محمدحسین شریفزادگان، استاد دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی نوشت:
آلودگی هوا و حکمروایی یکپارچه شهری
یک ستاد دانشگاه شهید بهشتی نوشت: چاره کار آلودگی هوای شهرها دادن اختیار به مدیریت شهری تاحد یکپارچگی است. البته اول باید ارکان دولت، دستگاهها و وزارتخانهها، اصل تجربه جهانی حکمروایی یکپارچه شهری را بپذیرند و سپس از طریق اصلاحات قانونی در وظایف و اختیارات شورای شهر و شهرداریها اقدام کنند.
اعتمادآنلاین| محمدحسین شریف زادگان، استاد دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی با اشاره به آلودگی هوای کلانشهرها در روزهای اخیر نوشت: آلودگی هوای شهری که هر از چندی در پاییز و زمستان با سرد شدن زمین شهرها، وارونگی هوا را ایجاد می کند یکی از چالشهای مداوم شهرهای بزرگ ایران شده است. علت وارونگی هوای شهرها درپاییز و زمستان، به دلیل سرد شدن دمای بستر زمین شهرها و وارونگی لایه های هوا و پایین آمدن آلودگی هایی است که در بهار و تابستان به شکل طبیعی اتفاق نمیافتد.
از سوی دیگر وجود آلاینده هایی که شامل خودروها، کارخانه های تولید برق، کارخانه های آسفالت در اطراف شهرها بخصوص تهران موجب افزایش انواع مواد اضافی معلق از نوع گوگرد، کربن و گازهای SO2،SO ،CO2 و CO می شود، که به خاطر غلظت زیاد آن برای سلامتی و تنفس مضر است و حداقل هشت شهر ایران از جمله تهران، کرج و اصفهان را از حالت "زیست پذیری"خارج ساخته است.
به نظر میرسد علت اصلی بروز چنین مشکلاتی برای شهرهای ایران در مدیریت این شهرها نهفته است. در واقع قوانین مدیریت شهری در ایران به شکلی طراحی نشده است که شهرها دارای مدیریتی باشند که همه عوامل تاثیر گذار روی فعالیت های آن شهر را در بر بگیرد. مثلاً بخشی از ترافیک در وزارت کشور پلیس راهنمایی و حتی پلاک اتومبیل های جدید که یکی از عوامل آلایندگی هواست در اختیار نیروی انتظامی، آب و برق و فاضلاب در اختیار ادارات نیرو و نفت و گاز در اختیار وزارت نفت و محیطزیست در اختیار ریاست جمهوری است.
این در حالی است که ماهیت حیات وتوسعه شهری امری یک پارچه و تلفیقی از همه عوامل بخشی در دستگاه های اجرایی مختلف است. ماهیت مدیریت بر پدیده شهری که امری تلفیقی و بین بخشی است نمی تواند متفرق وجدا جدا و بخشی باشد بلکه می بایست کاملا پکپارچه عمل کند. در همه کشورهای توسعه یافته و حتی در کشورهای شبه قاره هند این امور نه در حد حاکمیتی که در حد حوزه تصدی در اختیار مدیریت شهری است و به طور یکپارچه سیاستگذاری و مدیریت می شود.
چند سال پیش یکی از شهرداران تهران گفت که اگر دولت به وی اختیار بدهد میتواند آلودگی شهر تهران را حل نماید. این نشانه آن است که آلودگی هوای تهران در اختیار یک مدیریت شهری یکپارچه نیست. البته مدیریت یکپارچه در قوانین ایران محتاج تغییرات قانونی لازم است که بتواند با به رسمیت شناختن روابط افقی اختیارات تلفیقی وبین بخشی مقامات محلی ، اختیارات شهرها را گسترده تر نماید. امروز اثبات شده برای اداره موثر و کارآمد مناطق و شهرهای یک کشور می بایست اختیارات منطقهای و شهری تا حد دولتهای محلی افزایش یابد ولی در ایران چون قانون اساسی اجازه دولتهای محلی به شیوه معمول آن را نمیدهد ، میتوانیم با قوانین عادی اختیارات حداکثری استانداریها، فرمانداران، شهرداران و شوراهای شهر را افزایش دهیم به طوری که دامنه آن به آموزش و پرورش، حمل و نقل شهری و منطقه ای، آب و فاضلاب، گاز، محیط زیست، پلیس راهنمایی و به خصوص مالیه مستقل شهری و درآمد پایدار ناشی از مالیات اختصاصی در شهرها ، گسترش یابد. اگر مدیریت یگپارچه شهری باشد، همه مسایل شهری واز جمله آلودگی شهرها یک جا دیده میشود وبااختیار کامل امکان سیاست گذاری موثر واجرای آنها فراهم می شود.
حکمروایی شهری که اداره شهر با همکاری و مشارکت مردم به طور یکپارچه است ، جزئی از تجربه کنونی جهانی است و آن را برای اداره شهر ها بعد از فراز و فرودهای فراوان برگزیدهاند . ما ایرانی ها چرا در بعضی از امور مثل پزشکی و مهندسی از تجارب جهانی استفاده می کنیم ولی در حکمروایی شهری که تجربه همه ملتهای جهان است نه تنها از آن تجارب استفاده نمیکنیم بلکه خودمان را به ناشنوایی و ندیدن میزنیم. بنابراین چاره کار آلودگی هوای شهرها دادن اختیار به مدیریت شهری تاحد یکپارچگی است. البته اول باید ارکان دولت، دستگاهها و وزارتخانهها ، اصل تجربه جهانی حکمروایی یکپارچه شهری را بپذیرند و سپس از طریق اصلاحات قانونی در وظایف و اختیارات شورای شهر و شهرداری ها اقدام نمایند.
مشکلاتی که در تدوین لوایح قانونی مدیریت یکپارچه شهری از سوی دولت و مسیر دشوار تصویب در مجلس فراهم شده، نشانگر آن است که مفاهیم اصلی حکمروایی یکپارچه شهری هنوز محل تردید است. لذا به نظر می رسد ابتدا این امر می بایست در معرض تصمیم سازی و تصمیم گیری مجدد در سطح سه قوه قرار گرفته و سپس در مجلس مورد تصویب قرار گیرد.
دیدگاه تان را بنویسید