ارزیابی علی سعدوندی، اقتصاددان از عملکرد مدیران دولتی در نظام بانکی کشور
مدیریت مدیران دولتی بد بوده است/ اقتصاد ایران بانک محور است/ تصمیمگیریهای غلط نظام بانکی را ضعیف کرده است/موسسات مالی غیرمجاز عامل اصلی بحران بانکی نیستند
شریان مالی کشور ما با بانک گره خورده و سیستم اقتصاد ما بانکمحور است و تقریباً 80درصد تأمین مالی موجود از این نهاد تغذیه میشود و هر خانوادهای چه مستقیم و چه غیرمستقیم با آن دست و پنجه نرم میکند. اما امروز وضعیت این نهاد حیاتی بهگونهای شده که جدا از نارضایتی عمومی نسبت به نرخ سود بالا و مسائل ربوی تقریباً کمتر کارشناس و اقتصاددانی پیدا میشود که ابعاد فنی و علمی بانکهای ایران را رضایتبخش بداند.
اعتمادآنلاین| یک اقتصاددان با بیان اینکه 3 ایده برای اصلاح بانکی وجود دارد و ایده مرکز پژوهشهای مجلس به نسبت، بهتر از سایرین است گفت: مدیریت مدیران دولتی چه در بانکهای خصوصی و چه دولتی بد بوده است.
شریان مالی کشور ما با بانک گره خورده و سیستم اقتصاد ما بانکمحور است و تقریباً 80درصد تأمین مالی موجود از این نهاد تغذیه میشود و هر خانوادهای چه مستقیم و چه غیرمستقیم با آن دست و پنجه نرم میکند. اما امروز وضعیت این نهاد حیاتی بهگونهای شده که جدا از نارضایتی عمومی نسبت به نرخ سود بالا و مسائل ربوی تقریباً کمتر کارشناس و اقتصاددانی پیدا میشود که ابعاد فنی و علمی بانکهای ایران را رضایتبخش بداند.
در عرصه بینالملل سیستم بانکی ما نسبت به جهان بهروز نیست و استانداردهای لازم را برای روابط بینبانکی ندارد. و نیز در داخل گریبانگیر معضلات مهمی همچون: بنگاهداری، ضعف نظارت بانک مرکزی، داراییهای منجمد و سمی، زیاندهی و شکاف بین دارایی و بدهی، سودهای ثابت و نامشروع، اضافه برداشت غیراصولی از بانک مرکزی، خلق پول و بهتبع آن افزایش انبوه نقدینگی، قراردادهای صوری، فرار از شراکت در سود و زیان، طمع دریافت جریمه دیرکرد و سود مرکب، نبودن در خدمت تولید و... هست.
مشروح گفتوگو با علی سعدوندی اقتصاددان و استاد دانشگاه استرالیایی وولونگونگ را در ادامه میخوانید:
* سه گروه ایده درباره درباره نظام بانکی کشور مطرح شده است. اولین گروه آن کدام اند و چه برنامه ای دارند؟
اولین گروه از ایدههای اصلاح نظام بانکی مربوط به حلقه نیاوران بوده است که پیشنهاد دادند با فروش داراییهای خارجی و فروش ارز و تزریق آن به نظام بانکی بتوانیم بانکها را احیا کنیم. اینکه از منابع صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی برای نجات بانکی ارز تزریق شود ایدهای است که مطرح شده و به نوعی به عنوان طرح نجات بانکها از سوی دولت پیگیری می شود.
طرحهایی مثل ادغام بانکی و طرح تنبیه بانکهای ناکارآمد از همین سنخ برنامه ها بوده است که در اولویت دولت قرار گرفته است در حالی که اگر شما اولین بانک ناکارآمد را تنبیه کنید، به تبع آن تمام نظام بانکی دچار تزلزل و مشکل میشود همانند یک هواپیما که خلبان آن اگر تنبیه شود کل هواپیما تحت شعاع قرار میگیرد. اینکه اجازه داده شود تا بانکهای بد ورشکسته شوند تا برای بقیه درس عبرت باشند ایدهای است که در دولت بین مسئولان مطرح است و پیگیری میشود.
سالها در کشور ما اولا نظارت پولی و بانکی صحیح بر بانکها نبوده است و هم اینکه شرایط اقتصاد کلان ضد تولید داخلی بوده استبه دلیل اینکه اولا نرخ ارز در قیمت پایین تثبیت شده بود و باعث شده بود که به واردات کالای خارجی یارانه بدهیم دوما اینکه نرخ بهره بانکی به شدت بالا بود و تولیدگران کالای داخلی زمین گیر کرده بود.
* خطر فروش ارز از منابع صندوق توسعه و تزریق آن به بانکها چه می تواند باشد؟
خلاصه بگویم که اینکه به طور موقت بیاییم و از منابع ارزی کشور و صندوق توسعه ملی بهرهبرداری کنیم و ارز بفروشیم و به بانکها تزریق کنیم یا اجازه برداشت از آن را به بانکها بدهیم، به نحوی مساوی با عملکرد دولت ونزوئلا است. مختصرا اشاره کنم که ونزوئلا ارز را تثبیت کرد، قیمت بنزین را نیز تثبیت کرد و کسری بودجه را نیز با چاپ پول مرتفع کرد. تفاوت ونزوئلا با ایران این است که ونزوئلا سابقا تحریمهای شدیدی مثل ما نداشت و همچنین ونزوئلا برخلاف ایران دارای بدهی خارجی سنگینی بوده است. ما شاید در دنیا کمترین بدهی خارجی را در میان کشورها داشته باشیم. ناگفته نماند که با این وضعیت میتوانستیم از خیلی از بحرانها عبور کنیم و تفصیل آن بماند برای بعدا.
* چرا میگویید تنبیه بانکهای بد اثرگذار نیست؟
درباره ورشکستگی موسسات مالی و اعتباری ادعای غلطی گفته میشود که مسبب رشد نقدینگی و معضلات بانکی موسسات مالی و اعتباری بودهاند. رد این ادعا سخت است چرا که واقعا مدیران این موسسات مدیریت بانکی بلد نبودهاند اما باید دانست که این موسسات کلا 9 درصد نقدینگی کشور را در اختیار داشتهاند پس نمیتوان آنها را عامل اصلی بحران بانکی دانست. همانگونه که گفتم مشکل اصلی عدم نظارت بانکی و ناتوانی اقتصاد کلان از حمایت از تولید بوده است.
* الگو دومین گروهی که ایده اصلاح نظام بانکی داشتند چه بود و متعلق به کدام مجموعه بودند؟
ایده دومی که در اصلاح نظام بانکی بحث شد و ریاست کنونی پژوهشکده پولی و بانکی صاحبنظر آن است، بدین شکل است که چون توانایی اصلاح نظام بانکی را نداریم و به عبارت دیگر این مریض از دست رفته است به نوعی با دنبال کردن یک طرح ظاهری، اصلاح را به تعویق بیندازیم با روشی به نام ATR. یعنی بازبینی کردن پروندههای بانکی و عیبیابی آنها بدین شکل که با نمونهگیری از آنها مثلا 20 درصد از کل پروندههای بانکی که حدود 20 میلیون است را مورد بازبینی کنیم. اما در واقع باید گفت این طرح امکانپذیر نیست چراکه بازبینی 4 میلیون پرونده زمان طولانی و تعداد زیادی متخصص می خواهد که امکان پذیر نیست. این طرح به نوعی وقتکشی و به تعویق انداختن اصلاح نظام بانکی بود.
* سومین ایده متعلق به چه گروهی بود؟
طرح سوم؛ طرح اصلاح نظام بانکی بود که از سوی مرکز پژوهشهای مجلس عنوان شد. راه حل خوب آنان این بود که ابتدا باید نظام بانکی از ریشه و ساختار مداوا شود چراکه بخش واقعی اقتصاد ما نیازمند ترمیم است. اما اشتباه آنان این بود که میگفتند اگر بانکها دچار مشکل نقدینگی برای پرداخت سود هستند مشکلی در چاپ پول و خلق نقدینگی وجود ندارد و میتوان در حد ضرورت پول چاپ و آنها را نجات داد اما نظام بانکی به تنهایی حق خلق پول ندارد و منحصرا به درون دولت واگذار می شود.
*تفاوت مرکز پژوهشها و حلقه نیاوران در نوع تزریق پول به بانکها چه بوده است؟
گروه حلقه نیاوران میگفتند ارز فروخته شود و به بانکها تزریق شود و گروه مرکز پژوهشها میگفتند ریال چاپ شود و به بانکها تزریق شود، چاپ ریال به مراتب بهتر از فروش ارز است چرا که در فروش ارز دو مشکل وجود دارد: پول بدون پشتوانه از طریق بانکها تزریق میشود و همچنین با ارز پاشی و اجازه به واردات به نوعی به تولید داخلی هم ضربه وارد میشود.
مرکز پژوهشها این ایده را داشت که قدرت خلق پول از بانکها گرفته شود و به دولت واگذار شود اما اگر یک بررسی کنیم میبینیم که مدیران دولتی که دربانکهای خصوصی مشغول به کار بودهاند بدترین نوع عملکرد را داشتهاند بنابر این ضمانتی وجود ندارد که اگر کلید خلق پول هم به این مدیران دولتی وگذار شود دچار بحران نقدینگی و بانکی در کشور نشویم. در هر سه گروه صاحب ایده نظام بانکی به نوعی افراط و تفریط دیده میشود
* درباره بانکداری بدون ربا چه راه حل هایی پیشنهاد شده است؟ برای تحقق بانکداری اسلامی باید چه کرد؟
باید در هر حوزه پولی و بانکی حتی بانکداری اسلامی هم از متخصصهای پولی و بانکی به خوبی استفاده کرد حتی من توصیه کردم از مشاوران خارجی خبره نیز بهرهبرداری شود اگر تمامی به استفاده از متخصصان داخلی نبود.
الان در نظام بانکداری دنیا ذخیرهگیری جزئی بر بانکها حاکم است و نظام ذخیرهگیری کلی نداریم. یعنی اگر بانک 100 تومان سپرده داشته باشد میزان ذخیره آن در نزد بانک مرکزی مثلا 10 تومان است. الان نظام بانکداری مدرن دارد به سود آرمانهای بانکداری اسلامی کمکم حرکت میکند یعنی در نظام بانکداری بینالملل ربا وجود ندارد. در قدیم ارزش پول از ارزش طلا بیشتر بود چرا که اگر غیر از این بود سکه یا دینار را ذوب میکردند تا تبدیل به طلا کنند و سود بیشتری به دست بیاورند.
* فرق نظام پولی مدرن با نظام پولی سکه و فلز پایه چه بوده است؟
یعنی همواره در طول تاریخ هر پولی که منتشر میشد پول حاکمیتی یا fiat money بوده و به علت اینکه دولت پشتوانه آن را داشته، ارزشش از فلز آن پول بالاتر بوده است. نظام پولی فلزپایه و سکهای این مزیت را داشت که دولتها نمیتوانستند به شکل نامحدود پول (فلز) چاپ کنند. بنابر این ما طی دو هزار سال تورم به مفهوم امروزی را نداشتیم و دلیل آن هزینه بالای چاپ پول بوده است. اما در بانکداری مدرن هزینه چاپ یا خلق پول به صفر رسیده است و بانکها میتوانند به شکل نامحدود پول چاپ کنند. بنابراین الان خلق پول هزینه ندارد و با کمیابی پول هم مواجه نیستیم، اگر بخواهیم هر چیزی را نامحدود تولید کنیم قیمتش صفر است و هزینه چاپ پول هم صفر است.
از سوی دیگر نرخ بهره واقعی یعنی نرخ بهره اسمی منهای تورم در دنیا مدرن مساوی صفر است. این یعنی مساوی با بانکداری غیر ربوی. الان نرخ بهره اوراق قرضه بانکهای اروپایی مثل آلمان و سوئیس منفی 3درصد است. یعنی شما برای نگه داری پولتان باید یک هزینه 3درصد پرداخت کنید و دولت هم میگوید هر جای دیگر پول را نگه داری کنی بیشتر ضرر میکنی.
منبع: تسنیم
دیدگاه تان را بنویسید