بهزاد اکبری در یادداشتی نوشت:
در لایههای محتوا و خدمات رگولاتوری نداریم
در جهان یک پارادایم تازه در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات اتفاق افتاده است. از دهه 80 که اینترنت شروع به رشد کرد، حکمرانی در این فضا مورد بحث و حتی مناقشه قرار گرفت و در دهه 90 که وب ظهور پیدا کرد و ضریب نفوذ اینترنت رشد و سرویسهای اینترنت گسترش پیدا کرد، بحث فضای مجازی و فضای سایبری بطورجدی مطرح شد و حکمرانی در این فضا نیز بطورجدی مورد توجه قرار گرفت.
اعتمادآنلاین| در جهان یک پارادایم تازه در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات اتفاق افتاده است. از دهه 80 که اینترنت شروع به رشد کرد، حکمرانی در این فضا مورد بحث و حتی مناقشه قرار گرفت و در دهه 90 که وب ظهور پیدا کرد و ضریب نفوذ اینترنت رشد و سرویسهای اینترنت گسترش پیدا کرد، بحث فضای مجازی و فضای سایبری بطورجدی مطرح شد و حکمرانی در این فضا نیز بطورجدی مورد توجه قرار گرفت. هر کشوری مطابق با دغدغهها و ساختارهای سیاسی، نگاه متفاوتی به حکمرانی داشته. ما در عصر دیجیتال هستیم که فراتر از فضای مجازی و با حکمرانی فضای دیجیتال روبرو است.
میتوان گفت فضای مجازی زیرمجموعه فضای دیجیتال است و در فضای دیجیتال، فضای سایبری در هم تنیده با فضای فیزیکی است و مسائل جدیدی را ایجاد میکند. با وجود این، ما در کشور همیشه در قبال پدیدهها غافلگیر میشویم و این نگرانی وجود دارد که در فضای دیجیتال هم این اتفاق تکرار شود. فناوری علاوه بر مزایای زیادی که به همراه دارد، آفتهایی نیز دارد. در حال حاضر اینترنت اشیا و جمعآوری داده گسترش داشته و این تحولات همه کشورها را نگران کرده است تا علاوه بر نگرانی برای دادهها و حریم خصوصی افراد جامعه باید نگران تمامیت ارضی خود در این حوزه باشند.
تمام ابعاد زندگی بشر امروز باوجود این تحولات تحت تأثیر قرار میگیرد. باید مدلهای جدیدی برای حکمرانی به وجود بیاید. البته همه جهان از تکنولوژی و تحولات فضای مجازی عقب هستند ولی سطح دغدغهها متفاوت است. برخی کشورها دغدغه امنیت ملی، برخی محتوا و هنجارهای اجتماعی دارند. ولی برای حکمرانی فقط فرآیندها کفایت نمیکند، زیرا این فضا بهشدت پیچیده است و اگر فضای مجازی را یک سیستم در نظر بگیریم، مولفههای این سیستم و بازیگران آن بسیار متعدد هستند و این مساله بحث حکمرانی را پیچیدهتر میکند.
در حوزه فضای مجازی بحث فرآیندها، قوانین، مدلهای مشارکتی و تنظیمگری را داریم، در این زمینه هنوز نمیدانیم کدام مدل تنظیمگری حاکمیتی، مشارکتی یا خودتنظیمگری درست است. در کشور به بحث تنظیمگری کمتر توجه شده است و ما هنوز رگولاتوری در لایههای محتوا و خدمات نداریم. در کشور بیش از 70 درصد تولید محتوا مدیا است ولی ما هنوز در مورد تولید و عرضه محتوای مدیا تنظیمگر مشخصی نداریم و مورد مناقشه است که وزارت ارشاد، صداوسیما یا خود بخش آن را تنظیم کنند. ما در کشورمان خلأهای قانونی و تنظیمگری داریم، هنوز قوانین سایبری مربوط به سال 1384 است، در حالی که در این سالها تحولاتی اتفاق افتاده و جرایمی که در نظر گرفتهشده متناسب با جرایم همان سالها بوده است.
امروز مسائل جدیدی در این حوزه ایجادشده ولی متأسفانه قانونگذار ما قانون را بهروزرسانی نکرده است و هنوز با خلأ قانونی روبرو هستیم. در حوزه تنظیمگری، نهادهای تنظیمگر و شیوههای آن در کشور خلأ وجود دارد. تنظیمگری در دنیا بیشتر شیوه مشارکتی و همکاری است. در فضای مجازی نمیتوان مرز کشید؛ اگر این فضا وجود دارد پس شهروندان میتوانند ارتباطاتی داشته باشند و وقتی ارتباطات در این فضا وجود داشته باشد از لحاظ محتوایی آفتهایی به وجود میآید که برای رفع آن نیاز به همکاری بینالمللی است. در هدفگذاری سند شبکه ملی اطلاعات ذکرشده که 10 درصد اقتصاد کشور باید اقتصاد دیجیتال باشد و این هدف بدون همکاریها و بازارهای بینالمللی امکان تحقق ندارد. در کشور در عرصه زیرساختها مشکلی نداریم.
روند رشد زیرساختها در ایران از متوسط جهانی بالاتر است، ترافیک مصرفی کاربران در جهان بر اساس آمارهای سیسکو 20 درصد و در خاورمیانه 39 درصد است و کشور ایران از سال 95 بهصورت سالانه رشد 100 درصدی در این حوزه داشته و این نشان میدهد که زیرساختهای متناسب با ضریب نفوذ و گسترش فضای مجازی توسعه پیدا کردهاند. ایران جز معدود کشورهایی است که بیش از 90 درصد سایتهای آن در داخل میزبانی میشود، این شاخص بسیار مهم است و نشان میدهد که در شاخصهای ارتباطی هم ظرفیتها وجود دارد و هم ظرفیتسازی شده است. چه بخواهیم و چه نخواهیم فناوری دیجیتال راه خود را میرود و مردم درگیر این موضوع خواهند بود ولی سیاستی که ما تاکنون داشتهایم، سیاست تدافعی بوده است و فرصتهایی که میتوانست به اقتصاد و جایگاه کشور در جهان کمک کند را از دست دادهایم. جایگاه فعلی ایران در سهم از اقتصاد دیجیتال منطقه با توجه به سطح تحصیلات، موقعیت منطقهای و جمعیت، در شان ایران نیست.
با توجه به پتانسیل فنی و نیرویی انسانی میتوانیم سهم بیشتری از اقتصاد دیجیتال منطقه داشته باشیم. ایران با تربیت نیروی متخصص به رشد جایگاه سایر کشورها در اقتصاد دیجیتال کمک زیادی کرده است. ما سالانه دانشجوی زیادی در حوزه کامپیوتر و IT داریم اما 80 درصد دانشجویان دانشگاههای برتر از کشور خارج میشوند. تا زمانی که دیدگاه تدافعی را به نگاه فرصتطلبانه و استفاده از پتانسیلها تغییر ندهیم این مساله را خواهیم داشت.
منبع: تعادل
دیدگاه تان را بنویسید