«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
تهدیدهای ادامهدار یک سال بعد از اسیدپاشی/ شوهر «الهام» بعد از اسیدپاشی در اینستاگرام او را تهدید میکند
الهام سلطانی، زنی که به دست همسر سابقش قربانی اسیدپاشی شده بود، هنوز از سوی این متهم متواری تهدید میشود.
اعتمادآنلاین| نیلوفر حامدی- 2 سال و هفت ماه از تاریخ طلاقش میگذرد، اما هنوز نتوانسته روی خوش زندگی را ببیند. مردی که روزی شوهرش بوده این اجازه را نمیدهد. مردی که به اسیدپاشی هم قانع نشده با قرار وثیقه آزاد برای خودش میچرخد و هنوز هم همسر سابقش را تهدید میکند.
پرونده الهام سطانی به عنوان یکی از سرشناسترین پروندههای مرتبط با اسیدپاشی در سالهای اخیر به حساب میآید. زنی 30 ساله با یک پسر 9 ساله که همه خواستهاش داشتن زندگی آرام است. آرامشی که یک مرد بارها و بارها تلاش کرده تا آن را از او بگیرد.
الهام دیماه سال 96، بعد از 10 سال زندگی مشترک، از نوید جدا شد. خودش میگوید به خاطر اعتیاد و روابطش با زنان دیگر. حتی ماههای آخر دست بزن هم پیدا کرده بود. بالاخره به اسم توافقی اما بعد از چهار ماه کشمکش برای گرفتن حضانت تنها فرزندش، با بخشیدن 495 سکه مهریهاش جانش را برداشت و جدا شد. همه چیز به نظر آرام میرسید. شوهر سابقش همه جا مینشست و میگفت اگر تا الان پیشرفت نکردم به خاطر الهام بوده، الان دیگر میتوانم زندگی خودم را داشته باشم. این وضعیت اما تنها چند ماه ادامه داشت. بعد از گذشت مدتی، شوهر سابق دست از پا درازتر درخواست برگشت کرد. مدام به الهام زنگ میزد. جلوی در خانهشان میرفت. وقتی دید فایدهای ندارد تهدید کرد. آبان 97، وقتی الهام دید دوباره دچار مشکل شده است، به او گفت که میخواهد ازدواج کند، البته به دروغ. فقط برای اینکه دست از سرش بردارد.
در مقابل اما نوید هم وعده مرگ به او داد. حتی در پیامهای تهدید هم حرف از اسیدپاشی زده بود. آنقدر مزاحمتهایش را ادامه داد که بالاخره یک روز که مقابل خانه زن سابقش در حال سر و صدا کردن بود الهام با 110 تماس گرفت. بعد از این اتفاق، دوباره برای مدت کوتاهی آرامش نسبی برقرار شد. حتی 2 ماه بعد خبر آمد که به خواستگاری رفته و الهام دیگر خیالش راحت شده بود. اما جواب رد دختر، آشوبی جدید به پا کرد.
الهام برای چندمین بار است که این داستانها را بازگو میکند، اما هنوز برایش تازگی دارد. درد و اضطراب و تشویش آن روزها و آن لحظه دردناک تا آخر عمر هم برایش عادی نمیشود.
14 بهمن سال 97، نوید با لباس سر تا پا چرم و دستکش به محل کار الهام میرود و اتفاقی که نباید رخ میدهد: «برای اینکه در محل کارم آبروریزی نکند، داخل ماشین رفتیم تا صحبت کنیم. 2 دقیقه از نشستنمان نگذشته بود که دیدم از جیبش شیشهای درآورد و من همان لحظه فهمیدم که ماجرا چیست، اما جز باز کردن در خودرو هیچ کار دیگری از دستم برنمیآمد. اسید را ریخت و فرار کرد.»
نوید وقتی دید که کارگران سوله شرکت او را دیدهاند، به جای فرار موبایلش را درآورد و شروع به فیلمبرداری کرد. فیلمی که در آن فریاد میزند: «تو به من خیانت کردی.» کارگران اما او را در سوله حبس کردند و با 110 و اورژانس تماس گرفتند. نوید بازداشت شد، اما تنها به مدت 2 ماه!
تا فهمید حالم بهتر شده، از طریق فضای مجازی دوباره تهدیدم کرد
بیش از یک سال از آن روزها میگذرد. الهام در حال برگشت به زندگی بود. حتی سراغ مدلینگ رفت و به عنوان نخستین زن قربانی اسیدپاشی که وارد این حوزه شده، توانست بار دیگر توجه رسانهها را هم به این موضوع جلب کند. اما الهام هنوز هم روی آرامش را ندیده است. مردی که یک بار با اسیدپاشی زندگی را از او گرفته بود، حالا دوباره سراغش آمده است. مردی که از بهمنماه سال گذشته، این بار از طریق فضای مجازی شروع به تهدید کرده است: «بهمنماه سال 98 بود. تازه از سفر ترکیه برگشته بودم. کمی حالم بهتر بود. احساس میکردم دوباره زندگی به من لبخند زده است. حس کردم میتوانم دوباره زندگیام را در دست بگیرم و آینده خوبی برای خودم و ماهان بسازم. تا اینکه دوباره سر و کله آن مرد پیدا شد. همین که فهمید حالم بهتر است ظاهر شد. از طریق اکانت اینستاگرام خودش به من دایرکت داد. تهدید کرد و نوشت که آبرویم را میبرد. گفت فیلم روز اسیدپاشی را همه جا پخش میکند و آبرو برایم نمیگذارد. بلافاصله رفتم شکایت کردم. پیش رئیس دادگستری هم رفتم. گفتم شما آزادش کردید، حالا این وضع زندگی من است! چطور ممکن است کسی چنین بلایی سر زندگی آدم بیاورد و به این سادگی در خیابانها بچرخد و قانونی هم بالای سرش نباشد؟»
شکایتها اما فایدهای نداشت. متهم گریخته و متواری بود. چند ماه بعد، الهام سراغ مدلینگ میرود. اقدامی که دوباره عصبانیت شوهر سابقش را برمیانگیزد: «فکر کردم دیگر اسمش را هم نمیشنوم، اما همین که سراغ کار مدلینگ رفتم و او هم دید که من یک فعالیتی انجام میدهم، دوباره تهدیدهایش را شروع کرد. این بار با یک صفحه ناشناس آمد. ابتدا به دوستم پیام داد و برایش نوشت که شما باعث شدهاید الهام زبانش باز شود و بلایی سرتان میآورم که هیچ وقت فراموش نکنید. بعد هم به خودم پیام داد و دوباره تهدید کرد.»
نگران پسر 9سالهام هستم
طی چند سال گذشته، این روند پرالتهاب همچنان سدی بزرگ مقابل آرامش زندگی این زن، فرزند و خانوادهاش شده، اما دریغ از هیچ گشایشی.
الهام هنوز باورش نمیشود که چطور ممکن است قانون از دستگیری یک فرد خطرناک متواری عاجز باشد: «همان ابتدا متوجه نشدم که چطور قاضی حاضر شد چنین فرد خطرناکی با قرار وثیقه آزاد شود. الان نمیفهمم که چطور نمیتوانند دستگیرش کنند. واقعاً دستگیر کردن چنین فردی برای پلیس فتا کار دشواری است؟ فقط کافی است با کارت بانکیاش پول برداشت کند یا کارتی بکشد تا ردش را بزنند. او نه تنها برای من بلکه برای پسر کوچکم هم خطرناک است. این مرد برای جامعه خطرناک است، اما آزاد و رها میچرخد و هیچ کسی هم کاری به کارش ندارد.»
الهام نگران پسرش است: «چند نفر چک گذاشتند تا او آزاد شود. حالا فامیل خودش هم دنبالش هستند. اما من فقط نگران خودم نیستم. نگران ماهان هستم. او فقط 9 سال دارد. تا الان هم سختی زیادی کشیده است. اگر پسرم را بدزدد یا بخواهد او را واسطه کند تا من رضایت دهم چه؟ برخی گفتند اسیدپاشی حرکتی ناشی از جنون آنی است. آن کارش جنون آنی بود، تهدیدهای الانش که دیگر جنون لحظهای نیست. او باید دستگیر شود و در زندان تقاص بدهد. در غیر این صورت، من و خانوادهام هیچ وقت روی آرامش را نخواهیم دید.»
ابهامات در رویه قضایی پرونده/ چگونه قرار بازداشت برای متهم اسیدپاشی تبدیل به قرار وثیقه شد؟
فاطیما باباخانی دکترای حقوق، پژوهشگر و فعال حقوق زنان در این پرونده بارها به الهام کمک کرده است. او معتقد است رویه پیگیری قضایی این پرونده ابهامات بسیار زیادی داشته است. آن هم از همان ابتدا که قرار بازداشت را برای چنین متهمی به قرار وثیقه صادر کردند. باباخانی در توضیح این موضوع به اعتمادآنلاین میگوید: «اتهامات این آقا اسیدپاشی، تخریب و شرب خمر در کیفرخواست مطرح شده است. پرونده با همین اتهامات باز شده است. رأی هم به تاریخ 15 اسفندماه سال 97 برای او از سوی شعبه اول دادیاری دادسرای عمومی انقلاب شهرستان گرمسار صادر شد. در رأی اینطور نوشته شده که درست است که حال خواهان یعنی الهام سلطانی وخیم است و پدرش هم این موضوع را تصدیق کرده، اما چون گواهی پزشکی قانونی در پرونده موجود نمیباشد، پس موجبات فک قرار بازداشت موقت به قرار اخذ وثیقه صادر میشود. پرسش من این است، مگر قاضی نمیداند که گواهی پزشکی قانونی زمانی صادر میشود که قربانی اسیدپاشی تمام طول درمان خود را طی کرده باشد؟ برای اینکه باید بعد از طول درمان مشخص شود که هزینه درمان چقدر خواهد شد و اساساً آیا بهبودی برای فرد قربانی حاصل میشود یا خیر. به هیچ کدام از این موارد اعتنایی نشده و رویه منطقی پرونده اصلاً مورد توجه قرار نگرفته است. از طرف دیگر، الهام در تمام طول پرونده اصرار به قصاص داشت. وقتی خواهان چنین درخواستی در یک پرونده دارد، نباید متهم را با قرار وثیقه آزاد کرد.»
این پژوهشگر همچنین مبلغ وثیقه را همسنخ با جرم مرتکبشده نمیداند: «نکته تاملبرانگیز دیگر میزان وثیقه تعیینشده برای این فرد است؟ چگونه ممکن است که برای فرد متهم به اسیدپاشی که امنیت جامعه را دچار اختلال میکند بتوان تها 300 میلیون تومان وثیقه در نظر گرفت؟ آیا این رقم هیچ سنخیتی با هزینههای درمان، جراحیهای زیبایی و طول درمان دارد؟ تازه دیه این فرد به کنار که باید در این موضوع لحاظ میشد. به نظر میرسد بابت صدور نتیجه، هیچ مشورتی با کارشناسان این حوزه برای تعیین مبلغ وثیقه نشده است. از همه مهمتر، ملکی که برای قرار وثیقه در اختیار دادگاه گذاشتند طبق چیزی که من در پرونده میبینیم حتی ارزش همان 300 میلیون تومان را هم نداشته و نصف این مبلغ یعنی حدود 150 میلیون تومان بوده است. ولی قاضی آن را پذیرفت.»
او ادامه میدهد: «درباره اتهام تخریب خودرو پراید با پاشیدن اسید روی آن که متعلق به برادر الهام بوده است، کاملاً منع تعقیب خورده و گفتهاند که این پرونده اصلاً کیفری نیست و باید به صورت حقوقی آن را پیگیری کنید.»
باباخانی با این استدلالها از بیتوجهی در پرونده سخن به میان میآورد: «همه این آرا برای فردی صادر شده که پیشتر هم 2 بار پرونده مزاحمت داشته است، اما قانون بسیار با مماشات با او برخورد کرده است. با توجه به اینکه اسیدپاشی اقدامی است که احساسات عمومی جامعه را جریحهدار میکند، موجب تشویش اذهان عمومی میشود و حتی با توجه به اصل «لاضرر» در فقه اسلامی که هیچ کسی اجازه ندارد به دیگری ضرری وارد کند، مغایر با اخلاق اسلامی و دینی ما به حساب میآید، اما با وجود تمامی این موارد به طور قابل ملاحظهای نه تنها در پرونده الهام بیتوجهی انجام شده بلکه سویههایی از سهلانگاری هم در رأیهای دادیار دیده میشود. روندی که حالا و بعد ازچند سال باعث شده متهم فراری، برای خود آزادانه بچرخد و زندگی یک فرد دیگر را با تهدید به هم بریزد.»
ضمن اینکه در این پرونده، موضوع مشمولیت قانون جدید تشدید مجازات اسیدپاشی هم قابل بررسی است و با توجه به اینکه پرونده در زمان قانونی شدن این طرح باز بوده است، برخی از وکلا معتقدند باید تشدید مجازات هم برای متهم لحاظ میشد.
به گفته الهام سلطانی، انتشار نخستین گزارش و مصاحبهها از این پرونده بود که رئیس دادگاه گرمسار الهام را خواست و دستور داد این پرونده به طور جدی پیگیری شود. پرونده پیگیری شد، اما به جایی نرسید.
حالا دوباره زندگی و آرامش این زن که یک بار هم قربانی اسیدپاشی شده در بستر تهدیدها و خطرات جدیدی قرار گرفته است. هر لحظه سهلانگاری و به تعویق انداختن پرونده او باعث میشود که حادثهای جدید رخ دهد؛ اما پیگیری نهادهای قضایی با همکاری نیروهای امنیتی، نیروهای انتظامی و پلیس فتا میتواند مانع وقوع یک فاجعه بزرگ شود.
دیدگاه تان را بنویسید