اقتصاددان تُرک:
تحریم، آب راکد اقتصاد اسلامی را به جریان میاندازد
استاد اقتصاد دانشگاه ترکیه با بیان اینکه، اقتصاد اسلامی جایگزین خوبی برای نظام سرمایهداری است، گفت: معتقدم که تحریمها، آب راکد اقتصاد اسلامی را به جریان خواهند انداخت.
اعتمادآنلاین| اشرف محمد دوابه فارغ التحصیل الازهر مصر و استاد اقتصاد دانشگاه ترکیه در برنامه عصر از راهکارهای ایجاد اقتصاد اسلامی برای مقابله با تحریم های جهانی گفت.
دوابه علاوه بر تسلط بر مفاهیم شرعی و فقهی، تحصیلات ویژه خود در عرصه اقتصاد را نیز در دانشگاههای مصر و ترکیه گذرانده و در حال حاضر، مدیر آکادمی اروپایی تامین مالی و اقتصاد اسلامی در لندن است.
بیشتر بخوانیداقتصاد اسلامی در برابر اقتصاد سرمایهداری
دوابه صاحب 19 کتاب در حوزه بازارهای مالی و اقتصادی اسلامی است. او یکی از نظریهپردازان مفهوم «بازارهای منطقهای برای تقابل با غرب» است؛ تا جایی که در واکنش به تحریمهای اخیر ایالات متحده علیه ترکیه، همپیمانی این کشور با کشورهایی مانند ایران، روسیه و چین را تنها راه برونرفت آنکارا از مشکلات اقتصادی معرفی کرده و بر ضرورت حذف دلار و شکلگیری تعاملات مالی دوجانبه مبتنی بر پول ملی کشورها تأکید میکند.
دوابه در برنامه تلویزیونی عصر گفت: اقتصاد اسلامی در سایه بحرانهایی که جهان با آن مواجه است، در واقعیت زندگی ما مهم است. جهان، بحرانهایی را پشت سر گذاشته است؛ مارکسیسم فروپاشید و سرمایهداری آمد که با بحرانهای زیادی روبرو شده است که آخرینش -البته ما میگوییم آخرینش نخواهد بود- بحران سال 2008 بود. و بحرانها همچنان ادامه دارند. به همین دلیل، جهان به دنبال جایگزینی برای سرمایهداری است که این جایگزین، اقتصاد اسلامی است؛ چون نظامی الهی است و نظامی است که شرایط انسان را درنظرمیگیرد به روشی عادلانه و به دور از «ربا» و «کسب مال به باطل» و «غَرَر» [معامله همراه با جهل] و سایر معاملات ناعادلانه.
وی افزود: معتقدم که الآن امت -و منظورم از امت، همه جهانیان است- محتاج «رحمه للعالمین» است و او، رسول اکرم صلی الله علیه و آله است؛ با روشی که آورده؛ یعنی اقتصاد اسلامی. خداوند است که به رسولش فرموده: «و ما أرسلناک إلا رحمه للعالمین» [و تو را جز رحمت برای جهانیان نفرستادیم]
این استاد دانشگاه ادامه داد: اقتصاد اسلامی سهم خود را حتی در خود حکومتهای اسلامی نیز دریافت نکرده است چون حکومتی که به شکل کامل عهدهدار آن شود تا الآن وجود نداشته است. مثلا ایران قوانین بانکداری اسلامی را در سال 1983 تصویب کرده است اما تا الآن نظام اقتصادی ایران از این حیث تفاوتی با سایر نظامهای اقتصادی نداشته است.
دوابه تاکید کرد: اجازه بدهید برگردیم به آنچه قبل از ظهور بانکهای اسلامی و حتی قبل از ظهور اصطلاح «اقتصاد اسلامی» -که اعم از بانکداری اسلامی است- گفته میشد. وقتی یک نفر میخواست به جایگزینی برای اقتصاد مبتنی بر ربا فکر کند، همیشه پرچمی که بلند میشد این بود: «نه اقتصاد بدون بانک و نه بانک بدون سود» تا اینکه خداوند عزّوجلّ به این امت کسانی را لطف کرد که این پرچم تغییر را بردارند و درباره این امور بنویسند تا امروز این فکر به یک واقعیت زنده تبدیل شود. گرچه هنوز چیزی که میخواهیم نیست؛ چراکه اگر امروز کسی از غربیها از ما بپرسد نمونهای از حکومتی که اقتصاد اسلامی را تطبیق داده و موفق شده است نشانم بدهید، آیا الآن میتوانیم نمونهای نشانش بدهیم؟ نمیتوانیم نمونهای بیاوریم و این از مصائب امروز ماست.
او ادامه داد: ما دوست داریم که اقتصاد اسلامی در خود حکومتهای اسلامی تبدیل به یک حرکت دائمی شود. ما تاکنون چیزی تولید نکردهایم، اما آنها به سمت ما میآیند و این به خاطر «رحمت للعالمین» بودن پیامبر اسلام است. خصوصا بعد از بحران سال 2008 بزرگترین کتابی که مطالبه شده است، کتاب «سرمایه» کارل مارکس بوده است؛ چرا که او درباره جایگزین سرمایهداری تحقیق کرده است اما هنوز نمونه اسلامی متکاملی که در شرایط واقعی عملا تطبیق داده شود، وجود ندارد. البته ما سعی میکنیم این نمونه به وجود آید و برای تحقق آن، با جدیت تلاش خواهیم کرد.
این کارشناس اقتصادی گفت: من با صراحت میگویم که شهید سید محمد باقر صدر از اولین شیعیانی است که در این زمینه کتاب نوشته است و از بین اهل سنت نیز کسانی در همان وقت مشغول نگارش بودند. جالب است که در آن زمان هیئتی شکل گرفت برای تأسیس یک بانک اسلامی در کویت و به درخواست این هیئت، شهید صدر کتاب «بانکداری بدون ربا» را نوشت.
همچنین یک از اعضای این هیئت، دکتر عیسی عبده از مصر بود. مکاتباتی بین علمای شیعه و سنی در این زمینه راه افتاد که به شکل طبیعی، نتیجهاش شد موضوع «بانکداری اسلامی» که امروزه میبینیم. پس روزی که با هم متحد شویم و روزی که اختلافاتمان را کنار بگذاریم و روزی که همه تلاش کنیم هدفمان یکی شود، معتقدم که آن روز اقتصاد اسلامی به جایگاه خود میرسد اما الآن با تأسف شدید نزاعهایی را شاهد هستیم. عاملی که بیشترین سهم را در این بین دارد، استعمار است که هنوز هم با زبان زور دارد کارش را انجام میدهد؛ در قضایای قومیتی، قبیلهای، مذهبی و مسائل اختلافی دیگر. پس ما حقیقتا نیازمندیم که دلهایمان را به روی یکدیگر بازکنیم و به مسائل مشترک تمسّک کنیم. چون اینها مسائل مشترکمان در زمینه اقتصاد است.
ما امروز میبینیم که آمریکا از هر راهی بتواند تلاش میکند که ترکیه را شکست بدهد و همین وضع را با ایران دارد و نیز با بسیاری از حکومتهای اسلامی؛ مثلا تحریم اقتصادی علیه ایران یا جنگ اقتصادی علیه ترکیه. پس اگر مسلمانان در این چنین شرایطی نتوانند با هم متحد شوند، پس در چه شرایطی میتوانند؟ ما دوست داریم از امثال نوشتههای شهید صدر و آنچه بعد از آن نوشته شده استفاده کنیم و آن را تبدیل کنیم به واقعیتی که در زندگی روزمره مردم اجرا شود و تبدیل به یک رفتار اقتصادی عملیاتی شود که حکومتها، افراد، خانوادهها و جامعه از آن استفاده کنند.
دوابه تاکید کرد: حقیقت این است که جهان را یک لابی یهودی دارد میچرخاند که فقط برایش نرخ بهره مهم است تا بتواند بر جهان حکمرانی کند اما بحرانهای مالی که جهان را دربرگرفت و آخرینش بحران سال 2008 بود، اثبات کرد که ربا یا نرخ بهره، عنصر اساسی این بحران بوده است. عوامل اساسی این بحران را اگر بخواهیم خلاصه کنیم عبارت است از: نرخ بهره، ریسک، فروش دیون، رهن کالای مرهون و طمعکاری. اینها 5 عامل اساسی بحران بودند که من در همان زمان کتابی دربارهشان نوشتم.
اگر الآن بخواهیم واقعه را نگاه کنیم و ببینیم وقتی بحران پیش آمد، برای مهار آن چه کردند، میبینیم که نرخ بهره در تمام بانکهای غربی به صفر یا نزدیک صفر رسید. این نظر «کینز» بزرگترین اقتصاددان غربی است که نرخ بهره باید صفر باشد. معنای این حرف این است که ما دست به مشارکت میزنیم؛ یعنی به شکل یکسانی در سود و زیان وارد میشویم؛ مساوی سود میبریم و مساوی زیان میکنیم و اینطور نیست که یکی هم سرمایه و هم سودش نابود شود و دیگری یا سرمایهاش را از دست دهد و یا اصلا سود نکند و این ارزش، ظلم است که همان رباست.
اسلام با حذف ربا بین کار و سرمایه، توازن برقرار میکند و مصالح هر دو طرف را محقق میکند. جهان بر سر این مسئله با هم اجماع کردند که حتی در بحران مالی جهانی، دیونی که بر عهده شرکتها بود، وارد بانکها شد و بانک شد شریک آن شرکتها؛ گویا آنها به نظام اقتصادی اسلامی برگشتند. راهحلهایی که برای بحران مالی غرب اعمال شد به شکلی صورت گرفت که بسیار نزدیک به اسلام بود. الآن غرب، حتی پاپ واتیکان در همان وقت گفت که ما میتوانیم اسلام را به عنوان یک نظام -و نه یک روش- برای حل مشکلاتمان به کار ببندیم. من معتقدم که غرب در رفتارش در موضوع بهره و مانند آن در بحرانها، اینگونه برگشت اما پس از آن فراموش میکند و برمیگردد به رفتار سابقش تا دوباره دچار بحران شود و اصلا نظام سرمایهداری اسمش نظام بحرانهاست.
او ادامه داد: وقتی ما برای داراییمان به خوبی بازاریابی کنیم و یک نمونه پیادهسازی عملیاتی نیز داشته باشد، مردم به طرف ما میآیند و این یک ویژگی عمومی برای همه مسلمانان خواهد بود. مردم جنوب شرق آسیا چگونه مسلمان شدند؟ به واسطه رفتار تجار و به واسطه اقتصاد. ما نیازمندیم که دلهای مردم را با اقتصاد به روی خودمان بازکنیم که متأسفانه این را نداریم. اقتصاد -به گفته اربکان نخستوزیر سابق ترکیه- «مؤلّفه قلوبهم» است؛ یعنی وسیلهای است که دلهای مردم را گشوده و به هم پیوند میدهد. من برای جنابعالی یک تصویر زنده از آقای اردوغان نشان میدهم. اردوغان وقتی کار نخستوزیری را به دست گرفت که بر اساس قانون ترکیه باید رئیس یک دولت سکولار باشد، نه یک دولت اسلامی. با این حال اولین مسئلهای که به آن پرداخت، موضوع «توسعه» بود.
این استاد دانشگاه گفت: من واقعا خوشبین هستم ولی نیازمند یک اراده آگاهانه و یک مدیریت با درایت در کشورهایمان هستیم. نیاز داریم که مسائل اختلافانگیز را کنار بگذاریم، همانطور که پیامبر فرمودند: «تعصبات جاهلی را کنار بگذارید؛ چون باعث تباهی میشود» باید حول اسلام که فصل مشترک ماست جمع شویم. باید حکومتهای خود را بسازیم. باید یکدیگر را کمک کنیم برای ساختن حکومتهایمان. چون نمیخواهیم به وضعیت اندلس دچار شویم که حکومت آن به خاطر اختلافات درونی از هم پاشید. امروز متأسفانه برخی از حکومتهای اسلامی با دشمن علیه یک حکومت اسلامی دیگر همپیمان میشود تا به خیال خودش به استقلال برسد اما در نهایت دشمن، خودش را هم نابود میکند.
فارغ التحصیل الازهر مصر ادامه داد: من واقعا خوشبینم؛ چون یقین دارم که آینده متعلق به این دین است. این یقین من است. نسبت به امور مادی، حتی خود غربیها میگویند و تحقیقات آمریکاییها نشان میدهد که فروپاشی امپراتوری ایالات متحده آمریکا از سال 2017 شروع میشود که الآن قطعا آغاز شده است و همه ما الآن داریم میبینیم که ترامپ دارد چه کار میکند. این مسئلهی زمان است. ملتها هم زندگی محدودی دارند که مانند زندگی افراد، روزی به پایان میرسد همانطور که قرآن میفرماید: «هر ملتی أجلی دارد؛ پس وقتی أجلش فرابرسد نه زمانش یک ساعت زودتر میشود و نه یک ساعت دیرتر.» کجاست امپراتوری بریتانیا که ادعا میکرد آنقدر گستردهام که خورشید هر جا بتابد درون مرزهای من تابیده؟ آن امپراتوری به پایان رسید ولی آن امتی که الآن لیاقت دارد بار بشریت را بردارد، امت اسلامی است. پایان شب سیه سپید است و من به این امیدوارم. آنچه از ما خواسته شده این است که کار کنیم.
خداوند در قرآن از ما خواسته که کار کنیم و در زمین تلاش کنیم و سپس فرموده: «از روزی خدا بخورید» نفرموده که از دسترنج خودتان بخورید؛ فرموده از روزی خدای عزوجل بخورید. از ما چه به عنوان حاکم و چه به عنوان مردم خواسته شده که تلاش و کوشش را عامل اساسی در زندگی خود قرار دهیم تا زندگی خود را در سایه آن توسعه دهیم و در عین حال، دیگران را نیز به همین واسطه نجات دهیم. ما یک امت هستیم و با رحم و عطوفت بین خود و دیگر انسانها زندهایم. دائما به این و آن پریدن، ویژگی عالم انسانی نیست؛ ما جز به کسی که حقوقمان را پامال کرده ستم نمیکنیم اما در عین حال راهی نداریم جزاینکه خودمان را بسازیم.
دوابه تاکید کرد: کمترین کار این است که اتحادهای دوجانبه بسازیم؛ اگر نمیشود اجتماع بسازیم که البته واجب است این کار را بکنیم. من معتقدم نقش سازمان کنفرانس اسلامی که الآن نامش سازمان تعاون اسلامی است نقشش این بوده که بین کشورهای اسلامی ائتلاف ایجاد کند که متأسفانه نقش ملموسی در این زمینه ایفا نکرده و با تأسف فراوان فقط به یک سری شعار اکتفا شده است.
بسیار خوب؛ ما در سایه این قضایا باید چه کنیم؟ الآن مثلا ایران در تحریم است و آنچه برای ترکیه در قضایای لیره پیش آمد یک جنگ اقتصادی است؛ همانطور که جان بولتون، مشاور رئیس جمهور آمریکا صریحا گفت که ترکیه باید کشیش آمریکایی را آزاد کند تا لیره به حال سابق برگردد! یک جنگ اقتصادی علنی در جریان است. ما در این مرحله باید روابط اقتصادی خود را تقویت کنیم؛ مثلا به واردات و صادرات خود از یکدیگر نگاه کنیم و آن را تقویت کنیم و یکدیگر را از درون کامل کنیم. میتوانیم نظام پرداختهای دوجانبه برقرار کنیم؛ جوری که پول ملی یک کشور در مقابل پول ملی کشور دیگر مبادله شود. مثلا کشوری مانند ترکیه محتاج انرژی است و ایران صادر کننده انرژی است. همچنین ترکیه محصولات صنعتی دارد که ایران میتواند استفاده کند. همچنین میتوانیم از جهان پیرامون خود استفاده کنیم. نمیخواهیم که در را به روی دیگران ببندیم.
مثلا چین را داریم، روسیه را داریم و منافع مشترکی داریم که برای رسیدن به آن تلاش میکنیم با نظام پرداختهای دوجانبه. حتی اتحادیه اروپا الآن برخی مواضعش مخالف رئیس جمهور آمریکاست. چون بحث منافع مطرح است و آنها هم منافعی دارند. حتی بین خود آمریکاییها اختلافاتی هست. آمریکاییها از تصمیمات ترامپ شاکی هستند؛ چون منجر به بحرانهای مالی و رکود جهانی میشود. ما حداقل میتوانیم نوعی ائتلاف ایجاد کنیم، مانند گروه بریکس و از این ائتلاف استفاده کنیم برای ایجاد پیمانهای پولی دوجانبه. باید دلار را کنار بگذاریم. ما نباید دلار را به کار بگیریم. سپس تلاش کنیم تا در مرحله بعدی مفهوم دینار، ریال یا درهم طلایی یا چیزی شبیه به آن را به عنوان پول جایگزین کنیم. پولی که با طلا پوشیده شده باشد و تعاملات بین خود را با آن انجام دهیم. این پول به خودی خود ارزش دارد؛ چون با طلا پوشیده شده است. اینها کارهایی است که میشود انجام داد و مراحل خاص خود را دارد. ترکیه الآن رویکرد جدیدی را شروع کرده، حسابهایی باز کرده با طلا که شنیدم در ایران نیز این روش وجود دارد. اینها ایدههایی خوبی است که میشود آیندهمان را با آن بسازیم.
دوابه گفت: معتقدم که شرایط ما را به سمت ارتقای گامبهگام سوق میدهد؛ یعنی چارهای جز حرکت قدمبهقدم نیست. خداوند هم ربا را در چهار مرحله حرام کرد؛ پس حرکت گامبهگام مطلوب است. من به سهم خودم از ایران انتظار داشتهام که این حرکت روبهجلوی گامبهگام را از دهه نود و با پیروزی انقلاب شروع میکرد اما متأسفانه این الآن نیست. ما الآن نیازمند این حرکت گامبهگام روبهجلو هستیم.
وی افزود: من مثالی از ترکیه میزنم. ترکیه با تجربه دریافت که باید از توسعه شروع کند. این توسعه باعث شد که مردم یک بار دیگر به دولت روی بیاورند و بعد از این مردم شروع کردند به یاد گرفتن دینشان برای اولین بار بعد از سال 1924 که به دین پشت کرده بودند؛ یعنی زمانی که خلافت عثمانی فروپاشید. الآن در حکومت ترکیه حتی زبان هم مهجور شده و تغییر کرده است و تبدیل به لاتین شده است؛ در حالیکه زمانی به عربی نوشته میشد.
در عین حال، این حرکت تدریجی به خودی خود نتیجه روشنی دارد. اردوغان همیشه از موضوع نرخ بهره صحبت میکند و میگوید با آن مخالف است و من در این زمینه با او موافقم، چون او درست میگوید و همه مشکلات اقتصاد جهانی به نرخ بهره برمیگردد. اصلا تا وقتی پول دارای پوشش طلایی کامل بود، مردم نمیدانستند تورّم چیست. تورّم پولی بعد از کنار گذاشتن پولهای پوشیده از طلا پدید آمد؛ یعنی در اثر ربا و تبعات آن. اگر ربا از هستی ساقط شود، مردم راحت میشوند ولی حقیقت این است که یک لابی صهیونیستی وجود دارد که میخواهد با «ربا»، مردم را به بردگی بگیرد. پس فرصت فراهم است انشاءالله و فرصتهای بیشتری نیز به وجود میآید.
البته ما باید اراده داشته باشیم و از این بحرانها استفاده کنیم و از دلشان فرصت به وجود بیاوریم. این واقعیت است و باید روش حکومتهایی مانند ایران و ترکیه باشد. و برخی دیگر از حکومتهای اسلامی نیز در این زمینه نقش دارند و میتوانند ورود کنند؛ مانند مالزی و اندونزی که همه میتوانیم از آن استفاده کنیم و نوعی ائتلاف ایجاد کنیم. واقعا من از کار آقای اربکان که فکر اقتصادی عالی داشت خوشحال شدم؛ وقتی که گروه «دی 8» (هشت کشور اسلامی در حال توسعه) را ایجاد کرد. این واقعا فکر جالبی بود. هشت کشور بزرگ اسلامی را انتخاب کرد و این گروه، گروه خوبی بود برای اجرای تدریجی اقتصاد اسلامی. این چیزی است که الآن میخواهیم.
دوابه گفت: وقتی ما ریشههایمان محکم شد دیگر دشمن نمیتواند ما را ریشهکن کند. این حرکت گامبهگام بسیار مهم است. ما باید استراتژی عمومی داشته باشیم و بگوییم در فلان مدت میتوانیم اقتصاد اسلامی را پیاده کنیم. سپس به دنبال سیاستهایی برویم که این را محقق کند. این چیزی است که من به آن امیدوارم.
او تاکید کرد: واقعا کشوری وجود ندارد که به دنبال تبدیل کامل اقتصاد خود به اقتصاد اسلامی بوده باشد. این همان چیزی است که حقیقتاً من از ایران انتظار داشتم. اگر به کشوری مانند مالزی برویم، دو جریان وجود دارد؛ جریان اسلامی و جریان سنتی. ترکیه نیز همین طور است. نظام اقتصادی در ترکیه نیز نظام لیبرالی و اقتصاد آزاد است اما میتوانیم بگوییم اقتصاد آزاد به اسلام نزدیکتر است؛ البته اگر اموری که در اسلام حرام است را از آن حذف کنیم. مثلا همیشه وقتی از مالکیت فردی صحبت میکنیم، مالکیت فردی یک مسئله اساسی در اسلام است. البته همین مالکیت فردی در نظام سرمایهداری ممکن است از راههای غیرشرعی به دست آید ولی در اسلام در پناه ارزشهای اخلاقی حاصل میشود. مثلا ربا در اسلام ممنوع است ولی در نظام سرمایهداری ربا هست. پس ما الآن وقتی در حال استفاده از این نظام هستیم، باید تدریجا آن را به سمت نظام اقتصادی اسلامی تغییر دهیم.
مدیر آکادمی اروپایی تامین مالی و اقتصاد اسلامی گفت: فقیه باید حرف حق را بگوید و اجرش را به عهده خدا بگذارد ولی مشکل اساسی این است که حاکمان اراده واقعی ندارند. اکثر حاکمان به دنبال قالب نمایشی از اسلام هستند؛ نه محتوای آن؛ یعنی ظاهری از اسلام را دوست دارند و نه محتوای آن را. این چیزی است که از آن رنج میبریم. چون اسلام هم دنبال قالب است و هم محتوا میدهد. چون ایمان چیزی است که در دل وارد میشود و عمل هم باید آن را تصدیق کند. نیاز به هر دوی اینها در کنار هم داریم. متاسفانه اراده سیاسی حکیمانهای برای پیاده کردن این نظام وجود ندارد. این نقطه اساسی است.
همچنین اینجا نوبت علماست. چون نقش حاکمان مرتبط با نقش علماست. اگر علما قوی باشند، حاکمان در برابر نظر عالمان تسلیم میشوند؛ عالمانی که فقط از خدا میترسند و این امور را برای رضای خدا پیاده میکنند. پس ما این علمای ربانی را میخواهیم که «پیام خدا ابلاغ کنند و فقط از او بترسند و از غیر او نترسند» اما از حاکمان مطالبه داریم که این را به یک واقعیت عملیاتی تبدیل کنند. استاد علی شریعتی از استعمار و استحمار سخن میگفت و از بهترین واژه استفاده کرده است. بعضی از حاکمان امروز، مردمشان را استحمار میکنند. این در بعضی از حکومتها موجود است. یعنی استعمار، جسمش را بیرون برده اما پیروانش باقی ماندهاند. ما یک اراده صادقانه میخواهیم و این محقق نمیشود مگر با مردمی که از خداوند میترسند.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: میخواهم یک مطلب ساده بگویم تا بحث به وضوح روشن شود؛ بعد از فروپاشی شوروی، روسیه نماینده خود را -که به نظرم وزیر اقتصاد روسیه بود- به دانشگاه الأزهر مصر فرستاد تا ببیند آیا مسلمانان نظام اقتصادی اسلامی دارند یا نه. وقتی به دانشگاه الإزهر رفت، کتابی برایش آماده کردند که برخی از امور مربوط به اقتصاد اسلامی در آن آمده بود. آن را گرفت و بعد از ترجمه کتاب، به روسیه سفر کرد. بعد از مدتی دوباره به مصر رفت و گفت: مسؤلان روسیه واقعا خیلی از روشی که شما دارید خوششان آمده است اما یک سؤال دارند: اگر شما چنین روشی دارید، پس چرا خودتان عقبماندهاید؟ یکی از اساتید فاضل جواب داد: چون ما روشهای اسلام را پیاده نمیکنیم.
دوابه گفت: معتقدم که این تحریمها، آب راکد اقتصاد اسلامی را به جریان خواهند انداخت ولی یک حکومت به تنهایی در این زمینه کاری از پیش نخواهد برد. یعنی الآن ما به نوعی همافزایی و اتحاد بین برخی حکومتهای اسلامی نیاز داریم. چون الآن از این بحران، حکومتهایی مانند ایران و ترکیه متضرر میشوند. این از یکی از روشهای دفاعی موجود است. من معتقدم این تحریمها فرصتی خواهد ساخت برای ایران و ترکیه برای باز کردن درهای جدیدی به روی یکدیگر و نیز با حکومتهایی مانند روسیه، مالزی و اندونزی و نیز برخی حکومتهای دیگر و حتی با خود اتحادیه اروپا در این زمینه. پس من معتقدم که حتما فرصت وجود دارد برای حرکت به سمت اقتصاد اسلامی ولی توقع ندارم یک شبه همه چیز درست شود؛ بلکه به زمان خاص خودش نیاز دارد.
به ویژه برای ایران به صورت خاص آرزو دارم که به این سمت برود؛ چون وقتی اقتصاد ایران را دیدم و گفتگوهایی هم در این زمینه داشتم، دیدم که شما در ایران تکیه ویژهای بر نفت دارید و این، کشور را در معرض تحریم قرار میدهد. معنای این حرف این است که کشور با این وضعیت دچار مشکل خواهد شد؛ کما اینکه میبینیم ارزش پول ملی کاهش یافته است.
پس لازم است که از چارچوب این اقتصاد دولتی متکی به نفت خارج شویم و به سمت اقتصاد تولیدمحور و تکیه بر خود و همافزایی حرکت کنیم تا حتی اگر چنین بحرانی باز هم پیش آمد، یا اقتصادمان متأثر نشود یا اگر متأثر شد، خیلی ناچیز باشد و همه زندگی مردم به خطر نیفتد چون نتیجه طبیعی کاهش ارزش پول ملی، گرانی قیمتهاست که اگر حمایت اجتماعی دولت از مردم نباشد، مشکلات بسیاری درون خود کشور پیش میآید. از خودمان میخواهم که در این زمینه با منطق عقلانی حرف بزنیم و نوعی یگانگی و همافزایی را دنبال کنیم تا برسیم به آنچه برایش تلاش میکنیم؛ یعنی استقلال کشورهایمان. با طی چنین مراحلی معتقدم که اقتصاد اسلامی راهحل برای همه جهانیان است.
منبع: تسنیم
دیدگاه تان را بنویسید