مریم شاهسمندی در یادداشتی نوشت:
آقای فرماندار! ساعت خواب
ماموران شهرداری به آلونک زنی بیپناه هجوم میآورند، در میان فریادهای زن و التماس و گریه کودک آلونک را روی سرشان خراب میکنند، مادر را کتک میزنند. زن که فریادهاش راه به جایی ندارد، اقدام به خودسوزی میکند.
اعتمادآنلاین| ماموران شهرداری به آلونک زنی بیپناه هجوم میآورند، در میان فریادهای زن و التماس و گریه کودک آلونک را روی سرشان خراب میکنند، مادر را کتک میزنند. زن که فریادهاش راه به جایی ندارد، اقدام به خودسوزی میکند. باورتان میشود این صحنههای دلخراش را در کشوری ببینید که قرار بود مستضعفانش تاج سر مسوولان باشند و هیچکس دیگر در حلبیآباد و آلونک زندگی نکند. باورتان میشود که چند مرد با این بهانه که ماموریم و معذور دست به چنین جنایتی بزنند و بیخیال از عقوبت کارشان گردن افراشته باشند و بیخیال. البته هنوز مانده تا شهرداری با یک تومار بهانههای آنچنانی به سراغ مردم بیاید و از موادفروشی آن زن در آن آلونک بگوید و آقایان مامور و معذور هم از اینکه زن به آنها حمله کرده و ... حرف بزنند و با قیافههای حق به جانب ورق بازی را به نفع خود برگردانند. اما باور کنید دیگر حنای این توجیح و تکذیب هایتان برای مردم رنگی ندارد، همانطور که آن پیرزن کرمانشاهی را به کشتن دادید و آب از آب تکان نخورد و حالا هم معلوم نیست چه به سر این زن بندرعباسی و بچهاش خواهد آمد.
اما نکته عجیبتر عذرخواهی فرماندار بندرعباس است، از اینکه پخش این فیلم افکار عمومی را جریحهدار کرده و از شهرداری خواسته از این زن و کودکش دلجویی شود و فکری هم به حال مسکن آنها بکنند.
ساعت خواب آقای فرماندار! آن موقعی که داشتند دیوارهای آلونک این زن را روی سرش خراب میکردند شما کجا بودی؟ چرا نباید از آنچه در محدوده فرمانداری ات میگذرد خبر داشته باشی؟ چرا تازه وقتی کار از کار گذشت فقط برای دلخوشی مردم چند جمله بگویی و بعد هم پیش خودت فکر کنی که خب دیگر کسی پیگیر ماجرا نمیشود.
البته هنوز هیچ مقام مسوولی درباره دستگیری فردی که فیلم را پخش کرده صحبتی به میان نیاورده است!جای تعجب دارد، چون همیشه اولین کسی که از نظر مسوولان مقصر شناخته شده و مورد تعقیب و بازداشت قرار میگیرد، فردی است که این صحنههای دردآور را به ثبت میرساند و کاری میکند تا مردم از این ظلمهای روداشته شده در حق مستضعفان جامعه با خبر شوند.
مشخص است که این اولینبار نیست و آخرین بار هم نخواهد بود که وجود شبکههای مجازی باعث میشود تا مسوولان مجبور به پاسخگویی شوند و این واکنشهای مردمی بالاخره کار خودش را میکند و مانع از رفتارهای خشونت بار و غیر کارشناسی و البته پر از جنون افرادی میشود که خود را مامور و معذور میدانند. آن مردانی که آلونک را بر سر زن بندرعباسی خراب میکنند و هیچ کجای انسانیتشان هم به درد نمیآید، افرادی هستند پر از عقدههای فروخورده، کسانی هستند که با هزار و یک مشکل روحی و روانی به کاری گمارده شدهاند که انگار تنها کاری است که میتوانند از پس آن بر بیایند، بیرحمی و خشونت.
مثل همان پیمانکاران شهرداری که مامور برخورد با دست فروشان میشوند. بساط آنها را از دستشان میگیرند و صدای فریاد و التماسهای آنها نهتنها چراغ رحم و مروت را در دلشان روشن نمیکند، که باعث میشود خشونتشان صد برابر بشود. این آدمها نرمال نیستند. اینها باید قبل از هر چیزی دورههای روان درمانی را بگذرانند، اینها نباید، مامور و معذور ارگانهای دولتی باشند. ما که برای کشته شدن یک فرد سیاهپوست به دست پلیس امریکا جامه میدریم و فریاد سر میدهیم و رگ انسانیتمان چنان متورم میشود که میخواهیم زمین و زمان را به هم بدوزیم. چرا در برابر ضجههای یک زن تنها و کودکش چنین بیتفاوت و بیمقدار رفتار میکنیم. آن زن اگر پشتوانه داشت و میتوانست از پس هزینههای زندگیاش بربیاید قطعا زندگی در آلونکی ویرانه را انتخاب نمیکرد که حالا شما بخواهید همان ویرانه را هم بر سرش خراب کنید.
منبع: تعادل
دیدگاه تان را بنویسید