کد خبر: 538708
|
۱۴۰۰/۱۱/۳۰ ۱۰:۳۰:۲۱
| |

عضو کمیته علمی ستاد ملی مدیریت کرونا مطرح کرد:

آزمون و خطای مدیریت ۲ساله‌ یک بلای عالم‌گیر/ معادله چندمجهولی کرونا در ایران

عضو کمیته علمی ستاد ملی مدیریت کرونا ضمن تشریح مدیریت کرونا در کشور از ابتدا تا کنون، سه راهبرد را از ارکان اصلی مدیریت بیماری می داند و می گوید: پیشنهادم این است که تا دیر نشده از تجربه کرونا استفاده کنند و یک بار اقتدار کشور را برای کنترل یک بیماری به شکل هوشمند مبتنی بر فناوری شکل دهند؛ در وهله دوم به واکسن‌سازها بگویند یکسال واکسن ذخیره کنند و در وهله سوم بر گسترش واکسیناسیون با ابزار جریمه و... اصرار کنند؛ وگرنه سایر موارد جواب نمی‌دهد.

آزمون و خطای مدیریت ۲ساله‌ یک بلای عالم‌گیر/ معادله چندمجهولی کرونا در ایران
کد خبر: 538708
|
۱۴۰۰/۱۱/۳۰ ۱۰:۳۰:۲۱

مصطفی قانعی در بخش دوم گفت‌وگوی تفصیلی ، همزمان با دومین سالروز شناسایی ویروس کرونا در ایران، درباره مدیریت این بیماری در کشور، می گوید: در مورد هر موضوعی که صحبت کنیم نکات مثبت و منفی آن مقابل ما قرار می‌گیرند. اگر کسی منصف باشد باید ببیند ما در چه شرایطی چه دستاوردی به دست آوردیم. از نکات مثبت ما این بود که بیمارستان‌های در اختیار دولتِ زیادی داشتیم و وقتی دولت تصمیم گرفت بیماران را بستری کند تا کسی بی‌تخت نماند، مشکلی ایجاد نشد؛ درحالیکه در خیلی از کشورها که بیمارستان‌ها خصوصی بود حاضر نشدند این کار را انجام دهند.

نقاط مثبت ایران در اوج کرونا، بی‌پولی و تحریم / از «نبود» تا «وفور» ماسک و تجهیزات مرتبط با کرونا

به گزارش ایسنا، وی ادامه می دهد: نکته مثبت دوم، حضور شرکت‌های دانش‌بنیان بود که در ساخت کیت به ما کمک کردند. بهمن ماه ۹۸ کرونا آمد و ما تنها تا اسفندماه کیت تشخیصی داشتیم و این شرکت‌های دانش‌بنیان‌ بودند که در فروردین کیت تشخیص کرونا به ما تحول دادند. خیلی از کشورها همان لحظه تقاضای کیت از ما داشتند اما نمی‌توانستیم صادر کنیم. این شرکت‌های دانش‌بنیان بودند که ونتیلاتور ساختند و این درحالی بود که در آمریکا ماشین پلیس پشت سر ماشین حمل ونتیلاتور حرکت می‌کرد که مشکلی پیش نیاید و حتی مردمشان ماسک را از هم می‌دزدیدند. این نکته مثبتی است که کشوری بتواند به سرعت ماسک، کیت، محلول ضدعفونی کننده و ونتیلاتور تولید کند.

قانعی می افزاید: مگر قبل از کرونا چقدر ماسک در کشور استفاده می‌شد؟ حالا تصور کنید قرار است به ۷۰ میلیون نفر روزی یک ماسک بدهیم؛ پس طبیعتا چند ماه طول کشید تا توانستیم ماسک کشور را تولید و تامین کنیم. این محصولِ چیزی بود که کسی فکر کرده بود باید فناوران خود را حمایت کند و آنها را رشد دهد که در جایی مانند کرونا به دادمان برسند. همین ماسک سه لایه، یک لایه در وسط خود دارد که ایران پیش از کرونا می‌گفت تولید آن توجیه اقتصادی ندارد و آن را وارد می‌کرد. روزی که قرار بود این ماسک ساخته شود مدتی طول کشید تا یک فناور آن لایه را ساخت و پس از آن حتی راهروهای شرکت‌های دانش‌بنیان هم زیر تولید ماسک رفته بود. اینها نکات مثبت و برجسته ایران در کرونا و در اوج بی‌پولی و تحریم بود.

کرونا؛ زیرساختهایی که نداشتیم و مطالبه‌ای که نبود

او با اشاره به مشکلات ساختاری و زیرساختی موجود، ادامه می دهد: کرونا مشخص کرد ما یک سری زیرساخت را نداریم؛ درحالی که کشورهایی که به آن اهمیت داده بودند خیلی نتیجه گرفتند. به عنوان مثال سنگاپور و کره جنوبی بعد از تجربه SARS زیرساخت الکترونیکی قوی ایجاد کردند که ردیابی می‌کردند و تست وسیع انجام می‌دادند که کشورشان را امن نگه دارند. ما همه این قابلیت‌ها نظیر مهندسی آی‌تی، کیت‌ساز، نیروی انتظامی و... داشتیم ولی این مدل را پیاده نکردیم، چون تمرین نکرده بودیم و بلد نبودیم که اگر ویروسی به کشور ما وارد شد و بخواهیم به مردم برسیم باید چه اقدامی انجام دهیم و این ضعف ما در کنار تمام تهدیداتی بود که در کنار ما وجود داشت.

وی با اشاره به اینکه متاسفانه دولت هم چنین زیرساختی را مطالبه نکرد، می گوید: شرکت‌های دانش‌بنیان چنین سامانه‌ای طراحی کردند و با اصرار به وزارت کشور بردند و معاون علمی با اصرار حمایت کرد تا زیرساختی به نام سامانه ایران من در کشور شکل گیرد. این موضوعات جای گله دارد که کاش یک رئیس دولتی بود که می‌گفت همین کاری که کره جنوبی کرده است را برای من هم انجام دهید و این را پیاده کنید اما اصلا مطالبه‌ای شکل نگرفت. چین فقط قرنطینه نکرد بلکه مدیریت هوشمند شرایط را پس از تجربه SARS و MERS فراهم کرد. مگر می‌توانست یک میلیارد نفر جمعیت را بستری کند؟ کشورهایی هم که این مدل را تقلید کردند موفق بودند و ما هم می‌توانستیم زودتر این مدل را تقلید و پیاده کنیم.

قانعی ادامه می دهد: ما روزی که کرونا وارد کشور شد خطا کردیم که به مردم گفتیم به بیمارستان بیایند. اصلا در شرایط شیوع ویروس باید به همه گفت در خانه بمانند وگرنه بیماری را منتقل می‌کنند. بعدا یاد گرفتیم سامانه ۴۰۳۰ راه اندازی کنیم. اگر دستاورد کرونا یک چیز باشد این است که دولت بتواند اعلام کند اگر ویروس دیگری بیاید بلد است ظرف یک هفته کشور را ببندد و با اختیار خود باز کند. اگر به همین یک دستاورد برسیم، بُرده‌ایم.

سامانه «ایران من» قدرتمند است، اما...

عضو کمیته علمی کشوری مدیریت کرونا در توضیح بیشتر درباره سامانه ایران من، ‌ می گوید: یکی از بزرگترین ضعف‌ها در این سامانه مطالبه بود. اصلا چه کسی این سامانه را می‌خواست؟ از روزی که کرونا شروع شد عده‌ای آمدند و گفتند می‌توانند این سامانه را طراحی کنند و در نهایت به یک گروه رسیدیم و حمایت کردیم. حالا چه مسیری پیش روی ما است؟ اینکه هم التماس کنیم که از سامانه استفاده کنند و هم برای نصب آن اقدام کنیم. بهره‌برداری از سامانه مهم است. ورود مقام معظم رهبری سبب شد که منابع اطلاعاتی به سامانه متصل شوند. تا زمانی که تمام سامانه‌ها، ‌ دوربین‌های حمل و نقل جاده‌ای، لیست ورودی‌ها و خروجی‌های کشور و... به سامانه متصل نشود، سامانه ایران من چه کاری از پیش می‌برد؟ سامانه قدرتمند است  وگرنه چه کسی اعلام کرد کدام راننده تاکسی واکسن زده و کدام یک نزده است؟ پیش از طراحی سامانه، تست‌ها در آزمایشگاه ‌ها انجام می‌شد و مبتلایان به کرونا شناسایی می‌شدند اما از این اطلاعات چه استفاده‌ای می‌شد؟ اکنون همه مجبور هستند که اطلاعات خود را بفرستند. آنچه که این سامانه را قدرتمند می‌کند دو چیز است؛ یکی مطالبه و دیگری ورود اطلاعات. اینگونه کار کشور درست نمی‌شود که با فشار فناور بخواهی کار را پیش ببری، باید مطالبه‌ی فناوری هم شکل گیرد.

وی با اشاره به اینکه کشورهای پیشرفته با همین زیرساخت شرایط را مدیریت کردند، تصریح می کند: پایلوت این سامانه در قزوین خیلی خوب عمل کرد. ۱۸ هزار شغل شناسایی کرده بودیم که سامانه در آنجا اعلام کرد فقط لازم است ۲۰ شغل را ببندید تا شرایط مدیریت شود. مشاهده می کنید که این چقدر فرق دارد تا اینکه معیشت همه مردم را تعطیل کنیم؟. الان هر آنچه لازم باشد را سامانه به شما می‌گوید؛ مشکل این است که باید بتوان از سامانه استفاده کرد. کشورهای خارجی اقتصاد خود را با کمک سامانه راه‌اندازی کردند. باید همزیستی با کرونا را بیاموزیم. فناوری‌های موجود در کشور می‌تواند شرایطی فراهم کند که در کنار کرونا، اقتصاد و مردم آسیب نبینند.

کرونا دست ساز بشر است یا خیر؟

این فوق تخصص ریه در ادامه صحبتهایش درباره حواشی که در ابتدای شیوع کرونا پیرامون آزمایشگاهی بودن یا حیوانی بودن منشاء این ویروس شکل گرفت نیز می گوید: پیش از شیوع کرونا هم کشورها توانایی ساخت ویروس‌ها را داشتند و در دنیا علم سنتتیک بیولوژی شکل گرفته بود که یعنی «ساخت حیات مصنوعی» و بشر یاد گرفته بود که در اجزای ویروس ورود کرده و آن را دستکاری کند. همه دانشمندان دنبال دستکاری ویروس‌ها بودند و حتی مقالات آن را چاپ می‌کردند اما مثلا می‌گفتند می‌خواهند با ویروس سرخک سرطان را درمان کنند. ویروس‌ها بسیار هوشمند هستند و دقیقا به همان نقطه مورد نظر می‌روند. وقتی این علم شکل گرفت برخی از آنهایی که در این رشته بودند گفتند کرونا همان ساخته دست بشر است که ما گفتیم. اما بعد از اینکه ویروس جهان‌گیر شد دیگر پاسخی نداشتند. در دنیا آنقدر قحط‌الرجال نیست که متوجه نشوند ویروسی دست‌ساز است یا خیر؛ بخصوص کشورهایی که آسیب‌های جدی دیده باشند موضوع را رها نخواهند کرد. اینکه کسی بگوید کووید۱۹ ویروسی دست ساز برای نابودی بشر بوده است نیاز به مدارک دارد.

جای خالی CDC مقتدر در ایران/ سیستمی که باید با حمایت دولتی ایجاد شود

او همچنین درخصوص زمان شناسایی اولین موارد ابتلا به کرونا در ایران و حاشیه های آن نیز می گوید: در کشورهای دنیا مرکزی به نام CDC وجود دارد که کارش این است که هر ویروسی به کشور آمد را بررسی کند؛ ولی ایران CDC مقتدر ندارد. این مرکز در بسیاری از کشورها زیر نظر رئیس جمهور است که مانند یک قرارگاه عمل می‌کند و ورود هر ویروس، تعداد مبتلایان، منشاء ویروس و... را بررسی می‌کند. ما قبل از آن اگر نمونه آنفلوآنزایی از جایی می‌گرفتیم به دانشگاه علوم پزشکی تهران می‌فرستادیم که چک کنند. در حج هم، چنین بود و پاستور و دانشگاه تهران کار می‌کردند. در واقع اصلا کشور بضاعتی برای تست تشخیص مولکولی PCR نداشت. فرض کنیم اصلا بیماری هم با علائم آمد و بستری شد، خب وقتی من در دانشگاه اطراف خودم نمونه‌گیری ندارم، چه کنم؟ مگر می‌توان از همه بیماران نمونه گرفت و به تهران فرستاد؟ در ووهان چین زمانی که آن پزشک نمونه گرفت و فرستاد، مشخص شد بیماری آمده است و زمانی تشخیص داد که دیگر یک شهر درگیر بیماری شده بود.

قانعی ادامه می دهد: هر چندوقت یکبار از سویه‌های جدید کرونا صحبت می‌کنیم. خب چه کسی چک می‌کند؟ کشورهای دیگر مشخص می‌کنند و بعد تازه ما حواسمان را جمع می‌کنیم. کشوری مقتدر است که خودش تمام این سویه‌ها را بررسی کند و این سیستم باید در ایران حتما در بخش خصوصی با حمایت دولتی راه اندازی شود. حتی برخی سویه‌ها را آفریقا تشخیص داد چون برای موارد ایدز سیستم و ماشین مربوطه جهت شناسایی را آنجا برده بودند. شناسایی سویه جدید، ماشین و سیستم می‌خواهد، پزشکان نمی‌توانند تشخیص دهند و باید به ابزار مجهز شویم. الان تشخیص مولکولی را بلدیم اما باید بلد باشیم تا سکانس ژنی ویروس پیش برویم.

مدیریتی که دیگر نباید خطا کند

وی در همین راستا می افزاید: نمی‌توان گفت مدیریت قبلی هیچ چیز بلد نبود و مدیریت فعلی خیلی بلد است. مدیریت پیشین هیچ تجربه‌ای نداشت و آزمون و خطا می‌کرد؛ ولی مدیریت فعلی باتوجه به تجربیات گذشته دیگر نباید خطا کند. به نظر من تجربه ستاد ملی کرونا با حضور رئیس جمهور به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور بسیار موفق بود. نکته مهم این است که باید برای این ستاد شواهد تهیه شود و نباید فقط پزشکان مطلب به ستاد علمی کرونا ببرند. باید داده‌های اقتصادی، بیوانفورماتیک و تحلیل‌های اجتماعی به ستاد بیاید یعنی ماحصل یک کار علمی را به ستاد بیاورند که فلان تصمیم گرفته شود. الان در نقطه مطلوبی هستیم و تنها به شواهد کافی نیاز داریم. رسانه و فشار آن نباید ستاد ملی کرونا را مدیریت کند. این که گروه‌های مختلف به ستاد ملی متصل شوند باید اولویت فعلی باشد. دیگر نمی‌توان گفت مثلا مدرسه را ببندید، هر چند ماه تعطیلی مدارس در آینده خسارات زیادی به کشور تحمیل می‌کند.

از فاجعه دلتا تا آنچه که کشور را آبی کرد

قانعی همچنین درباره فاجعه پیک پنجم کرونا و فوتیهای روزانه ۵۰۰ تا ۷۰۰ تایی آن نیز می گوید: بروز پیک پنجم زمانی رخ داد که کشور واکسیناسیون کاملی نداشت و انتظار می‌رفت اگر جهشی وحشی مانند دلتا داشته باشیم، چنین بلایی سرمان بیاید؛ بنابراین آنچه که کشور را مصون کرد ابتلا به بیماری و واکسیناسیون بود که حدود دو ماهی کشور را آبی کرد. الان هم در سویه امیکرون خود ویروس است که سوش خطرناکی نیست و شرایط را سخت نکرده، اما سرایت بالایی دارد. اگر قرمز شدن‌ شهرها منجر به مرگ نمی‌شود بر اساس ذات ویروس است. با امیکرون خیلی نمی‌توان پیش‌گیری کرد و کادر درمان باید دو تا سه ماسک بزنند که شاید مبتلا نشوند. در مورد دلتا فردی که بیمار می‌شد را قرنطینه می‌کردیم که دیگران مبتلا نشوند اما در مورد امیکرون روزی که یک نفر مبتلا شود، سایرین هم بیمار شده‌اند.

۵۰ درصد مبتلایان اُمیکرون؛ فاقد علامت

وی می افزاید: ۵۰ درصد مبتلایان امیکرون فاقد علامت هستند و این فرد هر روز در جامعه است. ما چه کسی را می‌توانیم تست کنیم؟ فردی که فاقد علامت است که تست نمی‌دهد. آمار بستری نشانه‌ای از موارد سرپایی است. فعلا ویروس دارد برای ما تعیین تکلیف می‌کند و مدیریت ویروس در ایران دیگر شدنی نست.

او تاکید می کند: ما پزشکان ۲ هفته قبل از وقوع هر تغییری متوجه شرایط می‌شویم، اما با کشور چه کنیم؟ میخواهید بیش از این اصناف، آموزش و پروش و دانشگاه‌ها را ببندید؟ از آن طرف یک عده هم از دولت و هم از مردم دیگر به حرف ما گوش نمی‌دهند.  باید اقتدار به خرج دهیم. الان در چین اگر یک نفر در یک محله مبتلا شود کل محله باید تست بدهند اما آیا چنین کاری در توان ما هست؟ پول داریم این تعداد تست انجام دهیم که در اختیار سامانه ایران من قرار دهیم که فلان جا بسته شود؟ مگر می‌توانیم درِ خانه فرد مبتلا را جوش دهیم که از خانه خارج نشود؟ اقتدار و حمایت از افراد مهم است. شما نمی‌توانید در معادله چند مجهولی بگویید جواب را به دست آوردم و سپس پاسخ قانع کننده نداشته باشید. وقتی میگویی جایی بسته شود از تو می‌پرسند خب بدهی بانکی را چه می کنی؟ اگر قوه قضائیه اقدام کرد چه کسی از فرد حمایت می‌کند؟ حاکمیت باید برای هر مشکلی پاسخ داشته باشد.

قانعی همچنین در پاسخ درباره معیارهای رنگ بندی کرونایی شهرها نیز می گوید: در مورد اعلام رنگبندی‌ها بر اساس ابتلا پیشنهاد این بود که بر این اساس ۴ هفته کشور را تعطیل کنیم، آیا این کار انجام می‌شد؟ نه قطعا. این پیشنهاد زمانی مطرح شد که تازه سه مورد امیکرون در کشور شناسایی شده بود ولی این اقدام امکان پذیر نبود. همه چیز باید در کنار هم باشد. انجام تست وسیع، لاک داون در مراحل اول و قرنطینه هوشمند باید در کنار هم باشند. نمی‌توان گفت فقط همه جا بسته شود. ما برای این صحبت‌ها هنوز پاسخی نداریم. مگر شهری که قرمز می شود الزامات شهر قرمز در آن اجرا می‌شود؟ خب رنگ بگذاریم ولی الزامات رعایت نکنیم چه فایده‌ای دارد؟ چند نفر واکسن نزده یا رعایت نکننده پروتکل‌ها جریمه شدند؟ اینها نکاتی است که باید در کنار سامانه بیاید. ستاد ملی زمانی رشد می‌کند که داده‌ها اعلام شود. مدیریت و کشور داری غیر از خواندن مقاله و کتاب است. بزرگ کردن هر چیزی تا یک حدی مطلوب است یعنی اگر مدام امیکرون، مرگ، ‌ آمبولانس، بهشت زهرا و جنازه نشان دادی، می‌بینی که آمار افسردگی رو به گسترش است که به تبع آن ممکن است مصرف قرص، خودکشی و... افزایش یابد.

نوروز ۱۴۰۱ چگونه خواهد بود؟

عضو کمیته علمی کشوری مقابله با کرونا درباره شرایط بیماری در روزهای آتی بویژه در ایام نوروز نیز می گوید: پیش‌بینی‌های ما هیچ وقت کاملا درست از آب درنیامد اما اگر اکنون بتوانیم پیش‌بینی کنیم که چند درصد مردم به امیکرون مبتلا شدند می‌توانیم بگوییم به قله پیک رسیدیم یا خیر و بر این اساس می‌توانیم بگوییم نوروزی آبی خواهیم داشت یا درگیری با بیماری ادامه دارد. اگر محاسبه خوبی داشته باشیم پاسخ به این سوال راحت است. اگر الان در قله یا نزدیک  آن باشیم نوروز خوبی خواهیم داشت؛ زیرا یک‌ماه هم زمان می‌برد تا بیماری فروکش کند و عید هم مجددا همه جا آبی می‌شود. ما آدم‌های محاسبه‌گر دقیقی نداریم و دلیل آن هم این است که انجام تست‌های دقیقی نداریم، پاسخ‌دهی درست، روزی است که وزارت بهداشت تیم‌هایی در شهرها برای بررسی این موضوع داشته باشد و سپس آمار را با شیوع مقایسه کند تا نتایج برایش مشخص شود. هیچ توصیه‌ای برای عید ندارم، باید حرفی بزنیم که خریدار داشته باشد. باید مطابق با سطح فرمانبری اجتماعی و ابزارهای تحقق آن صحبت کرد.

سوء تدبیر در امر دارو

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره داروهای درمان کننده کرونا می گوید: بخشی از پول صندوق توسعه ارزی، صرف داروهایی شد که متاسفانه نتیجه نداشت. ما درمان را با داروی اسلتامیویر شروع کردیم که برای آنفلوآنزا بود که هیچ فایده‌ای نداشت. سپس از داروی ضد ایدز کلترا، داروی فاویپیراویر و... استفاده کردیم که هیچ نتیجه‌ای نداد. در واقع سوء تدبیری در امر دارو صورت گرفت که در کشورهای پیشرفته ندیدم این کار را کنند؛ البته ما به سهم خود تلاش کردیم که نگذاریم این اتفاق بیفتد اما فضای التهابی در جامعه و اینکه کسی فکر کند این داروها فریادرس او است و چند کمپانی که با برخی پزشکان صحبت کرده بودند تا تبلیغات کنند بخش عمده‌ای از این پول را به خود اختصاص داد، اما سهم جدی در سلامت کشور نداشت. الان هم در پیک اومیکرون تزریق رمدسیویر موضوعیت ندارد و فقط در گروهی لازم است که ریه‌هایشان درگیر شده باشد آنهم در سه روز اول بیماری تزریق رمدسیویر می‌تواند موثر باشد.

وی تاکید میکند: در زمینه تجویز داروهای موثر چیزی که به داد ما می‌رسد نسخ الکترونیک است. یعنی هر کسی اجازه نداشته باشد هر دارویی بنویسد. اگر این موضوع یک سال قبل راه اندازی شده بود به حفظ بیشتر منابع کشور کمک می‌کرد؛ چون هر کسی دست به نسخه نمی‌شد و هرچه دلش میخواست نمی‌نوشت. رمدسیویر داروی بیمارستانی است و باید حتما با اندیکاسیون خاص خود تجویز و تزریق شود. فرانسه برای اعضای کمیته علمی ما سخنرانی جامعی داشت و گفت ما یک دز رمدسیویر هم در کشورمان تزریق نکردیم. پس آیا می‌توان گفت رمدسیویر ما را نجات داد؟ این دارو به موقع و به جا، یک ابزار است.

فقط یک راه باقی است

قانعی در ادامه صحبت هایش می گوید: یقین داشته باشید تا دنیا و از جمله آفریقا حدود ۷۰ درصد جمعیتش را واکسینه نکند، جهش‌های ویروس را پشت سر هم خواهیم داشت و ما این تجربه را در مورد آنفلوآنزا داریم؛ بنابراین این انتظار می‌رود که تا واکسیناسیون جهانی به ۷۰ درصد نرسیده است جهش‌های جدید کرونا را داشته باشیم که ندانیم شرایط آتی چه می‌شود. آنچه که یقین داریم این است که با تکرار واکسیناسیون مرگ و میر کم می‌شود؛ بنابراین یک راه داریم که تعداد واکسیناسیون را بیشتر کنیم.

تا دیر نشده این ۳ اقدام را انجام دهید

عضو کمیته علمی کشوری مقابله با کرونا در خاتمه گفتگوی تفصیلی خود با ایسنا، می گوید: پیشنهاد من برای مدیریت بیماری این است که تا دیر نشده از تجربه کرونا استفاده کنند و یک بار اقتدار کشور را برای کنترل یک بیماری به شکل هوشمند مبتنی بر فناوری شکل دهند؛ چون امکانات این امر موجود است. در وهله دوم تا دیر نشده است به واکسن‌سازها بگویند یکسال واکسن ذخیره کنند و در وهله سوم بر گسترش واکسیناسیون با ابزار جریمه و... اصرار کنند؛ وگرنه سایر موارد جواب نمی‌دهد. اولین اولویت ما باید این باشد که مرگ ناشی از کرونا نداشته باشیم.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها