علیاکبر نیکواقبال در یادداشتی نوشت:
عبور از هزینههای بیحساب
نظام بودجهریزی در اقتصاد ایران، تحت تاثیر ایراداتی که در سیاستگذاریهای کلان وجود داشته، همواره با مشکلات جدی مواجه بوده است. متاسفانه در طول تمام دهههای گذشته، اقتصاد ایران هرگز نتوانسته با عبور از مشکلات ساختاری و استفاده از علم و دانش روز، شرایط خود را بهبود ببخشد و آنچه که امروز میبینیم، در کنار نقش قطعی تحریمها، حاصل بیتدبیری و نامشخص بودن برنامههای کلان است.
اعتمادآنلاین| نظام بودجهریزی در اقتصاد ایران، تحت تاثیر ایراداتی که در سیاستگذاریهای کلان وجود داشته، همواره با مشکلات جدی مواجه بوده است. متاسفانه در طول تمام دهههای گذشته، اقتصاد ایران هرگز نتوانسته با عبور از مشکلات ساختاری و استفاده از علم و دانش روز، شرایط خود را بهبود ببخشد و آنچه که امروز میبینیم، در کنار نقش قطعی تحریمها، حاصل بیتدبیری و نامشخص بودن برنامههای کلان است.
وقتی اقتصادی برای دوران طولانی، به درآمد بادآورده نفت وابسته باشد، نمیتوان انتظار داشت که در حوزههای کلان و نوین، از خود اثرات مثبتی بر جای بگذارد. در دولتهای گذشته، هر زمان که منابع نفتی به راحتی به دست آمده، یعنی نه تحریمی وجود داشته و نه بازار با افت قیمت مواجه شده است، دولتها بدون در نظر گرفتن شرایط و بدون برطرف کردن ایرادات صرفا به افزایش هزینهها اقدام کردهاند و پول کشور را در حوزههایی وارد کردهاند که مشخص نیست چه دستاوردی از خود برجای میگذارد. اما همین دولتها وقتی بنا به هر دلیلی از دسترسی به منابع نفتی محروم میشوند...
بدون هیچ گزینه جایگزینی، در شرایطی اسیر میشوند که از یک سو دیگر درآمدهای قابل توجه به آن وارد نمیشود و از سوی دیگر هزینههای سنگین همچنان ادامه دارند. آنچه که ما امروز با آن مواجهیم نیز به دلیل نادیده انگاشتن تهدیدها در گذشته است. ما هرگز وابستگی خود به درآمدهای نفتی را از بین نبردیم، هرگز زیرساختهای مالیاتی را به عنوان اصلیترین درآمد پایدار دولت گسترش ندادیم و هرگز در هزینههای گزاف اقتصادی، تجدیدنظر نکردیم.
ما میبینیم که حتی در این شرایط دشوار اقتصادی نیز هنوز دستگاهها و نهادهایی از دولت بودجه میگیرند، که مشخص نیست چه کارایی دارند و اگر بودجه آنها قطع شود چه خللی به اقتصاد کشور وارد میشود. از سوی دیگر در نظام پرداخت یارانه نیز اشکالات فراوانی وجود دارد. در شرایطی که دولت سالانه چند صد هزار میلیارد تومان یارانه میدهد اما به دلیل فراهم نبودن مقدمات ابتدایی عادلانه در آن، همچنان اقشار ثروتمند یارانه میگیرند و بسیاری از طبقات فقیر از آن محروم هستند. برطرف کردن تمام این مشکلات، منوط به اصلاحات اساسی در اقتصاد ایران چه در نظام بودجهریزی و چه در سایر ساحتهاست اما متاسفانه مشکل اینجاست که در شرایطی که یک ثبات اقتصادی نسبی در کشور ایجاد میشود، دولتها نیازی به اصلاحات اساسی نمیبینند و وقتی کشور با مشکلی جدید مواجه شد، آنگاه میگویند به دلیل شرایط خاص، امکان ایجاد اصلاحات ساختاری وجود ندارد و این ماجرا در طول تمام دولتهای گذشته ادامه داشته است.
منبع: تعادل
دیدگاه تان را بنویسید