کد خبر: 451469
|
۱۳۹۹/۰۹/۲۲ ۰۹:۳۱:۳۳
| |

سرزمین نیمه خشک ایران بدون کوهستان، تفاوتی با عربستان نداشت

حیات انسان به کوهستان وابسته است. تمام شهرهای مهم ایران در پای کوه هستند و هیچ شهری در داخل فلات ایران وجود ندارد که حیاتش وابسته به کوه نباشد. سرزمین خشک و نیمه خشک ایران، در سایه زاگرس و البرز تبدیل به سرزمینی چهار فصل می شود؛ بدون این دو هیچ فرقی با عربستان ندارد. بنابراین باید شعار امسال روز بین المللی کوهستان «تنوع زیستی اهمیت دارد؛ از آینده مان محافظت کنیم» را جدی گرفت چون مساله مرگ و زندگی در میان است.

سرزمین نیمه خشک ایران بدون کوهستان، تفاوتی با عربستان نداشت
کد خبر: 451469
|
۱۳۹۹/۰۹/۲۲ ۰۹:۳۱:۳۳

اعتمادآنلاین| «تنوع زیستی کوهستان» به عنوان شعار امسال روز جهانی کوهستان از سوی سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) نیز مورد توجه و تاکید قرار گرفته است. این شعار در روز جهانی کوهستان بیش از آنکه یک یادآوری باشد، یک هشدار است. کوهستان انبار ذخیره تنوع زیستی کره مسکون محسوب می شود. آب انبار و برج آب های سرزمینی است. حدود یک چهارم تنوع زیستی خشکی به کوهستان تعلق دارد. اگر جهان در زاگرس و البرز خلاصه شود وضعیت خاص تر می شود. نیمی از مردم جهان به آب هایی وابسته اند که از کوه ها سرچشمه می گیرند. این نسبت ها در ایران باز هم بیشتر است؛ دشت های ایران خواه به علت بهره کشی چندهزار ساله، خواه به علت خشکی و گرمای شدید، میزبان گونه های گیاهی و جانوری بسیار زیاد نیستند اما کوه ها به دلیل ریخت شناسی پرتنوع و ترازهای ارتفاعی متفاوت و البته به دلیل آن که کمتر در دسترس بوده اند، انبوهی از گونه ها را در دامان خود حفظ کرده یا پناه داده اند. آیا این به معنای حال خوب کوهستان در ایران است؟

عباس محمدی، مدیر گروه دیده بان کوهستان انجمن کوهنوردان ایران می گوید: «سکونت 10 هزار ساله و تمدن 5 هزارساله در دشت های ایران و بهره کشی از آنها به تحلیل و کاهش تنوع زیستی جانوری و گیاهی در دشت های ایران منجر شده است. در مقابل اما کوه ها غیر قابل دسترس بودند. با وجود پوشش خاکی دشت ها نیازی به کشاورزی در کوه ها نبود.» محمدی توپوگرافی خاص کوه با صخره های صاف، مرتفع، شیب دار، سایه گستر، آفتابگیر، تراز ارتفاعی مختلف و... را باعث ایجاد تنوع زیستی گوناگونی می داند و می گوید: «در هر 100 متر ارتفاع، دما شش دهم درجه کم می شود که تغییر زیادی در سیستم آب و هوایی و پوشش گیاهی و جانوری به وجود می آورد.»

او در پاسخ به این سوال که کوه ها به چه درد انسان می خورند، می گوید: «کوهستان ها بستر نیمی از «نقاط داغ» زیستی (منطقه هایی که تنوع بسیار بالا دارند) و میزبان 30 درصد کل منطقه های کلیدی تنوع هستند. از بیست گیاهی که 80 درصد خوراک انسان ها را تامین می کنند، شش گونه ذرت، سیب زمینی، جو، ذرت خوشه ای، گوجه فرنگی و سیب منشا کوهستانی دارند و در کوهستان ها تنوع یافته اند. او به مطالعات انجام گرفته در کوهستان های امریکای جنوبی نقبی می زند و می گوید: «پژوهشگران در آنجا به گونه ای خوراکی دست یافته اند که ارزش غذایی زیادی دارد و در مقابل آفات هم مقاوم است.» به گفته محمدی، 40 درصد کل داروهای گیاهی منشا گیاهی دارند. او می گوید: «شناخت انسان از گونه های گیاهی و جانوری زمین کمتر از 10 درصد است و بسیاری از گونه ها هنوز شناسایی نشده اند.» ادوارد ویلسون پژوهشگر امریکایی احتمال می دهد کمتر از یک درصد گونه های حیوانی و گیاهی شناسایی شده باشند. محمدی، یال و دره های عمیق کوهستان را موزه تنوع زیستی می داند و می گوید: «به دلیل ریخت شناسی پرتنوع و ترازهای ارتفاعی متفاوت و البته به دلیل آنکه کمتر در دسترس بوده اند، انبوهی از گونه ها را در دامان خود حفظ کرده یا پناه داده اند.»

او از این روند و جا به جایی اجباری به «پناه دادن» یاد می کند و به خبر آنلاین می گوید: «بعضی از گونه ها که پیش تر در دشت ها می زیستند، در دهه های اخیر خود را به تدریج به دامنه کوه ها و حتی به ارتفاعات رسانده اند. برای نمونه می توان به گونه شاخص یوز اشاره کرد که در اصل دشت زی بوده، اما امروزه بیشتر در نقاط تپه ماهور دیده می شود، چرا که دشت هایی که در آن می زیسته در بسیاری از نقاط دستخوش طرح های بی ملاحظه توسعه شده است. همچنین بعضی گونه های درختی شاخص جنگل های جلگه ای شمال مانند شمشاد و توسکای قشلاقی، امروزه بیشتر در ترازهای ارتفاعی بالاتر که از ساخت وساز یا تبدیل به زمین کشاورزی در امان مانده، به چشم می خورند.»

آیا حال کوهستان های ایران خوب است؟


پاسخ به این پرسش منفی است چون به موازات پناه بردن گونه های درختی و جانوری به ارتفاعات و کوهستان ، انسان ها با لودر و بلدوزر به کوه ها هجوم برده اند. حال کوهستان ها در مناطق صعب العبور شاید از دشت ها بهتر باشد. بسیاری از دشت های ایران نه تنها به دلیل بهره وری بی رویه، تنوع زیستی خود را از دست داده اند بلکه حتی با گسترش شهرها آسفالت شده اند.

دشت هایی که دیگر نامی از آنها در جغرافیا نیست و به تاریخ پیوسته اند. اما در زمانی که کوه خواری به یکی از کلیدواژه های پرتکرار تبدیل شده است، وقتی که دماوند نماد تاریخی - طبیعی ایران، یال بندی و وقف می شود، در برهه ای که کوه های جنگلی استان های شمالی محل تاخت و تاز ویلاسازان می شود، در روزگاری که یک کوه را از پایه تا قله می تراشند و در دریاچه ارومیه می ریزند تا روگذر بسازند، نمی توان از حال خوب کوهستان خبر داد. این کوه خواری ها در مناطق دوردست انجام می گیرند. کوه خواری در حوزه شهری که قصه ای دیگر دارد. کوه هایی که در چارت سازمانی هم خارج از چتر حمایتی سازمان جنگل ها، منابع طبیعی و آبخیزداری هستند. وزارت راه و شهرسازی درباره آنها تصمیم می گیرد که کارش تسطیح اراضی و ساختمان سازی است.

توسعه تله کابین و وسایل تفریح ماشینی در کوه های شمال تهران، هتل سازی و پارک سازی در کوه صفه اصفهان، احداث تله کابین در کوه عینالی تبریز، تخریب جنگل های هیرکانی کوه های مشرف به لاهیجان و لنگرود برای کشیدن خط تله کابین، جاده کشی در کوه چندران سمنان و تبدیل بخش هایی از آن به پارک، تخریب کوه های خلج مشهد و ساخت پالایشگاه در منطقه کوهستانی بمو در نزدیکی شیراز، فقط چند نمونه از دست اندازی به گنجینه های کوهستانی کنارشهری است که عباس محمدی نام می برد. برای مثال، کوه خواری در اطراف تهران آنقدر زخمش عمیق است که انجمن کوهنوردان ایران، طرح ثبت ملی رشته کوه توچال به عنوان چشم انداز حفاظت شده را به شورای شهر برد. طراحان این ثبت امید دارند که توچال از توسعه گردشگری ماشینی در محدوده ولنجک و دیگر کوه پایه های توچال مصون بماند.

سیمای کوهستان شکننده و آسیب پذیر است. مقاومت پوشش گیاهی در مقابل عوامل خارجی از جمله تفرج کم بوده و توان خوداحیایی کمی دارد. از منظر تفرجی و گردشگری، از آنچه در کوهستان ها ایران بویژه کوهستان های جنگلی هیرکانی اتفاق افتاده می توان به فاجعه یاد کرد. ویلاسازی در کوه دماوند هم زخم عمیقی است. بنابراین نمی توان از حال خوب کوهستان در مقایسه با دشت سخن گفت.80 درصد آب مصرفی جهان از مناطق کوهستانی تامین می شود. 40 درصد آب ایران از کوهستان های جنگلی زاگرس سرچشمه می گیرد.

حیات انسان به کوهستان وابسته است. تمام شهرهای مهم ایران در پای کوه هستند و هیچ شهری در داخل فلات ایران وجود ندارد که حیاتش وابسته به کوه نباشد. سرزمین خشک و نیمه خشک ایران، در سایه زاگرس و البرز تبدیل به سرزمینی چهار فصل می شود؛ بدون این دو هیچ فرقی با عربستان ندارد. بنابراین باید شعار امسال روز بین المللی کوهستان «تنوع زیستی اهمیت دارد؛ از آینده مان محافظت کنیم» را جدی گرفت چون مساله مرگ و زندگی در میان است.

منبع: ایران

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها