مدیر کل سابق امور اوپک تشریح کرد:
از سایه سیاست بر اوپک 174 تا تاثیرگذاری دیپلماسی ایرانی
مدیر کل سابق امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت معتقد است: افزایش اثرگذاری کشور ما در اوپک تابعی از ظرفیتهای تولید نفت و گاز و روابط بین المللی خواهد بود. طبعا اگر تحریمها بر روابط بین المللی و تولید و صادرات نفت کشور اثر محدود کننده داشته باشد اثر گذاری ایران در اوپک نیز تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. وی گفت: احتمال سقوط قیمتهای نفت وجود ندارد اما با تعهد عربستان، روسیه و امارات و غیره به افزایش تولید بعید است شاهد افزایش بیشتر قیمتها باشیم.
اعتمادآنلاین| متن کامل گفتوگو با مهدی عسلی مدیر کل سابق امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت به این شرح است:
اجلاس اوپک 174 در حالی برگزار شد که قیمت نفت به 80 دلار نزدیک میشد، آمریکا پیشنهاد افزایش تولید نفت را داده بود، سایه تحریمها ایران را تهدید میکرد، ونزوئلا نیز شرایط همسان با ایران را تجربه میکرد نشانههای چندانی از همگرایی اعضا مشاهده نمیشد، این اجلاس را چطور ارزیابی کردید؟
-نکته اصلی این است که عوامل بنیادی عرضه و تقاضای نفت در دو سال گذشته به دلیل رشد قوی اقتصاد جهانی و تقویت تقاضا و کاهش رشد عرضه نفت در جهت حذف مازاد حرکت کرده است.
بر اساس گزارشهای مختلف از جمله گزارش دبیرخانه اوپک و آژانس بین المللی انرژی بازار نفت دو سال پس از توافق تاریخی اوپک-غیر اوپک در نوامبر 2016 بازار نفت به تعادل نزدیک شده است؛ مازاد عرضه نفت از بین رفته و بتدریج تقاضا از عرضه پیشی گرفته است. زیرا کاهش تولید نفت اوپک (12 کشور به استثنای لیبی و نیجریه) و 10 کشور غیر اوپک به رهبری روسیه به میزان مجموعا 1.8 میلیون بشکه در روز موجب حذف مازاد عرضه شده بطوریکه مازاد انبارهای تجاری نفت کشورهای صنعتی نسبت به متوسط 5 سال گذشته از بین رفته است.
در نتیجه قیمت نفت با ملاحظه کاهش سطح انبارهای تجاری نفت از یک سو و کاهش تولید برخی از کشورهای اوپک مانند ونزوئلا از سوی دیگر و کاهش مازاد ظرفیت تولید اوپک در حال افزایش بوده است.
عوامل متعددی به سیاسیتر شدن این نشست نسبت به نشستهای دیگر کمک کرد. درخواست آمریکا از اوپک برای افزایش تولید و کنترل قیمت نفت و اعتراض ایران به این فشارها و تهدید به مخالفت با افزایش تولید چند روز پیش از نشست، هماهنگی عربستان با روسیه برای افزایش تولید و اظهار امیدواری نسبت به افزایش تولید نفت بین 1 تا 1.5 میلیون بشکه در روز، تغییر موضع عربستان نسبت به دوماه پیش که در آن وزیر نفت عربستان قیمت 80 دلاری برای هر بشکه نفت را مناسب خوانده بود، کاهش مداوم تولید نفت ونزوئلا و احتمال کاهش صادرات نفت ایران با شروع تحریمهای آمریکا علیه ایران در ماههای آینده و موارد دیگر را میتوان از جمله این عوامل دانست.
با اینحال موفقیت اوپک برای حفظ توافق 2016 تا پایان سال و محدود کردن تولید به حد پایبندی 100 درصدی اعضاء به برنامه کاهش تولید توافق 2016 نشان داد که سازمان اوپک از پختگی کافی برای عبور از بحرانهایی که پیش میآید برخوردار است. البته لازم است به نقش وزیر نفت، آقای مهندس زنگنه و نیز همکاران ایشان در تیم دیپلماسی نفتی ایران در حصول این نتیجه اشاره کرد.
نحوه تعامل بین اعضا چگونه بود و جو بیرونی و شرایطی که خارج از اوپک دیکته شد چقدر در نتیجه تاثیرگذار بود؟
-از آنجا که اوپک بر اساس منافع مشترک کشورهای عضو شکل گرفته و وجود یک سازمان صادر کننده نفت قوی در بلند مدت به نغع همه کشورهای عضو است بنابراین کشورهای عضو اوپک در این موضوع تفاهم دارند که تعامل با یکدیگر و تصمیم گیری صحیح بر سر مدیریت عرضه نفت کشورهای عضو در مجموع به نفع همه اعضاء است.
به همین دلیل هر چند در کوتاه مدت اختلاف نظرهایی بین کشورهای عضو پیش میآید که طبیعی است اما توانستهاند بر اختلافها غالب شده و اوپک را قوی و اثر گذار نگه دارند. در این اجلاس هم طبعا اختلاف نظرهایی بین کشورها وجود داشت اما با رایزنیها نهایتا به تصمیم مناسب حفظ توافق نوامبر 2016 و تاکید بر پایبندی 100 درصدی اعضاء به برنامه کاهش تولید نفت در توافق 2016 انجامید.
به نظر شما آیا اوپک باید سقف تولید را بالا میبرد؟
سقف تولید افزایش نیافت زیرا که مصوبه اجلاس 174 ناظر بر تداوم توافق نوامبر 2016 تا آخر سال میلادی 2018 بود. تنها قرار شد کاهش تولید واقعی اوپک نسبت به کاهش تولید هدف یعنی 1.2 میلیون بشکه در روز نسبت به تولید اعضاء در پاییز 2016 جبران شود. مطابق برآورد کمیته فنی و کمیته مشترک وزارتی اوپک -غیر اوپک (JMMC) در ماه مه 2018 این کاهش حدود 152 درصد میزان کاهش هدف معاهده نوامبر 2016 بود که تقریبا معادل 1.8 میلیون بشکه در روز میشود. مصوبه کنفرانس 174 تنها مقرر میکند که این تفاوت برای حفظ ثبات بازار نفت جبران شده و تولید نفت سازمان تا این حد افزایش یابد که در واقع بازگشت به کاهش تولید در حد هدف تعیین شده با پایبندی 100 درصدی به مصوبه مزبور است.
ایران در این فضا چگونه ظاهر شد؟ موضع عربستان چگونه بود؟
بر اساس گزارشهای منتشره در واقع مذاکره و مصالحه آخرین دقیقه بین وزیر نفت ایران، آقای مهندس زنگنه، و وزیر انرژی عربستان سعودی، آقای الفلیح، اجازه داد تا اجلاس موفقیت آمیز تشکیل و خاتمه یافته و به مصوبه حفظ توافق نوامبر 2016 تا پایان سال 2018 و اعاده پایبندی 100 درصدی به میزان کاهش هدف تعیین شده در توافق نوامبر 2016 با اتفاق آرا دست یابد.
با توجه به اینکه ایران قبلا مخالفت خود را با افزایش سقف تولید اوپک اعلام کرده بود این مصالحه و نیز مصوبه اجلاس 174 نشان میدهد که تیم دیپلماسی ایران موفق عمل کرده و توانسته است شرایط ایران را حتی الامکان پیش ببرد و از افزایش سقف رسمی تولید جلوگیری کند . در طرف مقابل عربستان هم موفق شد که مصوبه افزایش تولید واقعی تا حد بازگشت به پایبندی 100 درصدی به میزان کاهش تولید توافق توامبر 2016 را به تصویب اجلاس برساند.
از آنجا که در جریان اجلاس ظاهرا مکانیسمی برای باز تخصیص افزایش تولید از کشورهایی که دارای مازاد ظرفیت تولید نیستند (مانند ونزوئلا و آنگولا و غیره) به کشورهایی که دارای مازاد ظرفیت تولید هستند (مانند عربستان و امارات متحده عربی)، بدون صراحت در بیانیه پایانی اجلاس و از طریق توافقهای دو جانبه و غیره اندیشیده شده است عربستان، امارات متحده عربی و کویت احتمالا فرصت خواهند داشت تا تولید خود را افزایش دهند.
آینده ایران را در اوپک چطور ارزیابی می کنید؟ آیا ایران نقشی از موضع ضعف و یا بالادست داشت؟ با توجه با تحریمهای احتمالی نقش ایران دچار چه نوساناتی میشود؟
ایران یکی از بنیانگذاران سازمان کشورهای تولید کننده نفت (اوپک) بوده و هنوز سومین تولید کننده بزرگ اوپک است. از سپتامبر 1960 (زمان تاسیس اوپک) و تقریبا در طول 58 سال عمر این سازمان ایران همواره در مدیریت، تعیین جهتگیریها و تصمیمهای عمده اوپک نقش بارزی ایفا کرده است.
علاوه بر آن روابط سیاسی نزدیک ایران با برخی از کشورهای عضو مانند عراق، ونزوئلا و تا حدودی الجزایر و برخی دیگر از کشورها به اثر گذاری ایران در این سازمان میافزاید.
از آنجا که تصمیمهای اصلی اوپک به اتفاق آرا است بنابراین ایران همواره امکان اثر گذاری بر اوپک را حفظ کرده و خواهد کرد با اینحال باید توجه کرد که اصولا اثرگذاری یک کشور عضو در سازمان بین دولتی مانند اوپک تا حدود زیادی تابعی از حجم تولید نفت آن کشور و روابط بین المللی اوست.
مقایسه نفوذ ایران در اوپک قبل از انقلاب که ایران بالای 5 میلیون بشکه در روز تولید میکرد و روابط بین المللی کشور با دنیا و قدرتهای بزرگ بدون تنش و مسالمت آمیز بود، با سالهای گذشته که صادرات و تولید نفت ایران به دلیل تحریمهای بین المللی کاهش یافته و رابطه کشور با دنیا به دلیل قطعنامههای تحریمهای تنزل یافته بود این موضوع را به خوبی نشان میدهد.
در یک سطح بالاتر میزان تولید نفت (گاز یا سایر منابع طبیعی) و به عبارت دیگر سهم کشور در بازار جهانی نفت و نیز متغیرهایی مانند کشش تقاضا برای نفت خام کشور و کشش عرضه دیگر کشورهای تولید کننده نفت و یا امکان جایگزینی نفت دیگر کشورها به جای نفت آن کشور اثر گذاری کشور در بازار جهانی نفت را تعیین میکند. بنابراین با فرض تداوم حضور ایران در اوپک افزایش اثرگذاری کشور ما در اوپک تابعی از ظرفیتهای تولید نفت و گاز و روابط بین المللی خواهد بود. طبعا اگر تحریمها بر روابط بین المللی و تولید و صادرات نفت کشور اثر محدود کننده داشته باشد اثر گذاری کشور در اوپک نیز تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
نقش روسیه را در بازی دوگانه با آمریکا و ایران چطور ارزیابی میکنید ؟ آیا میتوانیم همچنان این کشور را شریک استراتژیک خود بدانیم؟
روسیه از بزرگترین کشورهای تولید کننده و صادر کننده نفت و گاز در دنیا است و بیش از 10 درصد تولید جهانی و صادرات نفت دنیا را در اختیار دارد و طبعا قرار گرفتن این کشور همراه با برخی دیگر از تولید کنندگان عمده نفت در کنار اوپک اثر بخشی اوپک در بازار جهانی نفت را افزایش خواهد داد، همانطور که شرکت روسیه و این کشورها در اعلامیه همکاری و معاهده نفت اوپک- غیر اوپک در نوامبر 2016 برای کاهش تولید نفت به منظور حذف مازاد عرضه از بازار موثر بود و در کمتر از دوسال حجم انبارهای تجاری نفت کشورهای صنعتی به حد متوسط 5 سال گذشته کاهش یافته و بازار نفت حول قیمتهای قابل قبول به تعادل نزدیک شده است.
طبعا روسیه منافع بلند مدت خود را در نزدیکی و همکاری با اوپک در نظر دارد و با توجه به روابط آن کشور با مراکز عمده سیاسی و اقتصادی دنیا از ابزار نفت و گاز در دیپلماسی انرژی و دیپلماسی عمومی خود بهره میبرد.
درحال حاضر موضوع اصلی سیاست خارجی روسیه ارتقاء روابط سیاسی با غرب و به خصوص آمریکا و لغو تحریمهای کشورهای صنعتی علیه روسیه به دلیل الحاق شبه جزیره کریمه به آن کشور است. طبعا روسیه از ابزار نفت و گاز خود در پیشبرد سیاست خارجی خود استفاده میکند و روابط آن کشور با اوپک و ایران نیز در همین چارچوب بزرگتر قابل تحلیل است. مواضع اخیر روسیه در هماهنگی با عربستان برای افزایش تولید نفت اوپک- غیر اوپک را نیز باید در همین راستا و بهبود روابط آن کشور با آمریکا و دنیای غرب دانست.
همانطور که گفته شد ایران نیز اگر بخواهد تاثیر گذاری بیشتری در اوپک و تحولات بازار نفت داشته باشد گریزی جز عادی کردن روابط خود با غرب و افزایش ظرفیتهای تولید نفت و گاز از طریق انتقال فناوریهای نوین به ایران نخواهد داشت.
در غیر اینصورت و چنانکه تحمیل تحریمها از سوی آمریکا منجر به کاهش تولید نفت کشور و اتکاء بیشتر به روسیه و چین برای صادرات نفت کشور شود طبعا روسیه نیز نه در سطح شریک استراتژیک بلکه از موقعیت نابرابر از ایران و نفوذ کشور ما در خاورمیانه در تعامل خود با غرب استفاده خواهد کرد.
در مورد نقش عراق بفرمایید، میتوان گفت که کشور عراق به بازیگری تعیین کننده بیش از ایران تبدیل میشود؟
-عراق هم اکنون به دومین تولید کننده و صادر کننده نفت اوپک و طبعا به یکی از بازیگران اصلی این سازمان تبدیل شده است. با این حال به دلیل استقلال نسبی کردستان عراق و ضعف کلی ساختار دولت در عراق که در تغییرات متوالی وزرای نفت و انرژی آن کشور منعکس میشود، دولت عراق هنوز نتوانسته است در حد ظرفیتهای تولید نفت خود در اوپک ایفای نفش کند.
با اینحال روابط سیاسی نزدیک عراق با ایران این فرصت را فراهم کرده است که این دو کشور با اتخاذ سیاستهای مناسب و تشریک مساعی با ظرفیتهای بیشتری اهداف خود در اوپک و مجمع کشورهای صادر کننده گاز (GECF) را پیگیری کنند.
اهدافی را که آمریکا در این بازی دنبال میکرد چه بود؟ برخی میگویند با افزایش قیمت شیلها اقتصادی و با کاهش قیمت مصرف کنندگان سود میبرند؟ کدام یک هدفی است که آمریکا دنبال میکرد؟
-صنعت نفت در آمریکا صنعتی خصوصی است و شرکتهای انرژی و نفتی آمریکا شرکتهای خصوصی هستند که انگیزههای اقتصادی فعالیتهای آنها را هدایت میکند.
توسعه این صنعت در آمریکا تحت تاثیر قوانین و مقررات مناسب از یک سو و ابداع و نو آوری و تحصیل سود از طریق پذیرش ریسک سرمایه گذاری در تولید نفت و گاز از سوی دیگر است. حجم نقدینگی، گستردگی و عمق بازارهای مالی در آمریکا اجازه تامین مالی این سرمایه گذاریها همراه با ریسک اما در عین حال جذاب و بالقوه سودآور را میدهد.
همین نیروها موجب انقلاب شیل گاز و شیل نفت در آمریکا شده و در حال حاضر آمریکا تبدیل به یک صادر کننده نفت و در آینده نزدیک گاز شده است. البته آمریکا به دلیل مصرف بالای نفت بطور خالص وارد کننده نفت محسوب میشود اما این موضوع از اهمیت نقش او در تجارت نفت دنیا نمیکاهد. دولتهای مختلف آمریکا سیاست استقلال نسبی انرژی امریکا را دنبال کردهاند و از ابزار سیاستهای اقتصادی برای تحقق این هدف استفاده کردهاند.
قیمتهای بین المللی نفت در حالی که علامت مهمی برای سرمایه گذاری شرکتهای خصوصی در بخش نفت و گاز آمریکا میدهد، در عین حال هزینه خانوار در استفاده از انرژی و بخصوص در حمل ونقل جادهای (بیشتر خانوارهای آمریکایی دارای اتومبیل هستند و هنوز شمار سرانه اتومبیل در آمریکا از بالاترینها در دنیا است) را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
هزینه نسبی انرژی در بودجه خانوارهای آمریکا عامل مهمی در حمایت آنها از دولتها است. به همین دلیل نیز افزایش قیمت نفت از یک حدی بالاتر میتواند بر حمایت خانوارها از دولت آمریکا و حزب او در انتخابات آینده اثر منفی گذارد. به همین دلیل نیز دولت آمریکا ضمن حمایت از توسعه تولید نفت و گاز و صادرات نفت و گاز که به اثر گذاری سیاست خارجی او کمک میکند در عین حال مایل نیست قیمت نفت خام و فراوردههای نفتی ( بنزین و گازوییل و ..) بیش از اندازه بالا برود.
بنابراین رییس جمهور آمریکا از اوپک (در واقع عربستان و شیخ نشینهای حاشیه خلیج فارس) میخواهد با افزایش تولید مانع افزایش قیمت تولید نفت شود. در عین حال مایل است با افزایش تولید کشورهای اوپک ریسک افزایش قیمت بیشتر نفت در شرایط تحمیل تحریمها علیه ایران و خروج نفت ایران از بازار را کاهش دهد.
فکر میکنید افزایش تولید از جانب کدام کشورها باشد؟
-از کشورهای اوپک آنهایی که دارای مازاد ظرفیت تولید دارند عربستان در حد 1.6 میلیون بشکه، امارات متحده عربی و کویت مجموعا در حد 550 هزار بشکه و در کشورهای غیر اوپک روسیه دارای مازاد ظرفیت تولید حدود 500 هزار بشکه است. بنابراین در صورت کسری عرضه نسبت به تقاضا در بازار احتمالا این کشورها بتوانند در کوتاه مدت بین 500 تا 700 هزار بشکه تولید نفت را افزایش دهند.
در شرایط کنونی قیمت نفت را چطور ارزیابی میکنید و تغییرات چقدر محسوس خواهد بود؟
-برآوردهای میان مدت آژانس بین المللی انرژی و سایر موسسات نشان میدهد که ظرفیتهای عرضه نفت در مجموع در حد افزایش تقاضا اضافه خواهد شد و بعید است در یکی دو سال آینده فشارهای زیادی برای افزایش قیمت نفت وارد شود مگر اینکه بیش از 1.5 میلیون بشکه نفت از بازار خارج شود که برای همین منظور هم مایلند تولید عربستان و دیگر کشورهای اوپک دارای مازاد ظرفیت تولید افزایش یابد تا قیمتها کنترل شود.
برخی از کارشناسان اظهار نظر کردهاند که عربستان سعودی به دو دلیل علاقمند به قیمتهای بالای نفت است: اول، کسری بودجه دولت که بر اساس برآورد صندوق بین المللی پول موازنه آن به 87 دلار در هر بشکه نیاز خواهد داشت، و دوم، ارزش سهام آرامکو که قرار است در بازارهای مالی ارائه شود و تابعی از قیمتهای نفت است.
عربستان و نیز روسیه در عین حال مایل بودهاند به آمریکا نشان دهند که متوجه نگرانی او از افزایش بیشتر قیمت نفت هستند و به همین دلیل نیز هر دو با هماهنگی قبلی در کنفرانس اخیر اوپک خود را آماده و مصمم برای افزایش تولید و عرضه نفت به بازارهای جهانی نشان دادند. در عین حال عربستان بی علاقه نبود که با مخالفت ایران و برخی دیگر از کشورهای اوپک با پیشنهاد عربستان و روسیه برای افزایش تولید 1 الی 1.5 میلیون بشکه در روز تقصیر عدم افزایش عرضه نفت و در نتیجه افزایش زیاد قیمتها را به گردن ایران و ونزوئلا و غیره انداخته و با فروش نفت خود در قیمتهای بالا از هر دو نظر منتفع شود.
خوشبختانه با دیپلماسی هوشمندانه ایران در کنفرانس اخیر اوپک این برنامه تا حدود زیادی خنثی شد و بنابراین هر چند احتمال سقوط قیمتهای نفت وجود ندارد اما با تعهد عربستان، روسیه و امارات و غیره به افزایش تولید بعید است شاهد افزایش بیشتر قیمتها باشیم.
منبع: ایلنا
دیدگاه تان را بنویسید