گزارش ویدئویی «اعتمادآنلاین» از دلایل شکست سیاستهای ضد تورمی
کنترل نرخ تورم، از رویا تا واقعیت
آنطور که آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد، تا پایان آذرماه سال جاری، تورم سالانه به 40 درصد، تورم مربوط به خوراکیها به 55.7 درصد و تورم غیرخوراکی و خدمات به 33.4 درصد رسیده است.
اعتمادآنلاین| تحقق کنترل نرخ تورم در اقتصاد ایران چیزی شبیه یک شوخی است؛ وعدهای که بارها در سخنرانیهای انتخاباتی شنیده شد؛ اما هرگز از مرز تریبونها فراتر نرفت. چرا؟ شاید بهترین پاسخ این باشد که اقتصاد ایران جمع اضداد است؛ تصمیمگیرانش از یک سو برای کنترل نرخ تورم به راهکارهای مختلفی دست میزنند، اما از طرف دیگر رفتارهای اقتصادیشان برعکس عمل میکند و در مسیر آزمون و خطا قرار میگیرد.
آنطور که آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد، تا پایان آذرماه سال جاری، تورم سالانه به 40 درصد ، تورم مربوط به خوراکیها به 55.7 درصد و تورم غیرخوراکی و خدمات به 33.4 درصد رسیده است.
اما این همه ماجرا نیست! چراکه بسیاری از تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که سال آینده باید منتظر انفجار تورم یا همان «ابر تورم» در کشور بود. چیزی که به گفته عبدالناصر همتی، رئیس بانک مرکزی، مهار شده است، اما آگاهان اقتصادی میگویند این روند فزاینده همچنان ادامه دارد.
به تازگی، بانک مرکزی تصمیمگرفته است با اجرای عملیات «بازار باز» و به واسطه فروش اوراق مشارکت از سوی بانکها، نرخ تورم را در کشور کنترل کند . سیاستی که دستکم در 150 کشور دنیا تجربه موفق داشته، اما آنطور که ناظران داخلی و خارجی اقتصاد ایران میگویند، به دلیل عدم شفافیت آمارهای اقتصادی از جمله ترازنامه بانکها، حجم نقدینگی و همچنین نوسان شدید قیمت دلار، به نظر نمیرسد اجرای این سیاست پولی در اقتصاد ایران به نتیجه مطلوب برسد.
کامران ندری، عضو هیات علمی پژوهشکده پولی و بانکی کشور، در این باره به «اعتمادآنلاین» میگوید: «باید دید بانک مرکزی چه نرخ تورمی را برای سال آینده هدفگذاری کرده است.» او معتقد نیست که فضای حاکم بر نظام پولی و بانکی کشور، آماده تحقق اهداف بانک مرکزی برای کنترل نرخ تورم باشد.
به هر روی، تورم در حالی به پاشنه آشیل اقتصاد ایران تبدیل شده که اقشار ضعیف و آسیبپذیر جامعه، بیشترین فشار افزایش شاخصهای تورمی را تحمل میکنند. اگر بیثباتی اقتصادی ایران را هم در این باره به حساب آورد، شاید چشمهای از ملغمه سیاستهای اقتصادی در ایران را درک کرد. حالا «چه باید کرد» سوالی است که سالهاست بدون جواب و در مسیر آزمون و خطا قرار گرفته است.
دیدگاه تان را بنویسید