محمدعلی الستی در یادداشتی نوشت:
آلونکهایی که خراب میشوند
اخیرا تصاویری در خصوص خراب کردن آلونک کوچک یک بانوی بندرعباسی که سرپرست خانوادهاش نیز بوده، ابتدا در شبکههای اجتماعی و متعاقب آن رسانههای عمومی منتشر شد.
اعتمادآنلاین| اخیرا تصاویری در خصوص خراب کردن آلونک کوچک یک بانوی بندرعباسی که سرپرست خانوادهاش نیز بوده، ابتدا در شبکههای اجتماعی و متعاقب آن رسانههای عمومی منتشر شد. موضوعی که به نظر میرسد با توجه به اثراتی که در تهییج احساسات عمومی داشته باید ابعاد و زوایای گوناگون آن مورد ارزیابی و تحلیل قرار بگیرد. نخستین نکتهای که در تحلیل یک چنین مواردی که از طریق شبکههای اجتماعی اطلاعرسانی میشود باید مورد توجه قرار بگیرد، آن است که تا زمان رسیدن اخبار مستند و تکمیلی نباید دست به قضاوتهای مطلق و هیجانی زد.
ضرورت دارد که موضوعاتی از این دست با مورد توجه قرار دادن اصل قانون و مبتنی بر اخبار مستند مورد تحلیل قرار بگیرد. باید مشخص شود قانون در این خصوص چه میگوید. آیا آلونک در زمینهای ملی ساخته شده، زمینها دولتی بوده است؟ شخصی بوده؟ یا سایر پرسشهایی که باید در این زمینه طرح شود. طبیعی است که همه اقشار و گروهها باید به اصل رفتارهای قانونی و اخلاقی پایبند باشند. به هر حال زمانی که یک فرد بهطور غیرقانونی وارد ملکی خصوصی، دولتی یا ملی شود با حکم قضایی دستور تخریب صادر میشود. اما به نظرم نکتهای که ضروری است از منظر تحلیلی مورد بررسی قرار بگیرد، بسترهایی است که باعث میشود اساسا یک شهروند این مملکت به چنان درجهای از محرومیت رسیده است که قادر به تهیه یک مسکن حداقلی در یکی از استانهای کشور نمیشود.
این موضوعی است که به نظرم قابلیت بررسی تحلیل پیدا میکند. ضمن اینکه قوانین و احکامی که با اقشار محروم قاطع و سخت و غیرقابل گذشت برخورد میکند، اما در برابر تخلفات به مراتب بزرگتر افراد و جریانات دارای نفوذ، مهربان و رئوف و همراه با گذشت عمل میکند، مورد انتقاد افکار عمومی است. خلافهای بسیار بزرگتر از احداث یک آلونک همین امروز در کلانشهرها انجام میشود و برخی افراد و گروهها در لواسانات و بورلیهیلزهای کشور و... تخلفاتی به مراتب بزرگتر را مرتکب میشوند، ولی برخورد قاطعی با این تخلفات صورت نمیگیرد. اخباری که از کوهخواریها، زمینخواریها، جنگلخواریها منتشر میشوند از همین دست موضوعات است که برخوردهای متناقضی در خصوص آنها صورت میگیرد.
موضوع شکاف طبقاتی در حال حاضر در کشور به شرایط حادی رسیده است. طبقه متوسط کشور تقریبا کنشگری فعال خود را در جامعه از دست داده است. همانطور که حتما مستحضرید، طبقه متوسط در هر جامعه حملکننده ارزشهای جامعه به نفع دهکهای پایین است، زمانی که این طبقه کنشگری فعال خود را از دست بدهد، طبقات فرودست جامعه هم دچار بحرانهای شدیدتری خواهند شد. نتایج و نشانههای حضور سازنده طبقه متوسط نیز در جامعه در حال حذف شدن است. به همین دلیل است که امروز شما افراد کمتری را میبینید که اهل مطالعه، اهل کتاب، سینما، روزنامه، تئاتر فعالیت مدنی و حزبی باشند. این نشانههای نحیف شدن طبقه متوسط است. برای همین است که مثلا فعالیتهای حزبی در اتمسفر عمومی جامعه در حال کمرنگ شدن است.
چیزی به نام حزب، سندیکاهای کارگری، انجیاوها، مطبوعات آزاد و.... نحیف شدن طبقه متوسط اثر خود را در ابعاد مختلف به جا گذاشته و زمانی که جامعهای از این ارزشهای متعالی فاصله بگیرد، وضعیت اقتصادی و معیشتی هم روزگار مناسبی را طی نخواهند کرد. آنچه که مروز در قالب خبر خراب کردن فلان آلونک در استان بندرعباس یا برخورد با دستفروش دیگری در استان گیلان و نظایر آن در فضای عمومی کشور منتشر میشود، در واقع بخشی از کوه یخی است که هرچند بخشهایی از آن نمایان شده، اما بخشهای اصلی این کوه یخ همچنان پنهان مانده است. بخشهایی که تصمیمسازان کشور تمام سعی خود را در راستای بهبود این وضعیت باید به کار بگیرند.
منبع: تعادل
دیدگاه تان را بنویسید