کرباسچی:
گروهکهای تجزیه طلب احساسات مردم را تحریک می کنند / صداوسیما باید از مراسم مهسا امینی گزارش تهیه می کرد
کرباسچی معتقد است زمینههای ورود گروهکهای تجزیه طلب و سوار شدن این جریانات بر احساسات مردم در نارساییها و ناکارآمدیهایی است که حول خواستهها و نیازهای به حق مردم شکل میگیرد.
غلامحسین کرباسچی دبیرکل سابق حززب کارگزاران سازندگی و مدیر مسئول روزنامه هممیهن در گفتوگویی به موضوع اغتشاشات پیش آمده پرداخت و خط تجزیهطلبی در این موضوع را تحلیل کرد.
به گزارش فارس، در ادامه مشروح گفتوگو با غلامحسین کرباسچی را بخوانید:
آقای کرباسچی نسبت جریانات تجزیهطلب با اغتشاشات اخیر را چگونه تحلیل میکنید؟
عدهای از تجزیه طلبی و اینکه کشور بزرگی مثل ایران تکه پاره شود، درک درستی ندارند و بیشتر بر روی موج شعارها و احساسات سوار شدهاند. مردمان کرد ایران یک سری خواستههای مادی و معنوی دارند که به حق است و مسئولان کشور باید به این خواستهها رسیدگی کنند. البته این مسائل و خواستهها صرفا به بعد از انقلاب مربوط نمیشود، من یادم است همان اوایل انقلاب ما مسائل جدی در مناطق کرد نشین داشتیم و موضوعات مختلفی مطرح شده بود. در هر حال کشور بعد از انقلاب دچار تنگناهایی بود که ممکن است به این مناطق هم اجحافهایی شده باشد. طبیعی هم هست؛ آن موج سازندگی و توسعه ممکن است به مناطق مرزی و دور افتاده کمی دیرتر برسد. البته این نقص کار است باید تلاش شود اولین جاهایی که مزایای انقلاب بهشان میرسد همین مناطق دورافتاده و مرزی باشد، باید تلاش شود محرومیتها هرجا بیشتر است سریعتر همانجا اقداماتی انجام شود، ولی به هر حال اینها اشکالات و ناکارآمدیهایی است که بوده.
ولی اینکه مفهوم تجزیه طلبی و مفهوم اینکه یک کشور بزرگی مثل ایران بخواهد تکه پاره شود و مفهوم اینکه بعد از آن تکه پاره شدن چه بلایی سر مملکت و مردم بیاید توسط برخیها به درستی درک نشده است. شما ببینید الان روی کشور بزرگی مثل ایران چه حسابی باز میکنند و چه برخوردی انجام میدهند؟ حالا اگر کشور کوچکی شکل بگیرد چه حسابی روی این کشور باز میشود و اصلا چه امکاناتی دارد و چه موقعیتی میتواند داشته باشد؟ لذا مفهوم تجزیه طلبی به این معنا چندان منفعتی نخواهد داشت.
من فکر میکنم این اتفاقات بیشتر سوار شدن روی موج شعارها و احساسات است وگرنه مردم این مناطق یه سری خواستههایی دارند که خواستههای به حقی است؛ چه خواستههای مادی و چه خواستههای معنوی و فرهنگی که مجموعه مدیران و مسوولین نظام و ... هرچه میتوانند باید این نارساییها را برطرف کنند. من شخصاً در گفتوگوهایی که با برادران و خواهران کرد داشتم، تا به حال ندیده و نشنیدم که بگویند ما به دنبال تجزیه طلبی هستیم و میخواهیم به کشور مستقلی تبدیل شویم. تازه چیزی که من دیدم این بوده که این مناطق مدعی هستند که اصل نژاد فارس و ایران، قوم کرد است یعنی یک همچین ادعاهایی هم بعضا از این مناطق شنیده میشود. در هر حال من چندان انگیزهای در این برادران و خواهرانمان در مناطق کردستان و ... نمیبینم.
ولی به هر حال فعالیت گروهکهایی مثل کومله خیلی زیاد بود.
بعضی از این گروهکها مثل کومله و ... که شاید ماموریتهایی هم داشته باشند از این نارساییها سوء استفاده میکنند. شما ملاحظه کنید مسئلهای مثل کولبری سالهای سال است که به عنوان معضلی برای این مردم به خاطر بیکاری و ... مطرح است. این کسانی که حالا کومله هستند یا دموکرات هستند یا هرچی؛ وقتی که شما در این مناطق یک جمعیت زیاد جوانی کار و شغل و درآمدی ندارند و به خاطر یک محدودیتی در یک جنسی مثلا لوازم خانگی اینها راه میافتند و کولبری میکنند واقعا مسئله جدی است. آدم وقتی این صحنه ها را میبیند از خودش خجالت میکشد. اصلا آدم از این خجالت میکشد که در دنیا نشان بدهند که ۱۰ یا ۱۵ سال - نمیدانم چقدر هست این جریان راه افتاده- که در برف در تابستان و در زمستان و ... از این کوههای صعبالعبور یک جوانی یا یک معلولی یا یک پیرمردی یک حجم عظیم باری را بلند میکند و چند کیلومتر مسیر را جابجا میکند. خب این مسائل که کاری ندارد یک بار مسوولین بروند آنجا و اگر قرار است به این آدمها اجازه بدهند یک روشی اتخاذ کنند و مسئله را حل کنند ؛ من یادم هست زمان آقای هاشمی در دولت مطرح شد که یک کارتهایی داده بشود تا کسانی که در مرز زندگی میکنند بتوانند یک تجارت مختصر خارجی انجام بدهند؛ خب این مورد را یک دفعه به روش درست حل کنند.
خب این تنگناها وجود دارد و هر چند وقت یک بار هم یک مسئلهای سر این ماجرا پیش می آید مثلا یک سقوطی یا درگیری چیزی پیش میآید این جریانات تجزیه طلب میتواند از آنها استفاده کند و تحریک احساسات کنند. که حالا عرض کردم که نمیدانم اینها ماموریت است یا واقعا خودشان دچار چنین توهمی هستند از این نارضایتیهای اینجوری استفاده کنند و به این مسئله تجزیه طلبی دامن بزنند که اگر جدایی اتفاق بیافتد همه این مسائل حل خواهد شد.
پس شما زمینه اصلی این تحرکات را وجود نارساییهایی از این دست مسائل میدانید.
بله من فکر میکنم زمینه اصلی این نارضایتیها در مناطق کرد نشین حتی در مناطق شرقی ایران و زمینه اصلی تقویت این گروهکهای تجزیه طلب و این جماعتی که این القاعات را دارند این نارضایتیها است که اگر دولت و مدیریتهای محلی بتوانند این مسائل را حل و فصل کنند به نظرم اصلا زمینهای برای چنین حرکتهایی وجود ندارد.
مثلا در سالهایی که وضعیت اقتصادی کشور بهتر بود - مثلا در دوره اصلاحات که اوضاع اقتصادی خوب بود- ما این مشکلات را به این شدت نداشتیم که در این ۱۰ یا ۱۲ سال اخیر بروز کرده و خب نارضایتی زیادی هم ایجاد شده. و خب در این زمینه نارضایتی همه جور تبلیغات از خارج و داخل و ... پیش میآید.
گروهکهای تجزیه طلب ازجمله گروهک کومله از نارساییها و مشکلات موجود در مناطق کردنشین سواستفاده میکنند و با تحریک احساسات مردم، اینطور جلوه میدهند که اگر به کشور مستقلی تبدیل شوند، تمام مشکلات و گرفتاریهای مردم این منطقه حل میشود.
آیا این گروهکها از سوی کشورهای غربی حمایت میشود؟
تحلیل من این است که قطعاً قدرتهای خارجی که این همه علیه جمهوری اسلامی ایران هزینه و تبلیغ میکنند، وقتی زمینهای مانند همین گروهکهای تجزیه طلب را ببینند که با آن میتوانند یک کار شدیدتر و مسئلهآفرین علیه کشور بکنند، حتما با آنها همکاری کرده و پول و امکانات در اختیارشان قرار میدهند.
من اطلاع جزئی و دقیق ندارم که گروه کومله و امثالهم ارتباط مستقیمی با کشورهای غربی دارند یا نه؛ این موارد را باید دستگاههای اطلاعاتی و مسوولینی که با اینها برخورد میکنند و اطلاعات اینها را جمع آوری میکنند توضیح بدهند ولی علیالقاعده به جهت تحلیلی اگر این گروهکها گروه فعالی باشند و امکاناتی هم در اختیارشان باشد زمینه هر نارضایتی و تشنجی که پیش بیاید بهترین موقعیت برای همین افراد است.
اینها در شرایط آرام و شرایطی که همه از زندگیشان راضی باشند که حرفی برای گفتن ندارند. طبیعی است که همیشه تحریک احساسات و تحریک جمعیت جوان در شرایط اینچنینی پیش می آید و الا در شرایط نرمال که همه شرایط عالی داشته باشند، همه امکانات در اختیارشان باشد و همه راحت و خوش و سلامت باشند کسی دنبال درگیری و ... نمیرود.
شما ببینید زمانی که ما این همه درگیری بینالمللی داریم، این همه درگیری با قدرتها جهانی داریم، بالاخره سالها است ما مسائل جدی با ابرقدرتها در سطح جهانی داریم و اینها سالها است سازمانهای جاسوسی و ضدجاسوسیشان را سازماندهی کردند طبیعی است که اگر امکاناتی در اختیارشان قرار بگیرد و زمینهای فراهم بشود از این امکانات و زمینهها استفاده کنند.
این کشورهای بزرگی که ما باهاشون این همه مسئله داریم طبیعی است که در شرایطی که زمینه وجود دارد ورود کنند و مسئله ایجاد کنند. ما باید مدیریت خودمان را درست کنیم.
برخی از این گروهکها ادعای دلسوزی برای مردم را دارند. آیا چنین چیزی میتواند درست باشد؟
اصولا امروزه هیچکجای دنیا کسی باور نمیکند افرادی که متوسل به اسلحه و خشونت میشوند و ترویج خشونت میکنند، برخوردهای خشن و برخوردهای مسلحانه انجام میدهند برای دلسوزی مردم باشد. این روشها متعلق به خیلی سال قبل است. به نظرم اینها خیلی روشن است.
آیا اقدام مسوولین کشور در مواجهه با مسئلهای که اخیرا پیش آمده جوری نبود که به تعبیر خودتان زمینه چنین اقداماتی را از بین ببرد؟
ابتدای این قضیه آقای رئیس جمهور یک کار مثبتی کردند و با خانواده این مرحوم تماس گرفتند، این کار مهمی بود. در هیچ کدام از حوادث مشابه قبلی با این صراحت و با این سرعت رئیس جمهور چنین اقدام مناسبی انجام نمیداد. ولی متعاقب این اقدام کسی جلو نیامد. مثلا صداوسیما باید میآمد و به عنوان اولین رسانه گزارش تهیه میکرد و گفتوگو میکرد با این خانواده، حتی در مراسمشان حضور پیدا میکرد و مراسم تشییع را پخش میکرد؛ میتوانستند همزمان با این پوشش رسانهای اعلام کنند قوه قضائیه هم باید رسیدگی کند. خب اگر صداوسیما این کار را میکرد بیبیسی و ... حنایشان رنگی نداشت که بروند با پدرش مصاحبه کنند. خب صداوسیما کوتاهی کرد.
خود شما هم بعدن رفتید مصاحبه کردید. ما خودمان هم در هممیهن گزارشی منتشر کردیم اما خبرنگاری که رفت آنجا و گزارشی تهیه کرد دستگاه قضایی یا امنیتی-نمیدانم- این خانم الهه محمدی را دستگیر کرد. برای چی؟ برای اینکه رفته آنجا و گزارش تهیه کرده! حالا ما آن بخشی از گزارش را منتشر کردیم که با سیاستهای روزنامه مطابق بود نه همه را؛ یک بخشی از این گزارش هم گفتیم شاید نارضایتیهایی بوده که به مقامات مسوول منتقل میشود.
ولی این معنا ندارد که روزنامه نگاری برای اینکه گزارش تهیه کرده را بگیرند. در حالی که خود صداوسیما باید میرفت و گزارش تهیه میکرد. و من تعجب میکنم اگر واقعا این سیاست را آقای رئیسی جمهور قبول دارد، باید بقیه را هم دنبال خودشان بیاورند، نمیشود رئیس جمهور تنهایی جلو برود. باید دستگاه رسانهای رسمی کشور هم این سیاست رئیس جمهور را قبول داشته باشد که برود به دنبال دلجویی از این خانواده.
نیروی انتظامی هم میتوانست یک دلجویی رسمی، یک عذرخواهی رسمی انجام دهد و حتی میتوانستند اعلام کنند افرادی که مرتبط بودند فعلا کنار گذاشته شدند تا بررسیها نهایی بشود و تصمیمگیری اتفاق بیافتد. به هر حال میخواهم بگویم اگر ما کار خودمان را درست انجام بدهیم آن زمینههای آنچنانی از بین میرود.
دیدگاه تان را بنویسید