کودکان بیش از همه در معرض آسیبهای ناشی از اضطراب قرار میگیرند
کودکان به عنوان بیدفاعترین و آسیبپذیرترین قشر جامعه، قطعا بیش از دیگران در معرض آسیبهای ناشی از اضطراب قرار میگیرند. از عوامل ایجادکننده اضطراب در کودک، سبک و نوع دلبستگی مادر و کودک یا نوع رابطه و پیوند عاطفی است که کودک با مادرش دارد.
اعتمادآنلاین| سازمان بهداشت جهانی اضطراب را یکی از مشکلات جوامع مدرن میداند و سعی در ایجاد برنامههایی برای کاهش اضطراب و افزایش سلامت روانی دارد. اضطراب به معنای ترسهایی است که منبع حقیقی بیرونی ندارند و بیشتر در سطح افکار ما بهوجود میآیند. اضطراب، همان «اگر فلان کار را نکنیم چه میشود» است یا «نکند چنین و چنان شود»؛ نوعی حس ناخوشایند که به نوعی از مشتقات ترس به حساب میآید. ترس نیز نوعی احساس است که وجود آن در ما کارکردهایی دارد و کاملا طبیعی است. بهطور مثال، ترس و اضطراب ما از قبولنشدن در امتحان، باعث میشود که با تلاش بیشتر بهدنبال قبولی در آزمون باشیم. اما در صورتی که میزان ترس و اضطراب بیش از توان بدنی ما یا آستانه تحملمان باشد، یا به طور مداوم، عامل ایجادکننده اضطراب بدنمان را در چنگ بگیرد، ممکن است به مرور زمان دچار اختلالهای اضطرابی شویم. این عامل زمانی به صورت اختلال تشخیص داده میشود که کارایی ما را کم و روند طبیعی و اهدافمان را با اخلال روبهرو کرده باشد.
روزنامه همشهری در ادامه یادداشت خود نوشت: کودکان به عنوان بیدفاعترین و آسیبپذیرترین قشر جامعه، قطعا بیش از دیگران در معرض آسیبهای ناشی از اضطراب قرار میگیرند. از عوامل ایجادکننده اضطراب در کودک، سبک و نوع دلبستگی مادر و کودک یا نوع رابطه و پیوند عاطفی است که کودک با مادرش دارد. همچنین از امر ژنتیک و استرس حین بارداری مادر نمیتوان غافل بود.
کودکانی که در معرض تنبیه بدنی، توهین و تحقیر قرار میگیرند یا میزان دستورات و نظام ارزشی سنگین و انتظارات زیادی درباره آنها وجود دارد، سطح اضطراب زیادی را تجربه میکنند. به طور کلی یکی از عوامل مهم ایجاد اضطراب در کودکان سبک و شیوه تربیتی و میزان آگاهی والدین از رفتار با کودکان است. کودکی که تنهایی بیشتری را تجربه میکند، بعد از تولد خواهر و برادر تازهرسیده، دچار غمِ ازدستدادن عزیزانش میشود. اما موارد دیگری نیز وجود دارد که منجر به افزایش اضطراب کودک شود.
در جوامع مدرن یکی از عوامل ایجاد ترس و اضطراب در کودکان، رسانههای جمعی هستند. کودکانی که محتوای نامناسب با سنشان را تجربه میکنند، در معرض آسیب بیشتری قرار میگیرند. تیم محتوا، فیلم، مستندات و اخباری است که لحظه به لحظه، ذهن کودک را بهخود مشغول میکند؛ درحالیکه ما در بسیاری از موارد نمیدانیم در ذهن کودکمان چه میگذرد.
از آنجا که کودک در موارد زیادی از صحبت مستقیم درباره ترسهاش امتناع میکند، این مهم موضوع را پیچیدهتر خواهد کرد. ممکن است والدین درباره یک خبر هولناک، بارها به نقد و بررسی در خانواده بپردازند و کودک خود را بهظاهر مشغول بازی ببینند اما از آنجا که یکی از قابلیتهای مهم کودکان چندوجهیبودن شنواییشان است، کودک آن وقایع را ثبت و ضبط میکند و از همانجا اضطرابهایش آغاز میشود.
خانواده منشأ اصلی ایمنیبخشی به کودک است. در صورتی که اخبار ناگوار درباره آسیب والدین به کودکان باشد، بالطبع، ابعاد گستردهتری را در ذهن کودک رقم خواهد زد.
اگر کودکی به جای حس امنیت، احساس ترس و خطر را از والدین دریافت کند، بهویژه در خانوادههایی که کودک از قبل کموبیش آسیبهای جسمی و روحی را تجربه کرده، در بلندمدت، شاهد بیماریهای روانی جدی در سطح جامعه خواهیم بود.
هرچند در بسیاری از مواقع، والدین قصد آسیب روانی و کودکآزاری نداشته باشند، قراردادن کودک در معرض چنین اخباری، تعرض به روان کودک محسوب میشود و برای او که حس امنیت به همه جهان را از خانه و خانواده میگیرد، جهان جای ترسناکی خواهد شد.
کودکان نیز مانند ما بزرگسالان، به حقوق اولیه خود آگاه نیستند. از سویی به نسبت ما بزرگسالان، قدرت لازم را ندارند. در جامعهای که والدین خود را مانند املاکشان صاحب تمام و کمال و دائمی کودک میدانند، همین موضوع باعث میشود آسیبها در کودکی ادامه داشته و تداوم آن، اختلالهایی ایجاد کند؛ مثل کودکی که گاهی مورد تنبیه قرار میگیرد و والد به او میگوید اگر فلان کار را کنی میکشمت! به طور کلی، چنین جملاتی، مصداق تجاوز روانی به کودک و کودکآزاری خواهد بود.
در این شرایط، کودک در مقام دفاع از خود و شناخت حقوقش نیست و با اضطراب روبهرو میشود. همان زمان اگر خبرهایی مبنی بر آسیب والدین به فرزندانشان را هم بشنود، قطعا این ترس و آسیب جدیتر خواهد شد.
شککردن کودک به اینکه مراقبانش از او مراقبت نکرده یا به او آسیب خواهند زد یا این که کودکان دائم در معرض اخبار ترسناک و منفی باشند، جامعهای با سلامت روان نخواهد بود و چنین سیکل معیوبی نیز ادامهدار است.
در جامعه ما نیز با وجود رویت آسیبهای فیزیکی که والدین به کودک وارد کردهاند، خانواده تأیید صلاحیت میشود و در تماس با شمارههای بخشهای حمایتی چون 123 رویکرد، مشاورهای است و حوزه اختیار در همین سطح و بیرون از فضای خانه است؛ پس بیشک آسیبهای روانی که ابعاد قابل مشاهدهای ندارد، از چشمپوشیده خواهد ماند.
ایجاد آگاهی در سطح خانواده در شناخت حقوق کودک، ارتقای کیفیت والدگری و افزایش دانش در این حوزه برای والدین، ایجاد قوانین و سیاستگذاریهای اجرایی برای حفاظت جسمی و روحی از کودک و رسیدگی زودهنگام قانونی به این مهم، کاهش قوانینی که والدین را صاحب دائمی و همیشگی و بلافصل کودکان دانسته و اجازه تعرض جسمی و روحی به کودک را میدهد، افزایش آگاهی در سطح جامعه برای شناسایی والدینی که به روان یا جسم کودک تعرض میکنند و ایجاد کارگاههایی پیش از فرزندآوری، گرچه موارد پیچیده و دشواری نیستند اما بر کیفیت زندگی در جامعه اثرگذار خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید