2 مرد همسرکش در انتظار جلسه محاکمه
دو مرد که در جنایتهای جداگانه همسران خود را به قتل رساندهاند، در حالی در زندان به سر میبرند که پرونده آنها در جریان است و آنان باید بهزودی پای میز محاکمه بروند.
اعتمادآنلاین| دو مرد که در جنایتهای جداگانه همسران خود را به قتل رساندهاند، در حالی در زندان به سر میبرند که پرونده آنها در جریان است و آنان باید بهزودی پای میز محاکمه بروند.
به گزارش روزنامه شرق، اولین متهم مرد جوانی است که بعد از کشتن همسرش در پاکدشت به خوزستان رفت و در آنجا خودش را به پلیس تسلیم کرد. این مرد وقتی نزد مأموران رفت، گفت: من و همسرم ساکن پاکدشت بودیم. روز دوم فروردین ماه با هم جروبحث کردیم. همسرم مهریه و حق طلاق میخواست و من مخالف بودم. حین مشاجره از کوره در رفتم. دستانم را دور گردنش انداختم و آنقدر فشار دادم تا او خفه شد. بعد جسد را لای دو پتو پیچیدم و در بزرگراه آزادگان رها کردم. خودم هم به خوزستان آمدم اما چون عذاب وجدان داشتم در نهایت تصمیم گرفتم خودم را تسلیم کنم.
پس از اعترافات این مرد معلوم شد جسد همسر او همان روز درحالیکه لای دو پتو پیچیده و در کیسهای قرار داده شده بود، در محوطه فضای سبز در بزرگراه آزادگان تهران پیدا شده و کارآگاهان جنایی از آن زمان به دنبال سرنخی از هویت قاتل و انگیزه او برای ارتکاب جنایت بودند.
به این ترتیب دستور انتقال متهم به تهران صادر شد. این مرد که برای او قرار بازداشت صادر شده است، بعد از بازسازی صحنه جنایت و صدور کیفرخواست پای میز محاکمه خواهد رفت. دومین متهم به قتل مردی است که از مدتها پیش با همسرش اختلاف داشت. این مرد معتاد و سابقهدار است و همسرش که از رفتارهای او خسته شده بود، اواخر سال گذشته خانهاش را در استان خراسان رضوی ترک کرد و به منزل پدرش رفت اما مرد میانسال توانست زنش را راضی به بازگشت کند ولی در نهایت او را به قتل رساند.
متهم 40ساله که فراری شده بود، در جریان تحقیقات پلیسی به دام افتاد و ضمن اعتراف به کشتن همسرش گفت: من تازه از زندان آزاد شدهام. وقتی همسرم قهر کرد، او را راضی به بازگشت کردم، اما در خانه خودمان او را به قتل رساندم، البته من قصد کشتن نداشتم و فقط میخواستم از او زهر چشم بگیرم.
وقتی به خانه رسیدیم کمی قرص خوابآور در نوشیدنی حل کردم و به زنم دادم و وقتی او بیحال شد، روسری را دور گردنش پیچیدم تا اینکه فهمیدم فوت شده است. قصد داشتم جسد را در چاه بیندازم اما عذاب وجدان گرفتم و این کار را نکردم. جسد در خانه بود تا اینکه یکی از دخترانم همراه همسرش به منزل ما آمدند و جنازه را دیدند. دخترم نگران مادرش بود و بههمیندلیل به خانه ما آمد و راز من را فاش کرد. من هم که چارهای نداشتم فرار کردم اما خیلی زود دستگیر شدم. بنا بر این گزارش این متهم نیز در زندان در انتظار محاکمه به سر میبرد.
دیدگاه تان را بنویسید