آقای وزیر! در ایران زندگی میکنی یا آلمان؟
من اگر بخواهم مواد اولیه سالاد الویه بخرم، در خانه درست کنم و در خیابان بفروشم باز هم به بیش از یک میلیون تومان هزینه اولیه نیاز دارم. آقای وزیر خبر دارند فوق لیسانسهها همگی راننده اسنپ شده اند؟
« با یک میلیون تومن هم میشود کار تولیدی کرد. حتما میپرسید چگونه؟! حق دارید! آموزش نداده ایم!» این توئیتی است که حجت عبدالملکی 3 سال پیش منتشر کرد و حالا هم با اینکه بر کرسی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی تکیه زده اما همچنان بر گفتههای پیشین خود پافشاری میکند.
به گزارش آفتاب یزد، البته در طول این ۳ سال هیچ وقت عبدالملکی به عینیت مشخص نکرد که چگونه میتوان با یک میلیون تومان کار تولیدی ایجاد کرد اما روز گذشته باز هم بر مضمون توئیت جنجالی خود تاکید کرد و گفت:«سه سال پیش مطرح کردیم که با یک میلیون تومان هم میشود شغلی ایجاد کرد و اکنون با وجود گذشت چند سال و گرانی مواد اولیه هنوز هم میتوان با یک میلیون تومان شغلی را ایجاد کرد.»
بیان چنین مسائلی آن هم از جانب وزیر کار قابل تامل است اما سوال اینجاست که چرا عبدالملکی هیچ وقت توضیح نمیدهد که چگونه میتوان این کار را انجام داد؟ با این همه باید دید نظر جوانان در این خصوص چیست؟
بیکاری افسار گسیخته
براساس آمار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تعداد کل بیکاران کشور ۲.۵ میلیون نفر است که از این تعداد ۶۷۸ هزار نفر زنان هستند و نرخ بیکاری آنها ۲۸ درصد است. نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال ۱۵.۶ و نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی ۱۴.۳ است، همچنین یک میلیون فارغالتحصیل بیکار در کشور وجود دارد.
در حال حاضر جمعیت کشور ۸۴ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر است که ۶۲ درصد جمعیت در سن کار هستند یعنی ۱۵ تا ۶۵ سال دارند و بقیه هم افرادی هستند که یا کمتر از ۱۵ سال سن دارند و یا بیشتر از ۶۵ سال هستند و در سن کار کردن قرار ندارند.
جمعیت در سن کار در دو دسته فعال و غیرفعال قرار میگیرند جمعیت فعال افرادی هستند که در سن کار قرار دارند و آمادگی کار کردن دارند که یا سر کار میروندیا بیکار هستند. دسته دوم جمعیت غیر فعال در سن کار هستند، اما محصل یا خانهدارند و متقاضی کار نیستند.
جمعیت فعال کشور ۲۶ میلیون نفر هستند و ۲.۵ میلیون نفر بیکار مطلق وجود دارد. یعنی یک ساعت کار در هفته هم ندارند، ۲۳ میلیون نفر افراد شاغل داریم که در بین آنها برخی وضعیت شغلی مناسبی ندارند یا اشتغال ناقص دارند، یعنی ۴۴ ساعت در هفته کار نمیکنند،یا اشتغال ناپایدار، شغلهای فصلی و اشتغال غیررسمی دارند که بیمه، بازنشستگی و از کار افتادگی ندارند و از نظر عبدالملکی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی شبه بیکار نام دارند.
در جمعیت غیر فعال ۲.۵ میلیون نفر ناامید از یافتن شغل هستند و واقعا بیکارند یعنی دنبال شغل رفتهاند، اما نتوانستهاند شغل پیدا کنند و دیگر متقاضی شغل نیستند و جزو نرخ مشارکت هم به حساب نمیآیند. نکته قابل توجه این است که ۲.۵ میلیون نفر نرخ بیکاران رسمی است اگر بخواهیم نرخ واقعی بیکاری را بگوییم نا امیدان از کار باید اضافه شوند که در آن صورت حدود ۵ میلیون بیکار در کشور وجود دارد.
نکته حائز اهمیت این است که آمار ارائه شده توسط وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی در تناقض کامل با گفتههای سکاندار این وزارتخانه است و حال سوال اینجاست که اگر به همین راحتی و با یک میلیون تومان میتوان کار تولیدی ایجاد کرد چرا وزیر کار از صندلی وزارتش پایین نمیآید تا در حکم یک معلم، راههای ایجاد کار تولیدی با یک میلیون تومان را به 5 میلیون بیکاری که در کشور وجود دارد آموزش بدهد؟ مگر غیر از این است که مهم خدمت به مردم است؟ مگر ایشان معتقد نیستند که دلیل اینکه ما نمیتوانیم با یک میلیون تومان شغل ایجاد کنیم این است که آموزش لازم را در این خصوص ندیده ایم؟ چرا خودشان در نقش آموزگار حاضر نمیشوند؟ با این همه باید دید نظر جوانان به ویژه جوانان بیکار در خصوص صحبتهای وزیر کار چیست؟
وزارت را رها کنید و با یک میلیون کار کنید
سپهر، 25 ساله و فارغ التحصیل رشته مهندسی آی تی است. او در باره صحبتهای وزیر کار به آفتاب یزد گفت:«اگر آقای عبدالملکی واقعا به حرفی که میزند اعتقاد دارد چرا خودش وزارتخانه را رها نمیکند و با یک میلیون تومان یک کار تولیدی راه نمیاندازد تا ما هم از ایشان یاد بگیریم؟ انگار اصلا ایران زندگی نمیکنند. من همین الان برای اینکه یک سیستم معمولی جمع کنم باید بیش از 10 میلیون هزینه کنم آن وقت چطور ایشان میخواهند با یک میلیون تومان کار تولیدی راه بیندازند؟ چه چیزی میخواهند تولید کنند؟شما در این زمانه اگر میخواهید دزد هم بشوید باید حداقل پول خرید یک موتور داشته باشید که خیلی بیشتر از یک میلیون تومان است آن وقت چطور آقای عبدالملکی از راهاندازی یک کار تولیدی با یک میلیون تومان صحبت میکنند؟»
خودشان چرا وزیر شدند؟
مهشاد، 26 ساله و فارغ التحصیل رشته معماری است. در حال حاضر چند سالی است که بیکار است. او در این باره گفت:« من اگر بخواهم مواد اولیه سالاد الویه بخرم، در خانه درست کنم و در خیابان بفروشم باز هم به بیش از یک میلیون تومان هزینه اولیه نیاز دارم. برایم جالب است که چطور آقای عبدالملکی از راهاندازی یک کسب و کار تولیدی با یک میلیون تومان حرف میزند! آن هم این روزها که هر هزار تومانی را از زیر سنگ باید بیرون کشید.یک حساب سر انگشتی نشان میدهد اگر بخواهم خیاطی هم بکنم بیشتر از اینها هزینه اولیه نیاز دارم. در واقع هر چقدر فکر میکنم هیچ کاری نیست که با یک میلیون هزینه اولیه بتوان آن را شروع کرد. من نمیدانم ایشان چطور فکر میکنند که نتیجه تفکراتشان این میشود اما سوال من این است که اگر واقع این طور است خودشان چرا میلیونها هزینه کرده و درس خوانده وزیر شدند؟ با همان یک میلیون، کار راهاندازی میکردند راحتتر نبود؟»
کاش نمک روی زخم مان نمیریختند
نیما، جوان 22 ساله دانشجو است که در به در به دنبال شغلی میگردد تا بتواند هزینههای تحصیلش را فراهم کند. او در باره این ادعای آقای وزیر میگوید:« میدانید واقعیت این است که هواپیمای وزیر از فرانکفورت تازه به زمین نشسته و ایشان اصلا شرایط ایران را نمیدانند.» میخندد و ادامه میدهد:« آخر یکی نیست به او بگوید مرد مومن! اگر به همین راحتی بود که این همه گدا و بدبخت الان نداشتیم. آقای وزیر خبر دارند فوق لیسانسهها همگی راننده اسنپ شده اند؟ یا آن را هم در آمار مشاغل جا میدهند و بیکار به حسابشان نمیآورند؟ کاش حالا که بلد نیستند کارشان را به درستی انجام بدهند نمک هم روی زخم مان نمیریختند!»
با این حال باید دید نظر کارشناسان درباره این موضوع چیست؟ آیا از نظر علم اقتصاد، در شرایط فعلی میتوان با یک میلیون تومان یک کار تولیدی راهاندازی کرد؟
هادی حق شناس،کار شناس اقتصادی در این خصوص گفت:« سه سال پیش که آقای عبدالملکی چنین توئیتی کرد در قالب یک کارشناس اقتصادی آن را بیان کرد و امروز که این حرف را دوباره تکرار میکند، به عنوان متولی بزرگترین وزارتخانهای که اتفاقا متولی کار است این موضوع را مطرح میکند.طبیعتا انتظار این است که کسی که هم به لحاظ تئوری و هم به لحاظ سیاستگذاری معتقد به چنین کاری است باید کارنامه اش مورد ارزیابی قرار بگیرد. به فرض اینکه وزرای فعلی تا پایان دولت سیزدهم آقای رئیسی را همراهی میکنند، خیلی سخت نیست که یک سال دیگر هم منتظر ماند و دید چه کسانی با یک میلیون تومان توانستهاند شغل، آن هم شغل پایدارایجاد کنند.»
وی تصریح کرد:« دستفروشی در مترو هم یک شغل است اما قطعا منظور آقای عبدالملکی دستفروشی واشتغال کاذب نیست بلکه شغل با ثبات و پایدار است. از سوی دیگر ایشان معتقدند چون مردم آموزش ندیدهاند نمیتوانند با یک میلیون تومان شغل ایجاد کنند! در حالی که بزرگترین سازمانی که در حال حاضر متولی آموزشهای فنی و حرفهای است زیر مجموعه وزارتخانه کار، تعاونو رفاه اجتماعی است و سازمان فنی حرفهای دارای معلمان و اساتید حرفهای است که در رشتههای مختلف آموزش میدهند! همین موضوع برگزاری آموزشهای فنی و حرفهای قطعا بیش از یک میلیون تومان هزینه دارد اما با فرض اینکه آموزشها به درستی برگزار میشود، جذب آموزش دیدهها در بازار کار سرمایه دیگری میطلبد که این سرمایه قطعا بیش از عدد یک میلیون تومان است.»
این کارشناس اقتصادی افزود:« صحبتهای آقای وزیر دو رو دارد؛ یک رو این است که باید صبر کرد و دید عملکرد وزیر در طول وزارتش چگونه است و چقدر شغل با یک میلیون تومان ایجاد خواهد کرد؟ روی دیگر آن هم این است که بر اساس اطلاعات موجود و با توجه به فضای کسب و کار کشور قطعا هزینه ایجاد اشتغال بیش از یک میلیون تومان است. یعنی از نظر تئوری گفتههای آقای وزیر به طور کلی رد میشود و از نظر عملی هم باید منتظر ماند و دید که در دولت سیزدهم چند نفر با یک میلیون تومان میتوانند برای خودشان شغل ایجادکنند.»
دیدگاه تان را بنویسید