تقی آزاد ارمکی، جامعه شناس و استاد دانشگاه:
ما به دولت «اکثریت» نیازمندیم/ رئیس جمهوری با رای زیاد از هر جناحی که باشد به حل بحران ها کمک خواهد کرد/ عمل شورای نگهبان بسیار مهم است/ نادر است که این تعداد شخصیت سیاسی در انتخابات نام نویسی کنند
تقی آزاد ارمکی گفت: در گذشته جمعیت زیادی از مردم عادی در انتخابات ثبت نام می کردند ولی امروز جمعیت بزرگی از کنشگران سیاسی در انتخابات شرکت کرده اند. این دو معنا دارد؛ یکی اینکه جامعه در بحران است و دوم آنکه پیروز انتخابات فرد مهمی برای خروج کشور از این بحران است.
اعتمادآنلاین| به کار بردن برخی اصطلاحات و شعارها از سوی داوطلبان ریاست جمهوری که در روزهای قبل با ورود به ستاد انتخابات کشور برای حضور در عرصه رقابت ها ثبت نام کردند، مورد توجه رسانه ها و کاربران شبکه های اجتماعی قرار گرفته است.
به گزارش جماران، در همین رابطه یک جامعه شناس معتقد است به کار بردن این شیوه به نوعی به استهزاء گرفتن دیگری است. کلیدواژه هایی که به کارگرفته می شوند لزوما معنایی ندارند اما مفهومی مشخص را تداعی می کنند. برای نمونه، اینکه کسی بگوید نمی خواهد فرمانده باشد یا اقتصاد پادگان نیست مفهومش این است که آقایان نظامی باید کار نظامی خود را انجام دهند و نهاد ریاست جمهوری پادگان نیست.
تقی آزادارمکی گفت: در دو دهه اخیر، اتفاقی در جریان انتخابات ایران رخ داده و بسیار هم چالشی شده است. بدین نحو که خیلی ها با نقد دیگری و به سخره گرفتن سابقه و عمل دیگران، ساعت انتخاباتی خود را تنظیم می کنند. مانند کاری که احمدی نژاد در انتخابات های گذشته انجام داد و عمل کسانی چون هاشمی و ناطق را با بکارگیری یکسری کلیدواژه ها زیر سوال بُرد.
وی افزود: بعد از اینکه احمدی نژاد با این اقدام رای آورد و موجب ایجاد هیجان انتخاباتی شد، مابقی کاندیداهای ریاست جمهوری نیز از همین شیوه استفاده کردند. آقای روحانی نیز همین کار را کرد و می بینیم که سایر کاندیداها هم همین شیوه را در پیش گرفته اند.
انتخابات معمولا در نقد دیگری باقی می ماند
این جامعه شناس ادامه داد: به نظرم به کار بردن این شیوه به نوعی به استهزاء گرفتن دیگری است. کلیدواژه هایی که به کارگرفته می شوند لزوما معنایی ندارند اما مفهومی مشخص را تداعی می کنند. برای نمونه، اینکه کسی بگوید نمی خواهد فرمانده باشد یا اقتصاد پادگان نیست مفهومش این است که آقایان نظامی باید کار نظامی خود را انجام دهند و نهاد ریاست جمهوری پادگان نیست. چنین اصطلاحاتی به نوعی به سخره گرفتن رقیب است تا اینکه بخواهد جهت دیگری را پیش ببرد.
او بیان کرد: با اینکه جامعه نسبت به این حرف ها حساس است و حتی ممکن است منجر به نمادسازی شود. بعد از این مسأله صورت بندی رخ می دهد و یک عده نماد «قلدری و زور» می شوند و یک عده نماینده «تجاوز» و بعضی ها نیز نماینده «تصاحب» می شوند. آنچه عرصه انتخابات را داغ تر می کند گام بعدی است بدین صورت که مشخص شود خود فرد چه توانایی هایی دارد؟، ولی انتخابات معمولا در نقد دیگری باقی می ماند و بدین مرحله نمی رسد که گفتمان کاندیداها مشخص شود.
جریان انتخابات در ایران اینگونه نیست که در آن رقابت فربه شود
آزادارمکی گفت: در ایران رئیس جمهورهایی بوده اند که تلاش کرده اند گفتمان بسازند اما قبل از پیروزی، معمولا گفتمانی شکل نمی گیرد و آنچه رخ می دهد بیشتر استهزاء دیگری یا استهزاء خود جمهوری اسلامی و گذشته کشور است. بنابراین گفتمانی شکل نمی گیرد که دال مرکزی و عناصری مشخص داشته باشد و جامعه بتواند بر اساس آن تصمیم بگیرد. معمولا روسای جمهوری که به قدرت می رسند در دوره اول خود گفتمان سازی می کنند و در دوره دوم شروع به فروریختن و عبورکردن از گفتمان خود می کنند.
وی اظهار داشت: جریان انتخابات در ایران این گونه نیست که اصلاح طلبی و اصولگرایی مستمرا با یکسری منطق و اصول خاص باقی بمانند و مدام جابه جا شوند و رقابت فربه شود و دموکراسی اجتماعی از دموکراسی سیاسی حاصل شود. بلکه اتفاقی که می افتد در نقد و استهزاء دیگری است.
پوپولیسم زمانی ظهور می کند که از خرد و فهم مبتنی به واقعیات فاصله ایجاد شود
این جامعه شناس افزود: همین مساله منشاء پیدایش پوپولیسم است. پوپولیسم زمانی ظهور می کند که از خرد و فهم مبتنی به واقعیات فاصله ایجاد شود. وقتی رقیبی در جهت تخریب دیگری عمل می کند هیجان اجتماعی شکل می گیرد، این هیجان طرفداران را به میدان می آورد و این جمع اگر توانایی داشته باشند می توانند جمع بزرگتری را بیاورند. و بر میزان طرفداران افزوده می شود و به همین نحو یک جریان پوپولیستی شکل می گیرد و این جریان می تواند موجب تقابل و تضاد و حتی موفقیت انتخاباتی شود.
ارمکی گفت: پس از اینکه پوپولیسم شکل گرفت، همین دردسری برای کسانی می شود که صاحب قدرتند. زیرا پوپولیست ها راه حل هایی ساده برای مسائل و مشکلات بزرگ طرح می کنند. به عنوان مثال، برای از بین بردن فقر و نابرابری، پرداخت یارانه ها را یک راه حل مناسب می دانند. در حالی که باید اقداماتی اساسی برای کاهش فقر صورت گیرد. اما پوپولیست به اقدامات دیگری دست می زند که حوزه اقتصاد و فرهنگ و سیاست خراب می شود.
حذف ظریف از انتخابات به نوعی مهم کردن انتخابات است
او با بیان اینکه پوپولیسم خودش منشاء فروپاشی و از بین رفتن عقلانیت دموکراتیک است و منجر به ویرانی می شود، گفت: جریان پوپولیستی زمانی می تواند منشأ تحول شود که بحران بزرگ شکل بگیرد. یعنی باید بحران بزرگی وجود داشته باشد تا جریان پوپولیستی بتواند موج ایجاد کند و جامعه را با زحمت کمتر از آن بحران عبور دهد. مثلا در جریان جنگ یا در مقابله با دشمن و یا شرایط استثنایی دیگر، پوپولیسم کمک می کند شخص پیروز با انرژی موقتی انباشتی، از بحران بزرگی که می توانست به مرگ بینجامد، عبور کند. البته نباید فراموش کنیم که خود پوپولیسم نمی تواند به تنهایی به ظهور عقلانیت کمک کند.
این جامعه شناس اظهار داشت: من انتظار نداشتم انتخابات آتی حادثه آفرین شود و مهم تر از آنچه فکر می کردیم باشد. یکی از اتفاقاتی که افتاد پدیده ظریف بود. به نظرم پدیده ظریف عجیب بود و رنگ و بوی انتخاباتی داشت. اگر انتخابات نبود حرف های ظریف یا در حاشیه بود و یا تا این اندازه مهم قلمداد نمی شد. حذف ظریف از انتخابات به نوعی مهم کردن انتخابات است. حالا ممکن است خودش نیامد یا به او گفتند نیاید و هرچه که هست موجب مهم کردن انتخابات شد.
نادر است که این تعداد شخصیت سیاسی در انتخابات نام نویسی کنند
وی بیان کرد: دومین مساله که باعث مهم شدن این انتخابات شده است، ورود شخصیت های سیاسی است. بسیار نادر است که این تعداد شخصیت سیاسی در انتخابات نام نویسی کنند. در گذشته جمعیت زیادی از مردم عادی در انتخابات ثبت نام می کردند ولی امروز جمعیت بزرگی از کنشگران سیاسی در انتخابات شرکت کرده اند. این دو معنا دارد؛ یکی اینکه جامعه در بحران است و دوم آنکه پیروز انتخابات فرد مهمی برای خروج کشور از این بحران است.
آزادارمکی گفت: کشور امروز در مرحله بحران قرار دارد. مصادیق این بحران هم بسیار ساده هستند. بحران رهبری، بحران تنظیم رابطه با جهان، بحران اقتصادی و بحران مشروعیت نظام سیاسی از جمله بحران هایی است که وجود دارند. می بینیم که در باره این مسائل نیز همگان فریاد می زنند. از این رو، فرصتی در این انتخابات ایجاد شده است و چنانچه کسی بیاید و وفاق جمعی در او باشد، یا می تواند راه برون رفت از بحران را فراهم کند یا اگر هم آدم ضعیفی بود، ظهور بحران و قابلیت اثرگذاری و نابودی را فراهم کند.
عمل شورای نگهبان بسیار مهم است
او ادامه داد: اگر چنانچه رئیس جمهوری روی کار بیاید که وفاق و رای بیشتری داشته باشد، به عبور از بحران هایی که قریب الوقوع گریبان کشور را می گیرد، کمک خواهد کرد. اگر رئیس جمهوری ضعیف، تقلبی یا مهندسی شده ای روی کار بیاید ناتوانی او باعث می شود که جامعه را منحط، نظام سیاسی را فشل و بحران ها و نابسامانی های اجتماعی بیشتر شود.
تقی آزادارمکی گفت: به همین دلیل است که تقریبا حدود 50 شخصیت سیاسی و تاثیرگذار به میدان آمده اند. این نشان می دهد که امروز دوره بسیار مهمی از تاریخ سیاسی ایران است که می توان بعدها بیشتر درباره اش حرف زد. اما در این جا یک مساله مهم دیگر هم وجود دارد و آن عمل شورای نگهبان است. بسیار مهم است که این شورا چه کسانی را تایید و چه اشخاصی را رد می کند. باید دید این شورا با چه مهندسی و نقشه ای، اشخاص را به بازی وامی دارد.
رئیس جمهوری با رای زیاد از هر جناحی که باشد به حل بحران ها کمک خواهد کرد
او با اشاره به انتخابات 8 سال گذشته گفت: در انتخابات سال 92 زمانی که آقای هاشمی نامزد انتخابات شد، به واسطه برخی دوستانش از او خواستند نیاید یا اگر آمده درخواست انصراف دهد ولی ایشان گوش نکرد و ردصلاحیت شد. دقیقا همان موضوع باعث ایجاد حادثه در انتخابات شد و موجی ایجاد کرد و انتخابات را قوت بخشید.
این جامعه شناس بیان کرد: با اینکه نمی دانم چه اتفاقی در فردای تصمیم شورای نگهبان خواهد افتاد. ولی اگر به گونه ای عمل شود که جامعه به کرختی خویش برگردد و رئیس جمهوری ضعیف و ناتوان انتخاب شود. باید برای درگیر شدن با بحران ها و نابودی احتمالی آماده شویم. اما اگر طور دیگری عمل شده و شگفتی دوباره ای ایجاد شود و میزان مشارکت بالا رود، رئیس جمهوری با رای زیاد از هر جناحی که باشد به حل بحران ها کمک خواهد کرد.
اگر نمی توان بحرانی را حل کرد باید آن را به تاخیر انداخت
او گفت: نباید فراموش کنیم که اگر نمی توان بحرانی را حل کرد باید آن را به تاخیر انداخت. برای نمونه می توان بحران رابطه با غرب، بحران اتمی، بحران مشروعیت نظام و ناکارآمدی سیستم را، بحران اقتصادی، فقر و نابرابری و بحران رهبری را با تعامل میان رئیس جمهورمنتخب و سایر قوا 4 سال به عقب انداخت.
وی پایان گفت: دولت حداقلی در شرایط طبیعی بهترین دولت است. بدین معنا که رای کمی می آورد و انتظارات جامعه نیز از او پایین است. و جامعه عمل انجام می دهد تا سیاست. ولی دولت حداکثری در شرایط غیرطبیعی، هم شرایط را غیرعادی می کند و هم ظرفیتی را ایجاد می کند. امروز شرایط کشور ما بحرانی است و نمی توانیم دولت حداقلی داشته باشیم. ما باید دولتی داشته باشیم که اکثریت به آن رای دهند و حاضر باشد در یک تقابل و رقابت واقعی ظهور کند تا بتواند بحران ها را به چالش بکشد. اگر شرایط عادی بود ما حتما باید دولتی حداقلی می داشتیم و منطق دموکراسی در جهان نیز تشکیل دولت حداقلی است به این دلیل که کشورهای مورد نظر در بحران نیستند.
دیدگاه تان را بنویسید