زهرا نژادبهرام، فعال سیاسی اصلاحطلب:
امکان تردد در شهر برای معلولان باید فراهم شود
زهرا نژادبهرام نوشت: معلولین شهروندان این شهرها هستند و ضروری است از امکان تردد در شهر برخوردار شوند. بیتوجهی به این قصه شهر بیتوجهی به رنج و درد جمع بزرگی از همشهریان است که امری جدی و عزمی بلند برای مرتفع ساختن آن طلب میکند.
«زنان و قصههای شهر» عنوان یادداشت زهرا نژادبهرام در روزنامه اعتماد است که در آن آمده: زنان یکی از بهترین و مهمترین بخشهای قصههای یک شهر هستند؛ قصههایی که به صورت مستقیم و غیرمستقیم زندگی آنها را تحتتاثیر قرار میدهد، قصههای شهر جدا از زندگی آنها شکل نمیگیرد، قصههای شهر با آنها شکل میگیرد و با آنها ادامه پیدا میکند و آنان آن را روایت میکنند.
قصه امروز شهر که زنان راوی آن هستند قصه نامناسب بودن شهر برای تردد افراد دارای معلولیت است آنها که به عبارتی 10 تا 15 درصد جوامع را تشکیل میدهند بخشی از جامعه هستند که کمتر دیده میشوند و بیشتر با مادران و خواهران خود زندگی میکنند. آنان کسانی هستند که به رغم تصویب قانون حمایت از معلولین نزدیک به 18 سال پیش هنوز امکانات لازم برای تحرک آنان در شهر فراهم نشده است!
آنان قصه پر غصه مادرانی هستند که فرزندان و برادران و خواهرانشان برای تردد در شهر مجبور هستند در یک جا بنشینند چون شهر آماده پذیرش آنان نیست! در سه سال پیش شورای پنجم با تصویب مصوبهای و تاکید در قانونی در برنامه سوم توسعه شهر تهران و تامین بودجه برای مناسبسازی معابر شهری تلاشی جدی را آغاز کرد. شهردار وقت هیچ پروژهای را بدون مناسبسازی افتتاح نکرد و مناسبسازیهای صورتگرفته باید از سوی مشاوران 4 معاونت اصلی درگیر در پروژههای عمرانی به تایید میرسید.
کمیتههای مناسبسازی با حضور نماینده شورا و نماینده معلولین راه تردد در شهر را به آرامی اما جدی تدارک میدیدند و معاونین وقت وقتی عزم شورا و شهردار را میدیدند در تلاشی جدی ستاد مناسبسازی مستقر در معاونت شهرسازی را فعال ساختند و بودجههای مناسب برای این امر را در اختیار معاونین قرار دادند! ستاد مناسبسازی با مصوبات جدی نقشه الکترونیک ایستگاههای مترو مناسبسازی شده و ایستگاههای اتوبوس بیآرتی را در اختیار معلولین قرار میداد تا بتوانند شهر با خود همراه کنند و خود در شهر باشند و به شهر معنا دهند.
این همه تلاش منجر به ایجاد خیابانی به نام کریمخان شد که مناسبسازی آن به تایید افراد دارای معلولیت رسید و قرار شد بیش از 5 هزارکیلومتر از معابر شهری طی دو سال مناسبسازی شود! کمک سایر دستگاهها به ویژه بخش خصوصی برای حمایت از حرکت شهرداری در همکاری اسنپ با معلولین جدی شد و با 20 درصد تخفیف ویژه این شرکت خدمات حملونقل را با دراختیار داشتن کد ملی آنها برای مدتی ارایه کرد و قرار شد ادامه یابد! شهری که پروژههای مناسبسازی آن متوقف ماند هرچند کمیته مناسبسازی در آن شکل گرفت! اما پروژههای عمرانی بدون توجه به مناسبسازی افتتاح شدند و یکی از موسسات به نام معلولین تحت عنوان ساحل به تعطیلی کشیده شد!
مادران و خواهران و زنان این شهر دغدغه فرزندان و اعضای خانواده را دارند وقتی شهر به آنها توجهی نمیکند. افراد داری معلولیت در ایران جدا از مقیاس جهانی شاید کمی بیشتر هم باشد؛ جنگ تحمیلی و جانبازی جمعی از هموطنان مزید برامر معلولیت ناشی از ژنتیک و تصادف و... شهرهای ما را در بر گرفته است. بیتوجهی به این مهم منجر به این شده که معلولین خانه را تنها مأمن امن خود بدانند و دامن خانواده را فرصتی برای تعامل اجتماعی تلقی کنند درحالی که آنان شهروندان این شهرها هستند و ضروری است از امکان تردد در شهر برخوردار شوند. بیتوجهی به این قصه شهر بیتوجهی به رنج و درد جمع بزرگی از همشهریان است که امری جدی و عزمی بلند برای مرتفع ساختن آن طلب میکند.
قصه رنج شهروندانی که در دامان مادران و زنان و خواهران بار گران زندگی را تحمل میکنند بدون آنکه فرصت بروز توانمندیها و برخورداری از امکانات شهر را در اختیار داشته باشند! بنا بر مطالعهای که آقای گرجی و همکاران در سال 97 انجام دادند یکی از مبتلابهترین موارد تبعیض نسبت به معلولین، اجحاف در بهرهمندی آنان از مفهوم حق به شهر است.
بررسی این نکته که اساسا محیط شهری برای چه قشری از افراد ساخته شده و زیباییشناسی معماری مستظهر به چه رویکردها و حامل چه پیامهایی است، نشانگر میزان ارتباط فرضیههای شهروندی با محیط است. نیازی به تشریح محرومیت افراد معلول ِ نیست؛ چراکه این موضوع در واقعیت طبیعی زندگی کاملا پدیدار است. وقتی افراد معلول به محیط غیرمعلول دعوت میشوند، شکاف میان معلول بودن و معلول نبودن هویدا خواهد بود.
درنهایت به نظر میرسد راهی به جز این نیست که مدیریت شهری باید در راستای آرامش و امنیت و رفاه معلولین جسمی و حرکتی محلهایی را تعبیه کند که رفت وآمد معلولین با مانعی روبرو نشود. این امر نیازمند نوعی برنامهریزی نوآورانه و خلاق در زمینه مسائل شهری است. اساسا استفاده حداکثری از نیروی انسانی، قابلیتها و استعدادهای تک تک افراد جامعه رمز توسعه و شکوفایی یک کشور است.*
زنان قصه معلولان را همیشه در شهر دارند. آنان این قصه را بارها و بارها تکرار کردهاند اما هنوز گوش شنوایی در مدیریت شهری کشور جستوجو نکردهاند! در واقع بزرگداشت این روز پاسخ به نیازهای افراد دارای معلولیت است و فراهم کردن خدمات شهری متناسب برای آنان نه فقط بیلبوردهای تبلیغاتی!
دیدگاه تان را بنویسید