کد خبر: 452311
|
۱۳۹۹/۰۹/۲۵ ۱۶:۲۱:۰۸
| |

علی دینی ترکمانی در یادداشتی نوشت:

رقابت بر سر ژئوپلیتیک منطقه

سخنان اخیر اردوغان را برخلاف برخی که با خوش‌بینی از کنارش عبور می‌کنند باید جدی گرفت. در عرف دیپلماتیک، خواندن شعر « آراز آراز‌ای آراز» را با هرگونه مسامحه و نرمشی نمی‌توان به چیزی جز اقدامی تحریک‌آمیز و مداخله‌جویانه در امر تمامیت ارضی ایران، ارزیابی کرد.

رقابت بر سر ژئوپلیتیک منطقه
کد خبر: 452311
|
۱۳۹۹/۰۹/۲۵ ۱۶:۲۱:۰۸

اعتمادآنلاین| سخنان اخیر اردوغان را برخلاف برخی که با خوش‌بینی از کنارش عبور می‌کنند باید جدی گرفت. در عرف دیپلماتیک، خواندن شعر « آراز آراز‌ای آراز» را با هرگونه مسامحه و نرمشی نمی‌توان به چیزی جز اقدامی تحریک‌آمیز و مداخله‌جویانه در امر تمامیت ارضی ایران، ارزیابی کرد. بخصوص، وقتی مشخص است که در این سو، هستند افرادی «پان ترکیست» که سوداهای یکی شدن دو سوی ارس را در سر می‌پرورانند، ولو اینکه درصد و عدد قابل توجهی نباشند.

ضمن محکوم بودن چنین سخنان تحریک آمیزی، من بر این باورم که اردوغان به‌عمد این حرف را زده است تا از آن به عنوان تاکتیکی در جهت پیشبرد استراتژی تقویت نفوذ منطقه‌ای خود و واداشتن ایران به رعایت منافع این کشور در جایی چون سوریه استفاده کند. با فرض صحیح بودن این حدس، می‌توان نکته دیگری را بر آن اضافه کرد.

اگر طی چند دهه گذشته، ایران به لحاظ اقتصادی، مانند ترکیه رشد می‌کرد و با قدرت‌های بزرگ و کشورهای منطقه تعاملات بی‌تنش یا کم‌تنش می‌داشت و در تامین مطالبات قومیت‌ها موفق بود، هم جمهوری آذربایجان با توجه به قرابت فرهنگی تاریخی، بیشتر تحت هژمونی ایران قرار می‌گرفت و در نتیجه ذکر شعر آراز آراز تعبیر وارونه پیدا می‌کرد و هم ترکیه نمی‌توانست در موقعیتی قرار بگیرد که با احساس برتری در تعادل قوا، دست به چنین تلنگر‌زدن‌های شیطنت‌آمیزی بزند. دیوارکشی به طول 80 کیلومتر در نوار مرزی ایران و ترکیه و ایجاد کریدور ریلی بین ترکیه و چین شاخص‌هایی از نوع نگاه از بالا به پایین ترکیه به ایران و تلاش این کشور برای دور زدن ایران است. در سال 1389، در پژوهشی با عنوان « چشم‌انداز نظام اقتصاد بین‌الملل و جایگاه ایران در آن» که بعدا در سال 1390 کتاب شد، چنین اتفاقاتی را کم و بیش پیش بینی کرده و نوشتم: ترکیه و ایران دو قدرت اصلی منطقه‌ای خاورمیانه هستند. البته به نظر می‌رسد که با توجه به مناسبات بهتری که ترکیه در سطح اقتصاد جهانی با قدرت‌های مرکزی دارد توانایی ادامه‌ این جایگاه را نیز دارد. برای مثال، شاخص جذب سرمایه‌گذاری خارجی نشان می‌دهد که فاصله قابل توجهی میان عملکرد ترکیه و ایران وجود دارد.

استمرار این وضع، به معنای امکان دسترسی بیشتر ترکیه به دانش علمی و فنی پیشرو جهانی، امکان افزایش ظرفیت‌های تولیدی با مزیت رقابتی بالا و در تحلیل نهایی اثرگذاری بر شکل‌گیری نظم منطقه‌ای است. این نظم، به عنوان فیلتری که نظم جهانی از درون آن عبور می‌کند و شکل می‌یابد، مستلزم مناسبات دست‌کم قابل تحمل در سطح کشورهای یک منطقه است (همگنی سیاسی و فرهنگی.) روابط و مناسبات در حال گسترش ترکیه با کشورهای خاورمیانه و موقعیت بهتر آن بر مبنای شاخص قدرت ملی نشان می‌دهد که در صورت ادامه‌ تنش‌های موجود میان ایران و کشورهای منطقه و همین‌طور میان ایران و قدرت‌های مرکزی به ویژه امریکا، ایران به‌رغم برخورداری از موقعیت ژئوپلتیک بسیار خوب، توانایی لازم برای شکل دادن به نظم منطقه‌ای را از دست خواهد داد.

در چارچوب تنش‌های موجود، به نظر می‌رسد ترکیه با جای پا باز کردن بیشتر و نزدیک شدن به رویای احیای امپراتوری عثمانی، موقعیت ژئوپلتیک ایران را تهدید خواهد کرد. یعنی، این کشور با پیشبرد پروژه‌هایی چون خط لوله نفت باکو - جیحون در گذشته نزدیک و خط لوله ترکمنستان - ترکیه - اروپا در چند سال آینده، به عنوان تامین‌کننده انرژی اروپا ظاهر می‌شود وبه نوعی بر موقعیت منابع طبیعی ایران سایه می‌اندازد. در اصل، ترکیه بدون برخورداری از منابع طبیعی نفت و گاز، صرفا به خاطر مناسبات باثبات منطقه‌ای و جهانی تبدیل به مکانی برای انتقال این منابع شده که از یک سو حکم گلوگاه استراتژیک برای کشورهای صادر‌کننده را پیدا می‌کند و از سوی دیگر ایران را دور می‌زند. اگر پروژه‌های دیگری چون خط لوله گاز ترکمنستان -افغانستان- پاکستان - هند (تاپی) را به این مجموعه اضافه کنیم، می‌توان تضعیف این موقعیت ژئوپلتیک را بیشتر دریافت.

بنابراین، جذب ضعیف سرمایه خارجی که در چنین پروژه‌هایی و همینطور ظرفیت تولیدی پایین‌تر نفت و گاز ایران تبلور می‌یابد، در کوتاه‌مدت به از دست رفتن فرصت‌های اقتصادی و در میان‌مدت و بلند‌مدت به از دست رفتن موقعیت ژئوپلتیک منجر خواهد شد. بنابراین، در این چارچوب انتظاری که می‌رود حاشیه‌ای شدن اقتصاد ایران و کاهش نفوذ آن است. گذشته چراغ راه آینده است. مناقشات مرزی و مداخله‌ها بخشی از چالش‌های پیش‌روی کشورهاست. این واقعیت مسلم پیش‌روی ماست. عوامل مختلفی از جاه‌طلبی‌های رهبران سیاسی گرفته تا تقسیمات جغرافیایی مناقشه‌برانگیز و مسائل قومی، موجب بروز چنین مناقشه‌هایی می‌شود. در چنین شرایطی، در صورت احساس برتری در تعادل قوا، امکان تغییر نوع بازی منطقه‌ای توسط کشوری چون ترکیه وجود دارد.

منبع: تعادل

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها