هزاران امضا برای جلوگیری از مرگ کارون و زایندهرود
مدیریت آب در ایران به یک چالش بزرگ تبدیل شده است. سدسازیهای بیرویه و اجرای پروژههای انتقال آب باعث شده رودخانهها و تالابهای کشور یا خشک و بیآب شوند و یا اینکه حجم آب آنها به حداقل برسد. نمونه مهم و بارز این اتفاق خشکشدن زایندهرود و کمآب شدن کارون است.
اعتمادآنلاین| مدیریت آب در ایران به یک چالش بزرگ تبدیل شده است. سدسازیهای بیرویه و اجرای پروژههای انتقال آب باعث شده رودخانهها و تالابهای کشور یا خشک و بیآب شوند و یا اینکه حجم آب آنها به حداقل برسد. نمونه مهم و بارز این اتفاق خشکشدن زایندهرود و کمآب شدن کارون است.
براساس استانداردهای جهانی هر کشوری که بیش از 40 درصد منابع آب تجدیدشوندهاش را استفاده کند، وارد بحران آب میشود، در حالی که در ایران حدود 72 درصد از منابع آب تجدید شونده مورد استفاده قرار میگیرد. بیشتر این آبها از پرآبترین استانهای ایران یعنی خوزستان و چهارمحال و بختیاری برداشت میشود.
پروژههای انتقال آب از خوزستان که عمدتا به مقصد استانهای مرکزی کشور و برای استفاده در صنایع آببری مانند فولاد و سیمان اجرای میشوند، این استان را با بحران کمآبی مواجه کرده و تالابها و رودخانههایش رفته رفته در حال خشکشدنند.
با وجود طرحهای عظیم انتقال آب از خوزستان، در مناطقی از این استان ممنوعیت کشاورزی وجود دارد که همین موضوع موجب بیابانی شدن زمینهای کشاورزی غیزانیه، هفتکل و آبادان و در نتیجه ایجاد طوفانهای ریزگرد شده است.
براساس قانون و مصوبه شورایعالی محیط زیست تمامی پروژههای عمرانی که مشمول ارزیابی سازمان محیط زیست میشوند باید در زمان مکانیابی و امکانسنجی از این سازمان مجوز اخذ کنند، اما وزارت نیرو در اغلب پروژههای انتقال آب و سدسازی بدون گرفتن مجوزهای لازم این پروژهها را شروع میکند.
فاضلاب به جای آب در پرآبترین رود کشور
امروز کارون در شرایطی قرار گرفته که در برخی از فصلهای سال به جز فاضلاب، آب دیگری در آن جریان ندارد. رئیس دانشکده علوم آب اهواز میگوید آبدهی کارون از حدود 19میلیارد متر مکعب در سالهای گذشته، به کمتر از 14میلیارد متر مکعب رسیده است. با اینهمه سازمان محیط زیست و وزارت نیرو همچنان به انتقال آب از این رودخانه اصرار دارند.
مردم خوزستان و چهارمحال و بختیاری با کمآب شدن کارون دچار مشکلات زیادی شدهاند. ریزگردها که ثمره خشک شدن تالاب جهانی هورالعظیم است، از بین رفتن درختان و نیزارهای طبیعی که به تصفیه هوا میپرداختند و بیکاری ماهیگیران و کشاورزان، بخش کوچکی از معضلات مردم استان خوزستان و چهارمحال و بختیاری است. حالا آنها با راهاندازی کارزاری با هزاران امضا از رئیس دولت خواستهاند در سدسازی و اانتقال آب از کارون و سرچشمههایش تجدیدنظر کند.
به گفته آنها تبدیل شدن کارون از پرآبترین رودخانه کشور به رودخانهای کمآب، وارد شدن فاضلاب شهری و خشک شدن مزارع، بالا آمدن آب شور دریا در شهرهای آبادان و خرمشهر به دلیل پسزدگی آب شیرین و خشک شدن و یا شور شدن آب نهرها در این شهرها و شادگان، از بین رفتن میلیونها نخل خرما که باعث توسعهٔ کشاورزی و صادرات خرما و اشتغال برای مردم خوزستان بود، قسمتی از معضلاتی است که انتقال بیرویه آب از این استانها ایجاد کرده است.
آنها میگویند «بیتفاوتی دولت» ضربه بسیار سنگینی به مردم خوزستان زده و شهرها و روستاهای چهارمحال و بختیاری هم به شدت از بیآبی خسارت دیدهاند و در نتیجه از دولت میخواند فورا پروژههای انتقال آب و سدسازی در این منطقه را متوقف کند.
بارگذاریهای غلط در فلات مرکزی چه بهبهانه صنعت و یا کشاورزی و از سوی دیگر ساخت چندین سد بر روی کارون منابع آبی ایران را به شدت دچار مشکل کرده است.
در حال حاضر پنج سد غرقابی که ظرفیت ذخیره 14 میلیارد متر مکعب آب را دارد بر روی کارون ساخته شده در حالیکه کل آورده آب کارون بزرگ در شرایط نرمال 14 میلیارد متر مکعب است و حالا به نزدیک 9 میلیارد مترمکعب رسیده است. بسیاری از سدهای ساخته شده بر روی کارون و سرشاخههای آن خالی هستند اما در همین حال وزارت نیرو برنامه ساخت 16 سد دیگر بر روی کارون بزرگ را در دستور کار دارد.
زایندهرود، قربانی اولویت صنعت بر محیط زیست
در پیشگرفتن همین نوع سیاستهای آبی موجب شده زایندهرود هم خشک شود. دولت هر سال برای مدت کوتاهی آب را در این رودخانه که قسمتی از هویت شهر اصفهان است به جریان میاندازد اما این رودخانه در واقع به دلیل سدسازی و اجرای پروژههای انتقال آب در بالادست آن خشکیده است.
زایندهرود که زمانی جذبکننده میلیونها گردشگر داخلی و خارجی بود حالا به بیابانی خشک در میانه شهر اصفهان تبدیل شده است. انتقال آب این رودخانه به استانهای مجاورش هم یکی از مهمترین دلایل خشکشدن زایندهرود است. سالانه حدود 78 میلیون متر مکعب این رودخانه به یزد منتقل میشود.
حالا مردم اصفهان از مسئولان دولت میخواهند با رهاسازی آبی که حقابه زایندهرود است جریان آب در این رودخانه را حفظ کنند. آنها در کارزاری که به راه انداختهاند از مسئولان دولتی و محلی خواستهاند هرچه سریعتر 40 میلیون مترمکعب آب از ذخیره فعلی سد را برای حفظ جریان زایندهرود در سال آبی جدید رهاسازی کنند تا جریان پایدار حداقلی در زایندهرود در پاییز حفظ شود و بخش اندکی از زیستبوم آن نجات یابد.
آنها میگویند در مصوبات متعدد و از جمله آییننامه اجرایی «پیشگیری از تخریب تالابها»، بر اولویت نیاز آبی محیط زیست پس از شرب تأکید شده و حتی برای ممانعت از ورود هر مترمکعب آب از جریان پایدار زایندهرود به تالاب بینالمللی گاوخونی، جرایم نقدی قابل توجهی تعیین شده است. مسئولینی که با تصمیمات نسنجیده و یا کوتاهیهای خود باعث تکرار خشکاندن زایندهرود و گاوخونی پس از تاریخ تصویب این مصوبات شدهاند، باید در برابر مراجع ذیصلاح پاسخگو باشند.
کل آب مورد نیاز برای حفظ جریان پایدار در زایندهرود و تأمین حقآبه تالاب گاوخونی، سالانه 313 میلیون مترمکعب تعیین شده است که وزارت نیرو طبق قانون موظف به رهاسازی آن است و با توجه به آورد رودخانه و اولویت تخصیص پس از شرب در هر شرایطی قابل تامین است. با اینحال باردیگر از مهرماه امسال و با وجود اولویت حقابه محیط زیست بر صنعت و کشاورزی باردیگر آب در زایندهرود خشکید.
قطع جریان آب در زایندهرود علاوه بر تخریب هویت تاریخی شهر اصفهان به نابودی زیستگاههای پرندگان و جانوران در اطراف این رودخانه و در نهایت به خشکشدن تالاب گاوخونی منجر شده است. با این همه وزارت نیرو همچنان بر استفاده از آب این رودخانه در بخش صنعت و کشاورزی اصرار دارد. سیاستی که باعث شده امروز ایران هر روز یه گام دیگر به ورشکستگی آبی نزدیکتر شود.
دیدگاه تان را بنویسید