آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
تخلیه شوک اولیه تورمی بازی با الفاظ است/ افزایش قیمتها نشانه کاهش عرضه است/ در شرایط فعلی خرید ارزاق عمومی برای مردم سخت است/ برای کاهش قیمت مسکن باید اجارهبها را کاهش داد
آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران، گفت: منظور از تخلیه شوک اولیه تورمی را که رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرد دقیقاً نمیتوان فهمید. اگر بازی با الفاظ است و میخواهند اقتصاددانها را قانع کنند، این اصطلاح غلط است! یا شاید هم میخواهند به مردم قوت قلب بدهند که اصلاً قیمتی کاهش پیدا نکرده است.
اعتمادآنلاین| علیرضا اصغرزاده- آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران، گفت: «اینکه میگویند شوک تورمی رفع شده، امروز چه حرکتی برای کاهش قیمتها داشتیم که این بحث را مطرح میکنند؟ در شرایط فعلی هم خرید ارزاق عمومی برای مردم سخت است، چه برسد به اینکه بخواهند کالای سرمایهای مثل خودرو و مسکن تهیه کنند.»
چندی پیش رئیس کل بانک مرکزی در جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی عنوان کرد شوک اولیه تورمی تخلیه شده است، اما به نظر میرسد صحبت کردن در مورد تخلیه شوک ارزی آن هم در شرایطی که مردم برای تامین مایحتاج روزانه خود با مشکل مواجه هستند، غیر کارشناسی است و بیشتر جنبه القایی دارد.
امروز قیمت کالاهای اساسی نه تنها کاهش نیافته بلکه روز به روز افزایش مییابد و در این شرایط رکود اقتصادی نیز بیش از بیش خود را به منصه ظهور میگذارد.
در همین راستا، آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران، درباره شرایط کنونی اقتصاد کشور و صحبتهای رئیس کل بانک مرکزی در مورد تخلیه شوک اولیه تورمی و رکود اقتصادی در کشور با خبرنگار اقتصادی اعتمادآنلاین گفتوگو کرده است که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
*استراتژی کشور برای خروج از رکود اقتصادی چیست؟
اول باید بدانیم رکود اقتصادی از کجا شروع شده، بعد به فکر تجویز راهحل مناسب برای درمان آن باشیم. رکود اقتصادی ایران یک رکود تورمی است. این رکود تورمی به معنی رکود ناشی از افزایش هزینهها یا کاهش عرضه است.
افزایش قیمتها نشانه کاهش عرضه است
زمانی که تقاضا کاهش پیدا کند، اقتصاد وارد رکود میشود که علامت اولیه آن کاهش قیمتهاست. ولی امروز چون با افزایش قیمتها مواجه هستیم، این موضوع نشانه کاهش عرضه است.
*چرا عرضه کم شده؟
1- تحریم 2- افزایش هزینههای تولید به دلیل افزایش نرخ ارز 3- خودِ خودتحریمی یعنی اینکه در داخل کشور به دلیل احتکار، فرصتطلبی، رانتجویی و سوداگری دچار یکسری کمبودها شدیم. این موارد منجر به افزایش قیمت شده و اقتصاد را در رکود فروبرده است.
برای خروج از آن نیز سه حالت وجود دارد: 1- برداشتن تحریمها که فعلاً مشخص نیست. 2- کاهش نرخ ارز که فعلاً دولت با وجود اینکه نرخ ارز بازار آزاد را کاهش داده ولی از طرفی دیگر ارز نیمایی را به سمت آزاد میبرد که باعث افزایش هزینه تولید میشود. به همین دلیل است که ما امروز شاهد افزایش قیمتها علیرغم کاهش نرخ ارز هستیم. راهحل چیست؟ راهحل کاهش نرخ ارز است که متاسفانه بانک مرکزی و دولت ارادهای برای کاهش آن و آوردن زیر هفت، هشت تومان ندارند. 3- احتکارها و خودتحریمیها و فرصتطلبیهای داخلی هم آنجاست که بعضیاوقات میشنویم فرد ارز 4 هزار و 200 تومانی گرفته ولی جنسش را به ارز آزاد فروخته یا اصلاً آن کالا را وارد نکرده، یا اینکه خودروساز بازار را تشنه نگه میدارد و یا مثلاً مشخص نیست قیمت مرغ به چه دلیل افزایش پیدا کرده است. دلیل تمامی این موارد این است که افراد میگویند چرا قیمت سایر کالاها بالا رفته و چرا من افزایش قیمت نداشته باشم؟!
اینها دست به دست هم دادند. این دو مقوله آخر میتواند رکود را کاهش دهد. اگر قصد کاهش نرخ ارز و همچنین اجبار تولیدکنندهها به توقف افزایش قیمت را نداشته باشیم، هیچ سرمایهگذاری خارجیای رخ نمیدهد، و سرمایهگذار داخلی هم در شرایط اخیر فعلاً به سمت سرمایهگذاری روی تولید نمیرود.
بانکها باید پروژههای تولیدی را تأمین مالی کنند و باید آنهایی را که سرمایه در گردش پایین دارند و نیازمند هستند حمایت کنند.
نرخ بهره بانکی بالاست
از طرفی نرخ بهره بانکی بالاست. مسیر بعدی کاهش نرخ بهره بانکی است و در این مورد هم هیچ بانکی حاضر نمیشود تا نرخ بهره را کاهش دهد و عامل خروج سپردهها از آن بانک شود.
اگر بازارهای ارز، طلا و مسکن به یک ثبات و آرامشی برسند وضعیت رکود اقتصادی به مراتب بهتر خواهد شد. البته این ثبات در ظاهر دست بانک مرکزی، وزارت مسکن و وزارت اقتصاد (که قوانین مالیاتی وضع میکند) است. وقتی اینها را کنار هم قرار میدهیم راه خروج از رکود، کاهش نرخ ارز و کاهش هزینههای تولید مشخص میشود که در این مورد هم قدمهایی که برداشته شده به نظر کافی نیست.
*برای اینکه اجرای غیرتورمی این استراتژی را داشته باشیم، چه راهحلی پیشنهاد میکنید؟
تنها راهحلی که میتواند هم رکود را کم کند، هم تولید را افزایش دهد و هم قیمت کالاها را کاهش دهد، افزایش عرضه است؛ یعنی عکس جریانی که امروز در بازار اتفاق افتاده و متأسفانه سیاستها فعلاً در راستای افزایش تقاضا تنظیم شده است.
برای کاهش قیمت مسکن باید اجارهبها را کاهش داد
به عنوان مثال، وقتی میخواهیم قیمت مسکن کاهش پیدا کند، باید اجارهبها را کاهش دهیم. وقتی نمیتوانند اجارهبها را کاهش دهند عنوان میکنند به مستأجر وام میدهند تا خانه اجاره کند یا فرض کنید میخواهیم هزینه تولید مسکن را کم کنیم، میگویند زمین مجانی میدهند در حالیکه به طرف درجایی زمین داده میشود که حاضر نیست آنجا زندگی کند.
وقتی افزایش عرضه اتفاق میافتد به تبع آن باید قیمت مواد اولیه تولید کاهش پیدا کند. اما این هم به این شکل است که تولیدکننده قطعه ندارد، پس یا باید اجازه واردات داده شود که فعلاً ممنوعیتهای وارداتی و تقسیمبندی کالا به گروههای 1 تا 4 باعث میشود فعلاً اتفاق نیفتد. قیمت ارز هم نمیتواند افزایش پیدا کند چرا که اصلاً ما این را عملی نمیدانیم. بنابراین فعلاً باید افزایش تولید یا کاهش قیمت رخ دهد. فعلاً سیاستها بیشتر به جانب افزایش قیمت به همراه کاهش رکود است.
*با این حساب میتوانیم بگوییم ادعای رئیسکل بانک مرکزی مبنی بر تخلیه شوک اولیه تورمی از اقتصاد ایران صحت دارد؟
در مورد شوک تورمی باید گفت تورم اینطور نیست که امسال داشته باشیم، فردا هم داشته باشیم، سال بعد هم داشته باشیم! اینها بستگی به اتفاقاتی دارد که در اقتصاد میافتد. بحث برجام، نرخ ارز و... دست به دست هم دادند تا قیمت خودرو بالا رود. چند ماه بعد باز دیدیم قیمت خودرو دوباره بالا رفت یا قیمت مرغ و سایر کالاها بالا میرود. خب، چه اتفاقی افتاده؟ مگر نرخ ارز افزایش پیدا کرده؟ نه. واردات کم شده؟ نه. ارز تخصیصی کم شده؟ نه. پس چه اتفاقی افتاده؟ علت سوءاستفادههایی است که تولیدکنندهها میکنند و در کنار آن سازمانهای نظارتی هم چشمهایشان را بستند! سازمان حمایت از مصرفکننده باید برافزایش بیمنطق قیمتها نظارت کند.
امروز چه حرکتی برای کاهش قیمتها داشتیم که میگویند شوک تورمی رفع شده است؟ در همین شرایط فعلی هم خرید ارزاق عمومی برای مردم سخت است، چه برسد به اینکه بخواهند کالای سرمایهای مثل خودرو و مسکن تهیه کنند.
هیچ ارادهای برای کاهش هزینه تولید وجود ندارد
هیچ حرکتی در کاهش هزینه تولید نمیبینیم. ما دائماً میخواهیم القا کنیم که این قیمتها، قیمتهای مناسبی است، قیمتهای تعادلی است و مصرفکننده اصلاً نباید انتظار کاهش قیمت داشته باشد، تا اقدام به خرید کند در حالیکه قدرت خرید از بین رفته است.
* آیا اقتصاد ایران در حال حاضر در وضعیت توازن بین رکود و تورم است یا خیر؟
اینکه عنوان میکنند یک توازن یا یک تناسب بین رکود و تورم وجود دارد، غلط است. وضعیت رکود تورمی وجود دارد و در این شکی نیست. وقتی تورم دارید و رشد اقتصادی منفی است یعنی رکود تورمی داریم. این ناشی از کجاست؟ افزایش هزینههای تولید! تولیدکنندهها گلایه دارند. اینکه شما در ویترین میبینید کالاها زیاد هستند دلیل بر این نمیشود که تولید رونق گرفته است. این نشان میدهد مردم کمتر میخرند! قبلاً که ویترینها خالی بود، چون قیمت مثلاً ماکارانی، تخممرغ، شوینده و... پایین بود، مردم میخریدند و قفسه خالی میشد، اما الان توان خرید کم شده است. این است که ما وفور را در فروشگاهها میبینیم، ولی خرید نیست! این همان رکود تورمی است.
*با این حساب میتوان گفت که تورم در اقتصاد ایران رخنه کرده و شوک اولیه آن خارج نشده و رکود کماکان ادامه دارد؟
بله. منظور از تخلیه شوک اولیه تورمی را که رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرد دقیقاً نمیتوان فهمید. اگر بازی با الفاظ است و میخواهند اقتصاددانها را قانع کنند، این اصطلاح غلط است! اگر میخواهند به مردم آرامش و اطمینان بدهند که اصلاً قیمتی کاهش پیدا نکرده تا مردم قوت قلب پیدا کنند! مثلاً در مورد میوه از همه نوع وجود دارد و نمیشود گفت چون میوه ارزان شده پس قیمتها پایین آمده است. باید ببینیم اجناس دیگر از نظر حجمی و وزنی همانند سابق عرضه میشود و قیمت را ثابت نگاه داشتند و وزن آن جنس را کم کردند یا طوری درجهبندی کردند که طرف به اجبار باید بهای بالاتر بپردازد. اینکه گفته میشود تورم متوقف شده یعنی افزایش قیمتها متوقف شده، ولی ما هم امیدواریم تورم کاهش پیدا کند.
دیدگاه تان را بنویسید