شگردهای جدید سارقان برای دزدی؛ از سرقت تلفن همراه در صف نان تا دزدی کیسههای خرید!
روزنامه اعتماد نوشت: یکی گوشیاش را قاپیدهاند. یکی لباسهای روی بند داخل حیاطشان را سرقت کردهاند. دیگری آینه بغل ماشینش، گردنبند طلایش، وسایل داخل داشبورد ماشینش، سیگار و آدامس داخل دکهاش، کیف پولش، وسایل خانهاش، کیسههای خریدش را دزدیدهاند.
بهاره شبانکارئیان- چند نفر در کوچهای باریک و طویل در صف نان ایستادهاند. ناگهان پسری جوان به همراه همدستش با موتوسیکلت از کنار آنها رد میشود. آن جوان از ترک موتور پیاده و به طرف صف نانوایی میرود. چند ثانیه میایستد و در چشم برهم زدنی موبایل را از دست مردی که گرم صحبت با آن طرف خط است میقاپد و ترک موتور مینشیند و فرار میکند...
به گزارش اعتماد، این روایت فیلم دوربینهای مداربسته کنار نانوایی است. پس از این اتفاق فیلم دوربینهای مداربسته در فضای مجازی منتشر شد و واکنشهای منفی از طرف کاربران به همراه داشت. بعضی کاربران مدعی شدند؛ در صف نانوایی هم امنیت نیست و بعضی دیگر...
روزانه اخبار گوناگونی در رسانهها و فضای مجازی از انواع سرقت خرد و کلان منتشر میشود. یک منبع مطلع در مورد بیشترین آمار سرقتهای خرد به «اعتماد» میگوید که بیشترین آمار پروندههای مربوط به سرقت «موبایل و لوازم قطعات و محتویات داخل خودروها» است، اما روایت مردم از انواع سرقت خرد متفاوت است. بررسیهای «اعتماد» از مصاحبههای گوناگونی که با افراد مالباخته (زن، مرد، پیر، جوان و شاغل) در چندین نوبت و دوره زمانی مختلف داشته، مشخص کرده؛ اکثر افراد جامعه ما از هر قشری این اتفاق تلخ را تجربه کردهاند یا اگر تجربه نداشتهاند، شاهد ماجرا بودهاند. حتی در برخی موارد مالباختگان ازسوی سارقان مورد خشونت (زورگیری و تهدید با سلاح گرم و سرد) قرار گرفتهاند.
یکی گوشیاش را قاپیدهاند. یکی لباسهای روی بند داخل حیاطشان را سرقت کردهاند. دیگری آینه بغل ماشینش، گردنبند طلایش، وسایل داخل داشبورد ماشینش، سیگار و آدامس داخل دکهاش، کیف پولش، وسایل خانهاش، کیسههای خریدش را دزدیدهاند. در موارد دیگر هم بارها دیده شده که سارقان دریچههای فاضلاب، علایم راهنمایی رانندگی، کابلهای برق و تلفن و... را دزدیدهاند. حتی یکی از خاکسپاران (گورکن) بهشت زهرا به «اعتماد» میگوید؛ به «پایه چوبی گلها» هم رحم نمیکنند و آنها را میدزدند.
پیمانکاران اداره آب و فاضلاب به دنبال دریچههای فاضلاب سرقتی به خلازیر میروند!
طی سه سال گذشته، سرقت از تجهیزات ارتباطی و اینترنتی (کابلهای مسی) جزو پرتکرارترین شکایتها در سامانه 195 ثبت شده است. به طوری که ۱۴ شهریور ماه سال جاری «موسی غضنفرآبادی»، رییس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس در مورد بازنگری در قانون تخفیف مجازات سارقان خرد که شاید منجر به کاهش سرقت تجهیزاتی شود، گفت: «چالش سرقت تجهیزات ارتباطی و اینترنتی هر روز ابعاد جدیدی پیدا میکند و چالشهای زیادی را به شبکه اینترنتی کشور تحمیل میکند. سرقت این تجهیزات در سال گذشته جزو سه عنوان پرتکرار شکایتهای ثبت شده در سامانه ۱۹۵ وزارت ارتباطات هم بوده است. بهای کافوها و کابلهای مسی و ساده بودن تبدیل مسهای سرقتی به پول نقد سبب شده است تا این تجهیزات همواره مورد طمع سارقان باشد.»
اطلاعات جدیدی هم به تازگی در مورد سرقت دریچههای فاضلاب و... شنیده شده که «اعتماد» آن را صددرصد تایید نمیکند، اما این اطلاعات حاکی از این هستند؛ دزدانی که در تهران دریچههای آب و فاضلاب و... را میدزدند به محله «خلازیر» میروند و به مالخران میفروشند. پیمانکاران اداره آب و فاضلاب هم به دنبال این دریچهها به خلازیر میروند تا دوباره آنها را از مالخران خریداری کنند....
معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه: 40 درصد از سرقتها مربوط به خودرو و لوازم خودروهاست
طبق اخبار رسمی منتشر شده توسط مرکز آمار ایران نرخ سرقتهای ثبت شده در سال 1400؛ 50درصد بیشتر از سال 1390 بوده است. به طوری که در سال 1400 به هزار و 75 سرقت بهازای هر 100 هزار نفر حدود «1/1درصد» رسیده، اما در سال 1401 آمار دقیقی درخصوص سرقت منتشر نشده است. فقط دی ماه سال گذشته «اصغر جهانگیر»، معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه گفت: «سرقت اولین جرم کشور در پنج سال اخیر است و 40درصد از سرقتها مربوط به خودرو و لوازم خودروهاست.» این جرم صرفا با دستگیری سارقان کم یا از بین نمیرود و باید آسیبشناسی و تحلیل شود. «اعتماد» در راستای افزایش این جرم با «احمد بخارایی»، مدیر گروه سیاسی انجمن جامعهشناسی گفتوگو کرده است.
چه عواملی باعث میشود تا یک فرد به سمت سرقت کشیده شود؟
این جرم مانند تمام پدیدههای اجتماعی در سه وجه خرد، میانه و کلان قابل تحلیل است. در این میان وجه کلان بخش اثرگذارتری است، اما جرم خرد چگونه به وجود میآید؟ فرض کنید فردی در حاشیه تهران زندگی میکند و در آن منطقه یک گروه دوستی تشکیل میشود. از گروه دوستان مدرسهای بگیرید تا گروه دوستان محلی. طبیعتا فرد خود را در آینه این گروه میبیند و تعریف میکند. خانواده هم کنار این موضوع مطرح میشود، چون خانواده هم یک گروه به حساب میآید. مثلا فرد در خانوادهای زندگی میکند که گسسته است. طلاق عاطفی و طلاق رسمی را میتوان جزو این مورد برشمرد، اما وزن اثرگذاری هم مهم است. هر چه از سطح خرد به سطح میانه و از میانه به سطح کلان نزدیکتر میشویم ضریب اثرگذاری بیشتر میشود. نمیتوان افراد را از فضای آلوده دور نگه داشت. فقط به صورت کوتاهمدت و لحظهای امکانش وجود دارد، اما نهایتا تا فرد رها شود مجدد به همان فضای آلوده برمیگردد. در سطح میانه واحد اندازهگیری نهادها و سازمانها هستند. وقتی یک کودک بعد از 6 الی 7 سال از محیط خانه خارج میشود وارد محیطهای آموزشی میشود. آینه فرد در همین محیطها شکل میگیرد. یعنی حتی فراتر از یک گروه. آنجاست که جامعهپذیر بودن افراد شکل میگیرد. چه در ابعاد سیاسی، چه اجتماعی و چه فرهنگی و... البته همه این موارد در جامعه ما متزلزل است. آموزش و پرورش ما ویران است و در آن الگوهای مرجعی وجود ندارد. الگوی مرجع یعنی چی؟ معلم، الگوی مرجع دانشآموز است. استاد دانشگاه، الگوی مرجع دانشجوهاست. همانطور که در خانه الگوی مرجع فرد والدینش هستند، اما الگوها در آموزش و پرورش از هم گسیخته است. آموزش و پرورش از کارکرد آشکار و پنهانش دور شده. کارکرد آشکار آموزش و پرورش ارتقای سطح علم و مهارت است که در حال حاضر شاگردان در آموزش و پرورش و دانشگاههای ما با علاقه وارد نمیشوند. بنابراین گروههای مرجع و کارکردهای آشکار با بحران مواجه هستند، اما کارکردهای پنهان آنها همان جامعهپذیری است؛ فرد در ضمن اینکه در مدرسه درس میخواند اجتماعی هم میشود، اما در سطح کلان، موضوع تحلیل ساختارها هستند. در این بخش نظام سیاسی مثل مدیر عمل میکند، چون همه چیز از آنجا سرچشمه میگیرد. آب چه زلال باشد چه آلوده از سرچشمه نشأت میگیرد و همان نشأت از نظام سیاسی وارد آموزش و پرورش، دانشگاهها، سازمانها و نهادها میشود. خانواده تا یک سنی میتواند برای بچه الگو باشد. کودک پس از آن وارد جامعه میشود. البته غیر از خانواده و آموزش و پرورش، فضای مجازی، دوستان، سینما، خیابان و... هم نقش موثری در ساختارهای فرهنگی و اجتماعی دارند، اما ساختار اقتصادی؛ وقتی ساختار اقتصادی ناکارآمد باشد، فقر جریان پیدا میکند. از همین ساختارهای اقتصادی است که فقر میجوشد و ریشه میگیرد. این فقر وارد خانه میشود و در خانواده خودش را نشان میدهد. اینجا میتوان ارتباط خانواده را با ساختار اقتصادی درک کرد. فقر خودش عامل جرم است و این پروسه تبدیل به یک دور باطل میشود. به همین خاطر بارها عنوان کردم که مجرمان مظلومند و مورد ظلم واقع شدند، چون رفتارهای آنها عکسالعمل است و عمل نیست. آنها از روی اجبار دست به سرقت میزنند. فقر، خانواده از هم گسیخته و آموزش و پرورش بیمار خروجیاش چیزی جز این نخواهد بود. به همین دلیل است که وقتی مجرمان از زندان آزاد میشوند دوباره دست به جرایم مختلف میزنند. پس زندان کارساز نیست. اقدامات مجرمان به خاطر فشارهای بیرونی است که به آنها وارد میشود.
سن در ارتکاب جرم مهم نیست. همانطور که مشاهده میشود پای زن، مرد، پیر، جوان و کودک به برخی جرایم باز شده است. الان زنان نیز به سمت جرایم کشیده شدند. بنابراین جرمها دیگر نه جنسیت میشناسند نه سن و سال. منتها بدیهی است کودکی که سرقت میکند توسط دیگران مدیریت میشود. دیگران در اینجا همان مواردی هستند که در بالا به آنها اشاره کردم. کودک در آن سن با مدیریت دیگران این کار را انجام میدهد ولی چند سال بعد خودش تبدیل به محل جوشش جرم میشود. انگار کودک یک دوره مقدماتی را میگذراند تا به دوره حرفهای برسد. به همین خاطر است که بسیاری از سرقتها توسط نوجوانان صورت میگیرد. افرادی که موبایلقاپی، کیفقاپی و... میکنند، سنشان پایین است، چون در این سن افراد جرات و شجاعت دارند. حتی این نوجوانان در بعضی موارد با خود سلاح سرد حمل میکنند و آدم تصور میکند این افراد سارقان بسیار حرفهای هستند، اما باید به این موضوع اشاره کنم که اتفاقا این افراد در جامعه و گروه تایید هم میشوند. یعنی جامعه در سطح کلان نیز آنها را تشویق و صرفا فقط گروه نیست که این افراد را تایید و تشویق میکند. به عنوان مثال در ساختارهایی که توزیع نابرابر ثروت و قدرت وجود دارد یک موضوعی در جامعه نهادینه میشود و آن این است؛ از هر طریقی که میتوانی به هدف برس. همه ما میدانیم که رفاه و ثروت خوب است، اما مگر برای همه افراد شغل مناسب وجود دارد؟ پس فرد شروع به زیرآبی رفتن میکند تا از هر طریقی شده به هدفش برسد. این موضوع توسط ساختار نظام سیاسی در کشور ما در سطح کلان طی دهها سال نهادینه شده است. خب مسلما این نوجوانان خودشان را در آینه جامعه میبینند و این اصلا مساله مبهمی نیست. درنتیجه پرونده مربوط به کودکان سارق یک نمونهاش هم زیاد است، چون فرقی ندارد سارق چه سنی دارد. مساله مهم روند آن است که تکثیر میشود.
حق با دزدهاست وقتی معیشت تکمیل نباشد دزدی رواج داشته