علی اصغر فانی:
یک نسخه واحد برای تامین و تربیت نیروی انسانی در آموزش و پرورش منطقی نیست
علی اصغر فانی نوشت: نسخه واحد برای تامین و تربیت نیروی انسانی آموزش و پرورش با توجه به تنوع مناطق و شهرستانها به لحاظ نیروی انسانی بالقوه و بالفعل منطقی به نظر نمیرسد.
«تامین و تربیت نیروی انسانی برای آموزش و پرورش» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم علی اصغر فانی است که در آن آمده: در سالهای اولیه بعد از انقلاب با طرح شعار انقلاب فرهنگی «دانشگاهها، مراکز آموزش عالی» تعطیل شد. وزارت آموزش و پرورش با برگزاری آزمونی از بین دیپلمهها که متقاضی ادامه تحصیل بودند تعدادی را جذب کرد و به دلیل تعطیلی دانشگاهها جوانان بسیار مستعد جذب مراکز تربیت معلم شدند. این دوره به دوره شهیدان رجایی و باهنر نامگذاری شد. فارغالتحصیلان مراکز تریبت معلم (دوره دوساله) موفق به اخذ فوق دیپلم در رشته ابتدایی و رشتههای دوره راهنمایی تحصیلی شده و به تدریس پرداختند. این مراکز که به صورت شبانهروزی اداره میشدند از سال 62 صرفا برای تربیت معلم دوره ابتدایی به خصوص روستایی ابتدا در کردستان و بعدا در سایر نقاط کشور به تدریج راهاندازی شد.
دانشسرای تربیت معلم از فارغالتحصیلان سوم راهنمایی با اخذ آزمون پذیرش میکرد و دانشآموز معلمان پس از 4 سال موفق به دریافت دیپلم معلمی (دوره ابتدایی) میشدند. بعدها پذیرش از بین دانشآموزان دوم متوسطه صورت گرفت و دوره تربیت معلم را از 4 سال به 2 سال کاهش دادند. فارغالتحصیلان دانشسراهای تربیت معلم، بهترین و کارآمدترین معلمان در دوره ابتدایی هستند. در دوره متوسطه با عقد قرارداد با دانشجویان در رشتههای مورد نیاز و اخذ تعهد خدمت در آموزش و پرورش، پس از فراغت تحصیل به کلاس درس اعزام میشدند. دانشگاه تربیت معلم تهران و حصارک بیشترین تامینکننده نیروی انسانی را برای آموزش و پرورش داشتند. در دولت دهم دانشگاه تربیت معلم تهران و حصارک تغییر نام پیدا کرد و به دانشگاه خوارزمی تغییر کرد. آموزشکدههای فنی که تکنیسین تربیت میکرد و استادکارها و هنرآموزها را برای هنرستان تامین میکردند به وزارت علوم منتقل شد. مراکز تربیت معلم که تربیت معلم ابتدایی و راهنمایی را عهدهدار بودند را تجمیع کرده و تحت نام دانشگاه فرهنگیان به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رساندند. دانشگاه فرهنگیان از مجموع 100 پردیس و مرکز تربیت معلم تشکیل شده است.
دانشگاه فرهنگیان که قبلا در مقطع کاردانی فعال بود، حالا در سطح کارشناسی ماموریت پیدا کرده که فضای آموزشی دانشگاه فرهنگیان، اعضای هیات علمی، تجهیزات و آزمایشگاهها و... از کیفیت لازم برخوردار نیست. میتوان گفت که دانشگاه فرهنگیان یک دبیرستان بزرگ است و باید سرمایه زیادی مصروف دانشگاه نمود تا به استانداردهای دانشگاههای دولتی نزدیک شود.
از سوی دیگر یک نسخه واحد برای تامین و تربیت نیروی انسانی آموزش و پرورش با توجه به تنوع مناطق و شهرستانها به لحاظ نیروی انسانی بالقوه و بالفعل منطقی به نظر نمیرسد. در بسیاری از استانها و مناطق توسعهیافته لیسانسیههای زیادی در رشتههای مورد نیاز آموزش و پرورش وجود دارد که آموزش و پرورش میتواند از فارغالتحصیلان دانشگاهها و یا استفاده از امکانات سایر دانشگاهها با مدیریت دانشگاه فرهنگیان بهره جوید.
ظرفیت پردیسها و مراکز دانشگاه فرهنگیان حداکثر 70 هزار دانشجو است که در صورت 4ساله بودن طول تحصیل، سالانه حداکثر 17500 دانشجو را میتوان پذیرش نمود. با توجه به نیاز سالانه آموزش و پرورش که خیلی از 17500 نفر بیشتر است مجموعهای از راهحلها را به شرح زیر میتوان پیشنهاد کرد:
1- برای تربیت معلم ابتدایی و تربیت معلم علوم متوسطه 1 که این دو رشته در سایر دانشگاهها وجود ندارد، صرفا توسط دانشگاه فرهنگیان اجرا شود.
2- دانشگاه فرهنگیان با عقد قرارداد با دانشگاههای معتبر، دانشجویان رشتههای مورد نیاز، دروس پایه را در دانشگاه طرف قرارداد گذرانده و دروس مربوط به مهارتهای رسمی را در دانشگاه فرهنگیان بگذرانند و مدرک خود را از دانشگاه فرهنگیان دریافت کنند.
3- با برگزاری آزمون از کارشناسان در رشتههای مورد نیاز به دو روش زیر اقدام کند:
- برای قبولشدگان آزمون دوره یکساله (از دروس حرفهای معلمی) و دریافت گواهینامه «معلمی» به استخدام آموزش و پرورش درآیند.
- قبولشدگان آزمون در یک دوره 2ساله به کارشناسی ارشد آموزش مثلا فیزیک... ارتقا یافته آنگاه به استخدام آموزش و پرورش درآیند.
دیدگاه تان را بنویسید