مازیار بیگلو، دبیر انجمن قطعهسازان، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
چرا مردم ما نباید خودرو خوب سوار شوند؟/ قبل از سال 90 هر 2 سال یک بار خودرو جدید داخلی به بازار میآمد/ احمدینژاد که گفت «پراید کیلویی چند؟» صنعت خودرو و قطعه از بین رفت/ قیمتگذاری اگر دستوری است، قیمت مواد اولیه هم دستوری شود/ سال 97 دو خودروساز روی هم
دبیر انجمن قطعهسازان گفت: سال 90 آمدند کل مسیر را عوض کردند. گفتند قیمت خودرو همانی باید باشد که ما میگوییم. ارگانهایی مسئول قیمتگذاری شدند که هیچ تخصصی در زمینه قیمت خودرو و قطعه نداشتند. آمدند یک قیمت دستوری نامعقول برای خودرو گذاشتند. همه چیز هم از یک جمله شروع شد: «پراید مگر کیلویی چند؟»
اعتمادآنلاین| فرشته بهروزینیک- طی 2 سال گذشته قیمت خودروهای داخلی در کشور تقریباً 2 برابر شده است. این در حالی است که حتی به اذعان برخی مسئولان این صنعت، کیفیت محصولات داخلی خودرو نه تنها بهتر نشده که حل آن با موانع بسیاری همراه است.
طی سالهای گذشته مردم پویشهای بسیاری راه انداختند که در جهت نخریدن خودروهای داخلی بود. همه این موارد در کنار یکدیگر از یک نارضایتی بزرگ حکایت میکند. از طرفی حاشیهها هم دست از سر این صنعت بزرگ، که به باور بسیاری از تحلیلگران «انحصاری» است، برنمیدارد.
درباره این موضوع با مازیار بیگلو، دبیر انجمن قطعهسازان، گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
***
برخی رسانهها حرفهای مرا تقطیع کردند
*سالهاست که خودروساز و قطعهساز بابت محصولی که تولید میکنند، ولو گران و بیکیفیت، بر سر مصرفکننده منت میگذارند. خود شما چند روز پیش در یکی از مصاحبههایتان گفته بودید: «مردم باید بابت اینکه خودرو ارزان به آنها میدهیم از ما تشکر کنند»...
این بخشی از گفتوگوی من بود، اگر مصاحبه کامل را دیده باشید، من صحبتهایی کردم و توضیح دادم که کدام سیاستهای اشتباه و تصمیمگیریهای غلط موجب شد صنعت خودرو از سال 90 درجا بزند.
اصل حرف من در آن گفتوگو که فقط بخشهایی از آن، به قصد تخریب، مورد توجه رسانههای آنور آبی قرار گرفت این بود که باید واردات خودرو آزاد و قیمتگذاری دستوری حذف و زمینه رقابت برای خودروساز و قطعهساز داخلی فراهم شود. در این میان اگر ما داخلیها موفقیتی داشتیم، مردم از ما تشکر کنند.
چه بودیم و چه شدیم؟
*اجازه دهید از پاسختان قانع نشوم. مردم دقیقاً بابت چه مسالهای باید تشکر کنند؟ سالهاست قیمت خودرو در ایران با کیفیت آن هیچ همخوانی ندارد. بر اساس آمارهای رسمی، حدود 52 درصد از مردم خودرو شخصی ندارند و این اتفاق به دلیل عدم تطابق گرانی خودرو با سطح درآمد دهکها و اقشار ضعیف و آسیبپذیر جامعه رخ داده است. خودرو داخلی گران است، اما با فرض ارزان بودن، مگر به مردم صدقهای داده میشود که تشکر کنند؟
حالا که اینگونه مطرح میکنید بگذارید وضعیت این صنعت را از دهه 70 تا 90 برایتان شرح بدهم.
*بفرمایید.
صنعت خودروسازی در ایران را باید به 2 بخش تاریخی تقسیم کنیم؛ یک قسمت از دهه 70 تا سال 90 و قسمت دوم از سال 90 به بعد.
متاسفانه در سال 90 تصمیم غلط و غیرکارشناسانهای اتخاذ شد که تا به همین امروز هم متاسفانه نتایج این تصمیمگیری نادرست ادامه دارد؛ هم خودروساز و قطعهساز را عاصی کرده و هم مصرفکنندگان را.
*این تصمیم غلط چه بود؟
در ادامه توضیح خواهم داد. ابتدا دهه 70 تا 80 را برای شما مثال میزنم که هم دولت سازندگی بود، هم دولت اصلاحات هم دولت نهم، ببینید چه اتفاقاتی افتاد! اگر درصد رضایتمندی مشتریان از صنعت خودرو را طی سالهای 70 تا 80 بررسی و نتایج بهدستآمده را با بعد از سال 90 مقایسه کنیم، به تفاوتهای آشکاری خواهیم رسید. چراکه درصد رضایت مشتریان از صنعت خودرو در دهههای 70 و 80 بسیار مشهود است.
وقتی قیمتگذاری دستوری شد...
*در آن سالها چه عاملی در صنعت خودرو موجب این رضایتمندی بود؟
تا قبل از سال 90 همه چیز به دست حاشیه بازار بود. خودروسازان هر 2 سال یک بار یک پلتفرم یا یک خودرو جدید را به بازار میفرستادند. در دهههای 70 و 80، پژو 405، پراید و پژو 206 به بازار آمد. روی همان پلتفرم پراید، خودرو ریو به بازار آمد. خودروسازی مثل پارسخودرو، ماکسیما و مگان تولید کرد و در آن برهه خودرو ال90 در بازار ظهور کرد.
اگر درصد رضایتمندی مشتریان از صنعت خودرو را طی سالهای 70 تا 80 بررسی و نتایج بهدستآمده را با بعد از سال 90 مقایسه کنیم، به تفاوتهای آشکاری خواهیم رسید. چراکه درصد رضایت مشتریان از صنعت خودرو در دهههای 70 و 80 بسیار مشهود است.
*چه شد که درجا زدیم؟
سال 90 آمدند کل مسیر را عوض کردند. گفتند قیمت خودرو همانی باید باشد که ما میگوییم. ارگانهایی مسئول قیمتگذاری شدند که هیچ تخصصی در زمینه قیمت خودرو و قطعه نداشتند. آمدند یک قیمت دستوری نامعقول برای خودرو گذاشتند. همه چیز هم از یک جمله شروع شد: «پراید مگر کیلویی چند؟»
تا قبل از سال 90 خودروسازها سودده بودند
*این جمله معروف محمود احمدینژاد است...
با همین جمله، انقلابی شروع شد برای از بین بردن صنعت خودرو و قطعه! تا سال 90 اگر بررسی کنیم، درمییابیم روند صورتهای مالی خودروسازها در بورس چگونه بوده و بعد از سال 90 چه اتفاقی برای این صنعت افتاده. اینها حسابهای بورسی است، حسابسازی نیست. هر 2 خودروساز ما سودده بودند. پرداختهایشان به قطعهسازان 30روزه انجام میشد.
در همان دهه 80 قطعهسازان ما به روسیه و فرانسه و حتی به امارات صادرات داشتند. اما در سال 90 خودروسازی دچار زیان کامل شد. میگفتند اگر هزینه تولید یک خودرو برایتان یک میلیون تومان میشود، شما بفروشید 800 هزار تومان! چرا؟ نمیدانستیم.
این زیانده بودن خودروسازی بعد از یکی 2 سال به زیرمجموعههای خودروسازان یعنی قطعهسازان هم سرایت پیدا کرد. نتیجه این شد که زنجیره تامینی که طی 20 سال پایهگذاری شده بود در پنج سال از هم پاشید. خودروسازی که در سه دهه سود تولید کرده بود همه را تعطیل کرد و پول عادی برای پرداخت به قطعهسازان نداشت. مردم در این میان چه شدند؟ مردم ناچار شدند برای اینکه خودروساز دیگر آهی در بساط نداشت و قطعهساز توانش کم شده بود، همان خودروهای قبلی را بخرند.
در همان دهه 80 قطعهسازان ما به روسیه و فرانسه و حتی به امارات صادرات داشتند. اما در سال 90 خودروسازی دچار زیان کامل شد. میگفتند اگر هزینه تولید یک خودرو برایتان یک میلیون تومان میشود، شما بفروشید 800 هزار تومان! چرا؟ نمیدانستیم.
پول اضافی گرفتند
*تا همین چند سال پیش میشنیدیم برخی خودروسازها آینه یا زه ماشین را به عنوان آپشن جداگانه حساب و بابت آن از مشتری پول دریافت میکردند!
بله! همه اینها بوده. وقتی یک صنعت را نابود میکنید این اتفاقها هم اجتنابناپذیر است. اینکه چرا این صنعت نابود شد دلایل عیانی دارد؛ به همان دلیلی که این صنعت تحریم میشود.
این زیان به جیب دلال رفته است؛ یعنی آن کسی که میآمد قیمت دستوری از کارخانه تحویل میگرفت و میبرد در حاشیه بازار به قیمت آزاد میفروخت. دلالی را هم که با مالیات، قانونی کردهاند.
*از تحریم حرف زدید، به نظر شما در این صنعت چه میزان «خودتحریمی» صورت گرفته است؟
من اسم خودتحریمی را میگذارم سوءمدیریت. بارها در مصاحبههایم گفتهام که ترامپ نتوانست کاری کند، سوءمدیریت داخلی ما را به این روز انداخت. در برابر این وضعیت ما یک راهکار مشخص داریم. پیشنهاد ما این است که واردات خودرو آزاد و قیمتگذاری دستوری هم برداشته شود. چرا مردم ما نباید خودرو خوب سوار شوند؟ تمام اینها را باید در بوته امتحان و رقابت بگذاریم.
این قضیهای است که باعث میشود صنعت خودروسازی در ایران راه بیفتد و دقیقاً همان چیزی است که خارجیها نمیخواهند. ببینید، این اولین بار است که بخش خصوصی یک کشور را تحریم کردهاند. برای اینکه ما میتوانیم 500 تا 700 هزار شغل ایجاد کنیم. الحمدلله با کمک خودروسازان و قطعهسازان ما برهههای سخت را رد کردیم. الان ایرانخودرو روزی 2 هزار خودرو و سایپا هم روزی 2 هزار خودرو تولید میکند.
*زیان صنعت قطعهسازی چقدر است؟
سال 97 دو خودروساز روی هم 25 هزار میلیارد تومان زیان دادهاند. میتوان گفت این عدد چه کسری از بودجه ممکلت میتواند باشد؟ حال میدانید این زیان کجا رفته است؟
پولی که دلالان به جیب زدند
*کجا رفته است؟
این زیان به جیب دلال رفته است؛ یعنی آن کسی که میآمد قیمت دستوری از کارخانه تحویل میگرفت و میبرد در حاشیه بازار به قیمت آزاد میفروخت. دلالی را هم که با مالیات، قانونی کردهاند. به هر حال حرفم این است که نباید به صنعتی که توان اشتغال سالانه 600 تا 700 هزار شغل دارد، بی محابا و بدون حساب و کتاب حمله کرد. هیچ کشوری این کار را نمیکند حتی اگر چندان هم صنعت خودرویش را قبول نداشته باشد.
*صنعت قطعهسازی برای اینکه روی پا بماند چه میزان سرمایه نیاز دارد؟
ما اصلاً سرمایه نمیخواهیم. تنها خواسته ما این است که قیمتگذاری عادلانه اتفاق بیفتد. یا اگر اصرار بر این است که قیمتگذاری خودرو دستوری باشد، قیمت مواد اولیه را هم دستوری کنید. ما مواد اولیهمان را به قیمت جهانی میخریم.
دیدگاه تان را بنویسید