حسین خزلی، فعال بازار سرمایه و بورس، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
بهبود نسبت کفایت سرمایهای بانکها به کنترل ریسک بانک کمک میکند/ تجدید ارزیابی از مازاد داراییها هیچ تاثیری در ورود جریان نقدی به شرکتها ندارد/ افزایش سرمایه به روش تجدید ارزیابی از مازاد داراییها هیچگونه ارزش افزوده اقتصادیای ندارد
حسین خزلی، فعال بازار سرمایه و بورس، گفت: «بهبود نسبت کفایت سرمایهای بانکها به بهتر دیده شدن بانک و کنترل ریسک بانک کمک میکند، اما باز هم موجب افزایش درآمد، کاهش ریسک یا توسعه فعالیتهایش نمیشود.»
اعتمادآنلاین| علیرضا اصغرزاده- حسین خزلی، فعال بازار سرمایه و بورس، گفت: «تجدید ارزیابی از مازاد داراییها یکی از روشهای اصلاح ثبتهای حسابداری و بهروز کردن ترازنامه شرکتهاست و هیچ تاثیری در ورود جریان نقدی به شرکت ندارد.»
سازمان امور مالیاتی، بخشنامه معافیت مالیاتی افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها را طبق قانون «حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی کشور و حمایت از کالای ایرانی» ابلاغ کرده است.
بر اساس این بخشنامه، شرکتها میتوانند از معافیت مالیاتی افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی در عرض پنج سال فقط یک بار استفاده کنند.
مشروح گفتوگوی اعتمادآنلاین با حسین خزلی، فعال بازار سرمایه و بورس، درباره حال و هوای این روزهای بازار سرمایه، به شرح زیر است:
افزایش سرمایه به روش تجدید ارزیابی از مازاد داراییها هیچگونه ارزش افزوده اقتصادیای ندارد/ خارج شدن از شمول ماده 141 قانون تجارت هیچگونه افزایش درآمدی برای شرکتها ایجاد نمیکند
*آیا در شرایط کنونی موضوع معافیت مالیاتی تجدید ارزیابی داراییها به کمک سرمایهگذاران بازار سرمایه خواهد آمد؟
نمیدانم به چه دلیل بیشتر سرمایهگذاران بازار سرمایه برداشت و ذهنیت مناسبی از این موضوع ندارند؛ تجدید ارزیابی از مازاد داراییها یک روش اصلاح ثبتهای حسابداری و بهروزکردن ترازنامه شرکتهاست و در ورود جریان نقدی به شرکت، در تیراژ تولید شرکت، در افزایش فروش شرکت- و صرفاً در بالا بردن کیفیت کالاها و خدماتی که شرکت ارائه میدهد- هیچ تاثیری ندارد. بنابراین یک موضوع اقتصادی و مدیریتی نیست.
افزایش سرمایه به روش تجدید ارزیابی از مازاد داراییها فقط روشی است که قانونگذار، با ایجاد معافیت مالیاتی، برای شرکتهایی در نظر گرفته که در شرایط تورمی داراییهای ترازنامهشان به نرخهای قدیمی و بهای تمامشده است، و در واقع رقمهای پایینی است؛ بنابراین به این شرکتها فرصتی داده میشود تا ترازنامهشان را بهروز کنند و داراییها به قیمتهای روز در ترازنامه آنها و خصوصاً در بخش سرمایه دیده شود.
این روش همانطور که گفتم هیچگونه ارزش افزوده اقتصادیای ندارد اما به هر حال انتشار خبر افزایش سرمایه از مازاد تجدید داراییها برای بسیاری از سرمایهگذاران بورس خبر مثبتی است.
چند شرکت داریم که مشمول ماده 141 قانون تجارت هستند؛ یعنی شرکت یا باید منحل شود یا باید حتماً به میزان زیان انباشتهاش افزایش سرمایه دهد. طبیعی است وقتی از مسیر مازاد تجدید ارزیابی افزایش سرمایه دهد، از شمول ماده 141 خارج میشود، اما باز هم خارج شدن از شمول ماده 141 قانون تجارت هیچگونه افزایش درآمد و افزایش فروشی برای شرکت ایجاد نمیکند. امیدوارم سرمایهگذاران، به خصوص سرمایهگذاران حقیقی، به این نکته توجه کنند.
البته در بانکها هم این روش مناسبی بوده که بانکهای ما داراییهای بسیار زیادی در ترازنامهشان دارند که به قیمتهای بسیار پایینی است و کمک میکند بانکها داراییهایشان را بهروز کنند و نسبت کفایت سرمایهشان را بهبود دهند.
بهبود نسبت کفایت سرمایهای بانکها به بهتر دیده شدن بانک و کنترل ریسک بانک کمک میکند ولی باز هم موجب افزایش درآمد، کاهش ریسک یا توسعه فعالیتهایش نمیشود.
در شرایط ثبات اقتصادی سرمایهگذارها به سمت سرمایهگذاری درازمدت میروند
*چرا سرمایهگذاران در بازار سرمایه دید کوتاهمدت دارند و سرمایهگذاری درازمدت ندارند؟
البته نمیشود برای همه یک گزاره صادر کرد چراکه ما طیفهای گوناگونی از سرمایهگذاران داریم: سرمایهگذاران بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت.
برخی از سرمایهگذارهای حرفهای نیز در سبد سهامشان سرمایهگذاریهای درازمدت، میانمدت و کوتاهمدت را همزمان دارند. اما طبیعی است که وقتی اخبار نگرانکننده زیاد میشود، زمانی که عدم اطمینان نسبت به آینده وجود دارد، طیف بیشتری از سرمایهگذارها ترجیح میدهند سرمایهگذاریهای کوتاهمدت کنند و ریسکهای بلندمدت اقتصاد و بازار موجود را نمیپذیرند یا علاقهای به پذیرش این ریسکها نشان نمیدهند.
در شرایط ثبات اقتصادی یا در صورت انتشار اخبار متناوب مثبت، چه سیاسی چه امنیتی چه اقتصادی و چه مالی، طیف بیشتری از سرمایهگذارها به سمت شرکتهای بزرگ و سرمایهگذاری درازمدت میروند.
با این حال محاسبات و مطالعات متعدد نشان داده افرادی که به درازمدت فکر میکنند و سرمایهگذاری درازمدت دارند و «پرتفوی» یا همان سبد داراییها را بر اساس استراتژیهای بلندمدتتر میچینند، مجموعاً و در بیشتر موارد بازدهشان از افرادی که نوسانات کوتاهمدت میگیرند، و اصطلاحاً «آربیتراژ» هستند، بیشتر است.
*در شرایط حساس اقتصادی فعلی، آیا کماکان شاهد هجوم سرمایهها از بازار ارز و خودرو به سمت بازار سهام خواهیم بود؟ تحلیل شما چیست؟
آنچه در این روزها مشهود است ورود سرمایهگذاران جدید، ورود کدهای جدید معاملاتی، افزایش حجم معاملات و افزایش تعداد دفعات معاملاتی است.
بازاری که سال گذشته همین روزها مثلاً 500، 600 میلیارد تومان معامله سهام داشته، این روزها حدود سه هزار میلیارد تومان معامله سهام دارد. بنابراین ورود سرمایهها و سرمایهگذاران جدید آشکار است، اما ما نمیتوانیم درباره هجوم سرمایهگذاران از بازار ارز و خودرو به بازار سهام قضاوتی کنیم.
درباره اینکه سرمایهگذاران بازارهای مختلف چه وقت نوسان دارند و چه وقت جابهجا میشوند و سرمایهگذاران موجود از چه طیفی هستند، اطلاعات دقیقی نداریم. فکر نمیکنم کسی هم مطالعه یا گزارش دقیقی در این زمینه داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید