کد خبر: 586481
|
۱۴۰۱/۰۹/۱۸ ۱۰:۳۹:۴۰
| |

غلامرضا ظریفیان، فعال سیاسی اصلاح‌طلب:

مسائل اخیر نشان داد تغییرات جدی در ماهیت جنبش دانشجویی رخ داده

همچنان داریم با مسائل نوپدید با شیوه‌های قدیم برخورد می‌کنیم

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: تحولات اخیر و حضور دانشجو در عرصه مسائل اخیر نشان داد که تغییرات جدی در ماهیت جنبش دانشجویی رخ داده و ما جنبش دانشجویی را دیگر در قالب کلاسیک به صورت حضوری در تشکل‌های مختلف و نقش‌آفرینی نداریم.

مسائل اخیر نشان داد تغییرات جدی در ماهیت جنبش دانشجویی رخ داده
کد خبر: 586481
|
۱۴۰۱/۰۹/۱۸ ۱۰:۳۹:۴۰

غلامرضا ظریفیان، معاون وزارت علوم در دولت اصلاحات در پاسخ به این سوال که در وقایع اخیر مجددا شاهد شکل‌گیری اعتراضات دانشجویی بودیم چه عواملی باعث شد که بار دیگر اعتراضات دانشجویی اهمیت خودش را پیدا کند، گفت: به هرحال توان فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی دانشگاه یک توان پرکنشگری و حضور بسیار فعال نسبت به اقشار دیگر جامعه حتی نسبت به احزاب بوده است.

به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی ظریفیان را در ادامه می‌خوانید:

  • با شکل‌گیری تشکل‌ها به خصوص تشکل انجمن‌های اسلامی از سال ۱۳۲۰ به بعد، ما شاهد این هستیم که دانشگاه به کانون فعالیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که نقطه عطف آن که در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ است، منجر می‌شود.
  • وقتی همه جریانات سیاسی به حاشیه رانده و به انزوا رفتند و مخصوصا بعد از کودتای ۲۸ مرداد که کودتای بسیار استبدادی و امپریالیستی بود، موجب شد دولت ملی مصدق سرنگون شود، باز در آن خفقان می‌بینیم که دانشگاه است که حضور پیدا می‌کند و نقش‌آفرین می‌شود و هزینه‌های سنگینی را هم می‌پردازد.
  • بعد از آن هم از سال ۳۲ تا ۵۷ که انقلاب اسلامی شکل می‌گیرد دانشجو و دانشگاه نقش مهمی در تحولات اجتماعی و سیاسی دارد تا جایی که در تحصنی که توسط حوزه و دانشگاه صورت می‌گیرد، بسیاری از انقلابیون حوزوی و افراد شاخص نقش‌آفرین هستند و این اقدام در سال ۵۷ در مسجد دانشگاه تهران صورت می‌گیرد. یعنی دانشگاه آنقدر مهم است و نقش محوری دارد که روحانیون هم در دانشگاه تهران نقش نمادین تحصن خودشان را انجام می‌دهند.
  • بعد از پیروزی انقلاب هم ما نقش دانشجو را در تحولات کشور در همان ابتدای پیروزی انقلاب و تحولاتی که بعدها رخ داد و حضور دانشجو در دفاع از کیان ملی کشور مخصوصا در دفاع مقدس را شاهدبم. 
  • جریان دانشجویی دومین میزان شهید را به نسبت جمعیت‌شان در دفاع از کشور تقدیم کردند و بعدها هم در دوره سازندگی در نقد دولت سازندگی نقش بسیار فعالی را ایفا می‌کنند؛ البته تشکل‌های مشخص تحکیم وحدت در برآمدن دولت اصلاحات و فرآیند آن نقش خیلی کلیدی دارند.
  • در آمدن دولت آقای روحانی به دلیل نقدهایی که به برخی از سیاست‌های نظام داشتند، هم می‌بینیم نقش فعالی را ایفا می‌کنند اما به دلایلی ما می‌بینیم که جنبش دانشجویی چند سالی دچار رکود می‌شود.
  • به دلیل اینکه هم در واقع با یک تغییرات نسلی روبه‌رو هستیم و با تغییرات نگرش‌ها و ارزش‌ها روبه‌رو هستیم به دلیل اتفاقاتی که در دنیای مجازی که رخ می‌دهد و در عین حال مساله کرونا موجب شد که اساسا حضور دانشجو در دانشگاه به شدت کم شود.
  • معمولا به این صورت بود که دانشجوهای ورودی که می‌آمدند آن بخشی که مایل بودند در فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی شرکت کنند غیر از فعالیت‌های صنفی و انجمن‌های علمی و فرهنگی، اساسا نسل قبل تجربه خودش را به نسل بعد منتقل می‌کرد. متاسفانه کرونا موجب شد انقطاع سه ساله‌ای رخ دهد و در آن تداوم رکود جنبش دانشجویی این بحران انتقال تجربه را هم داشتیم.
  • تا جایی که بسیاری از صاحبنظران تحولات دانشگاه عنوان می‌کردند که ما با پایان جنبش دانشجویی روبه‌رو هستیم و جنبش دانشجویی به پایان خودش رسیده اما تحولات اخیر و حضور دانشجو در عرصه مسائل اخیر نشان داد که تغییرات جدی در ماهیت جنبش دانشجویی رخ داده و ما جنبش دانشجویی را دیگر در قالب کلاسیک به صورت حضوری در تشکل‌های مختلف و نقش‌آفرینی نداریم.
  • اساسا تغییرات نسلی، ارزش‌ها و نگرش‌ها نوعی غافلگیری از ساماندهی‌های سنتی را برای دانشگاه و نسل جوان ایجاد کرد و نسل جوان بیشتر به سمت نوعی نگرش‌های فردی و ساماندهی‌های خودش در این دنیای سایبری و مجازی رفت. به شکل بسیار ناباورانه این اتفاق که در دانشگاه‌ها افتاد و دانشجو به صحنه اجتماع آمد و واکنش نشان داد یعنی نمی‌خواهد آن تعهد اجتماعی خود را و درکی که از جامعه دارد و نقش هشداردهنده خودش را که از دیرباز بوده به فراموشی بسپارد.
  • این حرکتی که در دانشگاه‌ها شروع شد به نظر من باید به عنوان فرصت نه تهدید به آن توجه کرد؛ چرا که می‌بینیم دانشگاه نقش هشداردهنده خود ، نقش دفاع از اعتراضات به حق مردم، نقش دفاع از کیان ملی و دینی و عدالت و آزادی را فراموش نکرده است، اما اینکه آیا می‌شود این را در تداوم آن افول جنبش دانشجویی و بازتولید جنبش دانشجویی دانست یا نه؛ نیازمند فرصت بیشتری است.
  • یعنی باید آنچه که الان در دانشگاه بروز و ظهور کرده را کسانی که اهل تحقیق و بررسی‌های جنبشی و حرکت‌های اجتماعی هستند، ببینند این حرکت در تکامل جنبش دانشجویی گذشته است یا ما یک منطق جدیدی در فعالیت‌های دانشجویی و ابراز وجود دانشجویی داریم؟
  • به هرحال حداقل در قضاوت اولیه می‌شود گفت آنچه که الان در عرصه دانشگاه‌ها بروز و ظهور کرده در ادامه تشکل‌های دانشجویی نیست. هرچند که تشکل‌های دانشجویی هم از این پدیده حمایت و حضور پیدا کردند و واکنش داشتند. برخی از تشکل‌ها منتقد این حرکت‌ هم بودند اما در تداوم و تبار آن تشکل‌ها نیست.
  • اما آن چیزی که مهم است، به نظر می‌رسد آنچه که در دانشگاه و در حرکت اعتراضی جامعه خواسته می‌شود حداقل از نظر پیام و خواسته‌ها خیلی نزدیکی دارد و بیانگر آن است که جامعه ما با یک شکاف‌ها و گسست‌هایی روبه‌رو است هم جامعه جوان ما و هم بخشی از جامعه دانشگاهی ما که در عرصه دانشجویی هستند و به نظر می‌رسد این بار هم بیش از گذشته ما نقش بخشی از اساتید را هم در حمایت از این فعالیت‌ها شاهد هستیم و هم‌سنخیتی بین پیام‌ها و خواسته‌ها بین جامعه جوان دانشجویی و جوان جامعه ما حکایت از مشکلات و شکاف‌ها و نیازهایی در جامعه و این نسل است که عامل مهم این حرکت در دانشگاه‌هاست.
  • مساله برخورد امنیتی با دانشگاه و برخوردهای انضباطی سخت یا همین مساله‌ای که اخیرا به عنوان آیین‌نامه کمیته‌های انضباطی است مسبوق به سابقه است. در مورد آیین‌نامه کمتر بود اما برخوردهای دیگر مثلا در دوره دوم سازندگی اما نه در شکل‌ گسترده‌اش، شروع شد.
  • در واقعه حمله به کوی دانشگاه ما شاهد برخوردهای امنیتی بودیم و در سال ۸۸ پدیده‌ بسیار تلخی که در دوره آقای احمدی‌نژاد به نام پدیده ستا‌ره‌دار کردن و محروم کردن دانشجوها رخ داد و این چیزی نیست که الان رخ داده باشد. در گذشته بوده و شاید الان شدت و حدت بیشتری پیدا کرده است.
  • در سطح دانشگاه‌ها از گذشته همیشه این مساله مطرح بوده که چون دانشگاه‌ها یک فضای متمایز از بخش‌های دیگر جامعه هستند طبیعتا یک سازوکارهایی در آنجا در نظر گرفتند که این سازوکارها بیشتر دفاع از حریم دانشگاه بود.
  • به هرحال دانشجو در عین‌حال که فعالیت سیاسی یا اجتماعی خود را انجام می‌دهد نهایتا اگر دچار تخلف شد، با همان سازوکارها و با توجه به ساخت و بافت دانشگاه و با نگاه تسامح و نگاهی که دانشجو در حال تمرین جامعه‌پذیری است باید پیش رفت و نهایتا اگر خطایی هم می‌کند ادامه آن در جامعه‌پذیری‌اش است و ما حتی بخشی از خطاهایش را باید به رسمیت بشناسیم و نادیده بگیریم و باید مراقبت کنیم دانشگاه و آموزش و روندهایش دچار بحران نشود و در عین‌حال هم آن فضا برای دانشجو باشد که بتواند هم جامعه‌پذیری‌ و هم اعتراضات خود را انجام دهد.
  • متاسفانه از دوره‌ای با ورود نیروهای امنیتی به دانشگاه‌ها و برخوردهای امنیتی صورت گرفته ما شاهد حوادث تلخی هم بودیم. من تصورم این است که ما به میزانی که مساله دانشجو را در دانشگاه پیگیری می‌کنیم، هم استاد و هم مدیران دانشگاهی می‌توانند درک بسیار خوبی داشته باشند تا جایی که مساله در دانشگاه رتق و فتق شود.
  • به هرحال در یک جایی هم دانشجو ممکن است از مسیر انصاف خارج شود طبیعتا با همان سازوکارهای درون دانشگاه و اینکه باید بپذیریم که در اینجا نوع برخورد ما طوری نباشد که فعالیت‌های دانشجویی را به رکود بکشانیم، با همان سازوکار معمولا فعالیت‌های دانشجویی حل و فصل می‌شود و علیرغم اختلاف‌نظرهایی که در خود دانشگاه و بین خود دانشجوها و برخی تشکل‌ها است، عموما این فعالیت‌ها نهایتا به درگیری و خشونت نمی‌انجامد.
  • وقتی از بیرون با دانشگاه و دانشجو برخورد می‌کنیم و دست به دستگیری‌های گسترده می‌زنیم، این مسائل بیشتر به التهاب فضای دانشجویی کمک می‌کند و نهایتا دانشگاه را از آن شکل مسیر طبیعی خودش خارج می‌کند و فضای احساسی و عاطفی و افراطی برای بخشی از دانشجویان ایجاد می‌کند.
  • این تجربه ۲۰-۳۰ ساله به ما نشان می‌دهد که باید با محیط دانشگاه مدارا و در برخی از خطاها با چشم‌پوشی و در برخی از خطاها که منجر به خشونت و درگیری می‌شود با سازوکارهای دانشجویی روبه‌رو شویم. بنابراین من فکر می‌کنم این مساله، مساله تازه‌ای نیست اما همچنان ما با مسائل نوپدیدمان و این نسلی که تفاوت‌هایی با حتی نسل دهه ۶۰ و ۷۰ دارد آشنا نیستیم و باید آن را خوب بشناسیم و نهایتا متناسب با شناخت او برنامه‌ها و نوع برخوردمان با آنها را تنظیم کنیم.
  • تصورم آن است که همچنان داریم با مسائل نوپدید با روش‌ها و شیوه‌های قدیم برخورد می‌کنیم و این نهایتا ممکن است در برهه‌هایی به جمع شدن مساله کمک کند اما به حل مساله کمک نمی‌کند و نهایت این است که وقتی دانشجو احساس می‌کند که فرصت مناسب برای بروز و ظهور اعتراضاتش یا حرف‌های به حق‌ ایجاد نمی‌شود یکی از واکنش‌ها مهاجرت و خروج از کشور است.
  • یکی از واکنش‌ها این است که به درون خودش تبعید می‌شود و با صدها آسیب دیگر روبه‌رو می‌شود. دچار یأس فلسفی، بحران‌ اعتقادی و روحی و روانی می‌شود و اینها خسارت‌های زیادی به جامعه می‌زند.
  • ما با حدود ۴ میلیون جمعیت جوان خوش‌فکر، باید نوع نگاه، برخورد، مدیریت و حتی به کارگیری مدیریت‌های دانشگاهی را متناسب با این محیط قرار بدهیم و همچنان علی‌رغم اینکه ما با بحران اعتماد اجتماعی در سطح نیروهای مرجع روبه‌رو هستیم، دانشگاه هم از این امر مستثنی نبوده و به هرحال نسبتِ اعتماد به دانشگاه هم کاهش پیدا کرده اما همچنان دانشگاه در پیمایش‌های مختلف نشان‌دهنده آن است که دانشجو و دانشگاه، آموزش و پرورش و معلمان در این عرصه به نسبت اقشار دیگر اجتماعی مورد اعتماد جامعه هستند.
  • بنابراین برخورد نامناسب با این محیطی که مورد اعتماد و رجوع است، حتی آثار ملی و بین‌المللی دارد. ما حتی دیدیم برخورد نامناسبی که با دانشگاه شریف صورت گرفت چه تبعات داخلی و حتی بین‌المللی را برای کشور ایجاد کرد.
  • به نظرم با تجربه گذشته، این برخوردهای سخت‌افزاری را به سمت یک درک نرم‌افزاری از محیط دانشگاه برده و با توجه به تحولات و متناسب با این درک وارد گفتگو و تعامل شویم و البته اگر در جایی خطایی صورت گرفته با همان سازوکارهای درون‌دانشگاهی با مساله روبه‌رو شویم.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها