«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
افزایش عرضه نفت دردسر جدید اقتصاد ایران/ سهم 2 درصدی ایران از صنعت پالایش میتواند کسری وابستگی بودجه به نفت را جبران کند؟/ تورم سال آینده 40 درصد است یا 25 درصد؟
اگرچه مرکز پژوهشهای مجلس در آخرین گزارش خود پیشبینی کرده است که سال آینده تورم 20 تا 25 درصد باشد و از دولت خواسته تا تدبیری برای کسری بودجه سال آینده خود بیندیشد، اما به باور بسیاری از دستاندرکاران اقتصادی پیشبینی مرکز پژوهشهای مجلس با نگاهی خوشبینانه عنوان شده؛ چراکه به زعم کارشناسان با تحلیل عملکرد بخشهای مختلف اقتصادی به روشنی میتوان دریافت، همان ابرتورمی که وزارت امور اقتصادی و دارایی و همچنین بانک مرکزی آن را مهارشده اعلام کرده بودند در کمین نشسته تا روزهای پرفراز و نشیبی را رقم بزند.
اعتمادآنلاین| فرشته بهروزی نیک- پیشبینی کارشناسان در مورد وضعیت اقتصاد ایران در سال 99 درست از آب درآمد، حتی فراتر از انتظار. طی ماههای گذشته، آگاهان اقتصادی به کرات هشدار دادند که سال 99 از حیث اقتصاد به مراتب بدتر از سال 98 خواهد بود.
اگرچه برخی از مسئولان منکر این هشدار شدند، اما حالا به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل شده که بیش از تایید و تکذیب، به اقدامی عاجل برای مدیریت وضعیتی نیاز است که میتواند صدمات جبرانناپذیر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بسیاری در پی داشته باشد.
حالا مهمترین چالش پیش روی مردان اقتصادی دولت یازدهم، کسری بودجه 150 تا 200 هزار میلیارد تومانی بودجه سال 99 نیست، به نظر میرسد پیشبینی تورم 40 درصدی نیز در کنار کاهش قیمت جهانی نفت، ایران را در حساسترین روزهای تصمیمگیریاش قرار داده است.
ابرتورم در راه است؟
اگرچه مرکز پژوهشهای مجلس در آخرین گزارش خود پیشبینی کرده است که سال آینده تورم 20 تا 25 درصد باشد و از دولت خواسته تا تدبیری برای کسری بودجه سال آینده خود بیندیشد، اما به باور بسیاری از دستاندرکاران اقتصادی پیشبینی مرکز پژوهشهای مجلس با نگاهی خوشبینانه عنوان شده؛ چراکه به زعم کارشناسان با تحلیل عملکرد بخشهای مختلف اقتصادی به روشنی میتوان دریافت، همان ابرتورمی که وزارت امور اقتصادی و دارایی و همچنین بانک مرکزی آن را مهارشده اعلام کرده بودند در کمین نشسته تا روزهای پرفراز و نشیبی را رقم بزند ( بیشتر بخوانیم ).
برآیند کلی از اظهارنظر کارشناسان و دستاندرکاران در بخشهای مختلف اقتصادی حاکی از آن است که فضا ملتهبتر خواهد شد. به چه دلیل؟ آمارها بهتر در این باره سخن میگویند.
نفت کام اقتصاد را تلخ کرد
آنچه به زعم کارشناسان موجب بحران اقتصادی ایران در سال آینده خواهد شد وضعیت بازار جهانی نفت است. تاثیر نوسان قیمت نفت بر اقتصاد ایران از چند منظر قابل بررسی است؛ نکته اول اینکه ایران بر صادرات فراوردههای نفتی و پتروشیمی تکیه کرده است.
از این رو میتوان گفت به دلیل اینکه قیمت فراورده از قیمت روز نفت تاثیر نمیگیرد، این تحلیل که عدم توافق کشورهای عضو اوپک نخواهد توانست اقتصاد ایران را با بحران مواجه کند قابل پذیرش خواهد بود.
اما از سوی دیگر این پرسش قابل طرح است که درآمد حاصل از فروش فراوردههای نفتی تا چه حد جایگزین درآمدهای نفتی شده است؟ در حال حاضر چند پالایشگاه فعال وجود دارد که بتواند کاهش وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی را جبران کند؟
وضعیت پالایشی ایران چگونه است؟
بررسیها نشان میدهد ایران تنها با پالایش روزانه 2 میلیون و 100 هزار بشکه نفت، در لیست 10 کشور آخر به لحاظ برخورداری از سهم صنعت پالایشگاهی در جهان قرار گرفته است. به همین خاطر با وجود همه افزایش ظرفیتها اما سهم ایران از ظرفیت پالایشگاهی جهان تنها 2 درصد است. از همین روست که بسیاری از آگاهان اقتصادی میگویند مشتریها منتظر فراوردههای نفتی ایران نخواهند ماند چراکه روسیه، عراق، چین و آمریکا گوی سبقت را از ایران ربودهاند.
در این میان بازی نفتی روسیه موجب وحشت اقتصاد جهانی از کاهش قیمت نفت شده است که ایران هم از این قاعده مستثنی نخواهد بود. حالا عربستان بلوف میزند که عرضه نفت را برای شکسته شدن قیمتها افزایش خواهد داد و روسیه نیز به صراحت اعلام کرده که تصمیم ندارد عرضه را کاهش دهد.
رسانههای آمریکایی نیز خبر دادهاند آمریکا قصد دارد صادرات نفت خود را کاهش دهد و در عوض ذخیرهسازی کند. حالا باید منتظر ماند و دید ایران چه مسیری را برای گذار از چالش پیشه خواهد کرد.
عملکرد بازار سرمایه
هرچند تحلیلگران اقتصادی بارها تاکید کردهاند که بازار سرمایه نمیتواند دماسنج اقتصاد یک کشور باشد، اما میتوان با رصد عملکرد این بازار به سرنخهایی رسید.
در همین ماههای پایایی سال 98، حجم نقدینگی در بازار سرمایه ایران به بیش از 2 هزار هزار میلیارد تومان رسید تا با حجم کل نقدینگی سرگردان در کشور رقابت کند. چنانکه تحلیلگران بازار سرمایه میگویند، این هجوم ناشی از قطع امید مردم از دیگر بازارهای سرمایهگذاری از جمله طلا، سکه ارز و مسکن است.
مهمترین پیام این اتفاق بیاعتمادی مردم نسبت به سیاستهای اقتصادی است که میتواند جو روانی تورم را بیش از گذشته ملتهب کند.
وقتی یارانهها روی هم تلمبار میشود
در روزهایی که کرونا مهمان ناخوانده ایران شد، دولت تصمیم گرفت برای جبران خسارت کسبوکارهایی که کساد شدند و به خانوادههایی که معیشتشان از این کسادی آسیب دید وام و تسهیلات پرداخت کند. اقدامی که بیشک بهترین تصمیم دولت در شرایط فعلی به شمار میآید، اما در مقابل معادله ذخیره بودجه را نیز برهم زد.
وقتی آبانماه قیمت بنزین سه برابر شد، دولت اعلام کرد که از محل این افزایش قیمت رقم 31 هزار 100 میلیارد تومان یارانه تحت عنوان یارانه معیشتی به دهکهای درآمدی ضعیف پرداخت خواهد شد. در همان زمان بسیاری از تحلیلگران اقتصادی بر این پندار بودند که دولت برای جبران کسری بودجه خود دست به گرانی بنزین زده است و پرداختی در کار نیست.
آیا دولت با این کسری بودجه میتواند به تعهداتش در خصوص پرداخت یارانههایی که وعده آن را داده است عمل کند؟
با این اوصاف، حالا که دولت به اجبار تصمیم گرفته است به کسبوکارهای آسیبدیده از کرونا وام پرداخت کند و تسهیلات ارائه دهد، معلوم نیست این بودجه از کدام محل تامین خواهد شد.
با هر متر و معیاری حساب کنیم، اقتصاد 99 سختتر از سالهای قبل خواهد شد. به نظر میرسد به جای انکار واقعیت، مردان اقتصادی باید دست به اقدامی عملی بزنند.
دیدگاه تان را بنویسید