کد خبر: 454172
|
۱۳۹۹/۱۰/۰۴ ۰۹:۲۷:۴۷
| |

یک روانشناس مطرح کرد:

آسیب‌های استفاده از الفاظ پیردختر/پسر برای مجردها

گوهر یسنا انزانی، روانشناس گفت: با توجه به گذار از سنت به مدرنیته در جامعه کنونی ما، بسیاری از افراد همچنان با القاب نامعقول سنتی نظیر پیر پسر و دختر و ... مجردها را مورد خطاب قرار می‌دهند در حالی که نسبت به عواقب ناگوار این الفاظ بر روح و روان آنها بی‌توجه‌اند.

آسیب‌های استفاده از الفاظ پیردختر/پسر برای مجردها
کد خبر: 454172
|
۱۳۹۹/۱۰/۰۴ ۰۹:۲۷:۴۷

اعتمادآنلاین| گوهر یسنا انزانی، روانشناس با تاکید بر غیر اخلاقی بودن قضاوت افراد با توجه به مجرد و یا متاهل بودن آن‌ها، اظهار کرد: خطاب قرار دادن افراد با اصطلاحات این چنینی علاوه بر اینکه به دور از اخلاق است می‌تواند در افراد ترسی را نسبت به شرایط تجرد خود ایجاد کند که از روی این ترس دست به انتخاب‌های اشتباهی برای ازدواج بزنند و اینگونه شرایط خود را بدتر کنند.

وی با بیان اینکه فشار روحی ناشی از قضاوت افراد جامعه و سرزنش‌ها و ترس‌های والدین بر روی این افراد بسیار بالا است، ادامه داد: لازم است افرادی که به هر دلیلی ازدواج نکرده‌اند برای کاهش فشارهای روانی وارد بر خود از متخصصین و مشاورین بهره ببرند تا مهارت‌هایی را برای مقابله سازگارانه با این فشارهای روحی و جسمی بیاموزند.

به گفته انزانی، امروزه جوامع از مرحله سنتی و جمع‌گرایی به مرحله سنتی فردگرایی تغییر یافته و سن ازدواج افزایش پیدا کرده است. همچنین امروزه شاهد افزایش نارضایتی‌ها، طلاق‌های عاطفی و رسمی در بین زوجین هستیم به طوری که کیفیت زندگی‌ زناشویی کاهش یافته است.

وی افزود: ازدواج قدیمی‌ترین و مهم‌ترین رسم در بین تمامی جوامع بوده است که معنادارترین قسمت زندگی هرفردی محسوب می‌شود، اما زمانی ازدواج برای افراد سودمند خواهد بود که کیفیت زندگی زناشویی افراد به درستی شکل گیرد، بسیاری از پژوهش‌ها این کیفیت را ناشی از سن افراد در هنگام ازدواج می‌دانند و برای مثال عنوان می‌کنند ازدواج در نوجوانی احتمال طلاق را افزایش می‌دهد چراکه فرد برای پذیرش نقش‌ها ضعیف است.

این روانشناس ادامه داد: همچنین ازدواج در دوره جوانی اول که همزمان با اتمام دوره تحصیل و بلوغ به دلیل ثبات فکری و عاطفی افراد دارای شرایط مطلوب‌تری است اما ازدواج در دوره جوانی دوم که منطق افراد افزایش و احساسات عاطفی کاهش پیدا می‌کند عاملی نگران کننده برای ازدواج محسوب می‌شود چراکه با افزایش سن شخصیت افراد انعطاف‌ناپذیر می‌شود.


وی معتقد است که ازدواج یکی از مراحل رشد انسانی است که باید در زمان خود اتفاق افتد تا کیفیت زندگی زناشویی را دچار اختلال نکند، چراکه هرچه کیفیت زندگی زناشویی افزایش پیدا کند میزان افسردگی، آشفتگی‌های هیجانی و اعتیادها و نابهنجاری‌ها کاهش پیدا می‌کنند و از سوی دیگر اعتماد به نفس، سلامت روانی جسمی نیز افزایش می یابد.


انزانی ادامه داد: در گذشته انتخاب همسر به طور سنتی و با معرفی خانواده‌ها اتفاق می‌افتاد اما امروزه با پیشرفت جوامع و افزایش فردگرایی و افزایش تحصیلات افراد با کمبود مشاغل و کاهش توان پرداخت هزینه زندگی مشترک توسط جوانان، مسئولیت گریزی، ترس از فرزندآوری، شکل گیری روابط آزاد میان دختران و پسران و... مواجه و در نتیجه ازدواج نیز کاهش یافته است.

وی معتقد است: امروزه دختران مجرد ارزش کمتری برای ازدواج قائل‌اند چراکه با افزایش تحصیلات هدفمندتر شده‌اند و انتظار دارند همسر آینده خود تحصیلات و موقعیت بهتری نسبت به آن‌ها داشته باشد از این رو بسیاری از اوقات دخترانی که تحصیلات بالایی دارند و از موقعیت شغلی مناسبی برخوردارند ترجیح می‌دهند تنها زندگی کنند.


وی با بیان اینکه عوامل فرهنگی و اعتقادی اثر چشمگیری در تداوم رفتارهای سنتی خانواده‌ها دارد، ادامه داد: از سوی دیگر ما در شهرستان‌ها و روستاهای کوچک پایبندی به ازدواج به هنگام را بیشتر شاهد هستیم چراکه ارزش بیشتری برای ازدواج قائل‌اند.

این روانشناس همچنین درباره اثرات ازدواج دیر هنگام تصریح کرد: اگر ازدواج دیر هنگام اتفاق افتد جنبه‌های روحی و روانی افراد را تحت تاثیر قرار می‌دهد و اضطراب، استرس، تنش‌های روحی، افسردگی، پرخاشگری، گوشه‌گیری، وسواس و بدبینی را افزایش می‌دهد.


در جنبه جسمی و جنسی نیز اثرگذار است و گاها افراد را به رفتارها غیر اخلاقی وادار می‌کند چراکه ازدواج برطرف کننده نیازهای روحی، جسمی و مهمتر از همه عاطفی هرفردی است.

انزانی افزود: شرط پایداری خانواده‌ها در جوامع این است که آمادگی ذهنی، جسمی و روحی فرزندان را برای ازدواج افزایش دهند. همچنین باید در راستای ازدواج ایمن فرهنگ‌سازی شود تا اینگونه افراد در راستای اهداف فردی و اجتماعی خود موفق عمل کنند.

به گفته وی، والدین باید ابتدا فرزندان خود را بشناسند و به آن‌ها کمک کنند تا مهارت‌های اولیه نظیر مهارت‌های زندگی، مهارت‌های اجتماعی اولیه نظیر نوع مذاکره، کنترل خشم و برنامه ریزی و هدفمندی را بشناسند و به سوی ازدواج ایمن بروند.

انزانی تاکید کرد: همچنین والدین باید کمک کنند تا فرزندان ازدواج و رابطه بین والدین را ایمن ببینند، متاسفانه بدگویی والدین از یکدیگر، دعواها، اعتیاد، طلاق‌های عاطفی و... از جمله دلایلی است که اعتماد فرزندان برای ورود به ازدواج کاهش می‌دهد چراکه ترس افراد برای ازدواج با نگاه کردن به زندگی‌های آسیب دیده افزایش پیدا می‌کند.

وی معتقد است خانواده‌هایی که دارای فرزند ازدواج نکرده هستند و یا خود دختران و پسران مجرد نباید نسبت به حرف و قضاوت‌های مردم نگران باشند چراکه بلوغ در هر شخصی در زمان خاصی اتفاق می‌افتد، برخی از تیپ‌های شخصیتی هدفمندتر هستند از این رو ابتدا مایل‌اند به اهداف خود برسند سپس به ازدواج فکر کنند.


وی همچنین توصیه کرد: والدین باید با فرزندان خود صحبت کنند، به آن‌ها اجازه دهند به خلق پایدار برسند و در مرحله دوره جوانی اول که پس اتمام دوره تحصیلات و بلوغ آغاز می‌شود با یادگیری مهارت‌ها به آن‌ها کمک کنند در جمع‌هایی قرار گیرند تا با افراد متناسب با اهداف خود آشنا شوند و برای ازدواج از مشاورین و متخصصین کمک گیرند.

این روانشناس همچنین به دختران و پسران در سن ازدواج توصیه هایی داشت و گفت: از وسواس و کمال گرایی دوری کنید، در دوره‌های خودشناسی شرکت کنید تا خود و اهداف خود را بهتر بشناسید، میزان خواسته و توقعات خود را به واقعیات نزدیک کنیم چراکه هرچه از بعد اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و فردی به واقعیات زندگی نزدیک‌تر شویم قائدتا انتخاب‌های منطبق با احساس و منطق خواهیم داشت. از سوی دیگر اگر کمالگرایانه نگاه کنیم و خواهان تمامی ابعاد در سطوح عالی باشیم تبعات منفی خواهد داشت.


وی در انتها گفت: ازدواج همانند بذری است که دو نفر تصمیم به کاشت آن می گیرند و لازم است خاک و نور، هوا و آب مناسب به آن برسد تا در مسیر رشد قرار گیرد. همچنین باید مهارت محافظت از این بذر را بیاموزند تا شاهد جوانه زدن آن باشند.

منبع: ایسنا

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها