زهرا نژادبهرام:
از سیاستمداران تا بیصداترین اقشار جامعه چگونه از رسانههای جدید استفاده میکنند؟
زهرا نژادبهرام درباره نحوه استفاده اقشار مختلف جامعه از رسانههای نوین نوشته است.
«بازیگران عرصه رسانههای نوین را بهتر بشناسیم» عنوان یادداشت زهرا نژادبهرام برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: عرصه رسانههای نوین فراتر از آن است که بتوان به راحتی ابعاد آن را باز شناخت. به همان اندازه که مخاطب در این نوع رسانهها افزایش پیدا میکند بازیگران بیشتری نیز در این عرصه به وجود میآیند یا بهتر بگوییم شناخته میشوند. بازیگرانی که در رسانههای جریان اصلی شاید کمتر با هویت مرکزی خود فعال بودند و بیشتر از طریق مشاوران و ... فعالیت رسانهای «خود» را بیان میکردند. با ورود اوباما به توییتر یکی از گروههای فعال بعد از موزیسینها، سیاستمداران بودند.
آنان با استفاده از این ظرفیت نقشی متفاوت را برای این نوع رسانهها فراهم کردند و به نوعی با توییتر به عنوان سکوی دیگر سیاستورزی ارتباط گرفتند. عرصه رسانههای نوین به عنوان بستری برای سیاستورزی و دیپلماسی تعریف شد که شاخص آن توییتر بود. در همین ارتباط برخی صاحبنظران گفتهاند با گسترش رسانههای مبتنی بر اینترنت و به خصوص، رسانههای اجتماعی که طی آن افراد به صورت شبکهای به افراد مشابه خود و حتی کل افراد جامعه مرتبط شده و امکان تبادل اطلاعات مییابند، اشتراک جمعی در یک بستر رسانهای واحد محقق شده است. به اعتقاد برخی متفکران، رسانههای اجتماعی تبدیل به زمینه مساعدی برای ظهور و بروز صدا و طلیعهای برای ظهور اشکال نوین سیاستورزی و مشغولیت سیاسی (2002, Papacharisi) تلقی کردهاند که...محل بحث، مناظره، انتقاد، حمایت و چالش در مورد دغدغههای سیاسی نظیر آموزش، رفاه، مهاجرت، روابط خانوادهها و... است.
اما به جز این، این رسانهها، دارای کاربردهای قابل توجهی در فراهم کردن صدا برای افراد و گروههای حاشیهای هستند (2016, Highfield) بر اساس آخرین آمارها 97درصد کشورهای عضو سازمان ملل رهبرانشان دارای اکانت توییتر هستند. این مهم به این معنا است که این نوع رسانهها کارکردها و بازیگرانی متفاوت از جریان اصلی برای خود تدارک دیدهاند.
با این وجود فقط سیاستمداران نبودند که در این عرصه وارد شدند. اهالی اقتصاد هم به این حوزه به میدان آمدند؛ از اقتصاد خرد تا اقتصاد کلان در رسانههای نوین جای خود را باز کردند. در آخرین بررسیها در ایران بیش از ۴۱۵ هزار فروشگاه ایرانی در اینستاگرام فعال هستند. اینستاگرام به صورت مستقیم برای بیش از یک میلیون نفر شغل ایجاد کرده و احتمالا برای سه میلیون نفر غیرمستقیم اشتغالزایی داشته است.
تخمین زده میشود این بازار در ایران سالانه بین ۱۸ تا ۳۲ هزار میلیارد تومان گردش مالی دارد. طبق آمار مرکز پژوهش بتا، از این تعداد کسبوکار فعال؛ حدود ۲۰۰ هزار کسبوکار بزرگ و ۵۰۰ هزار کسبوکار بومی و استانی هستند. این صفحات منبع درآمد یک یا چند نفر هستند. در حقیقت درآمد ۹ میلیون نفر به صورت مستقیم بـه اینستاگرام وابسته است. در سطح جهان نیز این شبکهها منبعی برای تبلیغات شرکتها و فرصتی برای فعالیتهای اقتصادی شده است.
لینکدین، توییتر، اینستاگرام و ... بخشی از این شبکهها هستند که در عرصه اقتصادی فرصتهای تازهای را ایجاد کردهاند. در بررسی سال 2021 در اتحادیه اروپا 2، 148 هزار شرکت از 1.5 میلیون شرکت در اتحادیه اروپا، تقریبا 83 درصد شرکتهای کوچک (10- 49 کارمند و خوداشتغال)، 14 درصد شرکتهای متوسط (50-249 کارمند و افراد خوداشتغال) و 3 درصد شرکتهای بزرگ (250 یا بیشتر کارمند و خوداشتغال) در این فضا فعالیت اقتصادی داشتهاند. این بازیگری فقط به صنوف مربوط نمیشود بلکه در بستر فضای عمومی هم شاهد حضور بازیگران جدیدی در این رسانهها هستیم که شاید پیش از این امکان گفتوگو و بلند شدن صدای آنها نبود، مثل مادران یا شبکه مادران که معمولا از طریق این رسانهها باهم مرتبط هستند و میتوانند در ساختار شبکهای صدای متفاوتی را ارایه کنند.
در تحقیقی در سال 1400 آمده است پویشی به نام «مادرم ایرانی است» در شبکههای این نوع رسانهها شکل گرفت و توانست آثار مهمی در عرصه سیاستورزی و ارتباطگیری با دیگر مادران و زنان ایرانی برقرار کند که همسری خارجی داشتند. در این تحقیق، مساله، نقش بازیگری بیصدایان بود که متشکل از صداهای افقی است، در بستر رسانههای نوین قابل طرح دانستهاند.
به نظر میرسد این رسانهها بازیگرانی را به خود دعوت کردهاند که پیش از این نقشی در بازیها نداشتند و این مهم فارغ از رویکردهای صنفی، نوعی عرصه عمومی برای شکلگیری همگان و نوعی آگورا برای گفتوگو ایجاد کرده است. این رسانهها اکنون با شکلگیری انواع اتاقها و شبکههای اجتماعی دعوتی همگانی از همه کردهاند که نقشی موثر در زندگی خود داشته باشند و بتوانند برخی نیازها را بازگو کنند و بیانی متفاوت را رقم بزنند؛ در اینجا تغییری مبتنی برای نوعی اجماع همگانی برای شنیده شدن و دیده شدن شکل گرفته است.
در نهایت رسانههای نوین امری تازه و در عین حال پرظرفیت برای شناخته شدن هستند و هرچه به آنها نزدیکتر شویم بیشتر بر ابعاد آن واقف میشویم! این به معنی آن است که آن را فرصتی برای شکلگیری «ما» و بستری برای همگرایی جمعی در نظر بگیریم تا بتوانیم از ظرفیتهای آن برای جامعه بهره بگیریم.
دیدگاه تان را بنویسید