مسوولان محترم شما هم خرید کنید!
اصلا اگر قرار باشد مردم مرغ و گوشت را از سبد خریدشان حذف کنند، با این شرایط حتی نان و تخم مرغ هم برای خیلی از خانوادهها آنقدر گران است که توان خرید آن را نداشته باشند.
اعتمادآنلاین| مریم شاهسمندی، کارشناس اقتصاد، در یادداشتی در روزنامه تعادل نوشت: همین چند وقت پیش بود که وقتی علی نوبخت در یک برنامه تلویزیونی حضور داشت و مجری میخواست قیمت برخی از اقلام خوراکی را از او بپرسد با لحنی تحکمآمیز از این کار طفره رفت و اعلام کرد که خرید خانه به عهده همسرش است و او خبری از قیمتها ندارد. این حرکت او باعث شد تا یاد سوالی بیفتم که سالهای نه چندان دور خبرنگاری از نمایندگان مجلس در مورد قیمت تخم مرغ پرسیده بود و دریغ از اینکه یک نماینده قیمت این کالا را درست گفته باشد. قیمتهایی که نمایندهها اعلام کرده بودند حداقل بر میگشت به 8 یا 10 سال قبل از آن مصاحبه. اما حالا در این شرایط توصیه من به مسوولان این است که اگر کاری از دستشان برای برطرف کردن گرانیها بر نمیآید حداقل یک بار هم که شده بروند خرید کنند. شاید بتوانند حس و حال مردمی را که هر روز سفره شان کوچکتر میشود درک کنند. زمانی نان لواش را تنها با چند تک تومانی میتوانستی بخری و روز گذشته قیمت این نان به 1200 تومان رسیده است.
همان نانی که تا دو هفته پیش آن را با مبلغی بین 600 تا 700 تومان خریداری میکردند. قیمت مرغ که قرار بود ارزانتر شود هر روز گرانتر میشود و به کیلویی بین 25 تا 28 هزار تومان رسیده است.
تخم مرغ هم شده دانهای 1400 تومان. اصلا اگر قرار باشد مردم مرغ و گوشت را از سبد خریدشان حذف کنند، با این شرایط حتی نان و تخم مرغ هم برای خیلی از خانوادهها آنقدر گران است که توان خرید آن را نداشته باشند. در این آشفته بازار اما مسوولان به این فکر میکنند که هر روز توان گشت ارشاد را بالاتر ببرند.
به این فکر میکنند که چطور میتوانند صدای معلمان و کارگران معترض را خاموش کنند. به این فکر میکنند که جامعه را برای زنان بدحجاب نا امن کنند. انگار اصلا نه کرونایی در کشور وجود دارد و نه تورم افسار گسیخته اقتصادی که در حال نابود کردن خانوادههاست. حالا دیگر مردم از اینکه کنار سبد میوههای لهیده و خراب میوه فروشیها بایستند و میوههای لهیده را برای خرید انتخاب کنند، ابایی ندارند.
حالا دیگر سوپر مارکتها هم نمیتوانند به کسی نسیه بدهند و خیلی از کسانی که حساب دفتری داشتند به دلیل متغیر بودن قیمت کالاها به صورت روزانه از این مزیت هم محروم شدند. حالا دیگر هر روز بر تعداد کسانی که دستفروشی میکنند افزوده میشود و کودکان بیشتری هیکل نحیفشان را در سطلهای زباله فرو میبرند. حالا دیگر زنان و دختران جوان هم به دنبال جمع کردن پلاستیک و ضایعات در خیابانها میگردند تا شاید بتوانند خرج یک روزشان را تامین کنند.
آقایان مسوولان الان وقت آن رسیده که از ماشینهای با شیشه دودی تان پیاده شوید. به یک سوپر مارکت بروید روغن بخرید. البته اگر روغنی برای خریدن باشد باید حداقل 45 هزار تومان هزینه کنید. سری به میوه فروشی محله تان بزنید؛ خیار کیلویی 18 هزار تومان شده و اگر قصد خرید گوشت دارید باید برای هر کیلو گوشت مبلغی بین 150 تا 190 هزار تومان هزینه کنید. برنج هم کیلویی 40 هزار تومان شده. با یک حساب سر انگشتی هم میتوانید بفهمید که قدرت خرید مردم تا چه حد پایین آمده است و دیگر کسی توان خرید خیلی از این اقلام را ندارد.
گرانی بیداد میکند و هر چند شما در نطقهای پیش از دستور و مصاحبههای تلویزیونی و نشستهای خبری تان بگویید که چنین نیست و با گران فروشان برخورد میکنید، اما دیگر مردم هیچ کدام این حرفها را باور ندارند، چرا که در عمل تنها اتفاقی که برای آنها قابل لمس است قیمتهایی افسارگسیخته است که سفره شان را خالی کرده و کمرشان را شکسته و دیگری آهی در بساط ندارند. لطفا شما هم برای خرید بروید تا عمق فاجعه را بیشتر درک کنید، حداقل مانند بسیاری از مردم این سرزمین.
منبع: روزنامه تعادل
دیدگاه تان را بنویسید