کد خبر: 607268
|
۱۴۰۲/۰۱/۲۶ ۱۱:۱۰:۵۱
| |

علی ربیعی:

عماد افروغ نگران احوالات اجتماع بود

علی ربیعی نوشت: اواسط پاییز سال گذشته وقتی با جمعی از دوستان درباره ضرورت فربه شدن میانداری صحبت می‌کردیم یکی از اسامی که دایما مطرح می‌شد، عماد افروغ بود. آخرین بار در ماه گذشته با او صحبت تلفنی داشتم و احوالاتش را جویا شدم، اما او نگران احوالات اجتماع بود.

عماد افروغ نگران احوالات اجتماع بود
کد خبر: 607268
|
۱۴۰۲/۰۱/۲۶ ۱۱:۱۰:۵۱

علی ربیعی در یادداشتی با عنوان «فروغ نظری و منشی افروغ» در روزنامه اعتماد نوشت:با دکتر عماد افروغ در اوایل دهه ۷۰ در مرکز تحقیقات استراتژیک آشنا شدم؛ این مرکز در آن سال‌ها کانونی بود برای اندیشه و نظریه. آنجا بود که مقاله دکتر افروغ درباره نظریه‌های انقلاب را خواندم. 

افروغ جامعه‌شناسی صاحب‌نظریه بود؛ کیمیایی گران در این عصر و دوران، چراکه ادبار ما از سیاستگذاری‌های بدون پشتوانه نظری و کنشگران بدون نظریه است. بحران نظریه سال‌هاست که بنیان‌های فکری و بنیادهای سیاستگذاری کشور را تهدید می‌کند و جامعه بدون نظریه مثل پایان‌نامه بدون فصل دوم است؛ بی‌حرف و سرگردان.

افروغ اما هم صاحب نظریه بود و هم کنشگر سیاسی و اجتماعی؛ از آنان که نقد و نظر خود را در میدان عینی جامعه می‌آزمایند. از جهاتی کنشگر مرزی بود؛ از عرصه اندیشه به صحنه سیاست و از استادی دانشگاه تا نمایندگی مجلس.

او از نظر سیاسی اصولگرا بود، اما از منظر مشرب فکری و نظری اصول خود را داشت؛ نظراتش به کار افق‌گشایی و بن‌بست‌زدایی از فهم مسائل سیاسی و اجتماعی می‌آمد نه تئوریزه کردن وضع موجود و قدرت سیاسی. 

از این جهت اصولگرایی بود که اصلاح‌طلبان هم به دیدگاه‌های او رجوع می‌کردند و خصلت تفکر آزاد و نقادانه این است که مرزهای تعلقات سیاسی را در نهایت کمرنگ می‌کند و هر دو به یک میدان مشترک می‌رسند؛ تغییر مصلحانه با رنگ و آهنگ منافع ملی. بدون شتاب بنیان‌برافکنانه و با حفظ آرامش جامعه. 

این نوع تغییر مصلحانه نه به رکود اجتماعی و غفلت از واقعیت‌های موجود باور دارد و نه به پاسخ به مسائل با ابزار غیرواقعی، بلکه در وهله اول سعی خود را بر فهم درست مساله می‌دید. نه آن را مغروق خواست‌های غیرواقعی می‌کرد و نه اسیر اغراق‌های آسیب‌زننده.

به دلیل همین ویژگی‌هاست که اواسط پاییز سال گذشته وقتی با جمعی از دوستان درباره ضرورت فربه شدن میانداری صحبت می‌کردیم یکی از اسامی که دایما مطرح می‌شد، عماد افروغ بود. آخرین بار در ماه گذشته با او صحبت تلفنی داشتم و احوالاتش را جویا شدم، اما او نگران احوالات اجتماع بود.

دریغ از فقدان افراد با دانش و دلسوز و دغدغه‌مند و دارای اصول برای جامعه. فروغ نظری و منشی افروغ پابرجا خواهد ماند.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها