مجیدرضا حریری، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین:
تحریم 18 بانک، بخش کوچکی از تحریم بزرگتر است
رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین گفت: این تحریمها تأثیر چندانی بر فعالان اقتصادی ندارد و بیش از یک دهه است که بانکهای کشور ما تحریم است. از سال 1390 به بعد یاد گرفتیم ارز را به صورت چمدانی وارد کشور کنیم.
اعتمادآنلاین| گویی در یک جنگ دوجانبه هستیم هم از سوی سازمانهای بینالمللی و هم تحریمهای آمریکا که هر ازگاهی برگ جدیدی از آن را به نمایش میگذارد. مثلاً همین چند روز پیش که در شانزدهم مهرماه 18 بانک ایرانی را مورد تحریم قرار داد و واکنشهای بینالمللی را برانگیخت.
واکنشهایی مبنی بر اینکه این اقدام غیربشردوستانه است و دسترسی ایران را به دارو و غذا دشوارتر میکند. اما در داخل فعالان اقتصادی که به نمایندگی از آنها با مجیدرضا حریری، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین گفتوگو کردیم، معتقد است این اقدام بیش از آنکه اثر اقتصادی داشته باشد، جنبههای روانی دارد چرا که به تعبیر او «ما دهههاست از طریق سیستم بانکی قادر به انجام هیچ مبادلهای نیستیم و فعالیت اقتصادیمان شبیه خلافکارها شده است.»
از او درباره افایتیاف (FATF) پرسیدم و اینکه اگر ملحق شده بودیم، شاید تراکنشهای بانکی آنقدر هزینهبردار نبود و لااقل میتوانستیم با کشورهایی همچون ترکیه و چین مراودات تجاری داشته باشیم که اینگونه پاسخ داد «ما در قفس بزرگتری به نام تحریم هستیم که اگر رها شویم، FATF هم خودبهخود مرتفع میشود، لازمه آن هم این است که سیاسیون پایشان را از اقتصاد بیرون بکشند.» مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
*آیا شما موافق هستید که کشور ما مشمول تحریمهای دوجانبه از طرف برخی سازمانهای بینالمللی و آمریکا شده است؟
متأسفانه در شرایط کنونی هیچ بانکی در دنیا حاضر نیست با بانکهای ایرانی کار کند و این موضوع ارتباطی به دسترسی بانکهای ایرانی به سوئیفت ندارد. سوئیفت و تبادلات بانکی تحت تأثیر بازی بزرگتری بهنام تحریم امریکاست و صحبت کردن درباره موضوع «افایتیاف» در شرایط کنونی یک موضوع فرعی است. اگر تحریمهای شدید امریکا را مانند یک قفس فرض کنیم که بانکهای ایرانی در آن هستند، از «افایتیاف» به عنوان بندی یاد میشود که دست و پای سیستم بانکی کشور را بسته است. در حقیقت وقتی سیستم بانکی کشور در قفس است، چه فرقی میکند که دست و پای آن را بسته باشند یا باز گذاشته باشند.
قفس برای سیستم بانکی کشور همان تحریمهای ظالمانه امریکاست و تسلط این کشور بر بخش بزرگی از اقتصاد دنیا موجب شده در شرایط کنونی تبادلات بینالمللی بانکی برای بانکهای ایرانی سختتر از گذشته شود. اگر مشکل کشور ما به هر شکلی توسط متخصصان سیاست حل شود، به طور اتوماتیک معضل «افایتیاف» و سازمانهای اقتصاد جهانی برای سیستم بانکی کشور حل خواهد شد.
در همین جهان کنونی کشورهای دیکتاتوری وجود دارند که در موضوع انرژی هستهای پیمانهای بینالمللی را که ایران پذیرفته است قبول نکردند. از سوی دیگر کشورهایی هم هستند که پولشویی بیشتری از ایران در اقتصاد آنها رخ میدهد اما چون با کشور مورد نظر مشکلی ندارند دنیا هم با آنها کاری ندارد.
کشوری مانند عربستان سعودی روزنامهنگار خودش را در یک کشور خارجی شقهشقه میکند اما اتفاق خاصی در حوزه بینالمللی برای این کشور رخ نمیدهد. تمام روابط و مناسبات در دنیا تعریف شدهاند و نسبت به برقراری ارتباط کشورها با بزرگان و قدرتمندان دنیا عیار و روابط بینالمللی بین کشورها تعیین میشود. اگر این اختلافات ما حل شود، سایر موضوعات فرعی ذیل آن حل خواهد شد. با همه اینها باید گفت موضوع «افایتیاف» یک مسأله صرف اقتصادی نیست.
این موضوع در خارج از کشور متأثر از اختلاف سیاسی با امریکا و در داخل کشور متأثر از درگیریهای جناحی بین گروههای سیاسی است به طوریکه در داخل کشور هر گروهی که در قدرت نیست نسبت به گروهی که در قدرت سیاسی قرار دارد، اعتراض دارد.
*شما میگویید «فرعی» در حالی که اگر ایران «افایتیاف» را قبول کرده بود با چین و ترکیه راحتتر تبادلات مالی انجام میداد. این موضوع در شرایط اقتصادی مؤثر نبود؟
به طور اصولی بنده امور سیاسی را بلد نیستم اما دوستانی که مخالف اجرای قوانین «افایتیاف» در کشور هستند، دلایل مخالفت خودشان را بگویند که به چه دلیل اجرای «افایتیاف» به صلاح مملکت نیست.
با این حال تنها زمانی که حس کردیم اجرای «افایتیاف» برای اقتصاد و سیستم بانکی کشور مهم است، زمانی بود که حدود یکسال از اجرای برجام گذشته و تحریمها بر سر مملکت نبود ولی قبل از اجرای برجام یا بعد از آن بانکهای ایران در دنیا نمیتوانستند کار خاصی انجام دهند.
اگر موضوع دارو و غذا مطرح است، تحریمکننده اصلی که همان امریکاست به ظاهر این نوع تحریمها را جدا کرده ولی شاهد هستیم درباره موضوع واردات دارو و غذا به کشور هم مشکل داریم. در حقیقت اراده سیاسی درستی پشت روابط بانکی ما با بانکهای بینالمللی نیست تا موضوعات فنی مانند «افایتیاف» مطرح باشد. دستورالعملهای گروه ناظر اقدام مالی تعداد بالایی دارد که بجز دو مورد همه آنها در داخل کشور به تصویب رسیدهاند.
*بخش قابل توجهی از اقتصاد ما سیاسی است. نسبت اقتصاد سیاسی با شرایط این روزهای فعالان اقتصادی چیست؟
من به عنوان کسی که تخصص سیاسی ندارم، میگویم در شرایط کنونی بار اقتصادی اختلافات سیاسی ایران در حوزه بینالملل بر دوش ملت افتاده است. متخصصان موضوع سیاست و دیپلماسی خارجی ایران باید موضوعات سیاسی مملکت را حل کنند زیرا درگیریهای سیاسی فشارش روی بخش اقتصادی کشور است و ما بشدت تحت فشار هستیم. تجارت قانونی در کشور ما مانند کسانی است که کار غیرقانونی انجام میدهند و به نوعی باید تحریمها را دور بزنیم که هزینه و وقت بیشتری میگیرد و استرس زیادی دارد. کار کردن در شرایط کنونی سختتر و ریسک انجام کار هم بیشتر شده است.
تصمیمگیری در حوزه برنامهریزی اقتصادی بیشتر شده است و به نظر میآید در بلندمدت با این وضعیت در شرایط کنونی انجام امور اقتصادی ممکن نیست. هیچ جنگی جاودانه نیست و زمانبندی داشته است و من فکر نمیکنم بین ایران با هیچ کشوری تا آخرالزمان دعوا و جنگ وجود داشته باشد. جنگها در بازهای تاریخی به صلح میانجامند و بسیاری میگویند تا یک ماه آینده گشایشهایی خواهد شد که امیدوارم چنین اتفاقی رخ دهد.
متأسفانه ما همواره در طول زندگیمان منتظر اعلام انتخابات کشور امریکا و آثارش بر اقتصاد کشور هستیم. اقتصاد کشور سیاسی و دولتی است و سیاستمداران بر منابع اقتصادی کشور تسلط دارند اما در سایر نقاط مختلف دنیا اقتصاد و فعالیت اقتصادی را مردم انجام میدهند و دولتها وظیفه دفاع از کشور و انجام فعالیت نظامی و مذاکرات سیاست را برعهده دارند اما در ایران این طور نیست. بیش از 80 درصد اقتصاد کشور دولتی است و هر نوع منازعه سیاسی بینالمللی میتواند اقتصاد را تحت تأثیر قرار دهد. از آنجا که سیستم تجارت و بازرگانی کشور ما در اختیار دولت و حاکمیت است به همین دلیل آسیبپذیر هستیم و جدایی اقتصاد از سیاست لازمه شرایط امروز کشور است و این سیاستمداران هستند که باید از فعالان اقتصادی تغذیه شوند نه بالعکس.
*نظرتان درباره تحریم 18 بانک ایرانی چیست؟ این تحریمها اثر اقتصادی دارد یا بیشتر جنبه روانی و تبلیغاتی؟
این تحریمها تأثیر چندانی بر فعالان اقتصادی ندارد و بیش از یک دهه است که بانکهای کشور ما تحریم است. از سال 1390 به بعد یاد گرفتیم ارز را به صورت چمدانی وارد کشور کنیم. در واقع میتوان گفت فعالان اقتصادی ما آنقدر که عرصه بر آنان تنگ شده است میدانند چگونه تجارت کنند و حتی در شرایط کنونی شاهد باز شدن السیها هم نیستیم. تجار ایرانی مانند رانندههایی هستند که اتوبانهای اصلی دنیا روی آنها بسته شده است و باید از جادههای سنگلاخ رانندگی کنند.
تحریمهای جدید به طور واقعی در فعالیت تجاری ما تأثیری ندارد، شاید در بخشهایی همچون اینستکس و ارتباط ایران با بانکهای سوئیس اثرگذار باشد که بر روند اقتصادی ما بسیار ناچیز و قابل چشمپوشی است. البته تأثیر روانی تحریمهای جدید بر اقتصاد کشور وجود دارد زیرا پایههای اقتصاد ایران در شرایط کنونی لرزان است که در آن موقع وقوع اتفاقهای تلخ اجتنابناپذیر است.
در شرایطی که هیچ اتفاقی در بازارهای ارزی کشور ما رخ نمیدهد، از صبح تاکنون نرخ هر دلار هزار تومان گران شده و این اتفاق همان تأثیر روانی تحریمها بر اقتصاد کشور است. وقتی نرخ ارز هم از عددی خاص عبور میکند، باید سقف بعدی را نگاه کرد.
منبع: روزنامه ایران
دیدگاه تان را بنویسید