حرکت پولهای بیپناه از حافظ به فردوسی
از حمایت تمام قد دولت از بازار سرمایه تا وعده گشایش یک هفتهای در اقتصاد، از تداوم عرضههای اولیه تا انتقال نقدینگی بورس به واحدهای تولیدی. تمام این وعدهها و دستاوردها در مرز از دست رفتن قرار دارند.
اعتمادآنلاین| از حمایت تمام قد دولت از بازار سرمایه تا وعده گشایش یک هفتهای در اقتصاد، از تداوم عرضههای اولیه تا انتقال نقدینگی بورس به واحدهای تولیدی. تمام این وعدهها و دستاوردها در مرز از دست رفتن قرار دارند. بازاری که در طول یک سال گذشته رشد بیسابقه 200 درصدی را تجربه کرده، در هفتههای اخیر تنها مسیر سقوط را پیش گرفته و هرچه وعده و شعار داده میشود، تنها اثر عکس دارد. همانطور که پیش از این تعداد زیادی از اقتصاددانان و کارشناسان بازار تذکر داده بودند که رشد بیتوقف بورس در ماههای گذشته، جایی متوقف خواهد شد و واقعی نشدن نگاهها به این بازار میتواند کار دست اقتصاد ایران بدهد اما اصرار دولت بر منطقی بودن حرکت بورس باعث شد، میزان قابل توجهی از نقدینگی سرگردان جامعه سر از بورس در بیاورد و این نقدینگی با تداوم روند سقوطی بازار، آماده خروج از بازار میشود و این اتفاق غول نقدینگی را بار دیگر بیدار خواهد کرد.
اقتصاد ایران در سالهای گذشته با مشکلات و دغدغههای جدی مواجه بوده اما مشکلی که هیچ راهحلی برای آن پیدا نشده، رشد بیامان نقدینگی بوده است. اقتصادی که در دهههای گذشته همواره با تورم دو رقمی و حتی در بعضی سالها تورم بالای 40 درصد مواجه بوده، باید به سمت سیاستهای انقباضی حرکت کند و این اقدام جز با کنترل نقدینگی و کاهش سرعت خلق پول مدیریت نخواهد شد، موضوعی که نه تنها اجرایی نشده که حتی با سرعت بیشتر خلق نقدینگی ادامه پیدا کرده و از مرز 2000 هزار میلیارد تومان گذشته است.
در چنین شرایطی انتقال نقدینگی به تولید، بهترین راه چاره دولتها به حساب میآید. در اقتصاد ایران که روند جذب سرمایهگذاریهای جدید با سرعت بسیار پایینی ادامه دارد، جذب نقدینگی در تولید بسیار مهم خواهد بود. در واقع اقتصاد ایران با تناقضی عجیب مواجه است، از سویی رشد مداوم نقدینگی، کنترل نرخ تورم را بسیار دشوار کرده است و از سوی دیگر این نقدینگی به تولید منتقل نمیشود، اتفاقی که در صورت رخ دادن، میتواند رشد منفی اقتصاد و آمار بالای بیکاری را کنترل کند. در طرحهای سالهای گذشته نه تنها برنامهای برای استفاده هدفمند از نقدینگی وجود نداشته که سیاستهای دفاعی دولت نیز نتیجه بخش نشدهاند.
معمای بورس
در حدود دو سال و نیم گذشته و پس از آغاز دور جدید تحریمهای امریکا، روند افزایش قیمت در بسیاری از بازارها کلید خورد. همزمان با این اتفاق، نرخ تورم نیز بار دیگر بالا رفت و جامعه با شرایطی خاص مواجه شد. پسانداز ریالی مردم به شکل مداوم با افت ارزش مواجه میشد و از این رو جامعه به سمت سرمایهگذاری در بازارهایی رفت که ارزش پسانداز خود را حفظ کند. از سال 97 و به شکل دورهای نقدینگی جامعه به سمت بازارهایی مانند ارز، طلا، مسکن و خودرو حرکت کرد و ورود نقدینگی به هر یک از آنها، نظم بازار را بر هم ریخت. برخوردهای قضایی با متهمانی مانند سلطان سکه نیز نتوانست عاملی برای بازگشت نظم به این بازارها شود.
در ماههای پایانی سال گذشته، این بازارها رقیبی جدی و مهم پیدا کردند. بازار بورس تهران که برای دورانی طولانی، با سودی محدود برای سرمایهگذارانش عمل میکرد، ناگهان مسیر رشد جدی خود را شروع کرد. در اسفند سال گذشته و همزمان با ورود کرونا به ایران، به نظر میرسید بورس نیز مانند دیگر بخشهای اقتصاد ایران و به تبعیت از شرایط جهانی اقتصاد، با افت مواجه خواهد شد اما در کمال شگفتی، نه تنها بورس ایران، حرکتی مشابه با بورسهای جهانی نداشت که با سرعتی بسیار بالا رشد خود را ادامه داد، تا جایی که بررسی نشان میدهد از اسفند سال گذشته تا مرداد، شاخص بورس بیش از 200 درصد رشد کرده است.
رشد منفی اقتصاد ایران در سالهای گذشته که در دوره کرونا نیز تداوم پیدا کرده، اولین ابهام در مسیر رشد بورس بود. بسیاری از کارشناسان میگفتند در شرایطی که بسیاری از شرکتها با افت فعالیت مواجه هستند، این رشد شاخص حبابی است و ارتباطی با واقعیتهای اقتصاد دارد. دولت اما از افزایش حجم بازار و عرضه مداوم سهام شرکتهای دولتی سخن میگفت و اعلام میکرد این رشد شاخص ادامه خواهد داشت. این روند تا مرداد ماه امسال نیز ادامه پیدا کرد و عدد کل شاخص بورس با رکورد شکنی تاریخی حتی از کانال دو میلیون نیز عبور کرد.
تداوم روند رو به رشد بازار بورس، باعث شد حتی نقدینگی محافظهکار جامعه نیز وارد بورس شود تا جایی که در چند ماه، چند میلیون سهامدار جدید نیز وارد این بازار شدند و با میانگین سرمایه 15 میلیون تومان، شانس سود آوری خود را در بورس امتحان کردند. در این شرایط نیز کارشناسان تذکر دادند که بورس تهران، مقدمات لازم برای انتقال این نقدینگی به تولید را ندارد و بورس به بازاری جدید برای سفته بازی تبدیل میشود.
بر خلاف روند جهانی بورس که بسیاری از سهامداران برای سودی میان مدت و بلندمدت پول خود را وارد بازار سرمایه میکنند، سرمایهگذاران جدید بازار ایران به این توقع رسیدند که بازار بورس در مدتی کوتاه، سودی سرشار نصیب آنها میکند و از این رو با اولین نشانهها از توقف یا کاهش شاخص صاحبان این پولها آماده میشوند که سرمایهشان را از بازار خارج کنند. این اتفاق در هفتههای اخیر رخ داده و با وجوه وعدههای دولت، عملکرد عجیب در عرضه دارای دوم و سپس وعده و اجرایی نشدن گشایش اقتصادی، اوضاع بورس را طوری به هم ریخته که مشخص نیست راه برون رفت از آن چه خواهد بود.
ریزش بورس از کانال دو میلیون به مرز یک میلیون و 500 هزار واحد، بسیاری از سهامداران را با ضرر مواجه کرده و همین امر تازه کاران را بر آن داشته تا پول خود را از بازار خارج کنند و تداوم این شرایط نقدینگی سرگردان را بار دیگر به بازارهای مجاور منتقل خواهد کرد.
صندوق توسعه ناجی میشود؟
در روزهای گذشته نخستین نشانهها از حرکت دوباره نقدینگی از بازار بورس خود را نشان داده و نخستین بازار هدف، ارز بوده است. تجمع طولانی مردم در برابر صرافیها و تلاش برای تبدیل پولهایشان به دلار بار دیگر نظم این بازار را بر هم ریخته و دلار از مرز 25 هزار تومان گذشته است. با توجه به رشد جدی نرخ ارز در ماههای گذشته، تداوم این تقاضا، میتواند شوک قیمتی جدید به ارز وارد کند و این امر دیگر بازارهای اقتصادی ایران را نیز با دشواریهای جدید مواجه خواهد کرد.هرچند هنوز تمام امیدها در بورس ناامید نشده اما مقاومت شاخص در برابر سبز شدن در روزهای آینده، میتواند سهامداران باقی مانده را نیز مجاب کند که پولشان را به جای دیگر منتقل کنند.
در شرایطی که دولت در اجرایی کردن هیچ یک از وعدههای خود موفق نبوده، در روزهای اخیر طرحی جدید را ارایه کرده تا از منابع صندوق توسعه برای بهبود شرایط بورس استفاده کند. در شرایطی که انتقادها بالا گرفته که بار دیگر در شرایط دشوار، دولت به دنبال آن است که از صندوق توسعه استفاده کند، محمدباقر نوبخت، معاون رییسجمهور توضیحاتی درباره طرح دولت ارایه کرده است. او در پاسخ به اینکه استفاده از منابع صندوق توسعه ملی برای حمایت از بورس، یعنی اینکه تاوان ناکارآمدی برخی تصمیمات باید از ثروت ملی هزینه شود، به خبرنگار اقتصاد آنلاین گفت: این اطلاعات که به شما دادهاند غلط است.
بنا شد یک صندوق ثباتسازی که در همه کشورهای دیگر نیز وجود دارد و میتوان بورس را با آن متعادل و از نوساناتش جلوگیری کرد، ایجاد شود. بخشهای مختلف از جمله خود دولت که در آنجا سرمایهگذاری کرده به اضافه صندوق توسعه ملی که در تمام طرحهای مختلف در حال سرمایهگذاری است، درصدی از درآمدش را در بورس سرمایهگذاری میکند. با این روش بورس از نوساناتی که برایش پیش میآید میتواند در امان بماند و مردم ما که در واقع صاحبان اصلی پول صندوق توسعه ملی هستند در بورس نیز از یک امنیت و ثباتی برخوردار باشند.
به نظر میرسد صندوق توسعه آخرین شانس دولت برای حفظ سرمایهگذاران در بازار بورس است، شانسی که اگر از آن استفاده درستی نشود نه تنها در شرایط دشوار اقتصادی، بخش دیگری از منابع صندوق توسعه بدون دستاورد هزینه شده که نقدینگی به حرکت درآمده میتواند خود بحرانی جدید در اقتصاد ایران ایجاد کند. در روزهای گذشته گروهی از سهامداران با انتقال پولهایشان از بازار سرمایه در خیابان حافظ به میدان فردوسی و صرافیها، تلاش کردهاند شانس خود را در بازار ارز امتحان کنند و اگر این روند اصلاح نشود در روزهای آینده این حرکت سرعت بیشتری خواهد گرفت.
منبع: روزنامه تعادل
دیدگاه تان را بنویسید