معصومه ابتکار:
آلودگی هوا دارد به تدریج عادی میشود
معصومه ابتکار نوشت: متاسفانه به نظر میرسد آلودگی هوا دارد به تدریج عادی میشود و به جای روند کاهشی که در سالهای قبل آغاز شده بود، شاهد افزایش روزهای آلوده در سال خواهیم بود... چنین مباد
«مباد که مصرف آلودگی عادی شود» عنوان یادداشت معصومه ابتکار برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: موضوع «اصلاح الگوی مصرف انرژی» از مسائل مهم و کلیدی «حکمرانی خوب» در دنیای امروز است؛ به دلیل ارتباطی که موضوع انرژی با رشد اقتصادی، کیفیت زندگی و نیز با بحث محیطزیست دارد و به همین دلیل باید مورد توجه جدی دولتها باشد. در ایران از سالهای تدوین و اجرای قانون برنامه سوم توسعه این موضوع مورد توجه قرار گرفت، زیرا گزارشها حاکی از بالا بودن شدت مصرف انرژی در کشور بود و نکته اینکه «شدت انرژی»
(energy intensity) با بحث سرانه انرژی متفاوت است. این تاکید را میکنم، چون مشاهده میشود در رسانهها و شبکههای اجتماعی مطالبی از بالا نبودن میزان مصرف انرژی در ایران منتشر میشود. درحالی که این موضوع با شدت انرژی متفاوت است و آنچه ما با آن مواجهیم بالا بودن شدت انرژی، یعنی مصرف انرژی براساس میزان جیدیپی و تولید ناخالص ملی است.
ایران در مقایسه با میانگین جهانی و اکثر کشورهای صنعتی مثل آلمان، فرانسه، امریکا حتی نسبت به عربستان سعودی و ترکیه شدت انرژی بیشتری دارد و براساس آمار سال 2018 فقط روسیه در این زمینه از ایران بالاتر است. در هر صورت، این موضوع مهمی است، چون بحث «ذخایر انرژی» و «محیطزیست» را به «کیفیت زندگی» و «سلامت شهروندان» پیوند میدهد، بنابراین مورد توجه بوده، ولی به دلایل مختلف در مقاطعی اجرایی نشده است.
در دولت اصلاحات (دولتهای هفتم و هشتم) موضوع اصلاح الگوی مصرف و بهینهسازی مصرف انرژی یکی از محورهای توجه جدی شد. موید این ادعا رویکرد قانون برنامه چهارم و سیاستها و برنامهریزیهای دولت، به خصوص برنامه دولت سبز یا مدیریت زیستمحیطی و نیز بودجه سالهای 82 و 83 است. کاهش تدریجی سهم یارانهها و تنوع بخشی به سبد انرژی هم دنبال میشد که هر دو در صورت استمرار میتوانست در اصلاح الگوی مصرف موثر باشد.
اما به طور مثال آنچه در قانون برنامه چهارم آمد، در دولت بعد عملیاتی نشد و تا دولت یازدهم بر زمین ماند. این درحالی بود که سال 86 سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف انرژی نیز توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شد. در این سیاستهای کلی تاکید شده که شدت انرژی باید تا 50درصد طی برنامه کاهش یابد و این موضوع مهمی بود که دولت وقت از آن غفلت کرد. با روی کار آمدن دولت یازدهم اما اقدامات در این زمینه آغاز شد، چراکه همه گزارشها حاکی از افزایش شدت انرژی، هدر رفت انرژی، آلودگی هوا و انتشار گازهای گلخانهای بود.
متاسفانه ایران در دنیا رتبه نهم یا دهم در انتشار گازهای گلخانهای را دارد که خود نشانگر ضرورت توجه به اصلاح الگوی مصرف انرژی است. اما نظام یارانهها از قدیم عاملی بازدارنده بوده و یارانههای غیرهدفمند به نوعی مصرف گاز و انرژی را بسیار ارزان کرده و این امر باعث شده تا موضوع در سبد خانوار مورد توجه قرار نگیرد، بنابراین طبیعی است که خانوادهها در مدیریت اقتصادی خانه به موضوع مصرف انرژی توجه لازم را نداشته باشند، به همین علت از اقدامات دولت یازدهم هدفمندسازی یارانهها در این زمینه بود و البته دولت سیاستهای مختلفی را در اصلاح الگوی مصرف، مدیریت سبز، بخشنامههای ابلاغی دنبال کرد.
علاوه بر این، محاسبات لازم برای رشد اقتصادی 8درصد و در عین حال کاهش انتشار گازهای گلخانهای صورت گرفت که میتوانست کاهش شدت انرژی را نیز در برداشته باشد، ولی متاسفانه به دلایل مختلف از جمله تحریمها که مشکلات زیادی در این زمینه به وجود آورد و فقدان چشمانداز روشن، تا قبل از توافق نهایی شاهد اتفاق مثبتی نبودیم. بعد از خروج امریکا از برجام نیز مجددا مشکل عدم دسترسی به فناوریهای لازم برای مدیریت انرژی کار را دشوار کرد.
موضوع تحریمها از دلایل عقبماندگی و تاخیر زیاد در اصلاح الگوی مصرف انرژی است؛ مثال بارز آن دستیابی به انرژیهای تجدیدپذیر و توسعه بهرهمندی از انرژی خورشیدی ایران است به گفته همه کارشناسان و صاحبنظران در آن مزیتی جدی دارد. حتی گزارشهای منتشره در اروپا نیز بر مزیت انرژی خورشیدی در ایران صحه میگذارد. پس عدم تحقق برجام و نیز عدم پیوستن به FATF موانع زیادی را به وجود آورد.
همچنین چالشهای سیاسی داخلی مانع از پیوستن نهایی ایران به توافق پاریس شد که همه الزامات آن قابل دستیابی بود و ایران میتوانست با عضویت در این توافق از مزیتهای بینالمللی در زمینه اصلاح الگوی مصرف انرژی بهره ببرد، ولی با جوسازیهایی که صورت گرفت و عدم موافقت شورای نگهبان، عملا پیوستن به توافق پاریس هم منتفی شد.
از طرف دیگر یکی از کارهایی بزرگی که باید در این زمینه صورت میگرفت، جمعآوری فلرها بود. کشور ما حجم زیادی گاز را از طریق فلرهای عسلویه و سایر مناطق نفتی کشور از دست میدهد؛ گازهای همراهی که امکان بازگرداندن به چرخه و استفاده بهینه را دارد، ولی به دلیل تحریمها و مشکلاتی که با جامعه بینالملل وجود داشته، عملا امکان حل این مساله در دولت تاکنون فراهم نشده است.
در حال حاضر سالانه بیش از 5 میلیارد دلار عدمالنفع از فلرینگ 18.5 میلیارد متر مکعب گاز، بر کشور تحمیل میشود. هوشمندسازی موتورخانهها از موضوعات مهم دیگری بود که در دولت یازدهم با همکاری معاونت علمی، فناوری ریاستجمهوری و وزارت نفت دنبال شد. بر این اساس که شرکتهای دانش بنیان بتوانند در این امر فعال شوند. طرح هوشمندسازی موتورخانههای منازل، واحدهای تولیدی، صنعتی و صنفی میتوانست، هم درآمدزایی خوبی برای بخش خصوصی داشته باشد، هم برای جوانان ایجاد اشتغال گسترده کند و هم به اصلاح الگوی مصرف و کاهش شدت انرژی بینجامد.
اکنون میبینیم مطالبی در سطح رسانهها و آموزشهای پایه و عمومی صورت میگیرد که معطوف به اصلاح الگوی مصرف خانگی است. مثل اینکه دمای منازل در حد استاندارد تنظیم شود و در زمستان با پوشیدن لباس زمستانی -و نه تابستانی- خود را گرم نگه داریم. کاری که سالها قبل و پیش از لولهکشی سراسری گاز در کشور انجام میشد و اکنون نیز پیشرفتهترین کشورها به رعایت چنین الزاماتی افتخار میکنند. البته رعایت استانداردها در ساختمانها هم موثر بوده، به همین دلیل از سال 94 سالانه چالش 18 درجه را مطرح کردیم که بیشتر توجه طرفداران محیطزیست را جلب کرد و عدم همراهی رسانههای بزرگ مانند رسانه ملی، تحقق برنامههای مردم محور را دشوار ساخت.
به هر حال اکنون مجموع چالشهای سیاسی، داخلی و بینالمللی تاخیر زیادی را در دستیابی به تکنولوژیها و اجرای برنامهها و سیاستهای اصلاح الگوی مصرف و بهینهسازی انرژی به وجود آورده و به نظر میرسد تا اقدامات لازم برای رفع این مشکلات و توجه به فرهنگ عمومی و نقش مشارکت مردم صورت نگیرد، کماکان در جا بزنیم. این نکته را هم فراموش نکنیم در این روزهایی که برف سنگین بسیاری از نقاط کشور و شهرهای بزرگ را پوشانده، از آلودگی هوا چندان کاسته نشده و کماکان هوای آلوده تنفس میکنیم. متاسفانه به نظر میرسد آلودگی هوا دارد به تدریج عادی میشود و به جای روند کاهشی که در سالهای قبل آغاز شده بود، شاهد افزایش روزهای آلوده در سال خواهیم بود... چنین مباد
دیدگاه تان را بنویسید