رضا غنیپور در یادداشتی نوشت:
رمالها هیچ قدرتی ندارند
یکی از راهکارهای موثر برای بهبود شاخصهای کیفی فعالیت در بورس استفاده از تجربیات سایر بازارهای بورس بینالمللی است.
اعتمادآنلاین| یکی از راهکارهای موثر برای بهبود شاخصهای کیفی فعالیت در بورس استفاده از تجربیات سایر بازارهای بورس بینالمللی است. دادههای اطلاعاتی برآمده از تحرکات سایر بازارها، بدون تردید منجر به افزایش دانایی رسوب شده فعالان بازار سرمایه در ایران و در نهایت اتخاذ تصمیماتی علمی و اصولی در مواجهه با فراز و نشیبهای احتمالی بازار است. یکی از چالشهایی که این روزها در خصوص بازار سرمایه به چشم میخورد، حجم انبوهی از افراد و جریانات سودجویی است که خود را متخصص بورس، استاد بازار سرمایه و همهفنحریف در سرمایهگذاری معرفی میکنند و با ارایه دادههای اطلاعاتی غیرعلمی و غیرمستند تلاش میکنند توجه فعالان این بازار را به خود جلب کنند.
این دسته از افراد تصور میکنند به کیمیایی دست پیدا کردهاند که از طریق آن میتوانند همواره موفقیت را در بازار سرمایه در آغوش بکشند و متاسفانه برخی از مخاطبان نیز این تصور را باور میکنند. اگر گمان میکنید افرادی که استاد بورس خطاب میشوند یا تصور میکنید مجموعه تصمیماتشان حرفهای است و با پیشبینی آینده بازار، میتوانند دهها برابر شما سود کسب کنند، باید بگویم که سخت در اشتباهید. این نتیجهای است که بسیاری از تحلیلگران و فعالان بازار به آن دست پیدا کردهاند و مبتنی بر دلایل و اسناد مستند ارایه میشود. لرز سودرو، مدیر ارشد تحقیقات اندرو برکین رییس تحقیقات Bridgeway Capital در کتابی که جدیدا با عنوان «آلفای بسیار کوچک» منتشر کرده تلاش میکند تا ابعاد و زوایای مستند این واقعیت را تشریح کند. بر اساس آمارها، 85 درصد مدیران صندوقهای بزرگ پس از 10 سال عملکردی پایینتری از معیارهای بازار (معمولا S&P500)) داشتهاند و در بازه زمانی 15 ساله، 92 درصد مدیران، بازدهی پایینتر از این معیار کسب کردهاند. دلیل اصلی بازدهی کمتر این مدیران هم توهم توانایی پیشبینی و ارزشیابی قیمت سهام است. در واقع این دسته از افراد دچار خودشیفتگی اقتصادی، تصور میکنند که حتی بهتر از بازار توانایی ارزشیابی سهام را دارند. این در حالی است که بازارهای سرمایه کارآمدی خارقالعادهای در در قیمتگذاری سهام دارند.
معنای این دادههای اطلاعاتی آن است که برخی از افراد و جریاناتی که تلاش میکنند خود را دارای تواناییهای بالا در ارزشگذاری سهام نشان دهند، در عمل از بیشتر معاملهگران در بازار بازدهی سرمایهگذاری کمتری ثبت خواهند کرد. چرا که مبتنی بر دستاوردهای گذشته تلاش میکنند دورنمای آینده بازار را تحلیل کنند. برخی از این چهرههایی که این روزها در ماشینهای مدل بالا مینشینند و از طریق شبکههای اجتماعی ادعا میکنند که قادر هستند سرمایههای خرد و کلان مردم را به سرعت چندین برابر کنند را از نزدیک میشناسم. آنها حتی جرات سرمایهگذاری شخصی با مبالغ بسیار پایین بر اساس تحلیلهای خود را ندارند. این در حالی است که در شبکههای اجتماعی به گونهای تبلیغ میکنند که انگار مادر زاد «بیزینس من» بازار سرمایه هستند و صدها میلیارد تومان از این طریق کسب درآمد میکنند. نکته دردآور اینجاست که برخی از اشخاص به این ادعاهای بیاساس اعتماد میکنند و سرمایههای خود را در اختیار این افراد و جریانات قرار میدهند. اغلب مردم فکر میکنند اگر آینده بازارها رو پیشبینی کنند، ثروتمند میشوند. در صورتی که اینطور نیست. کلید ثروت نه در پیشگویی، بلکه آمادگی برای هرگونه تغییر در بازار است.
پیش از این هم بارها نوشتیم که پیشبینی قطعی بازار غیرممکن است و باید به دنبال روش معاملاتی باشیم که متکی بر پیشبینی آینده نباشد. همانطور که اکثر ما در زندگی خود به رمالها و فالگیرها باور نداریم چون آگاه هستیم که پیشبینی رفتار انسانها و اتفاقات آینده غیرممکن است، به همین ترتیب هیچکس واقعاً نمیداند که هفته بعد در چنین لحظهای، بازار درحال فکر کردن به چه مکانیسم و تحولی خواهد بود؟ و چه جهتی را برای حرکت بعدی خود انتخاب خواهد کرد؟ هر یک از ما باید صرفاً با روش و سیستم شخصی و منحصربهفرد خودمان معامله کنیم. این راز سودآوری دراین بازار است.
منبع: تعادل
دیدگاه تان را بنویسید