهای به جان طبیعتی داد که نمیخواهد برای همیشه با این حیوان خداحافظی کند. هفته گذشته بود که پنج قلاده یوز ایرانی در دشتهای توران دیده شد. ابتدا مردم محلی آنها را دیدند و سپس دوربین تِله تصویر این پنج یوز ایرانی را ثبت کرد. اما آیا ثبت تصویر یوز ایرانی در دوربین محیطزیست به معنای پایان سوگواری برای انقراض احتمالی این دسته از حیوانات است؟
امیر عبدوس مدیرکل حفاظت محیطزیست استان سمنان هفته گذشته با اعلام این خبر، یعنی ثبت تصویر این یوزپلنگها، گفت: «یک یوزپلنگ مادر به همراه چهار توله در پارک ملی توران این استان مشاهده شد. بر اساس شواهد و نظر کارشناسان، تولهها در حدود یک سال سن دارند. دیده شدن یوزپلنگ ماده در پارک ملی توران امید دوستداران محیطزیست و حیات وحش را زنده کرد.»
او تاکید کرد: «تا پیش از مشاهده این یوزپلنگ مادر و تولههایش تصور میشد که دیگر یوزپلنگ ماده در پارک ملی توران وجود ندارد و شواهد امروز نویدبخش خبرهای خوب است. یوزپلنگ مادر و تولههایش ابتدا توسط بومیان مشاهده و سپس توسط دوربینهای تله ثبت شد.»
«آنتوان دی ووس»، نماینده فائو در ایران، در گزارش سال 1975 میلادی (خرداد 1354) خود که برای ارائه به نشست اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN) در پرسپولیس (تخت جمشید) آماده کرده، از روند تخریب طبیعت ایران پس از دهه 1330 سخن میگوید که به کاهش شدید جمعیت حیاتوحش ایران منجر شده است. او مینویسد: «این وضعیت به دلیل تاثیرات جدید و فزاینده انسان محیط خشک شامل شخم زدن زمینهای حاشیهای، طرحهای آبیاری جدید و به طور کلی شیوههای کشاورزی با تاثیرات شدیدتر بر محیط طی دهههای اخیر به وجود آمده است. باید به اینها، فشار بیسابقه افزایش جمعیت و همچنین شکار بیرویه [حیاتوحش] را نیز اضافه کرد. روشهای جدید آبیاری باعث شده مراتع زیادی که قبلاً در دوران خشکسالی مورد استفاده علفخواران (وحشی) قرار میگرفتند از بین بروند. به عنوان یک نتیجه از کنترل بهتر بیماریها و انگلها و افزایش درخواست برای شیر و گوشت، جمعیت دام اهلی رو به افزایش گذاشت و در نتیجهی بالا رفتن چرای دام و چرای مفرط، مراتعی به وجود آمد که پس از سالها [پوشش گیاهیشان] از دست رفت.»
انسان بزرگترین دشمن یوز ایرانی است؟
این تصاویر که توسط دیووس و قریب به نیم قرن پیش ساخته و پرداخته شد نمایی روشن از آنچه را که در طبیعت ایران رخ داده نمایان میکند و نقشه راه تاسفباری است که در سالهای گذشته و تا به همین امروز هم ادامه یافته است.
انتشار گازهای گلخانهای که سبب افزایش دمای زمین و تغییر اقلیم میشود، تغییر در رژیم آبی رودخانهها، ورود گونههای جدید به مناطق به عنوان دام اهلی و محصولات کشاورزی، استفاده از آفتکشها و کودهای شیمیایی، اشغال عرصههای طبیعی برای کشاورزی، عملیات عمرانی، راهسازی و جداسازی زیستگاههای طبیعی و در نهایت بهرهبرداری از جمعیت گونههای وحشی از جمله تاثیرات انسان بر محیط اطراف به شمار میروند که در انقراض گونههای زنده نقش دارند. گرچه در این میان برخی از عوامل طبیعی هم بر روند زندگی این حیوانات اثر میگذارد، اما عملکرد انسان طی سالهای اخیر نشان داده که دخالتهای انسانی نقش برجستهتری در نابودی این یوزهای ایرانی داشته است.
احداث جاده و همچنین قاچاق مواد مخدر یکی از شاخصترین موارد در زمینه اثر انسان بر طبیعت و مشخصاً، یوزهای ایرانی است. زغالسنگ، آهن و مس سه ماده مهم معدنی هستند که در سه استان ایران یافت میشوند. از قضا، این استانها دقیقاً در زیستگاه یوزپلنگهای ایرانی قرار دارند. اشتباه نکنید؛ این مواد معدنی به خودی خود اثری بر زندگی یوزها نمیگذارند، مشکل از جایی شروع میشود که شرکتهای معدنی برای استخراج این مواد سراغ جادهسازی میروند و پس از آن است که حیات این حیوانات دچار مخاطره میشود.
از سوی دیگر، مرز ایران، افغانستان و پاکستان هنوز هم مرکز بزرگ قاچاق مواد مخدر به حساب میآید. باز هم شکی نیست که نه مواد مخدر بلکه رفتوآمد انسانها در زیستگاه طبیعی این حیوانات است که زندگی آنها را با مشکل، خطر و گاهی مرگ مواجه میکند.
دیگر بهانهای برای محافظت نکردن از یوز ایرانی وجود ندارد
محمد درویش در گفتوگو با اعتمادآنلاین توضیح میدهد که اکنون میتوان از موقعیت طبیعی برای امید به تولیدمثل یوزهای آسیایی به خوبی استفاده کرد: «هم سال گذشته و هم امسال کشور از موهبت باران بهرهمند شده است. این اتفاق خوشیمن شاید به نظر ساده بیاید، اما بهره آن نه فقط به منابع آبی بلکه به حیوانات هم میرسد، چون زمانی که آب وجود داشته باشد چرخه طبیعت هم با روند بهتری طی میشود؛ به این صورت که وقتی آب باشد، حیواناتی مثل کل و میش برای چریدن در مراتع حاضر میشوند. حضور آنها یعنی شکارچیانشان هم هشویارترند و برای شکار به این مناطق سر میزنند. وقتی حیوان بتواند در طبیعت خودش با سیری طبیعی زندگی و تغذیه کند، قطعاً و حتماً روند تولیدمثل و زادوولد او هم به خوبی پیش میرود.»
این فعال محیطزیست طی شدن درست این روند را منوط به برخی امکانات دیگر هم میداند: «البته اینطور هم نیست که فقط باران ببارد و ما بگوییم، خب دیگر یوز ایرانی نجات پیدا کرد. خیر، مسئولان هم باید هوشیار باشند. در حال حاضر نیاز است که مناطق حفاظتشده این حیوانات مثل همین توران، از هرگونه خطر انسانی پاک شود. مدیران باید دامهای اطراف را بخرند تا خللی به زندگی یوزها وارد نکنند. جاده، تردد و رفتوآمد انسانی باید به طور کامل برچیده شود. در غیر این صورت، باز هم خطر و آسیب در محل زندگی این حیوانات وجود خواهد داشت و نمیتوان به حیات آنها در آینده امیدوار بود.»
او ادامه میدهد: «همه این مراحل در صورتی طی خواهد شد که مدیران محیطزیستی کشور دغدغه و چالش بزرگ این مساله را حس کنند. تا زمانی که نسبت به از دست دادن یک گونه جانوری در کشور و آثار مخرب آن در طبیعت و حتی برای انسان درکی وجود نداشته باشد، هیچ تغییری هم حاصل نخواهد شد. باید فضا برای فعالیت فعالان محیطزیستی که جانشان به جان این حیوانات بسته باز باشد. باید به مردم محلی آگاهی داده شود. باید عشق به طبیعت و حیوانات و احترام به آن از همان دوره مدرسه به دانشآموزان آموخته شود. تنها در آن شرایط است که سرمایه بزرگ طبیعی کشور اعم از آب و خاک و گیاهان و جانوران محفوظ خواهند ماند.»
درویش در پایان میگوید: «ویروس کرونا به خوبی نشان داد که پیشرفت علم و تکنولوژی هر چقدر هم که شدت داشته باشد و سرعت بگیرد، به محض اینکه چرخه طبیعت به هم بخورد، چگونه انسان مدرن قرن بیست و یک تمام زندگیاش دگرگون میشود. اگرچه زمان زیادی را از دست دادهایم، اما اگر همین امروز هم برای نجات محیطزیست تلاش و سرمایهگذاری کنیم، حتماً شاهد آثار مثبت آن در آینده خواهیم بود.»
در حال حاضر تعداد یوزهای آسیایی در ایران به کمتر از 40 قلاده رسیده و این میزان کاهش آمار حیوانات که عمدتاً طی سالهای 88 تا 91 در کشور رخ داد خطر بزرگی برای آینده این حیوانات، طبیعت ایران و البته مردم کشور است. حالا با رویت یک قلاده ماده، نگرانیهای پیشین گرچه کمی التیام پیدا کرده است، اما در مقابل، مسئولیت مدیران را هم افزایش میدهد، چراکه دیگر هیچ عذر و بهانهای بابت نگهداری نامناسب از این حیوانات، به ویژه در شرایط فعلی طبیعت ایران، قابل پذیرش نیست. این یوز ماده باید به سان سرمایهای ارزشمند حفظ و نگهداری شود.
تلاش برای حفظ گونههای در معرض خطر همچون یوزپلنگ آسیایی هنوز هم از دید بسیاری از افراد موضوعی غیرضروری و بسیار کماهمیت قلمداد میشود. اما مساله حفظ و حراست از این حیوانات فقط از منظر زیبایی نیست. در واقع این حجم نگرانی بابت این حیوانات تنها برای این نیست که آیندگان هم بتوانند تصویری زنده و واقعی از این حیوان در ذهنشان داشته باشند، بلکه انقراض یک حیوان، آن هم حیوانی همچون یوز آسیایی، تاثیری شگرف بر کل اکوسیستم میگذارد. حذف این حیوان از طبیعت به معنای ایجاد ناپایداری در زیستبومی است که کوچکترین تغییر در آن، خواه ناخواه، بر زندگی انسانها هم اثر میگذارد. انسانی که خود را مالک محیطزیست میداند و هیچ حواسش نیست هر گام اشتباهی که بردارد تا چه اندازه جان خودش و نسل آینده را دچار خطر جدی میکند. چرا راه دور برویم؟ همین ویروس کرونا، شیوع آن در کل جهان و تعطیلی چند ماه دنیا به خوبی نشان داد بیاحترامی به طبیعت میتواند به راحتی مساوی با قمار بر سر جان خودمان تمام شود.
دیدگاه تان را بنویسید