یک مقام سازمان محیطزیست:
«هامون، جازموریان و گاوخونی» در بدترین وضعیت هستند
مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست با تاکید بر اینکه تالابهای هامون، جازموریان و گاوخونی دارای بدترین وضعیت هستند، گفت: وضعیت هر تالاب نشانگر و شاخص عملکرد ما در مدیریت منابع آبی حوضه آبخیز مربوط به آن تالاب است.
آرزو اشرفیزاده، مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست اظهار داشت: براساس مطالعاتی که در سال ۹۸ انجام شده است، از ۳.۴ میلیون عرصه تالابی ایران، حدود ۱.۵ میلیون هکتار پتانسیل غبارخیزی دارند. البته سطح غبارخیزی تالابهای مختلف متفاوت است، اما بیشترین سطح غبارخیزی مربوط به تالاب جازموریان است، همچنین برخی از دیگر تالابهای بزرگ کشور مانند هامون و گاوخونی نیز چنین وضعیتی دارند.
به گزارش ایلنا، وی افزود: هامون، جازموریان و گاوخونی، سه تالابی هستند که از بین تمام تالابهای کشور بدترین وضعیت را از نظر آبگیری دارند و تقریبا هر سه به صورت کامل خشک شدهاند. متاسفانه با وجود گذشت بیش از چهار ماه از سال آبی جاری، هنوز هر سه تالاب هیچگونه ابی دریافت نکردهاند و این در حالی است که در سال آبی گذشته نیز گاوخونی هیچ حقابهای نگرفت، هیچ حقابهای از سمت رودخانه هیرمند به سمت هامون رهاسازی نشد و میزان آبگیری تالاب جازموریان نیز نسبت به حقابه تعیینشده توسط سازمان محیطزیست بسیار کمتر بود. البته سازمان محیطزیست پیگیر تخصیص حقابه تمام تالابها است.
اشرفیزاده با بیان این که سالهاست عملا هیچگونه حقابهای به تالاب گاوخونی نرسیده است، عنوان کرد: در چند سال گذشته هیچ حقابهای وارد تالاب گاوخونی نشده و تنها آبهایی که به این تالاب میرسد، بخشیهایی از پساب است و گاوخونی در حال حاضر تقریبا به صورت کامل خشک است. روند تامین نشدن حقابه تالاب گاوخونی به گونهای است که حتی در سیل سال ۹۸ نیز که منابع آبی زیادی وارد حوضه آبریز این تالاب شد، ارادهای جدی برای تامین حقابه گاوخونی وجود نداشت.
مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالابهای سازمان محیطزیست درباره آخرین وضعیت دریاچه نمک و سایر تالابهای استان قم نیز توضیح داد: متاسفانه در سالهای اخیر و بخصوص در سال آبی جاری، استانهای تهران و قم که جزو حوضه آبریز دریاچه نمک محسوب میشوند، وضعیت بارشی مناسبی نداشتهاند و همین مساله نیز باعث شده است که این دریاچه و تالابهای اقماری آن در شرایط نامناسبی قرار بگیرند.
وی در ادامه تاکید کرد: در سالهای گذشته، مطالعاتی درباره حوضه آبریز دریاچه نمک انجام شده و اخیرا نیز مجددا مطالعه مسائل مربوط به تالابهای این حوضه آبریز در دستور کار سازمان محیطزیست قرار گرفته است و امیدواریم براساس نتایج این مطالعات، بتوانیم برای تامین حداقلی حقابه تالابهای این حوضه با همکاری وزارت نیرو گام مثبتی را برداریم.
اشرفیزاده با اشاره به برخی خبرهای خوب مربوط به تالابهای کشور گفت: خوشبختانه در سال آبی جاری تالابهای اقماری حوضه آبریز دریاچه ارومیه مانند تالابهای درگه سنگی و شورگل که در چند سال اخیر وضعیت مناسبی را نداشتند و در فهرست قرمز (مونترو) کنوانسیون رامسر قرار گرفته بودند، با پیگیری سازمان محیطزیست و همکاری وزارت نیرو آبگیری شدند. در حال حاضر وضعیت این تالابها رو به بهبود است و امیدواریم با عملی شدن قول مساعد مسئولان محترم وزارت نیرو، در ماههای آتی سایر تالابهای اقماری دریاچه ارومیه نیز آبگیری شوند.
این مقام مسئول در سازمان حفاظت محیطزیست درباره آخرین وضعیت تالاب بختگان نیز توضیح داد: با وجود این که در سال آبی گذشته هیچگونه حقابهای به بختگان نرسید، اما در سال آبی جاری با پیگیریهای سازمان محیطزیست، ۳۰ میلیون متر مکعب آب وارد تالاب بختگان شده است و طبق وعدههایی که مسئولان محترم وزارت نیرو دادهاند، قرار است تا بر اساس آب موجود ۱۰۰ میلیون متر مکعب آب وارد تالاب بختگان شود. البته ما از وزارت نیرو درخواست کردهایم که این آب به صورت یکجا به این تالاب تحویل داده شود و امیدواریم این اتفاق در ماههای آینده رخ دهد. البته حداقل نیاز آب محیطزیستی بختگان بیش از این رقم است.
وی گفت: خوشبختانه اکنون تالابهای چغاخور و گندمان در استان چهارمحال و بختیاری وضعیت بسیار خوبی دارند و همچنین تالابهای کانیبرازان و سولدوز در استان آذربایجان غربی نیز وضعیت مناسبی دارند.
در سال آبی گذشته فقط حدود یک سوم حقابه دریاچه ارومیه تحویل داده شد
مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالابهای سازمان محیطزیست با بیان این که دریاچه ارومیه همچنان در شرایط مناسبی قرار ندارد، عنوان کرد: متاسفانه در سال آبی گذشته تنها حدود یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون متر مکعب حقابه به دریاچه ارومیه تحویل داده شد که این میزان، تقریبا حدود یک سوم حقابه محیطزیستی تعیینشده برای این دریاچه است، زیرا حقابه دریاچه ارومیه سالانه ٣٠٤ مبلیارد متر مکعب است. البته وزارت نیرو وعده داده است که تا پایان بهمنماه تونل کانیسیب را افتتاح کند و در فاز اول ۳۰۰ میلیون متر مکعب آب از سد سیلوه به دریاچه ارومیه انتقال یابد.
وی در ادامه تاکید کرد: امیدواریم با افزایش رصد و پایش برداشت از منابع آبی حوضه آبریز دریاچه ارومیه و جلوگیری از برداشتهای غیرمجاز، در سال آبی جاری از دیگر مسیرهای آبی به جز تونل کانیسیب نیز بیشتر از سال گذشته آب به دریاچه ارومیه انتقال پیدا کند و امسال بتوانیم بخش بیشتری از حقابه تعیینشده برای دریاچه ارومیه را دریافت کنیم. البته خوشبختانه با وجود خشکسالی نسبتا شدیدی که در چند سال گذشته در حوضه آبریز دریاچه ارومیه وجود داشت، در روزهای اخیر بارندگیهای مناسبی را در این حوضه آبریز شاهد بودیم.
اشرفیزاده در پاسخ به این سوال که چه مقدار از وضعیت نامناسب امروز تالابهای ایران ناشی از بیتوجهی به اصول توسعه پایدار و سوء مدیریت منابع و مصارف آبی است و سهم تغییر اقلیم و تبعات محیطزیستی ناشی از آن را در شرایط کنونی تالابهای کشور چطور میتوان ارزیابی کرد، توضیح داد: قطعا مدیریت ناپایدار منابع آبی حوضههای آبخیز مختلف در سالهای اخیر بیشتر از مسائل مربوط به تغییر اقلیم در وضعیت نامناسب امروز بخش زیادی از تالابها تاثیر گذاشته است. یعنی با وجود این که نمیتوان نقش تغییر اقلیم در تسریع روند خشک شدن برخی تالابهای کشور را انکار کرد، اما حتما بخش زیادی از علل وضعیت نامناسب بیشتر تالابهای ما در مدیریت ناپایدار منابع آبی و توسعه کشاورزی بدون در نظر گرفتن اصول محیطزیستی در حوضه های آبخیز گوناگون ریشه دارد.
این مقام مسئول در سازمان محیطزیست ادامه داد: برای این که بتوانیم درصد دقیقی را درباره مقایسه نقش تغییر اقلیم و مدیریت ناپایدار منابع و مصارف آبی در تشدید روند خشک شدن تالابهای ایران بیان کنیم، نیاز به انجام مطالعات گستردهای وجود دارد، اما بررسیهای علمی نشان میدهد مسائل مدیریتی قطعا بیشتر از موضوعات طبیعی مانند خشکسالی و دیگر تبعات تغییرات اقلیمی در خشک شدن تالابها نقش داشته است؛ به طور مثال، در سالهای گذشته ستاد احیای دریاچه ارومیه، مطالعهای را درباره عوامل موثر بر تشدید روند خشک شدن این دریاچه انجام داده و اعلام کرده بود که متغیرهای اقلیمی تنها حدود ۱۶ درصد در این زمینه تاثیر گذاشتهاند.
وی در ادامه تاکید کرد: اساسا در سطح جهان رابطه بین تغییر اقلیم و خشک شدن تالابها دو سویه است، به نحوی که هم نوسانات اقلیمی روی تسریع فرآیند خشک شدن تالابها اثر میگذارد و هم نابودی تالابها بر تغییر اقلیم موثر است، زیرا تالابها یکی از مهمترین عوامل طبیعی تثبیتکننده کربن هستند و باعث کاهش انتشار دیاکسید کربن به عنوان مهمترین گاز گلخانهای عامل بروز تغییرات اقلیمی میشوند، بنابراین خشک شدن تالابها باعث تخریب یکی از منابع اصلی کاهش انتشار گازهای گلخانهای میشود و تسریع روند تغییرات اقلیمی را به همراه دارد. همچنین هرچقدر آثار سوء ناشی از تغییر اقلیم شامل گرمایش جهانی، نوسانات بارشی و افزایش احتمال وقوع خشکسالی بیشتر شود، روند خشک شدن تالابها نیز سرعت بیشتری به خود میگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید